۱۳۸۷ آبان ۹, پنجشنبه


انفجار در داخل وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان
وقوع انفجار نیرومندی در داخل ساختمان وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، شماری کشته و زخمی بر جا گذاشته است.
گزارشها حاکیست که این انفجار ناشی از یک حمله انتحاری بوده است.گروه طالبان مسئولیت این حمله را برعهده گرفته و گفته اند که سه تن از افراد آنان در این عملیات شرکت کردند و تنها یکی از آنان موفق به اجرای حمله انتحاری شد.
یک سخنگوی طالبان گفت که هدف از این حمله "مشاوران خارجی" وزارت اطلاعات و فرهنگ بوده است.
تا حالا گزارش دقیقی از تعداد تلفات این حادثه در دست نیست. وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان تعداد کشته شدگان را پنج نفر اعلام کرده اما به نظر می رسد آمار تلفات این حادثه بیشتر از این باشد.
رامین انوری، خبرنگار بخش فارسی و پشتوی بی بی سی در محل حادثه می گوید، چندین آمبولانس مشغول انتقاد دادن قربانیان این حادثه به بیمارستان ها هستند و دهها نفر از ماموران امنیتی و نیروهای پلیس اطراف ساختمان وزارت اطلاعات و فرهنگ را احاطه کرده و مانع از نزدیک شدن مردم عام و خبرنگاران به محل حادثه می شوند.
او همچنین می گوید در اثر انفجار بخشهای زیادی از ساختمان وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان که در مرکز شهر کابل موقعیت دارد، تخریب شده است.
هنوز معلوم نیست که عبدالکریم خرم، وزیر اطلاعات و فرهنگ افغانستان در زمان انفجار در وزارت حضور داشته یا نه. آقای خرم سال گذشته از یک حمله به موتر (خودرو) حاملش در شهر قندهار، در جنوب افغانستان جان سالم بدر برد.
شهر کابل، پایتخت افغانستان در گذشته نیز شاهد حملات انتحاری و بمبگذاری های زیادی بوده، اما انفجار در داخل ساختمان یک وزارت تا حالا سابقه نداشته است.

BBC

۱۳۸۷ آبان ۷, سه‌شنبه


عراق "حمله آمریکا به سوریه" را محکوم کرد
دولت عراق حمله هوایی روز یکشنبه آمریکا علیه سوریه را محکوم کرده و گفته است که عراق اجازه نمی دهد که از قلمرو این کشور برای حمله به کشور همسایه استفاده شود.
سخنگوی دولت عراق گفت که هیئت دولت همچنین با اصلاح پیش نویس توافقنامه امنیتی که قرار است با آمریکایی ها بسته شود، موافقت کرده اند. این توافقنامه نحوه اداره نظامیان آمریکایی در عراق را پس از سر رسیدن فرمان سازمان ملل متحد در آخر سال جاری میلادی مشخص می کند.
سخنگوی دولت عراق بعد از جلسه روز سه شنبه (28 اکتبر)، هیئت دولت گفت که دولت عراق اقدام هلیکوپترهای آمریکایی در حمله به مواضعی در داخل خاک سوریه را " اقدامی مردود" دانسته اند. این حمله تعدادی کشته به جای گذاشته است که سوریه می گوید غیرنظامی بوده اند.
او گفت که سیاست و قانون اساسی عراق استفاده از قلمروی این کشور به عنوان پایگاهی برای حمله به کشورهای همسایه را منع کرده است. دولت عراق از آمریکا خواسته است که این کار را تکرار نکند.
در همین حال بیانیه دولت عراق از سوریه خواسته است برای جلوگیری از فعالیت گروه هایی که از خاک سوریه برای آموزش و مسلح کردن کسانی که علیه عراق و مردمش اقدامات "تروریستی" می کنند، بیشتر تلاش کند.
جیم میور، گزارشگر بی بی سی در بغداد می گوید که حمله آمریکایی ها به سوریه در زمان حساسی صورت گرفته است؛ این حادثه مصادف با بالا گرفتن بحث و جنجال درباره توافقنامه امنیتی عرق و آمریکا رخ داده است.
او می گوید عراق سخت تلاش داشته است به همسایگان خود، به ویژه ایران و سوریه، اطمینان دهد که ادامه حضور نظامی آمریکا تهدیدی برای آنها به حساب نمی آید.
اعضای هیئت دولت عراق در جلسه امروز همچنین در ارتباط با شماری از اصلاحات پیمان امنیتی با آمریکایی ها، که سخنگوی دولت آنها را "لازم، اساسی و مناسب" توصیف کرده است، به توافق رسیده اند. دولت عراق خواهان آن است که این اصلاحات در پیش نویس کنونی این توافقنامه منظور شود.
هیئت دولت به نخست وزیر عراق اجازه داده است که این اصلاحات را با آمریکایی ها در میان بگذارد.
گزارشگر بی بی سی می گوید که آمریکایی ها از اصلاحات جدید در پیش نویس توافقنامه استقبال نخواهند کرد چون پیش نویس کنونی را نهایی قلمداد کرده بودند.
او می گوید هنوز مشخص نیست که عراقی ها خواستار تغییر کدام جنبه هایی پیش نویس امنیتی هستند. اما گفته می شود که تردید آنها عمدتا در ارتباط با مسائلی است که ممکن است برای تمامیت ارضی عراق خطر محسوب شود. به طور مثال عراقی ها می خواهند در پیمان امنیتی دقیقا روشن شود آنها تحت چه شرایطی می توانند نظامیان آمریکایی متخلف را در عراق به دادگاه احضار کنند.
مقامات آمریکایی که نمی خواهند نامشان فاش شود گفته اند که هدف حمله روز یکشنبه آمریکا به سوریه، از بین بردن رهبر شبکه ای بود که پیکارجویان را از سوریه به عراق منتقل می کرده است.
گزارشها حاکی از آن است که او در این حمله هوایی کشته شده است.
روز یکشنبه چند فروند هلیکوپتر آمریکایی به روستایی در نزدیکی مرز سوریه و عراق حمله کردند. خبرگزاری رسمی سوریه اعلام کرده بود که این حملات در مرزهای شرقی سوریه صورت گرفت. هلیکوپترهای آمریکایی پس از حمله، حریم هوایی سوریه را ترک کرده و به عراق رفته بودند.
طبق گزارش ها هشت نفر در این حملات کشته شدند.
پیشتر نیز ولید المعلم، وزیر امور خارجه سوریه به شدت این حملات را مورد انتقاد قرار داده بود . او حمله صورت گرفته را تعدی تروریستی توصیف کرده و گفته بود که اگر این کار تکرار شود، دولت از قلمرو سوریه دفاع خواهد کرد.
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از مقام های سوری که نامشان اعلام نشده گفته است که نقاط مورد هدف قرار گرفته در نزدیکی منطقه مرزی ابو کمال بوده است. نقطه مورد هدف قرار گرفته در نزدیکی شهر مرزی القائم در عراق است که محل عبور شورشیان سنی است.
آمریکا تا کنون بارها سوریه را متهم کرده که به شورشیان اجازه ورود به عراق از طریق مرزهای خود را می دهد. سوریه این ادعا را همواره رد کرده است.
جلال طالبانی، رئیس جمهور عراق ماه پیش در دیدار با جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا گفت که سوریه و ایران -که از سوی آمریکا به دخالت در اوضاع عراق متهم اند- مشکلی برای عراق ایجاد نمی کنند.
سوریه پس از بیست و شش سال، در ماه جاری میلادی سفیری به عراق فرستاد. وزارت امور خارجه سوریه به دنبال این حملات، کاردار آمریکا و عراق را به این وزارتخانه احضار کرده است.
BBC

۱۳۸۷ آبان ۶, دوشنبه

ایران و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
m.rad@gmx.net

چهل و پنجمین دوره انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که در4 نوامبر امسال بر گزار میشود از ویژگیهای بسیاری بر خوردار است که فقط میشود آنرا با دوران جان اف کندی در سالهای 1960 مقایسه کرد تنها فرق بزرگی که با آن دارد کاندیداتوری باراک اوبامای آفریفایی تبار است که توانست بعنوان کاندیدای حزب دمکرات گوی سبقت را از دیگر رقبای قدرتمند خود همانند خانم هیلری کلینتون برباید. باراک اوباما در انتخابات پیش دوره ای ریاست جمهوری از نظر تعداد آرا تا آنجا پیش رفت که حزب دمکرات تصمیم گرفت او را کاندیدای ریاست جمهوری برای این دوره معرفی کند .
اوباما در پروسه انتخابات پیش دوره ای با موانع بسیار زیادی مواجه شد و هربار مجبور شد تا سیاستهای خود را با موازین سنتی آمریکا وفق دهد . اوباما از مخالفان سرسخت جنگ بر علیه عراق بود پیش از این حزب دمکرات با شعار پایان جنگ در عراق و ادعای رفرم در بافت اقتصادی و اجتماعی آمریکا که در واقع سیاست خارجی و اقتصادی دولت بوش را هدف گرفته بود موفق شده بود در انتخابات میان دوره ای مجلسین آمریکا در هردو مجلس اکثریت نمایندگان را از آن خود کند.
آمریکا در شرایطی طی دوهفته آینده وارد انتخابات ریاست جمهوری میشود که :
- بحران اقتصادی سراسر آمریکا را فراگرفته و با وجود اقدامات عجولانه ای که سیاستمداران آمریکا برای بیرون رفت از این مخمصه اتخاذ کرده اند و بیش از 700 میلیارددلار به بازار تزریق کرده اند نتوانسته اند بحران مالی را کنترل کند.
- دولت بوش طی هشت سال گذشته با سیاست های نادرست آمریکا را در جهان گرفتار جنگ و ناامنی کرده که بیشتر از همه گریبان خود آمریکا را گرفته است . دولت بوش طی این هشت سال بیش از ده هزار میلیارددلار بدهکاری برای مردم آمریکا ببار آورد که حداقل سه نسل آینده با مالیات خود باید تاوان آنرا پرداخت کند.
- دولت بوش هرساله 600 میلیارددلار بیش از در آمد مالیاتی کشور که رغم آن 2286 میلیاردلاردر سال است هزینه کرده است که در تاریخ آمریکا سابقه نداشته است بودجه نظامی آمریکا در دولت بوش از مالیات دریافتی بیش از 500 میلیارددلار در سال بوده که این بودجه تا سال آینده به 700 میلیارددلار خواهد رسید.
- شرکتهای بزرگ صنعتی آمریکا همانند جنرال موتور ، فورد و کرایسلر با چنان بحران مالی مواجه شده اند که احتمال ورشکستگی آنها بسیار زیاد است ادامه حیات این شرکتها منوط به تزریق میلیاردها دلار پول به آنها و بخشودگی بدهکاری آنهاست که خود از سهمامداران عمده بانکهای ورشکست شده و بورس نیویورک هستند همین امروز خبرگزاریها گزارش دادند که جنرال موتور کمپانی کرایسلر را که در آستانه ورشکستگی است خریده و در خود ادغام خواهد کرد.
- شرکتهای بزرگ نظامی همانند جنرال داینامیک ، بوئینگ ، لاکهید و دیگر شرکتهایی که در بخش نظامی فعال هستند و بزرگترین جناح حکومت دولت بوش را تشکیل میدهند بشدت خواهان انتخاب مک کین در انتخابات هستند تا با ادامه جنگ در خارج از آمریکا زمینه حیات خود را تضمین کنند این شرکتها روزانه بیش از 30 ملیون دلار برای انتخاب مک کین هزینه میکنند.
- کسری موازنه تجاری و وام دریافتی دولت آنچنان زیاد است که اگر حتی دولت موفق شود به کمک کشورهای دیگر همانند اروپا و آسیا اوضاع مالی را سروسامان بدهد باز قادر نخواهد شد آمریکا را به ثبات اقتصادی سوق دهد و حتی به سالهای 1970 تا 1980 برساند.
- جنگ و جدال بین جناح های آمریکا که نمایندگان شرکتهای بزرگ خدماتی همانند بانکها ، بیمه ها ، بورسها ، شرکتهای بزرگ نظامی که همواره در حاکمیت نقش تعیین کننده ای داشته و دارند ، شرکتهای بزرگ نفتی که طی دوازده سال گذشته بالاترین سودها را از آن خود کرده اند ونمایندگان تکنوکراتها و بوروکراتها که درصد آنها در آمریکا در حدود 10 % است و بالاترین در آمد را بعداز شرکتها و صاحبان آنها از آن خود کرده اند بر سر سیاست گزاری کشور همچنان ادامه دارد. همه این گروه ها در شورای امنیت ملی آمریکا عضو بوده و تا کنون نتوانسته اند در مورد انتخاب دو کاندیدای انتخاباتی تصمیم استراتژیکی اتخاذ کنند.
- جناحهای جمهوریخواهان استدلال میکنند که برنامه آنها در مورد خاورمیانه و هژمونی آمریکا بر جهان تمام نشده و بشدت خواهان آنند که به آنها فرصت داده شود تا کار را به اتمام برسانند این جناح که از پشتیبانی وسیع محافظه کاران آمریکا و جهان بر خوردار است هنوز ادعادارد که قادراست عظمت آمریکا را به آن باز گرداند و اجازه نخواهد داد تا تجربه جنگ جنوب شرقی آسیا بین سالهای 1945 تا 1975 که منجر به شکست آمریکا شد تکرار شود .
- بسیاری از کشورهای هم پیمان آمریکا از جمله کشورهای اروپایی ، ژاپن مخصوصا کشورهای شیخ نشین که منبع عظیم تامین مالی آمریکاهستند اعتماد خودرا نسبت به آمریکاو سیاست اقتصادی آن و دلاراز دست داده اند همه این کشورها تا حالا میلیاردها دلار متحمل خسارت شده و اعتبار و اعتماد مردم کشورهای خود را از دست داده اند. در بسیاری از این کشورها مردم با اعتماد به دولتهای پس اندازهای خود را چه بصورت خرید سهام و چه بصورت ودیعه در اختیار دولت و بانکها قرار داده بودند که با بحران مالی اخیردیگر چیزی عایدشان نخواهد شد.
- در کنفرانس 25ا 24/ اکتبرهمین ماه کشورهای اروپایی و آسیایی در پکن ازآمریکا خواسته شده است تا با مسئولیت پذیری به مسائل اقتصادی و مالی بر خورد کند و خود راآماده کند تا زیر کنترل یک سازمان مالی بین المللی قرار گیرد و از همه مهمتراز دولت آمریکا خواسته شده است از مسئولان بورس و بانکها ی آمریکا علت این بحران را تحقیق و مسببین آنرا مورد مجازات قرار دهد و اجازه ندهد بدون پشتوانه مالی بانکها به خرید اوراق قرضه و فروش سهام دست بزنند .

