۱۳۹۲ فروردین ۸, پنجشنبه




گاهنامۀ هنر و مبارزه
28 مارس 2013

پل هوائی سی آی ای برای مسلح کردن «شورشیان»
نوشتۀ مانلیو دینوچی
مرکز مطالعات جهانی سازی، 27 مارس 2013
منطقه : خاورمیانه و آفریقای شمالی
مضمون : جنگ، ایالات متحده، ناتو، سرویس های اطلاعاتی
تحلیل : سوریه
ترجمه توسط حمید محوی

در «جنگ سرّی» در سوریه، از این پس نقشه های جنگی را کشف می کنیم. پس از این که مرکز دمشق با گلوله های خمپاره و موشک مورد اصابت قرار گرفت و موجب مرگ تعدادی از شهروندان شد، فرماندۀ «شورشیان» ابو عمر موفقیت آمیز بودن این عملیات را باز شناسی کرد و روز 26 مارس به نیویورک تایمز اعلام داشت که « مواضع گروه های شورشی در اطراف دمشق با ارسال سلاح های جدید از اردن و مشاورت های کارشناسانۀ آمریکائی تقویت شده است». گزارشی در همین روزنامه، پرده از وجود شبکۀ بین المللی، سازمان یافته توسط سی آی ای بر می دارد که ما مدتها پیش می دانستیم و می نوشتیم، که سیلی فزاینده از اسلحه را برای «شورشیان» در سوریه جاری ساخته است.
از مراکز عملیاتی، سی آی ای روی خرید اسلحه با سرمایه هائی که غالبا به عربستان سعودی، قطر و دیگر رژیم های سلطنتی خلیج فارس تعلق دارد نظارت می کند، و سپس ارسال آنها را از طریق پل هوائی به مقصد شورشیان در سوریه از راه اردن و ترکیه سازماندهی می کند. و باید دانست که شورشیان از پیش در اردوگاه هائی که در خاک ترکیه و اردن بر پا شده به ویژه برای  بکار بستن برخی سلاح های پیشرفته مثل ضد تانک و ضد هوائی دوش پرتاب و غیره آموزش می بینند.
از زمانی که عملیات آغاز شد، از ژانویه 2012، دست کم 3500 تن اسلحه، بر اساس تخمین مقدماتی، از طریق پل هوائی منتقل شده است. نخستین پروازها از طریق هواپیماهای باربری ث 130 از قطر به ترکیه انجام شده است. از آوریل 2012 هواپیماهای غول پیکر ث 17 متعلق به قطر بین پایگاه نظامی العدید و فرودگان بین المللی اسن بوغا نشست و برخاست کرده است. (پایگاه هوائی العدید توسط ایالات متحده، نیرو ی هواپیمای پادشاهی، نیروی هوائی سلطنتی استرالیا و نیروی هوائی قطر اداره می شود)

                                                پایگاه نظامی العدید در قطر            C-17                                      
نکتۀ حائز اهمیت : پایگاه هوائی العدید در قطر در عین حال مرکز فرماندهی خط مقدم فرماندهی مرکزی ایالات متحده است و متشکل  از 10000 نظامی ارتش ایالات متحده می باشد که در واقع به عنوان سکوی پرواز برای تمام عملیات در خاورمیانه کارکرد دارد. در انبارهای این پایگاه انواع و اقسام سلاح ها ذخیره شده، حتی سلاح های غیر آمریکائی که برای جنگ های سرّی کاربرد دارد. از اکتبر 2012، هواپیماهای ث 130 متعلق به اردن در پایگاه اسن بوغا برای بارگیری اسلحه و انتقال آن به عمان به مقصد «شورشیان» سوریه نشست و برخاست کرده اند.
همزمان، هواپیماهای باربری اردن از زاگرب سلاح های انبار شده در کروآسی را با بودجۀ مالی عربستان سعودی به عمان منتقل کرده اند. برای چنین عملیاتی از هواپیماهای غول پیکر ایلیو شین متعلق کمپانی بین المللی باربری هوائی استفاده شده است. از ماه فوریه 2013، به پروازهای هواپیماهای باربری قطر و اردن، هواپیماهای ث 130 عربستان سعودی نیز اضافه شده است که دائما به پایگان سن بوغا در ترکیه آمد و رفت می کنند.
علی رغم انکار زاگرب، تحقیقات با تکیه به مدارک به شگل گسترده دخالت کروآسی در قاچاق بین المللی اسلحه را به همکاری و هداست سی آی ای ثابت می کند. یکی از شایستگی های کروآسی در نقشی که در تجزیۀ یوگوسلاوی داشت، سال 2009 به شکل پذیرش آن به عنوان عضو ناتو پاداش خود را دریافت کرد. در حال حاضر، با شرکت در عملیات برای تخریب سوریه، دوباره شایستگی های خود را به واشینگتن نشان می دهد. این جریان در روز پیش از پیوستن به اتحادیۀ اروپا به عنوان بیست و هشتمین عضو، طی ژوئیۀ آینده، به وقوع می پیوندد. بر این اساس می تواند به آرای اتحادیۀ اروپا بپیوندد، در حالی که تحریم اسلحه برای دولت سوریه را تقویت می کنند، اعلام کرد که می خواهد « راه حل سیاسی را تشویق کند و از کشتارها را متوقف سازد و ارسال کمک های بشر دوستانه را با توجه خاص به وضعیت کودکان تسهیل سازد».
 منبع :
http://www.mondialisation.ca/syrie-pont-aerien-cia-pour-armer-les-rebelles/5328739





