۱۳۹۵ خرداد ۱۹, چهارشنبه

پنتاگون در سوریه با چتر سلاح پیاده می کند






گاهنامۀ هنر و مبارزه/جغرافیای سیاسی

پنتاگون در سوریه با چتر سلاح پیاده می کند

شبکۀ ولتر|4 ژوئن 2012

Le Pentagone parachute des armes en Syrie
Réseau Voltaire | 4 juin 2016
 



در 3 ژوئن 2016، پنتاگون برای گروه های مسلح در مارع (در شمال حلب، شمال غربی سوریه) پاچتر اسلحه پیاده کرد. واشنگتن امیدوار است که این گروه های مسلح بتوانند داعش را در منطقۀ رقه وادار به عقب نشینی کنند.
 گروه هائی که بت نقض حقوق بین الملل از این کمکها برخوردار شدند عبارتند از :
1) یگانهای مدافع خلق کرد
2) ترکمن های که توسط سربازان ترکیه سازماندهی شده اند
3) عربهائی که پیش از این به ارتش آزاد سوریه تعلق داشتند و توسط سربازان فرانسوی سازماندهی شده بودند/
دو گروه آخری به موازات یکدیگر و در پیوند با جبهۀ النصره (القاعده) و احرار الشام علیه جمهوری عرب سوریه جنگیده اند، یعنی در عین حال دو سازمانی که به جنایت علیه بشریت متهم هستند.

لینک متن اصلی در شبکۀ ولتر :
لینک متن فارسی در شبکۀ ولتر :
ترجمۀ حمید محوی


 گاهنامۀ هنر و مبارزه/جغرافیای سیاسی
سازمان ملل متحد، اتحادیۀ اروپا
و روانپریشی ما در رابطه با داعش
تی یری میسان
L’Onu, l’UE et la schizophrénie Daesh
par Thierry Meyssan
سازمانهای بین دولتی معمولاً برای این امر ایجاد شده اند که از تلاشهای دولتهای عضو برای دسترسی به نتایجی که به تنهائی برایشان ممکن نیست پشتیبانی به عمل آورند. با این حساب می توانیم انتظار داشته باشیم که سازمان ملل متحد و اتحادیۀ اروپا تلاشهای مبارزاتیشان را علیه داعش همآهنگ کنند. ولی خلاف همۀ انتظارات می بینیم که این دو سازمان چوب لای چرخ مأموران اجرائی طرح ضد تروریستی می گذارند و علاوه بر این پشتیبانی دولتها از تروریسم بین المللی را استتار می کنند.   
شبکۀ ولتر|دمشق(سوریه)|6 ژوئن 2016