مقایسه انتخاباتی اوباما و جان اف کندی

جان اف کندی 46 ساله و کاتولیک از حزب دمکرات در سال 1961 زمانی رئیس جمهور آمریکا شد که این کشورخود را از سال 1945 درست بعدازپایان جنگ جهانی دوم در گیر جنگ در چین ( 1945 تا 1949) و جنگ کره ( 1950 تا1953) کرده بود که نتیجه آن شکست در هردو جنگ بود.
آمریکا با شروع دعوای قدرت بین رهبران شوروی پس از مرگ استالین که تا 1960 ادامه داشت بار دیگر از فرصت استفاده کرده و با کودتاهای پی درپی در بسیاری از کشورها از جمله ایران وجنگ در جنوب شرقی آسیا خود را در گیر کرده بود . کندی با شعار بازگشت به سنتهای آمریکا و پایان درگیری آمریکا در سطح جهان در شرایطی که در داخل کشور هنوز حق و حقوق سیاه پوستان برسمیت شناخته نشده بود وارد معرکه انتخاباتی شد که یکی از تم های آن برسمیت شناختن حق وحقوق سیاهپوستان در آمریکا بود.
کندی پس از بدست گرفتن قدرت تمامی قول و قرارها ووعده های حزب را فراموش کرد و ببهانه مبارزه با کمونیسم نیروهای نظامی آمریکا را در جنوب شرقی آسیا که کمتر از پنجاه هزار نفر بودند را به 500.000 افزایش داد و جنگ را در سراسر جنوب شرقی آسیا گسترش داد و در سه کشور ویتنام ، کامبوج و لائوس به جنگ تمام عیار دست زد کندی با اتخاذ این سیاست جنگی چنان شرایطی در منطقه آسیا بوجود آورد که پس از ترور وی در سال 1963 این جنگ تا شکست قطعی آمریکا در سال 1975 ادامه پیداکرد و منجر به کشته شدن بیش از 45000 نفر سربازو ده هاهزارنفر مجروح آمریکایی شد در عین حال که آمریکا بیش از دوونیم ملیون مردم سه کشور فوق را قتل و عام کرد. کندی در همان سالها ببهانه انتقال موشکهای روسی به کوبا آمریکا را تا پای جنگ اتمی با شوروی پیش برده بود که فشار افکار عمومی جهان آمریکا و شوروی را مجبور کرد تا بتوافق دست پیدا کنند که نتیجه آن برچیدن موشکهای آمریکا از خاک ترکیه و بر چیدن موشکهای شوروی از خاک کوبا بود.

باراک اوباما ی 47 ساله فرزند حسین اوبامای مسلمان از قبیله لو (LUO ) کنیا و آن دوهام (Ann Duhan) دختریک خانواده مسیونار ( مبلغین مذهبی) سفید پوست آمریکایی بنام مادلین و استانلی دوهان Madelyn und Stanley Duhan)) است که در هاوایی متولد شد باراک با خانواده دوهان مدت کوتاهی در هاوایی زندگی کرد و در سال 1967 با مادر خود آن دوهان که خود نیز یکی از همین مبلغین سرسخت مذهبی بود به اندونزی رفت و مدت پنج سال مقیم این کشور شد باراک یک سال (19701971/) آنرا به اصرار پدر خود در مدرسه اسلامی دولتی گذراند . خانواده دوهان عضو فعال کلیسای اتحادیه کلیساهای مسیحی ( United Church of Christ) بودند که بزرگترین کلسیای اوانگلیستی آمریکاست.
باراک اوباما در سال 1979 بعداز پایان دبیرستان از هاوایی به لوس آنجلس واز آنجا به نیویورک میرود و در آنجا رشته روابط بین المللی رادرسال 1983 به اتمام میرساند وبعنوان مشاور اقتصادی دوسال هم در نیویورک کار میکند ضمن آنکه هرگز دست از تبلیغات مذهبی برای کلیسای خود بر نمیدارد باراک اوباما از طریق کلیسا به شیکاگو فرستاده میشود تادر بخش خدمات کلسیایی بفعالیت خود ادامه دهد ضمن آنکه چند واحد حقوقی را هم در دانشگاه میگذراند که اجازه می یابد تا دریک دفتر حقوقی بعنوان وکیل مشغول کار شود .
باراک اوباما در تمام مراحل زندگی همچنان به کلیسای خود وفادار میماند و آنها هم با نفوذی که داشتند اوبامارا دوبار به سناتوری ایلینویز میرسانند که دفعه اول تنها کاندیدای این مقام بوده است در ایلینویز همگان بر این باورند که اوباما بطور اتفاقی سناتور شده است.

باراک اوباما به اتفاق خانم و آقای دوهان


باراک اوباما از سال 1990 بطور پیگیر بنفع کاندیداهای حزب دمکرات بفالیت های تبلیغاتی دست زد که اوج آن در دوران کاندیتاتوری جان کری (John Kerry) اتفاق افتاد چه سخنرانی اوباما در شهر بوستون باعث معروفیت وی در سطح کشور شد . اوباما در سالهای بعد برحملات خود بر علیه بوش و سیاست های دولت وی افزود و خواهان آن شده بود تا دولت بوش تاریخ خروج نیروهای نظامی آمریکا از عراق را اعلام کند و بلاخره با مطرح کردن اتحاد ملی آمریکا با جنگی که بوش آنرا ادامه میدهد در خطر است عملا از پشتیبانی بیشتر اعضاء حزب دمکرات و حتی تعداد زیادی از شخصیت های با نفوذ حزب جمهوریخواه بر خوردار میشود . اوباما برای انتخابات ریاست جمهوری خود اولین بار مطرح کرد که:

آمریکا نه آمریکای حزب دمکراتها و نه آمریکای حزب جمهوریخواهان بلکه آمریکای ایالات متحده آمریکاست.

اوباما بااین جمله بهر دوحزب هشدار داد که تنها جنگ نیست که آمریکایی ها را از هم جدا میکند بلکه تضاد منافع دوحزب هم میتواند بمنافع آمریکا چه در داخل و چه در خارج لطمه وارد آورد اوبهمه سیاستمداران آمریکا گوشزد کردکه آمریکا نیاز به یک استراتژیِ تازه دارد که بتواند منافع آمریکا را در طولانی مدت تضمین کند بدین ترتیب اوباما نشان داد که بیشتر از مدعیان دفاع از منافع آمریکا بفکر آمریکا و بقاء آیالات متحده آمریکاست.
باراک اوباما از بدو فعالیتهای سیاسی که توامان با کار مذهبی بود نظرات خودرا بصورت نوشته در مجامع آمریکا ارائه داده و اولین سناتوریست که ده ها پیش نویس بعنوان پیشنهاد در اختیار کاپیتول هیل و مجلس سنا قرار داده است . اوباما راجع به زندگی گذشته خود و خانواده پدری هم کتابی نوشته که ترسیم کننده رویاهای اوست و اسم آنرا رویاهای پدرم (Dreams of my Father) گذاشته است که نشان میدهد تا چه اندازه دوری از خانواده پدری و فرهنگ کنیا درزندگی اوتاثیر گذاشته است.
باراک اوباما در مراحل انتخاباتی ریاست جمهوری مجبور شد بسیاری از نظرات خود را تغییر دهد و از انتقادات شدید بر علیه بوش – دیک چینی و خانم رایس بشکل سابق دست بر دارد اوباما بخوبی دریافت که دیگر کاندیداها چیزی در چنته ندارند و با بدست گرفتن ابتکار عمل بسیاری از کاندیداها از جمله خانم هیلری کلینتون را که هیچ سررشته ای از سیاست و اقتصاد نداشت را از صحنه خارج کرد اگرچه بعید بود جامعه مردسالار آمریکا خانم کلینتون را بریاست جمهوری بر گزیند.