گاهنامۀ هنر و مبارزه
28 مارس 2013

در اسرائیل، اوباما در حالی که جنگ را تدارک می بیند
از «صلح» حرف زده است

نوشتۀ بیل وون اوکن
مرکز مطالعات جهانی سازی، 25 مارس 2013
منطقه: خاورمیانه و آفریقای شمالی
تحلیل : عراق، ایران، فلسطین
ترجمه توسط حمید محوی


در سخنرانی که پنجشنبه 22 مارس در اورشلیم ایراد کرد، اوباما منافع آمریکا را به شکل غیر مشروط همگام با منافع اسرائیل دانست و تهدیدات جنگی اش را که پیش از این علیه سوریه و ایران اعلام کرده بود، برای چندمین بار تکرار کرد.
این سخنرانی که مقابل چند صد دانشجو ایراد شد، نیّت روشنی داشت تا پشتیبانی دائمی واشینگتن را برای به اصطلاح «روند صلح» نشان دهد، یعنی پانتومیم بی جانی که طی دهه ها تنها در خدمت ستم به مردم فلسطین بوده و برای ارتقاء اهداف آمریکا در مابقی جهان عرب تدارک دیده شده بود.
دولت آمریکا این جمع دانشجو را به پارلمان اسرائیل ترجیح داد، زیرا بیم آن داشت که اوباما مورد اعتراض عناصر صهیونیست راست افراطی قرار گیرد که در دولت نخست وزیر بنیامین نتانیاهو در قدرت می باشند.
پیش از سخنرانی اش در اورشلیم، اوباما سفر کوتاهی به رام الله در کرانۀ باختری رود اردن داشت، در آنجا مصاحبۀ مطبوعاتی مشترکی با مقام عالی فلسطینی، محمود عباس برگزار کرد.
چند صد نفر برای افشای این ملاقات به خیابان های رام الله آمدند ولی توسط یک فالانژ از پلیس های فلسطینی در حاشیه متوقف شدند. در رویاروئی با پلیس، تظاهر کنندگان شعارهائی علیه عباس را فریاد می زدند : «سرنگون باد رژیم نظامی».
اوباما با طرح مسائل بی اهمیت دربارۀ گسترش بیش از پیش سریع مهاجران صهیونیست در غزۀ اشغالی که «سازنده نیست»، خواستی را که سال 2009 مبنی بر متوقف ساختن سکنا گزینی مهاجران یهودی بود، تکرار نکرد. بر عکس، از دولت فلسطینی و محمود عباس با تأکید خواست که از توقف فعالیت سکنا گزینی قطع نظر کنند.
اوباما چنین اظهار داشت که سیاست در اسرائیل «پیچیده » است و استقرار مهاجران یهودی «مسئله ای نبوده که بتواند فورا حل شود». او فلسطینی ها را بخاطر شیوۀ فکریشان سرزنش کرد که بر این باور  هستند که «ما تنها وقتی می توانیم مذاکرۀ مستقیم داشته باشیم که تمام مسائل حل شده باشد، در این صورت نیازی به مذاکره نخواهد بود».
در واقع، به اصطلاح «راه حل دو دولت» به نامۀ مرده ای تبدیل شد، اسکان گزینی مهاجران صهیونیست با بلعیدن نزدیک به نیمی از سرزمین اشغال شده توسط اسرائیل در جنگ 1967، که می بایستی به شکلی که می گفتند، به سرزمین دولت کوچک فلسطینی تبدیل شود. در حال حاضر 560000 اسرائیلی در آنجا زندگی می کنند، یعنی 60000 نفر بیشتر از زمانی که اوباما به ریاست جمهوری برگزیده شد.
نیویورک تایمز پرونده ای منتشر کرد که «نکات مرتبط به گفتگوی» دولت فلسطینی برای ملاقات با اوباما را به شکل خلاصه مطرح کرده و نشان می دهد که عباس و گروه ثروتمند و تبهکاری که او نمایندگی آنها را به عهده دارد بیش از پیش به خواست های  ایالات متحده و اسرائیل سر تعظیم فرود می آورند.
این پرونده توافقی را پیشنهاد می کند که بر اساس آن نتانیاهو می تواند »در رابطه با شما به شکل سرّی متعهد شود که طی دوران مذاکرات از استقرار مهاجران یهودی جلوگیری کند