جفری فلتمن Jeffrey Feltman، رئیس امور خارجۀ سازمان ملل متحد، و فدریکا موگرینی Federica Mogherini، نمایندۀ عالی اتحادیۀ اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی. آیا این دو مقام عالی رتبه به صلح خدمت می کنند و یا به نفع امپریالیسم ایالات متحدۀ آمریکا دروغ می گویند؟
اگر طی جنگ سرد، بودجه برای پژوهشگران در زمینۀ علوم اجتماعی و سیاسی به موضوع «تمامیت خواهی» (توتالیتاریسم) اختصاص داشت، یعنی روی مقایسۀ نازیسم و استالینیسم، از 11 سپتامبر 2001 به اینسو به موضوع « تروریسم » اختصاص یافت. ناگهان، هزاران کارشناس سر برآوردند که حقوق می گرفتند که دربارۀ موضوع از پیش تعیین شده و برداشت رسمی از عملیات تروریستی 11 سپتامبر، جنگ علیه افغانستان و عراق، و اعلام لایحۀ میهن دوستی (Patriot Act)  را توجیه کنند.
13 سال بعد، به مناسبت اعلام خلیفه از سوی داعش، این پدیده تکرار شد. از این پس، موضوع کمتر به مبارزه علیه گسترش تهدید تروریستی مربوط می شد و بیشتر روی دولتی تمرکز یافت که گرچه به رسمیت شناخته نشده بود ولی وجود داشت، و می بایستی از ارسال اسلحه، پول و جذب داوطلبان جلوگیری می کردند.
سازمانهای بین دولتی، سازمان ملل متحد و اتحادیۀ اروپا جملگی برای تعریف استراتژی در راستای « پیشگیری از افراطگرائی خشونتبار » و مبارزه علیه داعش کار عظیمی را به ثمر رساندند. نشست عمومی سازمان ملل متحد این کارها را در 30 ژوئن و اول ماه ژوئیه بررسی خواهد کرد. از هم اکنون بیم آن می رود که مبادا « پیشگیری از افراطگرائی خشونتبار » هرگز چیزی نباشد بجز توجیه سرکوب هر گونه اعتراض انتقادی که احتمالاً اصلیت آن را زیر سؤال ببرد.
با خواندن پرونده هائی که در دسترس هستند، آنهائی که (1) مرتبط به دبیر کل سازمان ملل متحد است، یا (2) کمیتۀ 1373 مبارزه علیه تروریسم، (3) گروه تحلیلی و حراست از مجازاتها، و (4) سرویس امور خارجیِ اتحادیۀ اروپا، در مقابل مجموعه ای سرگیجه آور قرار می گیریم که به طرح جنگی شباهتی ندارد، بلکه چیزی ست که می توانیم آن را شیوۀ بیانی صحیح و سیاست پسند بنامیم.
سازمان ملل متحد اکیداً روی منابع غربی که به دور از منطقۀ هستند استناد می کند و هرگز نه تنها از گزارشات عراق، سوریه و روسیه یاد نمی کند بلکه حتا از وجود چنین گزارشاتی نیز اظهار بی اطلاعی می کند. با وجود این، از سوی سفرائی مانند محمد علی الحکیم، بشار جعفری و ویتالی چورکین گزارشات متعددی به شورای امنیت تحویل داده شده است و به آزادی قابل دسترسی می باشد.
سوریه و در حد کمتری عراق از انتقال پول، اسلحه و داوطلبان جهاد طلب، روز به روز دائماً گزارش داده اند، و روسیه نیز به سهم خود پنج گزارش موضوعی منتشر کرده است :
1) بازرگانی غیر قانونی هیدروکربن
2) استخدام داوطلبان تروریست خارجی
3) قاچاق اشیاء عتیقه
4) ارسال اسلحه و مهمات
5) مواد ترکیبی برای ساخت مواد منفجرۀ دست ساز.
مجموع این گزارشات اطلاعاتی مستقیماً عربستان سعودی، قطر و ترکیه را مسئول شناخته است. سه دولتی که به گروه هم پیمانان واشنگتن تعلق دارند ولی کل اتهامات را مردود دانسته اند.