جان مک کین کاندیدای 72 ساله از حزب جمهوریخواهان رقیب باراک اوباما در یک خانواده نظامی در پاناما متولد شد مک کین همانند جورج بوش اهل درس و مشق نبود در نتیجه راه پدر که هم پر در آمد بود و هم کاری آسان را برگزید و همانند پدرمدعی بود که او یک سرباز فدایی در ارتش آمریکا است بسیاری از آمریکایی ها اورا جنازه زنده میدانند که از سیاست هیچ سررشته ای ندارد مک کین که قبلا شانس خود را در برابر جورج بوش امتحان کرده و شکست خورده بود این بار بعلت کمبود شخصیت در داخل حزب جمهوریخواه قرعه بنام وی اصابت کرد و او بدون دردسر کاندیدای ریاست جمهوری از طرف محافظه کاران راست افراطی شد .
مک کین داوطلبانه خودرا برای جنگ در جنوب شرقی آسیا معرفی کرد و بعنوان خلبان کارش این بود که شهرها و روستاها را بمباران کند و مردم غیر مسلح و عادی را بهمراه اموالشان به نیستی بکشاند مک کین دریکی از همین بمبارانها که قرار بود کارخانه تولید برق هانوی را هدف قراردهد در 26 اکتبر 1967 هواپیمایش سرنگون میشود و خودش درحالیکه بشدت زخمی شده بود دستگیر میشود البته بعداز مداوا و بدست آوردن سلامتی جسمی با تنی چند از خلبانان دستگیر شده از طرف ارتش ویتنام در خیابانهای هانوی بتماشا گذاشته میشود وقتی ارتش آمریکا در جنوب شرقی آسیا در سال 1975 بسختی شکست میخورد از زندان آزاد میشود.
مک کین از زمان آزادی بدلیل جنایاتی که در جنوب شرقی آسیا انجام داده بود عنوان سناتور مادام العمر را از آن خود میکند و امروز هم کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا برای 45 دور انتخاباتی است . مک کین جز دانش نظامی که آنهم بسیار محدود است ازسیاست و اقتصاد سررشته ای ندارد ولی همانند بسیاری از جمهوری خواهان خود را مرید رنالد ریگان میداند که معتقد بود آمریکا نه برای زندگی اقتصادی بلکه برای ارزش های آمریکایی میجنگد و حاضر است هر بهایی برای آن بپردازد . در داخل آمریکا تمامی راست های نژاد پرست و محافظه کاران مذهبی و تقریبا تمامی شرکتهای نفتی و اسلحه سازی و بانکهای متعلق به آنها از مک کین پشتیبانی میکنند ضمن آنکه راست های کشورهای اروپایی و دیگر کشورها هم بدشان نمی آید که مک کین انتخاب شود.
مک کین از سیاست نرم افزاری که در عرف سیاسی به آن دیالوگ می گویند سررشته ای ندارد و فقط استفاده از زورو جنگ را که همان سخت افزار است را میشناسد استدلال مک کین هم این است که ما از نظر نظامی قدرت برتر جهان هستیم و همین هم کافی است تا بر جهان چه بخواهند و چه نخواهند مسلط شویم .
در انتخابات این دوره مک کین از همان تاکتیک جورج بوش در دوره دوم ریاست جمهوری آمریکا استفاده میکند . بسیج تمامی نیروهای مذهبی که اینبار با مشکل بزرگی مواجه شده است چون اوباماهم از پشتیبانی بزرگترین کلیسای آمریکا بر خوردار است مک کین تمامی نژاد پرستان را پشت سر خود جمع کرده است و از خبر ها چنین بر می آید که کاتولیک ها هم از وی حمایت خواهند کرد . بدون تردید در این انتخابات بدلیل شرکت یک سیاه پوست آفریقا تبار آنهم در انتخابات ریاست جمهوری جوامع غیر بومی که عمدتا مهاجران اروپایی هستند فعالانه در این انتخابات شرکت خواهند کرد و میشود پیش بینی کرد که تعداد شرکت کنندگان در رای گیری این بار بر خلاف دوره های قبلی که همیشه زیر 50% واجدین شرایط رای دهندگان را دربر میگرفت بیشتر باشد . بسیاری از سفید پوستان طی هفته های اخیر تا آنجا پیش رفته اند که ادعا میکنند انتخاب یک رئیس جمهور سیاه پوست نه تنها ننگ است بلکه غیر قابل تحمل است.
رئیس جمهور بعدی آمریکا چه اوباما و چه مک کین درشرایطی وارد کاخ سفید خواهند شد که آمریکا در موضع دفاعی قرار دارد و باید خود را با شرایط تازه وفق دهد که بنظر نمیرسد برای هیچکدام از این دونفر کار آسانی باشد چه مک کین سیاست خود را بر پایه ادامه سیاست رنالد ریگان وجورج بوش و باراک اوباما سیاست خود را برای باز سازی عظمت آمریکا قرار داده است و میشود پیش بینی کرد که هردو تا آنجا خود را درگیر جنگ خاورمیانه خواهند کرد تا شکست نهایی به آنها تحمیل شود درست همان کاری که جان اف کندی کرد.
اوباما اگردر این انتخابات پیروز شود وبعنوان رئیس جمهوروارد کاخ سفید شود باید انتظار داشت آمریکا تمام توان خود را بعداز جنوب شرق آسیا برروی آفریقا بگزارد که جولانگاه مسیونرهای غربی از جمله پروتستانها ی آمریکایی - انگلیسی و اوانگلیست های آلمانی است . سیاست مداران مذهبی غربی براین باورند که در آفریقا هیچ مسیحی نباید زیر حکومت غیر مسیحی قرارداشته باشد دعوا در دارفور سودان که اکثریت با مسیحیان پروتستان – اوانگلیست هست یکی از این نمونه هاست ونمونه دوم کشور زیمبابوه است که بد لیل حاکمیت یک حزب چپ و غیر مذهبی در کشوری که اکثریت مردم آن مذهب پروتستان و اوانگلیستی دارند از طرف غرب و آمریکا زیر فشار قرار دارد این کشور تا سال 1985 مستعمره انگلیس بود.

ایران و انتخابات آمریکا:

کمتر نیرو و دولتی را میشود سراغ گرفت که از بی ثباتی خاورمیانه دم نزند این بی ثباتی در تمامی عرصه خود رانشان میدهد طی ده سال اخیر که آمریکا و هم پیمانان آن به بهانه های مختلف به اشغال و لشکر کشی به خاورمیانه دست زده اند برای تمامی مردم منطقه مسجل شده است که علت اصلی آن بی کفایتی حکومتها و دولت های منطقه است که قادر نشده اند با همکاری همدیگر به حل و فصل مسائل موجود فی مابین بپردازند .
اگر در مناطق دیگر دنیا کشورها و دولتها در صدد استفاده از امکانات موجود هستند در خاورمیانه با وجود دریای ثروت و عدم مشکل مالی همه بجان هم افتاده اند درست همان چیزی که آمریکا و پیمان ناتو خواهان آن هستند تا هم از منابع معدنی و بازار منطقه استفاده کنند و هم تا آنجا که در توان دارند از همکاری و پیشرفت منطقه جلوگیری کنند.
با بلبشویی که در جهان بعلت بحران مالی و در پی آن بحران اقتصادی حاکم است که بدون هیچ تردیدی نتیجه جنگ آمریکا و غرب است که اینک از شمال آفریقا تا مرزهای هندوستان را درنوردیده است بسیاری از کشورها با نزدیک شدن انتخابات آمریکا در صدد بازنگری سیاست های خود بر آمده اند تا منافع خود را با شرایط جدید تعریف کنند.
هیچ تردیدی نیست که بزرگترین بازندگان این بحرانها کشورهایی بوده اند که بهر طریق خود را وارد مناسبات اقتصادِی ، نظامی و سیاسی آمریکا کرده اند که پاکستان و ایران و ترکیه نمونه های بارز آن هستند پاکستان از نظر اقتصادی در آستانه ورشکستگی کامل قرار دارد و احتمال پاشیدگی آن بسیار است کشوری که تنها بخاطر چهار میلیاردلار بدهکاری خود به آمریکا این کشور را در گیر جنگی کرده است که تا همین حالا برایش ده ها برابر آن هزینه بر داشته است و بخوبی میشود دریافت که تا در افغانستان جنگ هست پاکستان هر گز روی آرامش بخود را نخواهد دید .
ایران یکی دیگر از کشورهای منطقه است که بعلت تحلیل نادرست از اوضاع خاورمیانه خود را درگیر این جنگ کرده است چه بصورت فرستادن معاودین سابق عراقی مقیم ایران که از طرف رژیم مسلح و آموزش دیده بودند وهنوز در دژ های بتنی عراق خود رامخفی کرده اند تا کشته نشوند. همه کشورهای منطقه و تقریبا تمامی مردم عراق بخوبی میدانند که رژیم ایران خواهان خروج نیروهای نظامی غرب از عراق نیست چه ایران بخوبی میداند رژیم پوشالی عراق در عرض چند هفته سرنگون خواهد شد . طی هفته های اخیربارزانی و طالبانی و حتی مالکی از ماموران سازمان امنیت انگلیس به تهران سفر کرده و این مسئله را بسران رژیم گوش زد کرده اند که خود آنها میدانند در صورت خروج آمریکا از عراق چه سرنوشتی در انتظار آنهاست.
مقامات ایران مدعی هستند که دولت عراق بر گزیده مردم عراق است آنهم در زمانی که کشور تحت اشغال نیروهای نظامی خارجی است و سرسپردگی خودرا در کشتار ملیونی مردم عراق نشان داده است . در چنین شرایطی طبیعی است که نه مردم عراق و نه توده های عرب و نه حکومتهای عرب نمیتوانند به چنین مزدورانی اعتماد کنند . با نزدیک شدن انتخابات آمریکا مسئولان رژیم دست بچند مانور زدند و با تبلیغات در مورد توافقنامه امنیتی آمریکا و عراق چنین وانمود میکنند که گویا دولت عراق مستقل است و جرات میکند از آمریکا در خواست امتیاز بکند . نه آقایان آنها نیامدند که چیزی را تقسیم کنند آنها آمده اند تا نفت خاورمیانه را تصاحب کنند آنها حتی پشیزی برای امثال مالکی و یا طالبانی و بارزانی که مثل بوزینه ها در مقابلشان دولا راست میشوندو کرنش میکنند ارزش قائل نیستند چه رسد به اینکه بخواهند به آنها امتیاز بدهند .
سران رژیم بعلت بی کفایتی و نداشتن دانش سیاسی از همان بدو انقلاب نتوانستند از فرصتی که در خاورمیانه بوجود آمده بود بنفع ایران و کشورهای خاورمیانه استفاده کنند سران رژیم جز تحریک برای ادامه جنگ و افزایش تضاد بین ایران وکشورهای همسایه که حالا به اوج خود رسیده است کاردیگری از دستشان بر نیامده است. .هرچقدر رژیم ایران در کار جنبش مبارزاتی مردم عراق ، افغانستان و کردها تخریب کرده است بهمان نسبت آنها مقاومتر و قوی تر شده اند رژیمی که از بدو تشکیل خود هرگز درک نکرد که بدون همزیستی مسالمت آمیز با همسایگان خارج از اینکه با چه سیستمی اداره میشوند امکان پیروزی در هیچ جبهه ای چه داخلی و چه خارجی وجود ندارد . رژیم ایران در تمام دوران جنگ ده ساله اخیر در افغانستان و عراق بالاترین هزینه ها را پرداخت کرده است ایران مجبور شده است بخش عظیمی از در آمد نفتی کشور را که میبایست صرف بازسازی زیر بنای اقتصادی کشور شود صرف ارتش و نیروی نظامی و جنگ کرده است . در مرز افغانستان برای مبارزه با مواد مخدر میلیاردها دلار هزینه شده است در حالیکه در زمان پیش از اشغال افغانستان دولت وقت افغانستان تولید آنرا به حد اقل رسانده بود و حتی ممنوع کرده بود .
تا پیش از جنگ مسائل ملی تا این حد حاد نبود و میشد با تدارک و همکاری تضادها را کاهش داد و مناسبات خراب شده را باز سازی کرد ولی اینهم حاصل نشد و اینک ایران مانده است با ملیتهای مخالف داخلی و همه نیروهای مخالف همسایه که ایران را بمحاصر کامل خود در آورده اند.
باراک اوباما با عریانی تمام به سران احمق دولت آمریکا فهمانده است که وقتی رژیم ایران اینهمه شرایط را آماده کرده است چه نیازی به سخت ابزار است کشورهای منطقه خود مشکل ایران را حل خواهند کرد باراک به سردمداران آمریکا هشدار داده است که ما فقط نیاز به نرم افزار داریم یعنی فقط دم از صلح زدن و در عمل پشتیبانی از نیروهای مخالف ایران با همه امکانات. بله شما آقایان شما عامل آن بوده اید شما با همکاری با کردهای وابسته به غرب و مزدوران شیعه خود در ایران و همکاری با آمریکا در اشغال منطقه خاورمیانه و با کشتار پشتون هابا همکارِی آمریکا در افغانستان و کشتار کردها با همکاری ترکیه نگذاشتید تا نیروهای مقاومت با تمام توان بر علیه نیروهای متجاوز بجنگند و آنها را زودتر شکست دهند و از منطقه بیرون رانند.
همه این نیروها اینک با تمام توان برعلیه شما بسیج شده اند باراک اوباما و مک کین دیگر چه نیازی دارند تا از نیروی نظامی خود در منطقه استفاده کنند شما باندازه کافی برای ما مخالف تراشیده اید تا آنها کشور ما را متلاشی کنند و کشور را ببلبشو بکشانند شما چه جوابی دارید به مردم عراق ، افغانستان ، کردها و از همه مهمتر به ملیتهای ایران بدهید که همه را از ایران رانده اید.
شما ایران را در منطقه و جهان کاملا ایزوله کرده اید همین بس که در سازمان ملل بین شما و ژاپن اعضاء شورای امنیت به ژاپن رای دادند و بشما رای اعتماد ندادند تفاوت رای شما با ژاپن آنقدر زیاد بود که مورد ریشخند خاص و عام قرار گرفتید این تجربه باید درس عبرتی برای شما باشد که هارت و پورت کردن بدون نیروی مادی و پشتوانه پشیزی ارزش ندارد.
اوباما رئیس جمهور نمیشود که مشکل خاورمیانه را حل کند در این منطقه حکومتهای نالایق همانند شما آنقدر زیادند که آنها تا سالها قادر خواهند بود بغارت منطقه ادامه دهند باراک اوباما وظیفه دارد آفریقا را باهمه امکانات آن دوباره بتصرف غرب در آورد چه با جنگ و چه با نرم افزار امری که بوش پدر و پسر موفق به انجام آن نشده بودند . مسئله دیگری که برای آمریکا و غرب از اهمیت بر خورداراست مسئله اتمی پاکستان است که بنظر میرسد با طولانی شدن جنگ در این منطقه با توافق بین المللی به خلع سلاح اتمی این کشورخواهند پرداخت چه پاکستان همانند شما نشان داده است از حکومت نالایقی برخوردار است و قادر نیست منافع طولانی مدت کشور را تضمین کند.
برای رئیس جمهور آینده آمریکا مهم نیست تا چه اندازه افغانستان ،ایران ، پاکستان ، ترکیه و عراق درگیر جنگ خواهند شد یا سرنوشت ملیتهای ایران از جمله کردها بکجا خواهد کشید. آمریکا و غرب منطقه را از دست دادند ولی یک دست آورد بزرگ داشتند آنهم در گیر کردن کشورهای منطقه در جنگهای داخلی برای چند دهه آینده است .