همان اندازه رسانه های اسرائیلی که اقتدار فلسطینی در جبهۀمحمود عباس سخنرانی اوباما در مقابل دانشجویان را به عنوان پر شورترین انطباق با ایدئولوژی صهیونیسم بیش از هر رئیس جمهور دیگری در تاریخ ایالات متحده ترسیم کردند. یکی از از روزنامه های اسرائیلی حتی از اوباما خواسته است که به اسرائیل مهاجرت کند و نامزد ریاست جمهوری شود.
اوباما ابتدا روی حق بی قید و شرط اسرائیل در تأمین امنیت خود تأکید کرد – اگر چه چنین گزینشی برای امنیت فلسطینیان در کرانۀ باختری رود اردن و غزه، یا برای کشورهای نزدیک مانند لبنان به رسمیت شناخته نشده که دائما در معرض حمله و بمباران اسرائیل قراردارند. علت این است که نه این کشورها بلکه  اسرائیل است  که به عنوان پایگاه برای عملیات ضد انقلابی و نئو استعماری ایالات متحده در منطقه به خدمت گرفته می شود.
اوباما با افتخار گفت : «مناسبات امنیتی بین ایالات متحده و اسرائیل هرگز تا این اندازه قوی نبوده است : به این معنا که رزم آیش بیشتر برای ارتش های ما و مراودات بیشتر بین مسئولان سیاسی، نظامی و اطلاعاتی که در گذشته هرگز تا این اندازه نبوده، برنامۀ گسترده تر برای کمک به شما برای حفظ برتری نظامی از دیدگاه کیفی». او اعلام کرد که گفتگوهائی انجام گرفته و بر اساس آن برنامۀ کمک های نظامی آمریکا به اسرائیل تا یک دهه افزایش یافته و سالانه  مشمول میلیارد ها دلار کمک به ارتش اسرائیل می شود.
اوباما تهدیدات نظامی اش را علیه سوریه تکرار کرد، با آگاهی به این امر که روز گذشته در دیدار مختصری با نتانیاهو همین مطالب را مطرح کرده بود. و چنین گفت اوباما : «ما کاربرد سلاح شیمیائی علیه مردم سوریه و ارسال اسحه برای تروریست ها را تحمل نخواهیم کرد». «جهان  به شما نگاه می کند و ما شما را مسئول می دانیم»
مدارک بسیاری در دست هست و نشان می دهد که سلاح های شیمیائی به کاربرده شده روز سه شنبه 19 مارس، با بر جا گذاشتن دست کم 30 کشته در منطقۀ تحت حفاظت نیروهای دولت در نزدیکی شهر حلب، مرتبط به عملیات «تروریست ها» بوده است _ یعنی همانهائی که ایالات متحده و هم پیمانانش از آنها در جنگ برای تغییر رژیم پشتیبانی می کنند. ولی رئیس جمهور آمریکا از این نیروهای القاعده حرف نمی زد، بلکه به طریق اولی از جنبش توده های شیعه مذهب حزب الله یاد می کرد که در دولت لبنان از نیروی انکارناپذیری برخوردار است. اوباما برآن است که تمام دولت های خارجی با واشینگتن متحد شوند تا از این سازمان به عنوان «سازمان تروریستی» جلوگیری به عمل آید.
اوباما تهدیداتش را دوباره علیه ایران و برنامۀ هسته ای این کشور با جدیت بیشتر به تکرار اعلام کرد، و مشخصا گفت که اگر چه واشینگتن در جستجوی کسب تبعیت تهران از طریق دیپلماتیک می باشد، با این وجود «وقت نامحدود نیست».
و اضاف کرد که : «به تمام جهان اعلام کرده ام که تمام گزینش ها روی میز است تا ما به اهداف خودمان جامۀ بپوشانیم». آمریکا برای جلوگیری از ایران برای دستیابی به سلاح هسته آنچه را که باید، انجام خواهد داد