داعش برای چهار هدف استراتژیک  ایالات متحدۀ آمریکا کارکرد دارد، ابتدا برای برپا کردن جنگ داخلی بین شیعه و سنی در عراق، سپس برای طرح تجزیۀ عراق به سه بخش فدرال، سومین هدف مسدود کردن راه ایران به لبنان، و چهارمین هدف نیز طرح سرنگون سازی جمهوری عرب سوریه است. وضعیت به شکلی ست که می توانیم حدس بزنیم که اگر داعش وجود نمی داشت، واشنگتن آن را حتماً به وجود می آورد.
اشتباه خواهد بود اگر تصور کنیم که کنار گذاشتن گزارشات یاد شده در بالا صرفاً حاصل پیشداوری ضد عراقی، ضد سوری و ضد روسیه بوده است. در واقع، منابع رسمیِ غرب و خصوصی به شکل گسترده اظهار بی اطلاعی می کند. برای مثال، پرونده های آژانس اطلاعات دفاع ایالات متحدۀ آمریکا یا مقالات مجلۀ Jane’s که به روزمرۀ افسران ناتو تعلق دارد، داعش رابه مثابه دولتی که خود بخود و بی هیچ کمکی سربرآورده تلقی می کنند.
نابینائی سازمان ملل متحد در حدی ست که دبیر کل آن آقای بان کی مون پیروزیهای بدست آمده از تلاشهای ارتش عراق، ارتش عرب سوریه و نیروهای محور مقاومت لبنان و به همین گونه بسیج سنگین ارتش روسیه را به اتحادیۀ بین المللی به رهبری واشنگتن نسبت داده است.
« نتیجۀ » 15 سال « جنگ علیه تروریسم » به ما اطمینان می دهد که به بهای مرگ بیش از یک میلیون و نیم شهروند به ازای حذف 65 تا 90000 تروریست فرضی، و از حملۀ تروریستی نامنسجم (القاعده) مستقیماً به ایجاد دولت تروریستی ( داعش) رسیده ایم! پس از این که به ما می گویند 15 دولت عضو سازمان ملل متحد با وجود تمام کمک های بین المللی  ورشکسته شدند، باید باور کنیم که یگ گروه جنگجوی بیسواد و بی فرهنگ به تنهائی به تشکیل دولت نائل آمده و امنیت جهانی را تهدید می کند.
القاعده به شکل بسیار زیرکانه ای از جایگاه «سازمان تروریستی تهدید کننده» بر حسب وضعیت پیش آمده به جایگاه « هم پیمان » ارتقاء یافته، و حزب عدالت و توسعه در ترکیه را تأمین مالی نموده، و برای سرنگونی معمر قذافی در لیبی به ناتو کمک کرده است؛ علاوه بر این « کارهای خوبی » (به نقل از لوران فبیوس است) در سوریه انجام داده، گرچه نامش هنوز در فهرست سازمان ملل متحد به مثابه سازمان تروریستی به ثبت رسیده است. هیچکس نیازی ندیده است که این سیر تحولی تناقض آمیز را برای ما توضیح بدهد. اهمیتی ندارد، زیرا مقام « دشمن » به داعش نسبت داده شده است.
در کوران 15 سال گذشته جبهۀ غرب را دیدیم که در گسترش نظریۀ 11 سپتامبر و افشای  تهدید القاعده می کوشید. پس از انتشار انتقادی که من به این داستان ناباورانه وارد آوردم و با وجود عملیاتهای تروریستی پی در پی، دیدیم که رشتۀ پندارهای همگانی اندک اندک از هم گسیخت و به پاک سرشتی دولتهایشان تردید پیدا کردند، و اندک اندک از برداشتها و گزارشات رسمی فاصله گرفتند تا جائی که امروز دیگر هیچکس به داستانهای شگفت انگیز رسمی باور ندارد. علاوه بر این برخی رهبران سیاسی دولتی در کوبا، ایران و ونزوئلا رسماً اعلام کردند که دیگرفریب نمی خورند.
این بار با آگاهی به این امر که دیدگاه های مخالف از سوی برخی دولت ها مطرح شده، از جمله از سوی دو کشور عضو دائمی شورای امنیت، یعنی روسیه و چین، آیا ما باز هم باید  15 سال آینده را دربارۀ « تهدید داعش » در روانپریشی و اکسیزوفرنی بگذرانیم؟
 