م. ر ا د ( 26.10.2008 )





۱۳۸۷ آبان ۱, چهارشنبه



جنجال برسر قرارداد امنیتی میان آمریکا و عراق
مجوز سازمان ملل برای حضور نیروهای خارجی در عراق تا پایان سال جاری میلادی اعتبار دارد. قرارداد امنیتی عراق و آمریکا به بن بست رسیده و آمریکا هشدار داده که تعلیق قرارداد، عواقب امنیتی وخیمی برای عراق در پی خواهد داشت.
عدم توافق بر سر قرارداد امنیتی میان عراق و ایالات متحده به معنای تعلیق مأموریت نیروهای آمریکایی در عراق خواهد بود. این در حالی است که آمریکا تأکید می‌کند که نیروهای عراقی هنوز توانایی لازم برای برقراری امنیت در کشور را ندارند، از این رو عدم توافق بر سر قرارداد امنیتی، عواقب امنیتی وخیمی برای این کشور در پی خواهد داست.

دولت عراق بدون توجه به هشدارهای آمریکا، خواستار تغییراتی در مفاد این قرارداد شده است. به گفته علی دباغ، سخنگوی دولت نوری المالکی، کابینه عراق روز سه‌شنبه (۲۱ اکتبر – ۳۰ مهر) به طور یک‌پارچه خواستار اصلاحاتی در توافقنامه یادشده شده است. گفتنی است که متن توافقنامه امنیتی هفته گذشته بین دو طرف تنظیم شده و اینک بایستی به تصویب نمایندگان مجلس عراق برسد.

دباغ گفت که از وزیران کابینه خواسته شده تا اصلاحات مورد نظر خود را پیشنهاد کنند تا در نهایت قرادادی مورد توافق همه جناح‌ها حاصل شود.

بر اساس توافقنامه امنیتی عراق و آمریکا، ایالات متحده تا سال ۲۰۱۱، نیروهای خود را به طور کامل از عراق بیرون خواهد کشید. از سوی دیگر قانون مصونیت قضایی اتباع این کشور در عراق هم دستخوش تغییراتی شده است. بدین صورت که به جرمی که اتباع آمریکایی در خارج از پایگا‌های نظامی این کشور در عراق مرتکب می‌شوند، دستگاه قضایی عراق رسیدگی می‌کند.

به گفته هشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق، نمایندگان مجلس این کشور تصمیم‌گیری در مورد قرارداد امنیتی را، به احتمال زیاد، به پس از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده (۴ نوامبر) موکول خواهند کرد. او در مصاحبه با شبکه العربیه هم‌چنین ابراز امیدواری کرد که کشورش قرارداد یادشده را تا پایان سال جاری میلادی تصویب کند.

اختلاف نظرها و شایعه نقش ایران

روز دوشنبه بیستم اکتبر یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه ایران، در مورد نظر ِ دولت جمهوری اسلامی نسبت به قرارداد امنیتی میان ایالات متحده و عراق گفت: «ما فقط خواستار آنیم که این قرارداد یک‌پارچگی و استقلال عراق را به رسمیت بشناسد.» این در حالی‌ست که ژنرال ری اودیرنو، فرمانده نظامیان آمریکا در عراق، اعلام کرده است که کمک‌های ایران به برادران شیعی خود در عراق تنها به کمک‌های ایدئولوژیک محدود نمی‌شود. گفته می‌شود که ایران می‌کوشد با تطمیع نمایندگان مجلس عراق، آنان را به مخالفت با تصویب این قرارداد برانگیزاند.

گفته می‌شود با توجه به این‌که حضور نیروهای آمریکایی در منطقه از نفوذ جمهوری اسلامی در میان کشورهای همسایه می‌کاهد، تهران با استفاده از نیروهای هوادار خود در عراق و نیز با تبلیغات و تلاش‌های دیپلماتیک، کوشیده است توافقنامه یادشده به گونه‌ای تنظیم شود که زمان حضور نیروهای آمریکایی در عراق و اختیارات آنها تا حد ممکن محدود بماند.

هیأت علمای مسلمین که بزرگ‌ترین فراکسیون علمای اهل‌سنت عراق به شمار می‌رود نیز تواقفنامه امنیتی را مجوزی برای تداوم و اشغال عراق نامیده است.

مقتدا صدر، رهبر شیعیان افراط‌گرای عراق، که چند روز پیش ده‌ها هزار نفر از هوادارانش برای اعتراض به این قرارداد دست به تظاهرات گسترده زدند، این معاهده را توجیهی قانونی برای ادامه اشغال عراق می‌داند.

در این میان تنها کردهای عراقی هستند که موافقت بی چون و چرای خود را با ماندن سربازان ایالات متحده در عراق اعلام کرده‌اند.
خبرگزاری فرانسه / پ

۱۳۸۷ مهر ۲۸, یکشنبه


BBC
09:05 گرينويچ - شنبه 18 اکتبر 2008 - 27 مهر 1387
تظاهرات بر علیه اشغال عراق در بغداد
پنجاه هزار نفر از طرفداران مقتدی صدر، روحانی شیعه عراقی، در اعتراض به معاهده امنیتی طولانی مدتی که قرار است به حضور نیروهای آمریکایی در عراق تداوم ببخشد، در خیابانهای بغداد به تظاهرات پرداختند.
تظاهر کنندگان شعارهایی از جمله "اشغالگر برو بیرون!" و "شیطان، نه!" سر دادند.
پس از ماه ها گفتگو، مذاکره کنندگان آمریکایی و عراقی به پیش نویس توافقی امنیتی دست یافته اند، اما هیچکدام از دولتهای دو کشور هنوز این پیش نویس را تصویب نکرده اند.
بر اساس پیش نویس موجود نیروهای آمریکایی باید عراق را تا سال 2011 ترک کنند و همچنین عراق حقوق محدودی برای محاکمه آمریکایی های خواهد داشت که خارج از خدمت مرتکب جرم و جنایتی شده اند.
گفتگو با جلال خالدی، خبرنگار در عراق
تظاهرات در بغداد یک روز پس از آن انجام شد که در عراق جلسات بررسی این معاهده توسط سیاستمداران ارشد این کشور به تعویق افتاد.
این درحالی است که تضمینی درباره تصویب این معاهده توسط شورای سیاسی امنیت ملی عراق وجود ندارد و مشخص نیست جلسات بررسی معاهده چه زمانی از سر گرفته خواهد شد.
برخی سیاستمداران عراقی این معاهده را مورد انتقاد قرار داده اند.
سیاستمداران طرفدار مقتدی صدر که از اساس با این طرح مخالف هستند در گفتگو با بخش عربی بی بی سی بار دیگر تاکید کرده اند که خواستار خروج فوری سربازان آمریکایی از کشورشان هستند.
هشیار زیباری وزیر خارجه عراق با گفتن اینکه معاهده امنیتی به حمایت از خودمختاری و تمامیت ارضی عراق کمک خواهد کرد، خواستار حمایت سیاستمداران عراقی از این معاهده شده است، اما برخی سیاستمداران عراقی حضور نیروهای آمریکایی در خاک کشورشان را ناقض تمامیت ارضی عراق می دانند.
در آمریکا هم گفته می شود رابرت گیتس وزیر دفاع این کشور مشغول ارائه توضیحات درباره این معاهده به اعضاء مهم کنگره آمریکا است، هر چند بر خلاف عراق، لزومی به تصویب این معاهده توسط کنگره آمریکا نیست.
اهمیت این معاهده با به پایان رسیدن اعتبار دستور سازمان ملل متحد درباره حضور نیروهای تحت رهبری آمریکا در عراق در پایان سال جاری میلادی بیشتر می شود.
حدود 144 هزار نفر از 152 هزار نیروی خارجی مستقر در عراق، آمریکایی هستند.