بخش مهمی از بقیۀ سخنرانی او به فراخون برای بازگشت به مذاکرات «روند صلح» و «راه حل ایجاد دو دولت» اختصاص داشت. اوباما تأکید داشت که هر توافقی باید مشروط به بازشناسی «دولت یهودی» توسط فلسطینیان باشد، یعنی تعریفی که برای غیر یهودیان محدودیت هائی به وجود آورده و بیشتر قوانینی نزدیک به آپارتاید را تقویت می کند، حتی برای گروه های متعدد فلسطینی که در درون خود اسرائیل به سر می برند، مضافا بر اینکه هر گونه حق بازگشت فلسطینی ها را نیز از بین می برد.
اگر رسانه ها از این شیوۀ بیان صلح جویانه با صفاتی مانند «شجاعانه» به تجلیل استقبال کردند، ولی سیاستمداران صهیونیست راستگرا در دولت نتانیاهو، این نوع کنایات اوباما را با پشت دست کنار زدند.
نتانیاهو از سخنرانی و «پشتیبانی تمام عیار» او «از اسرائیل» سپاسگذاری کرد. وزیر جدید امور اقتصادی و تجاری، نفتالی بنت با احتیاط از سخنرانی اوباما در مورد اشغال کرانۀ باختری رود اردن توسط اسرائیل یاد کرد و گفت : «هیچ ملتی نمی تواند به عنوان اشغالگر سرزمین خودش تلقی شود».
دانی آیالون، معاون وزیر امور خارجۀ اسبق، متعلق به جریان راست و ملی گرای اسرائیل گفت که سخنرانی او «مشکلی ایجاد نکرد» چون که هیچ پیشنهاد مشخصی برای به اصطلاح مذاکرات صلح مطرح نکرد.
اورشلیم-پست گمانه زنی کرده است که مطالب ایراد شده در مورد از سر گیری «روند صلح» تنها خاک پاشیدن به چشم بود که اهداف اصلی سفر اوباما را همراهی می کرد، یعنی تشدید تهدید جنگ علیه ایران.
این روزنامه می نویسد : «طی سال ها بحث به این موضوع اختصاص داشت که ایالات متحده در رابطه با مسئلۀ ایران مانع اسرائیل می شود»، «در واقع، پیش از بازدید اوباما گمانی زنی ها بر این اساس بود که گوئی اوباما می خواهد چراغ قرمز بزرگی را برای نتانیاهو روشن کند...با این وجود رسما دیدیم که پیغام اوباما حاوی جلوگیری از اسرائیل نبود. در واقع، خلاف آنچه انتظار داشتیم روی داد – و این کلمات را ایرانی ها نیز شنیدند
طی کنفرانس مطبوعاتی، چهارشنبه 20 مارس، اوباما حق یکجانبۀ اسرائیل در حمله به ایران را به رسمیت شناخت، و گفت : «هر کشوری وقتی که موضوع به تصمیم های مهمی مثل حرکت نظامی مرتبط می شود باید تصمیم های خاص خود را بگیرد، و اسرائیل نسبت به ایالات متحده در وضعیت متفاوتی قرار دارد
اورشلیم- پست نتیجه می گیرد : «اوباما آرزو می کند که با ایران کار به این مرحله نیانجامد، و آرزو می کند که ایرانی ها عقب نشینی کنند. ولی ایرانی ها چنین کاری نخواهند کرد، پرچم تهدید نظامی معتبری که نتانیاهو می خواهد به احتزاز درآورد در کنار فشارهای اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک که پیش از این علیه ایران به اجرا درآمده، چیزی بجز تصمیم اسرائیل نیست. ایران و جامعۀ بین الملل مطلع شده اند
ده سال پس از تهاجم به عراق، امپریالیسم آمریکا جنگ دیگری را علیه ایران بنیانگذاری می کند که مساحت و جمعیت آن سه برابر بیشتری از عراق است. ولی انگیزه ها همان است که بود، تسلط بر حیاتی ترین مناطق جهان از دیدگاه جغرافیای سیاسی و منابع انرژی.
هر گونه حملۀ به ایران از سوی اسرائیل فورا موجب مداخلۀ ایالات متحده خواهد شد. با توافق رسمی با «حق» اسرائیل در گزینش چنین حمله ای، اوباما ساز و کاری را راه انداز ی کرده است که به جنگ می انجامد.

