مهم چیست
مهم در این لحظه این نیست که رژیم سرکوب در اسرائیل
به رژیمی جنایتکار تبدیل شده است.
لیکن مهم است بشناسیم که اسرائیل
اکنون یک حکومت جنایتکار است.
دیگر مهم نیز نخواهد بود درگیر شویم که بر اساس
کدام نمونه وی جنایتش را مرتکب می شود
این جنایتکاریها خود آثار سرمشقشان را
بر ملا می کنند.
لیکن مهم است که نه فقط با شکایت
و اظهار شگفتی در مورد این جنایتها سرتکان داد،
بلکه باید سرانجام
بر ضدش به عمل دست زد.
مهم نیست
که آدم
مسلمان، مسیحی، یهود و یا بی باور باشد
انسانی که انسان است
نمی تواند نسبت به
این رویداها سکوت کند.
شاعر یهودی
اریش فرید 06/05/1921-22/11/1988 اواسط دهه 80
ما بدون مقاومت نخواهیم مرد
“جنگ اسرائیل بر اراده فلسطینی ها برای کسب آزادی چیره نخواهد شد“.
خالد مشعل
18 ماه است که ملت من در نوار غزه در محاصره، در بزرگترین زندان جهان بدون هرگونه منفذی از زمین و هوا و دریا بسر می برد و به وی گرسنگی می دهند. حتی از مداوای بیماران ما دریغ می کنند. بر سیاست مبتنی بر مرگ تدریجی ما، بمباران نیز افزوده شده است. هواپیماهای اسرائیل در این منطقه متراکم از مردم هیچ جای سالمی باقی نگذارده اند. نه عمارات دولتی، نه محلهای سکونت و نه مساجد، و نه بیمارستانها، مدارس و بازارهای عمومی. صدها انسان تا کنون کشته شده اند و هزاران نفر علیل. یک سوم قربانیان زنان و کودکان اند. کل خانواده ها را سلاخی کرده اند، برخی ازآنها را حتی در هنگام خواب.
سلاخی با دروغ و ادعاهای ساختگی توجیه می شود. حماس آتش بس را 6 ماه حفظ کرد، اسرائیل از همان ابتداء بطور مکرر آنرا شکست. اسرائیل باید گذرگاههای به نوار غزه را باز می کرد و آتش بس را به سواحل باختری اردن نیز بسط می داد. برخلاف آن اسرائیل حلقه محاصره بدور غزه را تنگتر کرد و جریان برق و آب را قطع کرد. مجازات جمعی مردم نه تنها قطع نشد، تشدید هم گردید.
حتی آدمکشی و قتل نیز افزایش یافت. پیآمد بلاواسطه محاصره در زمان آتش بس کشتار 30 نفر ساکنان غزه توسط گلوله های اسرائیلی بود. صدها بیمار جان دادند. درلحظه ایکه اسرائیل از برقراری آرامش لذت می برد، خلق ما مدام درد می کشید.
زمانیکه مرحله آتش بسِ شکسته شده ی یک طرفه به آخرش نزدیک می شد، ما آمادگی خویش را برای یک آتش بس جدید و گسترده مشروط بر اینکه در مقابلش حلقه محاصره شل تر شود و همه گذرگاهها از جمله گذرگاه رافح گشوده شوند، اعلام داشتیم . فراخوانهای ما نا شنوده ماند. با وجود این ما آماده ایم بر اساس این شرایط به محض اینکه ارتش اشغالگر کاملا از نوار غزه عقب نشینی کرد بیک آش بس فوری دست بزنیم.
از کرانه ساحلی اردن در هیچ موقعی مبادرت به پرتاب موشک نشد. با وجود این به علت ادامه توسعه طلبی بیرحمانه اسرائیل در سال گذشته 50 نفر فلسطینی توسط ارتش اسرائیل به قتل رسیدند و صدها نفر مجروح شدند. ما باید با تکه پاره های باقیمانده در حال زوال سرزمینمان راضی باشیم، با مشتی کانتون ها که از لطف اسرائیل به ما رسیده است، که دورش را مناطق دولتی اسرائیل محاصره کرده اند. اسرائیل در حقیقت هوادار آتش بسی یک طرفه است، آتش بسی که تنها از طرف ما برسمیت شناخته شود در حالیکه آنها در عوضش ما را محاصره می کنند، گرسنگی می دهند، بمباران می کنند، قربانی سوء قصد می نمایند، به تجاوز نظامی دست می زنند و یک سیاست استعماری توسعه آبادی نشینهای یهودی را بر ما تحمیل می کنند. دولت اسرائیل قصد ندارد در اِزاء آتش بس امتیازی بدهد.