۱۳۸۷ مهر ۱۹, جمعه

ایران و تغییر جغرافیای خاورمیانه
m.rad@gmx.net

همانطور که انتظار میرفت تهاجم نظامی آمریکا به خاورمیانه علیرغم پشتیبانی همه جانبه اعضاء ناتو کمر اقتصادی آمریکا را شکست که دامنه آن خر کشورهای هم پیمان را هم گرفته است . کشورهای عضو ناتو از چند سال پیش این روند را پیش بینی کرده و بسرعت وارد عمل شده و تغییرات عمده ای را بمرحله اجرا گذاشته بودند . خانم مرکل در آلمان ، برلوسکونی در ایتالیا و سارکوزی در فرانسه از محافظه کاران راست افراطی مذهبی سکان قدرت را بدست گرفتند و بلافاصله بهمراه انگلستان و دیگر کشورهای عضو ناتوضمن فرستادن نیروی نظامی به افغانستان مسئولیت جنگ در این کشور رابر دوش ناتو منتقل کردند تا شاید آمریکا بتواند خود را از باطلاق عراق و در مجموع از خاورمیانه خلاص کند.
با طولانی شدن جنگ در عراق و گسترش جنگ در افغانستان وپاکستان و هزینه ماهیانه بیش از ده تا دوازده میلیاددلاری جنگ برای آمریکا نگرانی غرب را تا آنجا پیش برد که مجبور شد تا از همه ابزار خود برای پیروزی در جنگ خاورمیانه استفاده کند . پیمان نظامی ناتو در شرایطی میتوانست وارد عمل شود که یکی از اعضاء آن مورد تجاوز قرار میگرفت آیا عراق و افغانستان و یا پاکستان به اعضاءء ناتو حمله کرده بودند ؟ طبیعی است که نه بنابراین باید دلایل دیگری موجب فعال شدن این پیمان نظامی مخوف شده باشد که اهم آنها را میشود در زیر خلاصه کرد .
1- آمریکا و کشورهای عضو ناتو باور نداشتند که آمریکا در همان سالهای 1970 تا 1980 کارش ساخته شده و هر اقدام نظامی تنها یک ماجراجوی بیش نخواهد بود بسیاری قدرت اقتصادی آمریکا را بزرگترین عامل این پیروزی و تحمیل استراتژی غرب به جهان میدیدند فوکویامای ژاپنی پارا فراتر گذاشته و مدعی شده بود که با شکست شوروی همه کشورها باید تحت رهبری آمریکا سیستمهای خود را تغییر داده و از آمریکا و غرب تبعیت کنند چون سیاست اقتصادی لیبرال تنها آلترناتیو جهانی در قرن بیست و یکم خواهد بود.
2- کشورهای غربی با این استراتژی بسمت شرق اروپا هجوم بردند و با همه امکانات سیستمهای این کشورها را تغییر داده و در صدد بر آمدند تا همه این کشورها را عضو ناتو کرده و از آنها برای پرش بسمت روسیه پس از سروسامان دادن به اوضاع خاورمیانه استفاده کنند .
3- بر سر رهبری آمریکا و پیشبرد سیاست اوانگلیستی بعنوان هویت جهانی اختلاف نظر وجود نداشت برای همین آنها ابتدا به خاورمیانه لشکر کشی کرده تا این منطقه ثروتمند جهان را از آن خود کنند تا با استفاده از این منابع ثروت که لازمه ادامه جنگ و جهان سالاری است بنفع خود بهره گیرند .
4- درهم شکستن کمربند امنیتی ارتدوکس روسی که از زمان پتر کبیر بعنوان استراتزِی حکومتی برای جلوگیری از تجاوزغرب از طریق اروپا به این کشور در نظر گرفته شده بود و جانشین کردن کمر بند کاتولیکی بجای آن در مرز روسیه تا این کشوره بطور کامل در محاصره ناتو در آید و سپس حساب روسیه را روشن کنند پاره پاره کردن یوگسلاوی ، کشاندن کشورهای اسلاو اروپای شرقی که با روسیه وجهه اشتراک فراوانی دارند ، بحران گرجستان کشوری که همیشه با روسیه ارتباط فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و نظامی داشته است آنهم در شرایطی که بیش از دونیم ملیون گرجی در روسیه زندگی میکنند بخشی از این استراتژی را پوشش داد.
5- تقسیم روسیه به سه منطقه سیبری ، روسیه اروپا و روسیه آسیا تا این کشور فرصت آنرا پیدا نکند بعنوان یک ابر قدرت دوباره سر بلند کند تلاش آمریکا و ناتو در گرجستان و اوکراین و کشورهای آسیای میانه و از همه مهمتر فشار بیسابقه به روسیه و چین برای جلوگیری از همکاری استراتژیکی بین این دو کشور
6- ایجاد فرصت برای آمریکا تا پیمان نظامی تازه ای با شرکت هندوستان ، ژاپن ، استرلیا ، نیوزیلند ، کره جنوبی و دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا برای محاصره کامل چین از دو منظر افزایش قیمت نفت ومحاصره اقتصادی و در شرایط سخت تر افزایش تضاد بین هند و چین و امکان دخالت نظامی در سرزمین چین