Bill Van Auken
Article original, WSWS, publié le 22 mars 2013

منبع :





گاهنامۀ هنر و مبارزه
27 مارس 2013

دستانتان از سوریه کوتاه!
نوشتۀ بیل وون اوکن
مرکز مطالعات جهانی سازی، 26 مارس 2013
منطقه:خاورمیانه و آفریقای شمالی
مضمون :جنگ ایالات متحده – ناتو
تحلیل : سوریه

ترجمه توسط حمید محوی

چهارشنبه 21 مارس، وقتی رئیس جمهور آمریکا بارک اوباما برای ملاقات دو روزه به اسرائیل رفت، علیه سوریه و ایران تهدیدات خصمانه ای ایراد کرد. این ملاقات که آشکارا خصوصیت یک شورای جنگی اسرائیل_و_آمریکا را داشت، نشان داد که ده سال پس از تهاجم به عراق، امپریالیسم آمریکا در حال نقشه کشی برای جنایات بازهم عظیمتری در خاورمیانه است.
رئیس جمهور دموکرات به رژیم سوریۀ بشار الاسد اعتراض کرد که او را «مسئول کاربرد سلاح شیمیائی یا مسلح ساختن تروریست ها به چنین سلاحی» دانسته و اضافه کرد که اگر مدرکی مبنی بر استفاد ه از چنین سلاحی وجود داشته باشد، «قاعدۀ بازی تغییر خواهد کرد».
در مورد ایران، اوباما خطابۀ قدیمی خود را تکرار کرد که «از دسترسی این کشو ربه سلاح اتمی جلوگیری می کند» و «تمام گزینش ها روی میز است» و به انضمام باز شناسی «حق» اسرائیل برای واکنش یکجانبه علیه ایران. و اضافه کرد که روی موضوع ایران بین ایالات متحده و اسرائیل «تفاوتی زیادی وجود ندارد».
تکیه کلام های اوباما در حالی روی امواج رسانه ها منتشر می شود، که تنها یک روز از دهمین سالگرد حملۀ ایالات متحده به عراق می گذرد. هیچ سخنرانی و یا مراسمی توسط دولت اوباما یا کنگرۀ آمریکا به مناسبت آغاز جنگ برگزار نشد. یعنی جنگی  که یک میلیون و نیم سرباز آمریکائی برای آن بسیج شدند و نزدیک به 4500 نفر از آنها کشته و صدها هزار نفر دیگر دچار جراحات جسمی و یا روانی شدند(1).
در چنین وضعیتی، سکوت نشانۀ احساس گناه است. هر دو حزب سیاسی، تمام وزرای دولت، رسانه ها و گروه های بزرگ آمریکائی مستقیما در تبانی با آن بودند که از این پس بی هیچ تردیدی و  بی هیچ ابهامی بزرگترین جنایت جنگی قرن بیست و یکم نام دارد : یعنی جنگی که در نبود تحریک بر اساس دروغ علیه کشوری اعلام شد که تقریبا بی دفاع بود و به بهای جان بیش از یک میلیون نفر تمام شد، و کشوری کاملا ویران شده پشت سر خود بر جای نهاد(2).
حالا هیئت رهبری آمریکا علی رغم مخالفت های وسیع، برای بر پا کردن جنگ ویرانگر تری اصرار می ورزند. بهانه های شناخته شده و بی اعتبار مرتبط به «سلاح کشتار جمعی»، تروریسم و ارتقاء و گسترش «دموکراسی» دائما تکرار می شود _ ولی این بار برای توجیه جنگ علیه سوریه.
در کنگره، برای بر پا کردن جنگ جدید در خاورمیانه سیل فراخوان جاری شده است. امیرال جیمز استاویریس، فرماندۀ متفقین در اروپا روز سه شنبه مقابل کمیسیون نیروهای نظامی در سنا حضور به هم رساند تا دربارۀ موضوع برنامه ریزی پیش رفته توسط ناتو برای مداخله در سوریه سخنرانی کند : «ما طیف متنوعی از عملیات را به شکل گسترده در دست بررسی داریم و در صورتی که از ما بخواهند به همان شکلی که در لیبی عمل کردیم، آماده هستیم»
به گفتۀ استاویریس، ایجاد «منطقۀ ممنوعۀ پرواز»  به شکل جدی در دست بررسی می باشد.فراخوان به نفع ایجاد منطقۀ ممنوعۀ پرواز در لیبی، توسط شورای امنیت در سازمان ملل متحد طی مارس 2011  به تصویب رسید و آغازی بود برای بمباران توسط ایالت متحده و ناتو و متعاقبا راه اندازی جنگی که تعویض رژیم را در برنامۀ خود داشت.
رئیس این کمیسیون سناتور کارل لوین (دموکرات از میشیگان)، هدایت جلسه با حضور استاویراس را به عهده داشت. روز گذشته، مقابل شورا، دربارۀ مناسبات خارجی مطالبی ایراد کرده بود و ایجاد «منطقۀ ممنوعۀ پرواز را در طول نوار مرزی ترکیه و سوریه» و استفاده از نیروی نظامی «برای حمله به بخشی از دفاع هوائی سوریه و نیروی هوائی سوریه» را درخواست کرد.
قطعنامه ها به اتاق نمایندگان و در عین حال به سنا تسلیم شد و در آن درخواست شده بود که تجهیزات نظامی و آموزش «شورشیان» برای سرنگون سازی اسد که از پشتیبانی غرب برخوردار هستند افزایش یابد.