لینک متن اصلی در شبکۀ ولتر :
لینک متن فارسی در شبکۀ ولتر :
ترجمۀ حمید محوی


۱۳۹۵ خرداد ۱۷, دوشنبه

محمدعلی: فعال ضدجنگ و حقوق مدنی






در طول جنگ ویتنام از شرکت در معرفی خود به ارتش امتناع کرد، و آشکارا خود را یک معترض باوجدان خواند، معروف
او الهام ...». من هیچ جنگی با ویت کنگ ها ندارم. هیچ ویت کنگی هرگز مرا کاکا سیا خطاب نکرده ست « : است که می گفت
وقتی که کشور خود من بزرگ ترین « : بخش مارتین لوتر کینگ برای اعتراض عمومی علیه جنگ شد. مشهورست که گفت
در اوایل سال های ۰۷۹۱ در حالی که علی هنوز در رینگ ...». اذوقه رسان خشونت در جهان است، نمی توانم ساکت بمانم
فعال بود، در راهروی ساختمان اداری به او برخوردم. او در آن زمان با چندین نفر دیگر بود. ما مانند عبور کشتی ها در شب
از کنار هم گذشتیم. من مزاحمش نشدم تا با او صحبت بکنم. حال که به گذشته نگاهی می اندازم، آرزو می کنم ای کاش دستم را
به علامت دوستی دراز کرده و دستش را می فشردم و از او قدردانی می کردم .
محمدعلی: فعال ضدجنگ و حقوق مدنی
نوشته: استیفن لیندمن
برگردان: آمادور نویدی
جمعه، ۳ ژوئن ۶۱۰۲ ، محمدعلی بوکسور معروف جهان، پس از یک نبرد طولانی با بیماری پارکسینون )بیماری لرزش
غیرارادی اندام بدن – م( در سن ۹۷ سالکی در فوینکس آمریکا دیده از جهان فروبست.
با گذشت زمان، پارکینسون مهارت های حرکتی و توانایی صحبت کردن او را به طور پیوسته فرسوده ساخت. لونی همسر او
با مردم با چشمان ... با قلب خود صحبت می کرد، و آن ها با او تماس « گفت حتی اگرچه گفتار او دچار مشکل بود، اما
». برقرار می کردند
خود را عوض کرد، و » نام بردگی « متولد شده با نام کاسیوس ماررسیلوس کلی، در سال ۰۷۲۷ به امت اسلام پیوست، و
محمدعلی را جایگزین ساخت. پس از مرگ الیاس محمد رهبرامت اسلام در سال ۰۷۹۱ به اسلام سنی روی آورد.
در طول جنگ ویتنام از شرکت در معرفی خود به ارتش امتناع کرد، و آشکارا خود را یک معترض باوجدان خواند، معروف
». من هیچ جنگی با ویت کنگ ها ندارم. هیچ ویت کنگی هرگز مرا کاکا سیا خطاب نکرده است « : است که می گفت
در ۶۲ آوریل سال ۰۷۲۹ ، روز برنامه ریزی شده برای معرفی خود در ارتش هوستون، سه بار پس از خواندن نامش قدم به
جلو نگذاشت.
به او هشدار داده شد که مرتکب جنایت می شود، اما او استوار ایستاد. او را بازداشت کردند. کمیسیون ورزشی ایالت نیویورک
او را از پروانه بوکس زنی و عنوان قهرمان سنگین وزن جهانی محروم ساخت.
، کمیسون های دیگر همین کار را کردند. علی به مدت سه سال نتوانست در هیچ جایی مسابقه بوکس بدهد. در ۶۱ ژوئن ۰۷۲۹
یک هیئت منصفه او را مجرم شناخت. دادگاه تجدید نظر آن حکم را تأئید کرد.
علی تا نتیجه تجدید دادگاه عالی خود آزاد ماند و در ۶۲ ژوئن ۰۷۹۰ ، در زمانی که فعالیت ضدجنگ در سراسر کشور ادامه
داشت، دادگاه عالی به اتفاق آرا به نفع او حکم داد – ولی نه برمبنای ادعای او، برای این که دادگاه استیناف هیچ دلیلی برای
انکار حق او در ارتباط با اعتراض وجدان ارائه نداد.
وقتی که « : حکم او عوض شد. او الهام بخش مارتین لوتر کینگ برای اعتراض عمومی علیه جنگ شد. مشهورست که گفت
». کشور خود من بزرگ ترین اذوقه رسان خشونت در جهان است، نمی توانم ساکت بمانم
او را از بهترین سال های عمرش، سال های برجسته اش برحذر « ، مربی او آنجلو داندی شرح داد که فعالیت ضد جنگ علی
». داشت
». باشد. سبک مثل یک پروانه، گزنده مثل یک زنبور » من بزرگ ترینم « ، شاید بهترین تکیه کلام بیادماندنی او
می دانم که من آن )زندگی - م( را ساختم، در حالی که دیگر مردم سیاه پوست در جهنم زندگی « : نقل قول کمتر شناخته شده او
». می کنند، اما تا زمانی که آنها آزاد نباشند، من آزاد نیستم
بوکس زنی ورزشی خشونت زاست، با این همه علی مدافع صلح و عدم خشونت، مخالف نظامی گری، مقاومت در برابر تبعیض
نژادی و بی عدالتی بود.
قدرت درخشش او انتقادات او را طنین انداز کرده بود. او از واشنگتن به دلیل استفاده از درآمدهای مالیاتی فدرال برای جنگ
متنفر بود و یک بار گفت:
با پولی که آنها پس از مبارزه از من برمی دارند، من گلوله های زیادی می خرم، حداقل سه جت بمب انداز در سال، و حقوق «
». ۱۱۱۱۱ هزار مرد جنگ را می پردازم
بوکس هیچ شباهتی مانند رفتن به جنگ با مسلسل، بازوکا، نارنجک دستی، هواپیمای بمب انداز ندارد. هدف من این است که «
بوکس بازی بکنم، و با یک مبارزه تمیز برنده شوم. اما در جنگ، هدف کشتن است، کشتن، کشتن، کشتن، و ادامه کشتار مردم
». بی گناه است
علی از شهرت خود برای مبارزه برای عدالت خارج از رینگ بوکس استفاده کرد، بدون ترس از اظهارنظر افکارش نزد عموم
صحبت کرد. معروف ترین مشت زن جهان یک قهرمان ضد جنگ، حقوق مدنی، و عدم خشونت شد.
یک خاطره شخصی:
در اوایل سال های ۰۷۹۱ در حالی که علی هنوز در رینگ فعال بود، در راهروی ساختمان اداری به او برخوردم. او در آن
زمان با چندین نفر دیگر بود. ما مانند عبور کشتی ها در شب از کنار هم گذشتیم. من مزاحمش نشدم تا با او صحبت بکنم. حال
که به گذشته نگاهی می اندازم، آرزو می کنم ای کاش دستم را به علامت دوستی دراز کرده و دستش را می فشردم و از او
قدردانی می کردم.
درباره نویسنده:
استیفن لیندمن در شیکاگو زندگی می کند. با او می توانید در آدرس زیر تماس بگیرید:
lendmanstephen@sbcglobal.net.
نقطه اشتعال در اکراین: حرکت آمریکا برای هژمونی خطرات جنگ جهانی سوم را « کتاب جدید او به عنوان سردبیر و نویسنده
» در بردارد
http://www.claritypress.com/LendmanIII.html
آدرس وبلاگ استیفن لیندمن:
sjlendman.blogspot.com
به بحث در برنامه رادیویی کاتینگ ادج، با میهمانان معروف در شبکه رادیویی پیشرو با خبرهای رادیو پیشرو گوش کنید.
برگردانده شده از:
Muhammad Ali: Anti-War/Civil Rights Activist By Stephen Lendman
http://www.informationclearinghouse.info/article44809.htm