7- جلوگیری از اتحاد مجدد چین و تایوان که بخشی از خاک چین است واز پایان جنگ جهانی دوم زیر پوشش نظامی آمریکا قرار دارد . مسلح کردن این کشور با تمامی ابزارهای مدرن نظامی تا آنجا که بعضی از سران آمریکا معتقدند که باید تایوان و کره جنوبی را به سلاح اتمی مجهز کرد .
8- جلوگیری از اتحاد اعراب در منطقه خاورمیانه و برتری نظامی اسرائیل تا زمانی که در کشورهای عربی و ایران ثروت طبیعی نفت و گازوجود دارد و از نظر اقتصادی حرف اول را میزند . رهبران اتحادیه عرب هنوز درک درستی از ظرفیت های خود و به اجرا در آورن مصوبات آن ندارند این اتحادیه بهمت رهبران سابق عراق پایه گذاری شد و منافع همه کشورها و نیروهای این اتحادیه را در نظر داشت میتواند بدون جنگ و با امکاناتی که از نظر جمعیت ، وسعت جغرافیایی و ثروت دارد بیک قطب اقتصادی قدرتمند و تاثیر گزاردر جهان تبدیل شود . استراتژی غرب در این منطقه جلوگیری از اتحادیه های منطقه ای و تمرکز بر علیه اسلام است درست همان سیاستی که نازی های آلمان برعلیه یهودیها در جنگ جهانی دوم استفاده میکردند.
9- گسترش پادگان های آمریکا در افسا نقاط جهان که تعداد آنها در زمان بوش پسر به هفتصد رسیده است و ایجاد فرماندهی نظامی در آفریقا که بیشتر مصر و کنیا را در نظر داشت که البته این مسئله با مقاومت گسترده کشورهای آفریقایی فعلا مسکوت گذاشته شده است تاکنون حتی یک کشورآفریقایی حاضر نشده است دراین مورد با آمریکا و ناتو وارد مذاکره شود در همین رابطه آمریکا و اروپا برای کمک به کشورهای آفریقایی پیش شرط قائل شده و یکی از خواستهای آنها ایجاد چند فرماندهی نظامی در نقاط مختلف آفریقا به بهانه مبارزه با تروریسم و گسترش دمکراسی در این قاره است.
آنچه در بالا به آن اشاره شد اولویت های آمریکا و پیمان ناتو درزمان ریاست جمهوری کلینتون بعداز پاشیدگی شوروی سابق بود که در چند مورد بمرحله اجرا در آمد . آغاز جنگ اول عراق ، بمباران افغانستان برای تضعیف پاکستان ، تجزیه یوگسلاوی به چند کشور ، کمک مالی و نظامی بیدریغ تحت عنوان گسترش دمکراسی به کشورهای اروپای شرقی وانقلابات زرد رنگارنگ و .... از جمله آنهاست.
در دوران کلینتون اولویت استراتژیِ آمریکا و ناتو تضعیف و متلاشی کردن روسیه بنا به درخواست آلمان ، انگلستان و کشورهای اروپای شرقی عضو سابق پیمان ورشو استوار بود. در دوران بوش پسرچنین تصور میشد که روسیه دیگر بعلت ضعف اقتصادی و نظامی قادر نیست کمر راست کند و در برابر ناتو دست به مقاومت نخواهد زد.
بنظر نومحافظه کاران آمریکاو استراتژیست های غربی روسیه مجبوراست تا به ساز غرب برقصد چون آلترناتیو دیگری برایش وجود ندارد و چاره ای هم جزپذیرش هژمونی آمریکا و غرب ندارد بنابراین اولویت خود را از دست داده و این فرصتی طلایی برای آمریکا و ناتو است تا خود را بر روی چین متمرکز کنند.
چرا این استراتزی موفق از آب در نیامد ؟
1- آمریکا و اعضاء ناتو به قدرت اقتصادی و نظامی خود بینهایت بها داده و در تصور آن بودند که با اولین اقدام نظامی که چاشنی آنرا کلینتون در عراق و افغانستان و یوگسلاوی زده بود بسرعت بر خر مراد سوار شده و با امکانات تازه ای که بدست خواهد آمد قادر خواهند بود با دستانی باز و با فراق خاطر تمامی حکومتهای جهان را بنا بمیل خود سرنگون و حکومتهای دلخواه خود را جانشین کنند در تفسیرهای رسانه ها و روزنامه های غربی در دوران کلینتون و اوایل زمامداری بوش این مسائل بخوبی تشریح شده است .
2- در مخیله سردمداران و استراتژیست های غرب نمیگنجید که دو کشور عراق و افغانستان قادر باشند حتی چند هفته مقاومت کنند چه رسد به اینکه بیش از ده سال قادر به ادامه جنگ باشند جنگی که هر روز آن برای کشورهای غربی سرنوشت ساز بوده و هست و همین جنگ و مقاومت است که بلاخره اقتصاد آمریکا و کشورهای اعضاء ناتو را بزانو در آورده است.
3- آمریکا و ناتو به حکومتهای خاورمیانه همانند ایران ، ترکیه ، پاکستان و شیخ نشینها بیش از آنچه تصور میشد بهاء داده بودند چه این حکومتها با تمام توان در خدمت تجاوز و جنایت بر علیه ملتهای عراق و افغانستان قرار گرفته بودند و امیدوار بودند از این نمد کلاهی برای خود بدوزند تا در سرکوب های داخلی و حفظ حکومتهای خود از پشتیبانی آمریکا و ناتو بر خوردار شوند.
4- از همان اولین اقدام نظامی در عراق روسیه استراتزیِ خود را بسرعت تغییر داده و با ارزیابی از تاریخ کشور که سابقه طولانی هم دارد برای مقابله با این تهاجم که این بار تمدن بشری را هدف قرارداده بود سیاست دفاعی جدید روسیه را تدوین کردند تا بتوانند در طولانی مدت از منافع ملی خود دفاع کنند . روسیه در اواسط قرن دهم با ایجاد مذهب مسیحی ارتدکس راه خود را از مرکزیت کاتولیسم جدا کرده بود و بهمین دلیل تا پیش از انقلاب اکتبر همواره مورد تهاجم و تجاوز کشورهای اروپایی قرار داشت. پتر کبیر که یکی از شخصیتهای تاریخ روسیه است توانسته بود با ایجاد کمر بند امنیتی ارتدوکسی و اسلاوی عملا جلو تجاوز و شکست و تلاشی روسیه را بگیرد این استراتزی در سالهای آخر حکومت تزارها کاربری خود را از دست داد چه روسیه این بار تنها از طرف مذاهب مسیحی کاتولیک ، پروتستان و اوانگلیسم آلمان مواجه نبود بلکه مذاهب بودایی و اسلام هم برای متلاشی کردن روسیه وارد عمل شده بودند . کمی پیش از انقلاب اکتبر استالین با تدوین دفاع استراتزیک انقلاب روسیه در ارتباط با خلقهای اروپا و آسیا و بدور از مذاهب تئوری حفظ و ادامه انقلاب را تدوین و بمرحله عمل در آورد و توانست تمامی نیروهای ارتجاعی مذهبی اعم از مسیحی ، اسلام وبودیسم را که حول و هوش فاشیسم و نازیسم و امپریالیسم متحد شده بودند را خنثی و آنها را در هر سه جبهه با شکست سرنوشت سازی مواجه کند این استراتزی بود که توانست تا به امروز روسیه را سرپا نگه دارد اگر چه در چند ده آخر قرن گذشته رهبران نالایق سکان کشور را دردست گرفته و کشور رادر سراشیبی سقوط و اضمحلال کشانده بودند ولی طی ده سال گذشته رهبران جوان کشور دوباره با مطالعه وقایع تاریخی آنرا مجددا در دستور کار خود قرار داده اند.
5- روسیه امروز با این استراتژی قصد دارد اتحاد خود را با جمهوریهای سابق با توجه به منافع مشترک حفظ کند ضمن آنکه در صدد است تا کشورهای اروپای شرقی سابق را به عدم پیوستن به پیمان نظامی ناتو تشویق کند که البته ابزار لازم را هم دارد روسیه از نظر نظامی به اندازه کافی قدرتمند هست که کسی جرات تجاوز به آن را نداشته باشد روسیه از نظر اقتصادی و منابع زیر زمینی و وسعت زیاد و جمعیت 140 ملیونی تاثیر انکار ناپذیری بر روی همسایگان خود دارد. روسیه اصراری به کشاندن اروپای شرقی به پیمان نظامی ندارد ولی کوشش دارد تا این کشورها مستقل باقی بمانند تا خطری روسیه را تهدید نکند طبیعی است که اینبار اجازه نخواهد داد تا مثل جنگ جهانی دوم فاشیسم بناگهان به این کشور حمله کند روسیه این مسئله را از طریق گرجستان به آمریکا، غرب و اروپای شرقی تفهیم کرده است.
6- چین که تجربه 150 سال ناامنی و تجاوز خارجی و اشغال کشور توسط اروپا ، ژاپن و آمریکا و روسیه پیش از انقلاب اکتبر را دارد هر گز در رابطه با نظامی گری غرب توهم بخود راه نداده است . چین که تا اوایل قرن هیجدهم اولین قدرت اقتصادی و نظامی جهان بود با یک حکومت نالایق و پو سیده و همزمان با تجاوز خارجی هشت کشور اروپایی ، ژاپن ، آمریکا و روسیه برای تقسیم کشور مواجه شده بود با درایت بی نظیر دکتر سون یاتسن ( بدون هیچ تردیدی بزرگترین شخصیت ملی تاریخ بشری) در سال 1911 با انقلاب ملی رژیم پادشاهی را سرنگون واولین حکومت جمهوری در آسیا را بنیان نهاد. سون یاتسن تا سالهای 1917 با مقاومت شدید نیروهای مذهبی ارتجاعی و فئودالهای و کشورهای استعماری حامی آنها مواجه بود سون یاتسن پیام انقلاب اکتبر را بزودی گرفت و بمحض تشکیل حزب کمونیست چین در سال 1919 دست کمک بسوی آن و شوروی دراز کرد و بهمه پیشنهادهای حزب که هنوز بسیار جوان بود پاسخ مثبت داد و حتی مسئولیت آکادمی نظامی کشور را به مائو سپرد.
7- چین در حدود چهار ماه پیش سیستم دفاع اتمی زیر دریایی خود را به اتمام رساند که هیچ کشوری قادر نیست آنرا نابود کند .چین قبلا سیستم دفاع هوایی خود را تکمیل کرده بود . چین تنها کشور جهان اسنت که بیش از 50 سال بدون تورم اقتصادی و با رشد مداوم در آمد سالیانه کشور را اداره میکند و بیش از دوهزار میلیارددلار فقط ذخیره ارزی دلاری دارد ( بیشترین در جهان) که 800 میلیارد آنرا به آمریکا وام داده اسیت خود چینی ها میگویند آنها بر خلاف اتخاد شوروی که تنها یر روی یک پا راه میرفت ( منظور فقط تکیه به صنعت سنگین) ولی چین بر روی دوپا با تمرکز بر کشاورزی و صنایع آن و صنایع سنگین کشور چین را تا مقام سوم در جهان تنها طی شصت سال رسانده است و امروزه بزرگترین متعادل کننده روبط بین المللی است که هنوز بر پنج اصل همزیستی مسالمت آمیز تکیه میکند و روابط تجاری و صنعتی خود را بر پایه برد برد استوار کرده است .
8- چین با یجاد اتحادیه شانگهای به اتفاق روسیه و چند کشور آسیایی قصد دارد تا روابط بین المللی را متعادل کرده و فضایی در جهان ایجاد کند که در آن دیالوگ حرف اول را بزند و نه جنگ . چین به همکاری همه جانبه با کشورهای جهان سوم در همه زمینه ها از جمله اقتصادی و صنعتی بدون پیش شرط از وجهه خوبی در جهان بر خوردار شده است . چین به تنهایی بیش از کشورهای اروپایی و آمریکا ، کانادا و ژاپن به کشورهای آفریقا و آسیا و آمریکای لاتین کمک اقتصادی کرده است تنها طی دوسال گذشته چین بیش از دو و نیم ملیون پزشک و پرستار بطور رایگان در احتیار این کشورها قرار داده است و همزمان تمامی بده کاری کشورهای آفریقایی را بحشیده است . چین همانند شوروی سابق شرایطی ایجاد کرده است که هیچ کشوری جرات تجاوز به این کشور را به مخیله خود راه ندهد.
9- ژاپن ، استرلیا، کانادا و اروپا با افزایش قیمت نفت و پایین آمدن ارزش دلار عملا بازار خود را در آمریکا از دست داده اند آمریکا طی سالهای گذشته تولید انبوه اتوموبیل های کوچک را شروع کرده که انحصار آنها در دست ژاپن و اروپا قرار داشت همین سیاست عملا تمامی برنامه ریزیهای این کشورها را دچار پریشانی و آشفتگی کرده است تا جایی که در ژاپن تنها طی دوسال چهار نخست وزیر عوض شده است وهنوز مسئله تغییر استراتزی در این کشور به پایان نرسیده است در ژاپن دوگرایش عمده درجدال است اولویت همکاری استراتژیک با کشورهای آسیایی و ادامه همکاری با کشورهای غربی و آمریکا. سرمایه گذاریهای کشورهای غربی و ژاپن در هشت سال گذشته در آمریکا مخصوصا در بخش ساختمان و صنعت برای این کشورها میلیاردها دلار هزینه برداشته است تازه این کشورها مجبور شده اند که بخشی از هزینه جنگ آمریکا و ناتو را تقبل کنند ضمن آنکه درگیر دوجنگ بزرگ در خاورمیانه شده اند که نمیدانند با آن چگونه کنار آیند.
10-بدهکاری دولت آمریکا به رقم بیسابقه ده هزار میلیاردلار رسیده است که با احتساب یهره بانکی معادل در آمد ناخالص آمریکا در سال است . پس از بحران اخیر مالی در بورسهای آمریکا وورشکستگی بانکهای مهم آمریکا و اروپا جورج بو ش بلافاصله با رئیس جمهور چین تماس تلفنی بر قرار کرد و از این کشور خواست تا معادل وام قبلی با آمریکا وام اعطا کند . ضمن آنکه همه مفسران بر این عقیده هستند که آمریکا می خواهد هرچه سریعتر از افغانستان فرار کند . درگیری مسلحانه در افغانستان و پاکستان مناسبات آمریکا با هندوستان که طرف معامله مطمئنی نیست بر تشدید اوضاع در شبه قاره هند افزوده است هند قبلا در رابطه به پاکستان با اتحاد شوروی در زمان برژنف بتوافق رسیده بود که با اشغال افغانستان مسئله پاکستان را یکسره کرده و زمینه الحاق پاکستان به هندوستان را فراهم کند اخیرا منابع پاکستانی نگران آنند که همین پیمان راهندوستان با آمریکا منعقد کرده باشد . هند اصرار دارد تا غرب هرچه سریعتر پاکستان را خلع سلاخ اتمی کند.
11-اگر مخالفت های کشورهای آمریکای لاتین و آسیا و آفریقا را با سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا و ناتو را بحساب آوریم آنوقت باید اقرار کنیم که امپراتوری آمریکا ترکیده و به همراه خودش امپراتوریهای کوچک همانند ژاپن و کشورهای اروپایی را با خود در بحران غرق کرده است ناتوانی ناتو و آمریکا در قبال بحران گرجستان و روسیه عملا حکومتهای پوشالی اروپای شرقی را حسابی آچمز کرده است. وقتی آمریکا در بحران دست و پا میزند بچه درد این کشورها میخورد که هرکدام تا خرخره بدهکارند و از آمریکا هم جز ابراز همدردی کاری ساخته نیست . بنابراین اقمار آمریکا و ناتو بشدت احساس بی وزنی کرده و تا بخود آیند سالها خواهد گذشت این کشورها به استراتژی آمریکا بشدت اعتماد و وابسته بودند . اگرچه از مدتها پیش مردم دنیا جهان را چند قطبی میدیدند ولی امروزه با شرایطی که در جهان حاکم است آمریکا و اروپا تنها دوقطب آنرا تشکیل میدهند و نه بیشتر

موقعیت ایران در شرایط مناسب فعلی:

مدتی است مقامات و مسئولان ایران با تغییر اوضاع در جهان و خاورمیانه دیپلماسی تهاجمی خودرا گسترش داده و با حمله بهمه طرف از جمله به کشورها و نیروهای همسایه شتابان ایران را در منطقه و جهان منفرد کرده و شرایطی بوجود آورده اند که منافع ملی کشور که در ارتباط تنگاتنگ با استقلال و تمامیت ارضی آن قرار دارد را با خطر جدی مواجه کرده است.
سخنرانی غیر مسئولانه احمدی نژاد رئیس جمهورتکنوکرات ایران در سازمان ملل که عملا چهار چوب سازمان ملل را زیر سئوال برده و قطعنامه های آنرا بدون پشتوانه مادی یک طرفه ملغی اعلام کرده بر شدت عدم مسئولیت پذیری حکومت ایران صحه تمام گذاشت .
احمدی نژاد در تمامی سخنرانیهای خود در مجامع مختلف در نیویورک اینبار در هیبت یک روحانی شیعه و یک کشیش مسیحی ظاهر شد وچنین وانمود کرد که گویا این دو مذهب در انتظار یک شخص واحد هستند که قرار است از آسمان بزمین بیایند و البته منظور جناب احمدی نژاد همکاری امام زمان و عیسی مسیح است که چهره خود را امروزه در هیبت آمریکا و ایران بمنسه ظهور گذاشته است.