بین این مدت، ظاهرا کاربرد سلاح های شیمیائی که روز سه شنبه 19 مارس به مرگ بیش از 30 سوری انجامید موجب شد که در کاپیتول هیل (مرکز کنگره) درخواست های جدیدی برای مداخلۀ مستقیم آمریکا مطرح گردد.
دولت سوریه مبارزان با پشتیبانی غرب موشکهائی با کلاهک شیمیائی پرتاب کرده اند. روشن است که موشک به یک روستا در خارج از شهر حلب که تحت حفاظت دولت سوریه بوده اصابت کرده است. منابع مخالفان رژیم گفته اند که غالب قربانیان از بین سربازان دولت سوریه بوده اند ولی منابع دولت سوریه اعلام کرده اند که قربانیان از شهروندان علوی بوده اند، یعنی طایفه ای که از پشتیبانان اسد هستند.
قانون گذاران تهدیدات پیشین اوباما را مطرح کردند که بر اساس آن کاربرد سلاح های شیمیائی همان «خط قرمزی» است که موجب مداخلۀ آمریکا خواهد شد. سناتورهای جمهوری خواه لیندسی گراهام و جان مک-کین در یک بیانیۀ مشترک، اعلام کردند که «اگر مقاله ای که امروز منتشر شده حقیقت داشته باشد، از خط قرمزی که اوباما یاد کرده بود عبور کرده اند، و ما خواهان واکنش فوری برای تحمیل نتایجی هستیم که رئیس جمهور اطمینان داده بوده است
در مصاحبه ای، گراهام از آن چه در بیانیه نوشته بود فراتر رفت و درخواست کرد که یگا نهای آمریکائی برای حفاظت از انبارهای سلاح شیمیائی وارد خاک سوریه شوند، عملیاتی که پنتاگون برای تحقق آن 75000 سرباز نیروی دریائی را ضروری دانسته است.
منطق انحرافی این لشگر کشی، چنین است که جنگ داخلی و فرقه ای پس از دو سال، که ایالات متحده و هم پیمانان اروپائی او در اروپا، در ترکیه و رژیم سلطنتی خلیج فارس با تبانی یکدیگر راه انداخته و آن را تأمین مالی کرده و اسلحه فرستاده اند، رژیم اسد را به اندازه ای تضعیف کرده است که قادر نیست از انبارهای سلاح شیمیائی خود محافظت کند زیرا ممکن است که این سلاح ها به دست تروریست ها بیافتد. با این وجود، همین تروریست ها، مانند جبهۀ النصرت که از شاخه های وابسته به القاعده است و مبارزان جهاد طلب دیگر، گروه های رزمی اصلی را تشکیل می دهند که از سوی غرب در چشم انداز تعویض رژیم پشتیبانی می شوند.
در مورد دعاوی واشینگتن مبنی بر ارتقاء «دموکراسی» در سوریه، کاروان مسخره ای آشکارتر از «انتخابات» روز دوشنبه برای گزینش نخست وزیر جدید نمی تواند وجود داشته باشد، که قرار است در مناطق به اصطلاح آزاد شده توسط شورشیان در سوریه، در چهار چوب «دولت موقت» جدید مستقر شود. برنده این انتخابات، توسط تقریبا 35 عضو شورای ملی سوریه تحت قیومیت وزارت خارجۀ ایالات متحده، فردی است به نام غسان هیتو. یک شهروند آمریکائی و کارمند عالی رتبه در یک شرکت ارتباطاتی مستقر در تگزاس  است که سوریه را 30 سال پیش در سن 17 سالگی ترک کرده است.
بهانه های ایدئولوژیک برای جنگ آمریکائی علیه سوریه از آن چه در مورد جنگ علیه عراق مطرح می کردند از هم گسیخته تر و بی اساس تر است. انگیزه های واقعی البته همان است. یعنی جنگی ویرانگر برای ترسیم مجدد نقشۀ خاورمیانه به هدف تأمین منافع امپریالیسم آمریکا و تضمین حاکمیت بر منابع انرژی منطقه. جنگ برای تغییر رژیم در سوریه به اردوی وسیعتری راه باز می کند، یعنی به اردوی جنگ علیه ایران که خطر مداخلۀ روسیه و چین را نیز در پی خواهد داشت.
در حالی که رهبران آمریکائی بر آن هستند تا خاطرۀ جنگ علیه عراق را بفراموشی بسپارند، مردم نتایج خودشان را در آمارها اعلام کرده اند، آمارها پیرامون نظریات عمومی  یکی پس از دیگری نشان می دهد که اکثریت غالب نظریات بر این باور بوده است که این جنگ هرگز نمی بایست روی دهد.
تلاش برای تحمیل جنگ جدیدی به مردم آمریکا با بکار بستن ترفند دروغ، همراه است با تهاجم فزاینده به کار و سطح زندگی و به همین گونه افشاگری های دائمی دربارۀ تبهکاری آریستوکراسی مالی که چنین جنگهائی برای منافع آنها راه اندازی می شود. چنین مخلوط شکننده ای بهترین راه برای هدایت انفجارهای اجتماعی در ایالات متحده و گسترش جریان سیاسی توده ها علیه جنگ امپریالیستی در عراق، سوریه و در مناطق دیگر است.