منطق کسانیکه از ما طلب می کنند از مقاومتمان دست برداریم پوچ است. آنها مسئولیت را از شانه متجاوز و اشغالگر که با ترسناکترین سلاحها مسلح است، که هیچ چیز جز مرگ و ویرانی نمی آورد، بر می دارند و گناه را بر گردن قربانیان تجاوز که در سرزمین اشغالی خود به صورت اسراء زندگی می کنند، می اندازند. موشکهای دست ساز ما فریادهای اعتراض در قبال دنیاست. اسرائیل و مشوقین آمریکائی و اروپائی آنها، می خواهند ما را بی سر و صدا نابود کنند. اما ما بدون مقاومت نخواهیم مرد.
آنچه که امروز در نوار غزه اتفاق می افتد قبلا بر سر یاسر عرفات آوردند. زمانیکه وی از قبول اوامر اسرائیلیها سرباز زد وی را در دفترش در رام اﷲ زندانی کردند و دو سال وی را با تانک محاصره نمودند. زمانیکه نتوانستند اراده اش را درهم بشکنند وی را با زهر به قتل رساندند.
برای نوار غزه سال جدید 2009 همانگونه آغاز می شود که سال 2008 شد: با آتش ارتش اسرائیل.
میان ژانویه و فوریه سال گذشته 140 نفر ساکنین نوار غزه در اثر حملات هوائی به قتل رسیدند. و حتی لحظه ای قبل از اینکه دولت اسرائیل در ژوئن سال 2006 تجاوز شکسته خورده اش را به لبنان آغاز کند دستور داد هزاران گلوله بر سر نوار غزه ببارند. 240 نفر به قتل رسیدند. از دیر یاسین در سال 1948 تا امروز در نوار غزه یک سیاهه طولانی از جنایات اسرائیل وجود دارد. توجیهات تغییر می کنند، لیکن واقعیات باقی اند: اشغال استعماری، سرکوب و عدم تمایل به خاتمه بی عدالتیها. اگر این “دنیای آزاد“ است که “ارزشها“یش را آنطور که وزیر امور خارجه اسرائیل خانم زیپی لیونی مدعی است مورد حمایت اسرائیلیهاست آنوقت ما نمی خواهیم با آن سر و کار داشته باشیم.
رهبری اسرائیل دچار سرگیجه شده است و در وضعیتی نیست که اهداف روشنی را برای لشگرکشی اش بیان کند. از ابتداء مدعی شدند که می خواهند حکومت قانونی و منتخب حماس را نابود کرده و زیربنایش را منهدم کنند و جلوی پرتاب موشکها را بگیرند. اما از آنجا که مقاومت در نوار غزه برایشان قابل محاسبه نبود، سطح خواستهایشان را کاهش دادند. اکنون دولت اسرائیل تنها از تضعیف حماس و مهار مقاومتشان سخن می راند. اما آنها به هیچکدام دست نمی یابند. مردم غزه قدرتمندانه متحد تر از قبل اند و بیش از همیشه مصمم اند که تسلیم ترور نشوند. مبارزان ما مسلح به آرمان عادلانه به ارتش اشغالگر تا کنون پاره ای ضربات را وارد کرده اند و مبارزه را ادامه می دهند تا از سرزمین و مردم خویش دفاع کنند. هیچ چیز نمی تواند بر اشتیاق ما برای کسب آزادی چیره شود.
یک بار دیگر واشنگتن و اروپا تصمیم گرفتند به اشغالگر و متجاوز که نوار غزه را به زندان بدل کرده است یاری رسانند و وی را به اعمالش تشویق کنند و قربانیان سیاست اش را محکوم نمایند. ما آرزو می کردیم باراک اوباما با میراث ویرانگر جرج بوش قطع رابطه کند. ولی آغاز کارش زیاد خوشآیند بنظر نمی رسد. در حالیکه وی لحظه ای هم صبر نکرد تا سوء قصد در مومبائی را محکوم کند پرده ای از سکوت حتی روزها بعد از آغاز قصابی در غزه بدور خود کشید. لیکن ملت من تنها نیست. میلیونها زنان و مردان آزادیخواه در مبارزه برای آزادی و عدالت همانگونه که اعتراضات روزانه علیه اسرائیلی های متجاوز و نه تنها در مناطق عربی و اسلامی بلکه در سراسر جهان ثابت می کنند در کنار ما قرار دارند.
اسرائیل بدون شک در غزه به انهدام غیر قابل تصوری دست می زند و برای انسانها مرگ و آلام ارمغان می آورد. اما سرنوشتش همان سرنوشتی است که در لبنان به آن دچار شد. محاصره و بمباران اراده ما را خورد نمی کنند. و ما هرگز تسلیم قدرت اشغالگر نخواهیم شد.
خالد مشعل رهبر دفتر سیاسی حماس است و در سوریه در تبعید بسر می برد. این مقاله در نشریه گاردین بزبان انگلیسی منتشر شده است.