مسئولان رژیم هنوز اوضاع وخیم ایران در شرایط بسیار مطلوب امروز جهان را درک نکرده اند هنوز در ایران آقای خامنه ای به هارت و پود خود ادامه داه و هنوز سران رژیم در نیافته اند که طی سه ده اخیر از هیچ استراتژی حکومتی بر خوردار نبوده اند تا درک درستی از سیاست در جهان پیچیده امروز داشته باشند . حکومت ایران با سیاستهای نادرست و غیر عملی در محاصره کامل ملتها و حکومتهای منطقه قرار گرفته است که از نظر قدرت و توان مبارزه با رژیم صدها برابر قوی تر از نیروی نظامی آمریکا و ناتو هستند .
1- جمهوری اسلامی از همان بدو تشکیل خود مسئله شیعه و سنی را علم کرده که حتی در دوران صفویه با آن شرایط سخت از این تاکتیک استفاده نشده است چه در آن دوره از شیعه گری بعنوان استراتزی حکومتی برای همزیستی مسالمت آمیز با همسایکان و جلوگیری از تجاوزات خارجی به کشور و از همه مهمتر بازسازی کشور استفاده شده است . صفویان با این سیاست توانستند در برابر قدرت های بزرگ آن دوران همانند روسیه ، حکوت عثمانی و استعمارگران اسپانیایی ، پرتقالی و تهاجمات بودیسم هندی که خود را به مرز ایران رسانده بود بخوبی مانور کنند و از فروپاشی کشور و تقسیم آن بین دیگر کشورها جلوگیری کنند.
2- شیعه گری مذهب یا استراتژی حکومتی :
شیعه گری در زمان صفویان در شرایط در دستور کار قرار گرفت که در روسیه مذهب ارتدکس و در انگلستان مذهب پروتستان و در آلمان مذهب اوانگلیست ( هرسه این مذاهب از کاتولیسم جداشدند ) و در ژاپن مذهب شینتو( شاخه ای از بودیسم) بعنوان ابزار قدرت و دفاع از منافع ملی تثبیت شده بودند . صفویان که بشدت کشور را از جانب دولت عثمانی در خطر میدیدند اساس تز خود را با انسجام داخلی کشور ، رابطه خوب با همسایگان ، مانور سیاسی و نظامی با توجه بتوان اقتصادی و نظامی آن ، تدوین تئوری حکومت داری و از همه مهمتر پیشرفت اقتصادی و آبادانی در کشور و حفظ اراضی کشور و راضی نگه داشتن ملیتهای موجود در ایران گذاشتند.
در زمان صفویه برای نشان دادن قدرت حکومت در مقابل عثمانیها که آثار معماری خوبی از خود بجای گذاشته بودند از معماری بودیسم استفاده شده و بجای گذاشتن مجسمه در معابد که در بودیسم رایج است از ضریح استفاده شده است که همان عمل معابد بودایی را انجام میدهد و بهمان مدل از مردم پول نقد و یا وسایل دریافت میشده است در واقع مقبره های امامان و امام زاده ها از همان دوران صفویه علم شدند و تا قبل ازآن اثری از این نوع امامزاده وجود خارجی نداشته است.
از نظر تاریخی بر کسی پوشیده نیست که تا زمان صفویان از امامان و نوشته های آنها خبری نبوده بلکه همگی ساخته و پرداخته دوران صفویان بوده است تا بشود مردم را بسیج کرده و در مقبل دشمن خارجی مقاومت کرد . نظام جمهوری اسلامی ایران از تمامی تجربیات دوران صفویان تنها مذهب شیعه را علم کرده است که اساسا بر روایات استوار است و نه با محتویات قرآن . حاصل این سیاست تداوم دشمنی با اکثریت مسلمانان است که عملا شیعه گری را مذهب نمیشناسند در واقع شیعیان به قرآن استناد نمیکنند و بیشتر به امامان وامامزاده ها دخیل بسته به روایات آنها بسنده کرده اند.
باید اقرار کرد که نظام جمهوری اسلامی ایران تا همین سه چهارسال اخیر که تکنوکراتها حکومت را بدست گرفته اند از سیاست و تاکتیک و استراتژی سر رشته ایِ نداشته اند وگرنه جنگ هشت ساله را بوجود نمیِ آوردند و اصرار بر ادامه آن نداشتند تا شکست بخورند و کشور و منابع آنرا برای ده ها سال بر باد دهند. حکومت ایران تا همین چندی پیش از آقای خمینی بعنوان رهبر بی همتا نام میبرد که نه از سیاست سررشته ای داشت و نه از مذهب تازه برای وی مقبره ای درست کرده اند به سبک مسجد و معبد بودایی با ضریح همان دوران و با همان سبک .
در ایران بر کسی حتی برای خود مذهبی های بدون عبا پوشیده نیست که خمینی نه بزبان فارس مسلط بود و نه بزبان عربی . ولی همین آقای خمینی تازمانی که امکانات اجازه میداد برای اشغال کربلا و نجف و دیگر مراکز مذهبی در عراق که در دوران صفویه بنیان گذاشته شده بودند صدها هزار نفر را به کشتن داد و منابع مادی کشور را بنابودی کشاند . همین آقای خمینی با وجود درخواست همه کشورها برای پایان جنگ تا زمانی که عمامه خود را در خطر دید دست از تخریب کشور و متلاشی کردن روابط ما با کشورهای جهان و منطقه کوتاهی نکرد و عجبا که هرساله در ایران مراسمی تحت عنوان دفاع مقدس و پیروزی در جنگ بر گزار میکنند که خود آقای خمینی شکست در جنگ را پذیرفته بود.

3- حکومت ایران تا همین چندی پیش استراتژی خودرا حول محور همکاری با جنایت کاران و متجاوزان غرب گذاشته بود تصور کنید مسئولان رژیم با چه اشتیاقی به استقبال نظامیان غربی در افغانستان و عراق و همکاری با آنها رفتند تا مردم کشورهای همسایه مارا قتل و عام کننددر سال 2003 با همکاری ایران درست در شب عید آمریکا شروع به حمله نظامی به عراق کرد و در همان شب بیش از هزاران نفر کشته می شدند تمامی سران رژیم و خاتمی رئیس جمهوروقت ایران به رقص پایکوبی پرداختند بدون آنکه فکر امروز را بکنند.
4- ایران در طول ده سال گذشته در تمامی جنایات غرب در منطقه شرکت فعال کرد و اشک تمساح در آوردن سران رژیم هیچ کس را نمیتواند فریب دهد امروز آمریکا و غرب دیگر قادر نیستند به جنگ ادامه دهند چون دیگرازنظر اقتصادی این امکان برای آنها وجود نداردو اگر به این حماقت ادامه دهند بهمان نسبت باید بدیگران امتیاز بدهند آنوقت دیگر چیزیی برایشان باقی نمی ماند .
5- و اما شما سران رژیم که ایران را در باطلاق خاورمیانه غرق کرده اید شما تمامی همسایگان مارا بر علیه ما بسیج کرده اید حالا ایران مانده است با مبارزان پشتون افغانستان به جمعیتی در حدود چهل میون نفرکه زمانی بخاطر جنایات ایران بر علیه این کشور محمود افغان را به ایران فرستاد تا تاج از سر پادشاه بر دارد و اینک این خلق تحت ستم که از پشتیبانی همه جانبه مردم افغانستان و پاکستان بر خورداراست خود را آماده میکند تا به جنایات شما پاسخ دهد و عمامه را از سر شما بر دارد شما با دولت نظامی ترکیه که عضو ناتو است برای جنایت در عراق و کردستان همدست شده اید و بیش از چهل ملیون کرد را بر علیه ایران بسیج کرده اید.
6- ازبدو سرنگونی ژزیم سابق در ایران رهبران عراق تلاش فراوان بعمل آوردند تااوضاع منطقه و جهان را بشما تفهیم کنند و با ایران مناسبات حسنه ای بر قرار کنند ولی خمینی این اجازه را نداشت تا این پیشنهاد همکاری را مثبت ارزیابی کند . پیش از جنگ سال 2003 مسئولان عراق برای اینکه غرب تمامی سرمایه کشور را نابود نکند بخشی از آنها از جمله هواپیماهای مسافربری خود را به ایران ، اردن و سوریه و دیگر کشورهای عرب هدیه داد ولی شما به کشتار وویرانی کشوری یرداختید که مدرنترین و پیشرفته ترین کشور خاورمیانه بود . رهبران عراق سمبل مقاومت در برابر فاشیسم غرب وارد تاریخ شده اند و رهبران زنده آن همچنان استوار ایستاده اند اما شما و خمینی بعنوان جنایت کارترین ومنفور ترین در خاطره ها خواهید ماند شما هرگز این را درک نکرده اید که چه بلایی بر سر خاورمیانه و مردم ایران با همکاری خود با غرب آورده اید مردم عراق هم بدشمنان قسم خورده ایران تبدیل شده اند کشورهای عرب منطقه که جای خود دارند.
7- در شمال کشور با کدام کشور شما روابط حسنه دارید و اساسا کدام کشور به شما و سیستم شما اعتماد دارد شما با حماقت های خود همه پل ها را پشت سر خود خراب کرده اید نه آذربایجان ، نه ترکمنستان و نه دیگر کشورها و مردم این منطقه حاضر به همکاری باشما نیستند اگر تحولی در منطقه حادث شده است بدلیل هوشیاری سیاست مداران روسیه در برخورد بغرب است همینقدر بس که شما در رابطه با دریای خزر و خلیج فارس هنوز نتوانسته اید مناسبات خودرا با توجه به منافع ملی طولانی مدت کشور حل کنید و بدنبال ناسیونالیسم ارتجاعی روان شده اید که در اساس با منافع ملی ایران در تضاد قرار دارد . چگونه شما هنوز نفهمیده اید که باید با کشورهای همسایه با در نظر گرفتن منافع مشترک همکاری کنید چه اشکالی دارد که کشورهای خلیج فارس اسم سواحل خودرا عربی بنامند همانطور که در دریای خزر چنین است مگر ما دریای خزر را دریای مازندران نام گزاری نکرده ایم چه اشکالی دارد ایران و کشورهای عرب در جزایر سه گانه بکار مشترک اقتصادی دست بزنند همه اینها نشان از آن دارد که شما خواهان حل مسئله ایران با همسایگان ما نیستید کجای این مسائل در تضاد با منافع ملی ایران قرار دارد.
8- در داخل کشور شما بهیچ مسئله داخلی پاسخ نداده اید مسئله کردها ، آذری ها ، بلوچ ها ، ترکمن ها ، عرب ها ، گیلک ها و ... نه از نظر زبان و نه از نظر هویت ملی حل شده نیست شما شتابان در پی نابودی زبانهای ملیت هاهستید و اجازه نمیدهید تا این زبانها تکامل پیدا کنند شما در مناطق سنی نشین که اکثرا در مناطق مرزی اسکان یافته اند با مراسم مذهبی شیعه ضمن اهانت به فرهنگ و آداب و سنت آنها به تحریک آنها میپردازید و همه آنها را از خودتان و از ایران رانده اید ملیتهایی که در طول تاریخ وظیفه حفاظت از مرزها را بدوش کشیده اند.
9- مسئله زنان که نیمی از مردم کشور را تشکیل میدهند فاجعه بار است فقط به مضحکه شوهای تلویزیونی توجه کنید مردها با لباسهای شیک و کت وشلوار و ریش تراشیده در صفحه تلویزیون ظاهر میشوند و شما زیباترین موجودات طبیعت را که دیدن آنها انسان را به وجد می آورد و به انسان نیرو انرژی میدهد تا بیشتر از زندگی و طبیعت لذت ببرد را در گونی فرو کرده اید و آنها را به شکل جغد شب در آورده اید این چگونه تفکری است که در سریالهای شما مادر پسرانشان را بغل نمیکند و نمیبوسد و پدر هم اجازه ندارد بادختر خود دست بدهد و یا اورا ببوسد اگر روزی این زنان طغیان کنند و از شما مردان بخواهند که عمامه به سر و عبا بتن کنید آنوقت چه خواهید کرد آخر این چه مذهبی است که در آیات خودش بمردان این حق را میدهد تا زنش را کتک زندو آنها رابرده جنسی خود کند چگونه اینها میتوانند از شما حمایت کنند ؟
تاریخا مردم ایران وشخصیت های کشور نشان داده اند از اشتباهات درس میگیرند رژیم ایران هنوز فرصت دارد تا فشار همسایگان را بر علیه ایران کاهش دهد رژیم ایران باید از خلقهای عراق ، افغانستان وکردها و نیروهای مقاومت و مردم ایران مخصوصا زنان عذرخواهی کند و در صدد جبران خسارت باشد و تمامی روابط خود را با جنایکاران بالفطره ای همانند مالکی ، حکیم ، طالبانی ، بارزانی و کرزای قطع کند . این هشداری به رژیم و به مردم ایران است که مخالفت همه جانبه دولت ها و مردم منطقه و از همه مهمتر نیروهای مقاومت که قادر شده اند پوزه آمپریالیسم رابخاک بمالند پتانسیل لازم برای در گیر کردن ایران دریک جنگ فرسایشی را دارند و مطمئنن از طرف کشورهای ذینفع پشتیبانی خواهند شد .
وقت آن رسیده است که سران رژیم از خامنه ای گرفته تا رفسنجانی و از خاتمی گرفته تا دیگر مسئولان رژیم که سکان رهبری کشور را در یک انتخابات آزاد بدست نیروهای ملی بسپارند مقاومت منفی مردم ایران که در تمامی زمینه ها عمومیت پیدا کرده است قاعدتا باید گوشی را بدست رژیم داده باشد که ایران احتیاج به تحول سیاسی بزرگ دارد تا با تمام توان به بازسازی زیر بنای اقتصادی کشور بپردازد رشوه دادن به مردم از منابع ارزی نفتی کشور بزرگترین جنایت به نسل های آینده کشور است.
شما آقای احمدی نژاد با عمده کردن تضاد منطقه با اسرائیل که یکی از ایالات آمریکا بحساب می آید دست غرب را برای کشتار و جنایت و غارت منطقه باز گذاشته اید ضمن آنکه تمامی نیروهای فاشیستی را در جهان مخصوصا در آلمان ،فرانسه ، اطریش ، سوئد و اروپاِ شرقی و... بسیج کرده اید.
برای بقاء و تضمین منافع ملی دراز مدت ایران دردرجه اول به همکاری با همسایگان و ثبات در این کشورها نیاز دارد و بازهم فراموش نکنید که رضاشاه بازیر پا گذاشتن قرارداد منعقد شده با اتحاد شوروی در سال 1321 و تمدید آن در سال 1941 و همکاری با هیتلرتنها طی چند روز از صحنه محو شد و بازهم فراموش نکنید که به سازمان ملل و دیگر اورگان های جهانی که تنها مرجع قانون گذاری جهانی هستند را زیر سئوال نبرید چه خود غربی ها بسیار علاقه مند هستند تا این تشکیلات منهدم شود ضمنا روسیه را که در سالهای اخیر مواضع خوبی اتخاذ کرده ببازی نگیرید و فکر مسلح شدن بمب اتمی در شرایط نا آرام جهانی را بمخیله خود راه ندهید مهمتراز همه راه حل برون رفت از منجلابی که در آن گرفتار آمده اید تقسیم قدرت و انخلال بیت رهبری ، شورای مسلحت نظام و شورای نگه بان و خود مختاری خلقهای ایران است شرایط تاریخی که در آن قرار گرفته ایم را به فرصت های طلایی تبدیل کنیم. م . ر ا د (10.10.2008)