Bill Van Auken
Article original WSWS, paru le 21 mars 2013
پی نوشت مترجم :
1-ارتش آمریکا بیشتر در خاک خودش قربانی داده است تا در صحنۀ جنگ. بر اساس مقالات و گزارشاتی که در وبلاگ «از هیروشیما تا بغداد، ویژۀ کاربرد سلاح اورانیوم ضعیف شده» در بلاگفا منتشر کرده ام، بیش از 11000 نفر از سربازان قدیمی به دلیل بیماری تحت تأثیر اورانیوم ضعیف شده درگذشته اند و حدود 250000 نفر به بیماری های درمان ناپذیر مبتلا می باشند که به تدریج می میرند و علاوه بر این هر 80 دقیقه یک سرباز قدیمی ارتش آمریکا در آمریکا خودکشی می کند.
2-در مورد قربانیان جنگ عراق نیز گمانه زنی بیل وون اوکن را باید به شکل نمادینه بپذیریم زیرا رقم قربانیان فراتر از یک میلیون نفر است. زیرا تنها 500 هزار کودک در اثر نبود مواد داروئی و غذائی طی دوران محاصره از بین رفتند. علاوه بر این افرادی که تحت تأثیر ویرانی مابعدی و به ویژه تحت تأثیر اورانیوم ضعیف شده که در طول زمان فعال می شود  و قربانی می گیرد، هنوز به عنوان عناصر محاسباتی مطرح نشده است.
+ نوشته شده در  27 Mar 2013ساعت 2:29  توسط حمید محوی  |  نظر بدهید