۱۳۸۷ مهر ۱۸, پنجشنبه

اکسيون اعتراضی و تظاهرات ضد اشغالگران
رفقا، دوستان، و هموطنان عزيز!
هفت سال از تجاوز و اشغال کشور ما توسط امپرياليست ها ميگذرد. درين ايام امپرياليست های
اشغالگر از هيچ توش و توان شان در امر بربادی و ويرانی کشور ما دريغ نکرده اند. جانی ترين
قاتلان خلق ما و خائنين ملی را برای نوکری و چاکری شان در قدرت گمارده اند. بالای خانه و کاشانه
توده های محروم و بی دفاع ما بمب ميريزند. مردم ما را بنام طالبان و القاعده بقتل ميرسانند. مزارع
ما را برای کشت و زرع خشخاش و ترياک مبدل نموده اند. منابع طبيعی ما را چپاول و غارت می
نمايند. قرار داد های ظالمانه و غير عادلانه را توسط رژيم مزدور شان به ملت ما تحميل نموده که تا
کنون ملت افغانستان را بيش از ١٨ هزار مليون دالر مقروض ساخته اند.
و « حقوق زنان » امپرياليست های اشغالگر و در راس آن امپيرياليزم امريکا، تحت عنوان اعاده
عقب مانده ترين باز ماندگان نيروهای قرون وسطايی را تحريک و تجهيز ، « دموکراسی » صدور
را ترويج ميدهند. « سنگسار » و « شلاق » نموده و افکار زن ستيزی
بهمين دليل به مناسبت فرارسيدن هفتمين سال تجاوز و اشغال نظامی افغانستان توسط امپرياليست ها،
اکسيون « اتحاديه پناهندگان ملی دموکرات افغانهای مقيم اتريش » و « فدراسيون دموکراتهای اتريش »
بر پا می نمايند. بناً از کليه نيروهای انقلابی ملی و بين المللی، « وين » اعتراضی شان را در شهر
شخصيت های ملی مترقی و تمامی عناصر ضد امپرياليست و وطن خواه، دعوت بعمل می آيد تا درين
اکسيون اعتراضی و تظاهرات ضد اشغالگران شرکت نموده، تنفر و انزجار تان را بمثابه نيروی
قدرتمندی در امر دفاع از ميهن و خلق افغانستان به نمايش بگذاريد.
• فدراسيون برای حقوق دموکراتيک در اتريش
• اتحاديه پناهندگان ملی دموکرات افغانهای مقيم اتريش
٢۴ سپتامبر ٢٠٠٨
________________________________________________________________
١١ اکتوبر ٢٠٠٨ . زمان: شنبه ساعت ١۴
Volksoper. 1010 Wien : مکان
U امکانات ترانسپورتی : 1

۱۳۸۷ مهر ۱۷, چهارشنبه

سال هفتم اشغال افغانستان توسط اشغالگران برهبری امریکا
افغانستان زیرنام مبارزه با «تروریزم» دراکتوبرسال 2001 ازطرف قوای امپریالیسم ا مریکا به اشغال درآمد وائتلاف بین المللی 37 کشور برهبری امریکا بیش ازهفتاد هزار سرباز را درافغانستان به قول خود شان برای صلح وثبات، برقراری دموکراسی، مبارزه با مواد مخدر، احیای حقوق زنان و بازسازی، بکارانداخته اند. ازسال 2002 تا جولای 2008 افغانستان پانزده ملیارد دالرامرکا یی را بنام کمک بین المللی بدست آورده است که وضع امنیت وصلح روز بروز خرابتر شده است.به اساس احصایه هائی که ازطرف رسانه های بين المللی ارائه گرديده تا به حال یکهزار سرباز قوای ناتو و صد هزار افغان به قتل رسیده اند که اکثریت این تعداد را افراد ملکی بشمول زنان، اطفال وسالخورده گان تشکيل می دهد. در اواخرما ه اگست امسال ولسوالی شيندند شهر فراه درغرب افغانستان مورد بمباران وحشيانهء قوای هوایی امریکا قرار گرفت « طبق آمار گرفته شده از محل حدود 168 نفر کشته که بیشترین قربانیان را زنان و اطفال تشکیل میدهند و درحدود 240 نفر زخمی احصائیه گیری شده اما دولت فاسد و پوشالی همراه با قوای هوائی نیروهای امپریالیستی این حقیقت را کتمان نموده ...» (به نقل از اعلاميهء «جنبش انقلابي جوانان افغانستان» - 3 سنبله (شهريور)1387) برعلاوه صدها هزارانسان در داخل کشور به اثر بمباران قوای هوایی امریکا ازخانه های خود بی جا شده و فصل های زراعتی و باغ های شان به آتش کشیده شده است. جنگ نه تنها درافغانستان ادامه دارد بلکه به پاکستان هم سرایت نموده و بیکاری وگرسنگی ناشی ازین جنگ در حدود پنج ملیون نفررا تهدید به مرگ میکند.حقوق وآزادی زنان جنبه های نمایشی دارد یعنی چند خانم در پارلمان و دفترهای حکومتی بکار گماشته شده اند و درمقابل ملیونها زن در شرایط دشوار غیرانسانی، فقر و بیکاری وحاکمیت مردسالاری که قانون اساسی اسلامی ازآن حمایت میکند، بسر می برند و شماری از زنان به اثر همین شرایط ناگوارحاکم خود را به دریا انداخته یا خود را آتش زده و یا از فراز خانه ها به پایین انداخته اند.کشت خشخاش وتجارت مواد مخدر به اساس احصایه های ملل متحد به حدی زیاد شده که %92 مواد مخدرجهان را افغانستان تهیه میکند. به اساس مصاحبهء کرزی که با روزنامه تایم مؤرخه 1.9.2008 صورت گرفت درظرف دوسال اخیرکشت خاشخاش در ولایت هلمند سه برابر گردیده است واین درحالی است که بیش ازپنج هزارسرباز برتانوی درآنجا وجود دارند.افغانستان ازنظرفساد اداری درجملۀ یکصدوهفتاد ونه کشورجهان درردیف یکصد وهفتاد ودوهم قرار دارد.رسانه های خبری غرب تبلیغ میکنند که درافغانستان انتخابات صورت گرفته، قانون اساسی وجوددارد و پارلمان ودولت به اساس آرای مردم انتخاب گردیده اند، ولی واقعیت اینست که در دستگاه دولت و پارلمان جمله افراد واحزاب جنایتکار دولتهای سه دهۀ اخیر، یکجاه شده که امریکا آنهارا به خدمت گرفته وبرضد منافع اکثریت مردم میباشند. مشاورین، وزرأ و والیان دولت کرزی ازجملۀ همین جنگسالارن اند که به گفتۀ کرزی ( معاش شانرا غربی ها می پردازند. 01.09.2008 TIME ) حالا برای مردم جهان بصورت عام وبرای مردم افغانستان خاصتأ روشن گردیده است که «جنگ بر ضد تروریزم» بوش یک بازی سیاسی - نظامی است که مصیبت ناشی ازآن متوجه خلقهای افغانستان ومنطقه میباشد وکشورهایی که مدد رسان این فاجعه اند غیرازینکه فرزندان خودرا درین جنگ ازدست بدهند و پول مالیات مردم را ضایع کنند، چیزی دیگری را بدست آورده نمیتوانند. ازهمیجاست که مردم افغانستان ازهفت سال به اینسو قربانی می دهند ووضع شان بد ترمی گردد. باید سوال کنند که چرا وضع خرابتر میشود وچطور میشود که به این بحران خاتمه داد؟اشغالگران به رهبری امریکا که مسبب اصلی جنگ، ویرانی وآفرینده ی مصیبت اند ؛ کشور پاکستان یا ایران را ملامت میکنند و برای غلبه بر بحران، استراتژی را تغیر میدهند و بر فرستادن نیروهای بیشتر جنگی و شدت بخشیدن جنگ تکیه میکنند. درنتیجه جنگ وبحران دامنه دارتر شده وبیشترین رقم تلفات رامردم عادی متقبل میشوند وکشور ما به ویرانه مبدل میگردد.یگانه راه نجات را مردم افغانستان درین می بینند که اشغالگران به رهبری امریکا به اشغال وتجاوز خود خاتمه دهند ودست ازحمایت دولت کرزی که یک دولت مزدور وبرای مردم زحمتکش افغانستان بیگانه است، بردارند و بگذارند تا مردم افغانستان سرنوشت سیاسی خود را خود و بدون مداخلۀ اشغالگران تعین کنند. ما از مردم جهان واز مردم آلمان میخواهیم که از خواست عادلانۀ مردم افغانستان مبنی بر اخراج قوای اشغالگر وبه رسمیت شناختن حق حاکمیت ملی واستقلال افغانستان، پیشتیبانی کنند ونگذارند که فرزندان شان در افغانستان بخاطر منافع امپریالیستی قربانی شوند و پول مالیات شان در راه مصارف نظامی به هدر رود یا به کرسی نشینان دولت کرزی که حساب شان از حساب مردم زحمتکش افغانستان جدا است، تکیه نماید.مردم افغانستان این را حق خود میدانند که برای بیرون راندن اشغالگران به مبارزه ومقاومت خود ادامه دهند وبرای بدست آوردن استقلال وبر پایی یک دولت ملی ومردمی به اساس اراده وخواست خود تلاش نمایند. برای رسیدن به این هدف ، اتحاد ویگانگی تمامی نیروهای افغانی ضد اشغال وتجاوز و پیشتیبانی مردم جهان ضروری است.
ناتو برهبری امریکا به قتل عام مردم افغانستان پایان دهید !
اشغالگران بر رهبری امریکا از افغانستان خارج شوید !
مرگ بر اشغالگران ودولت مزدور کرزی !
برای افغانستان مستقل ملی و دموکراتیک مبارزه نماییم !
سازمان ملی دموکراتیک آوارگان افغانی اکتبر 2008