۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه




جبهۀ خلق برای آزادی فلسطین PFLP)) عقد موافقت نامۀ آشتی بین نیروهای فلسطینی را گرامی داشته و تأکید می کند که اتحاد به معنای مبارزه با اشغالگران است!

جبهۀ خلق برای آزادی فلسطین پس از امضای قرارداد قاهره در سوم ماه مه 2011 برای پایان دادن به چند دستگی و برای احیای اتحاد ملی بین فلسطینیﻫﺎ گفت که شکستن محاصرۀ مردم قهرمان غزه و گشودن گذرگاهﻫﺎ به روی مردم، باز سازی نوار غزه بعد از چندین سال محاصره و ویرانی توسط اشغالگران باید در اولویت ملی قرار داشته باشد.
در بیانیۀ مطبوعاتی جبهه آمده است که رهبران و نمایندگان فلسطینی که به قاهره آمدهﺍند با الهام از انقلاب فرخندۀ 25 ژانویه مصر به گرد هم جمع شدهﺍند. بیانیه اعلام می دارد که اشغال و تهدید و فشارهای مالی و اقتصادی، جنبش فلسطین برای رسیدن به آمال و اهداف مردممان در درون فلسطین و آوارگان در تبعید را متوقف نکرده و هم چنین از بازگشت به یک همبستگی ملی برای مبارزۀ جدی مشترک برای مقابله با اشغال و تجاوز و محاصره، جلوگیری نخواهد کرد.
جبهه هم چنین اعلام کرد که خلق فلسطین و عموم اعراب به وقایع مصر نه فقط برای امضای یک موافقت نامه بلکه برای تجسم بخشیدن به وحدت ملی فلسطین با تمام حقوق سیاسی، فرهنگی و نظامی در زیر یک پرچم که شامل سازمان آزادیبخش فلسطین باشد و مبارزۀ ملی و دموکراتیک و انسانی را در مسیر آزادی مردم و سرزمینﻫﺎﯼ فلسطین و برای برقراری عدالت و وحدت پیش ببرد چشم دوخته اند.
در گردهمائی قاهره، هیئت نمایندگی جبهۀ خلق برای آزادی فلسطین به رهبری رفیق ماهر الطاهر مسئول شاخۀ در تبعید جبهه شرکت داشت. رفقا ابو احمد فواد، رباح موناحه، و جمیل مج دلاوی اعضای دیگر هیئت نمایندگی بودند. رفیق عبدل رحیم ملوح معاون دبیر کل جبهه از کرانۀ باختری توسط اسرائیل ممنوعﺍلخروج شده بود و نتوانست در گردهمائی قاهره شرکت کند. رفیق احمد سعدات، دبیر کل جبهه در زندانﻫﺎﯼ اسرائیل گرفتار است و تاکنون بیش از 775 روز است که در سلول انفرادی به سر می برد و بنابراین امکان رهبری هیئت نمایندگی را نداشت.
رفیق خلیده جرار عضو دفتر سیاسی جبهه گفت که اشغالگران با هر روشی سعی دارند که مانع اتحاد فلسطینیﻫﺎ شوند . وی بیان نمود که: "اسرائیل با تهدید و محدود کردن آزادی رفت و آمد رهبران فلسطین مانند عبدل رحیم ملوح در ایجاد اتحاد و آشتی بین فلسطینیﻫﺎ کارشکنی می کند."
رفیق جمیل میزهر عضو کمیتۀ مرکزی جبهه گفت که نسیم تغییرات در دنیای عرب به طور قطع بر روی امضای موافقت نامۀ قاهره تأثیر داشت. او گفت که امیدوار است که این گام مهم در چارچوب جنبش ملی، همه جانبه برای حراست از منافع فلسطینیﻫﺎ ادامه پیدا کند.
در مصاحبه با تلویزیون الاقصا، رفیق میزهر گفت که در خیابانﻫﺎﯼ فلسطین یک حالت خوش بینی محتاطانه در مورد قرارداد آشتی بر قرار است. او ادامه داد که فلسطینیﻫﺎ دیالوگ، موافقت نامه و کنفرانسﻫﺎﯼ متعددی از جمله قرارداد شکست خوردۀ مکه را پشت سر گذاشتهﺍند و دوران دشواری را با عواقب جدی بر روی همۀ جنبهﻫﺎﯼ زندگی شان را از سر گذراندهﺍند.
رفیق میزهر تأکید کردند که پایان دادن به انشقاق در بین فلسطینیﻫﺎ به ارادۀ سیاسی جدی نیروها بستگی دارد و گفتند که همۀ نیروها به ویژه الفتح و حماس باید به مسئولیت خود در قبال مردم ما متعهدانه عمل کنند و همۀ مسائل را در یک دیالوگ ملی همه جانبه مورد بررسی قرار دهند. او ادامه داد که اتحاد ملی واقعی در بین فلسطینیﻫﺎ نیازمند به الزام واقعی به اهداف ملی آنها است و نه شریک شدن در قدرت و سهمیه بندی برای جناحﻫﺎﯼ الفتح و حماس.
رفیق میزهر تأکید کردند که اسرائیل در طولانی کردن انشقاق و تضادها در بین فلسطینیﻫﺎ منافع دارد. وی ادامه داد که رهبری فلسطین نباید به آمریکا و گروه کوآرتت (گروه میانجیگری برای حل مناقشه بین اسرائیل و فلسطین متشکل از آمریکا، سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا، و روسیه ــ توفان ) تکیه کند زیرا این نیروها فقط در بین ما برای یک آشتی با محتوا مانع تراشی می کنند. او گفت که لازم است یک بیانیۀ رسمی مبنی بر پایان دادن به مذاکرات با اشغالگران که هم چنان به کشتار و دستگیری و حمله و تجاوز به مردم ما ادامه داده و حقوق اولیۀ آنها را نقض نموده و به توسعه شهرکﻫﺎﯼ استعماری ادامه می دهند انتشار یابد.
رفیق رباح موحانه عضو هیئت نمایندگی و عضو دفتر سیاسی جبهه گفت که برای رسیدن به یک توافق مؤثر لازم است که مردم روی آن کنترل داشته باشند. او تأکید نمود که سرویسﻫﺎﯼ امنیتی باید حافظ امنیت مردم فلسطین باشند و به همکاری امنیتی با دولت اشغالگر پایان دهند. او تعهد داد که جبهۀ خلق برای آزادی فلسطین هم چنان شفافیت خود را در برابر مردم فلسطین حفظ خواهد کرد و این ضامن هر نوع آشتی ملی خواهد بود.

ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی.
برای دریافت اصل مطلب می توانید به تارنمای جبهه خلق برای آزادی فلسطین رجوع کنید.
http://www.pflp.ps/english/?q=pflp-greets-reconciliation-and-emphasizes-unity-me



منبع.توفان الکترونیک 59

بحران اتمی ايران به روايت سيمور هرش توسط رضا تقی زاده (تحلیلگر سیاسی)
طی مقاله ای مفصل پيرامون وضعيت کنونی اتمی ايران و ارزيابی های امنيت ملی ايالات متحده، که قرار است روز دوشنبه، ششم ژوئن، در نشريه نيويورکر انتشار يابد، سيمور هرش، روزنامه نگار معروف و برنده جايزه پوليتزر، با استناد به منابع ناشناخته در درون جامعه اطلاعاتی آمريکا، مدعی شده که «شواهد معتبری در اثبات تلاش ايران برای دست يافتن به بمب اتمی در دست نيست.»
او در اين رابطه همچنين استدلال ميکند که «آمريکا با خطر بالقوه تکرار اشتباهی روبرو است که هشت سال پيش در مورد صدام حسين مرتکب شد: اجازه داده شود که نگرانی های ناشی از سياستهای يک رژيم مستبد ( ايران يا عراق)، ارزيابی های امنيتی ما را نسبت به ظرفيت و قابليتهای واقعی نظامی يک کشور منحرف سازد.»

سيمور هرش نتيجه ميگيرد که چنين برخوردی اغراق آميز با برنامه های اتمی ايران، ميتواند سياست های خاورميانه ای دولت اوباما را تحت الشعاع قرار دهد. نگرانی عمده هرش ظاهرا قرار گرفتن آمريکا در موقعيت برخورد نظامی با ايران، بمنظور خنثی ساختن خطری است که ( در نگاه او ) وجود خارجی ندارد.

شهرت شخصی-منابع ناشناخته

گذشته از کسب اعتبار شخصی بعنوان يک نويسنده پژوهشگر و دريافت جوايز متعدد بين المللی، سيمور هرش، افشای کشتار سربازان آمريکايی در روستای «ميلای»، در زمان جنگ ويتنام و همچنين فاش سازی شرايط زندانيان عراقی در ابوغريب-بغداد را نيز در کارنامه خود دارد.

نويسنده آمريکايی ياد شده در درون هيات حاکمه آمريکا و نزد مقامات سياسی آن کشور دارای دوستانی با نفوذ و مطلع است. او در مقاله «تاريخچه امنيت ملی – ايران و بمب » که نشريه نيويورکر به چاپ رسانده، هيچيک از منابع خبری خود را معرفی نميکند. از اين لحاظ اعتبار مقاله را ميبايد در ارتباط با اعتبار شخصی نويسند قرار داد.

عکس العمل دولت اوباما

در مقاله هرش به دو گزارش ارزيابی امنيت ملی آمريکا که در آن گفته شده ايران پيگيری هدف دست يافتن به بمب اتمی را از سال ۲۰۰۳ متوقف کرده نيز استناد شده است.

با اين وجود عکس العمل غير مستقيم دولت آمريکا به محتوای مقاله هرش حاکی از اين است که نوشته او ميتواند مشکوک بودن برنامه های اتمی ايران و همچنين سياست "استفاده از تمام کارتها برای متوقف ساختن آنرا " تحت تاثير قرار دهد.

در واکنش به مقاله هرش، که خلاصه آن پيش از چاپ متن کامل نوشته در نيويورکر، در اختيار رسانه ها قرار گرفته بود، دو مقام رسمی دولت آمريکا طی مقاله ای جداگانه که در نشريه «پوليتيکو » به چاپ رسيده، اعتبار استدلال های هرش را مورد ترديد و انتقاد قرار داده اند.

علاوه بر واکنش مقامات رسمی دولتی آمريکا به مقاله تازه سيمور هرش، بحث های رسانه نيز در حاشيه اين مقاله، از زمان انتشار خلاصه آن، آغاز شده.

منتقدين هرش استدلال ميکنند که نوشته او متکی به قول منبع شناخته شده ای نيست. بعلاوه ، ضمن مرتبت بودن با مقامات آمريکايی، سيمور هرش در جريان کليه اطلاعات محرمانه امنيتی آمريکا قرار ندارد.

منجمله يکی از منتقدين وی اين سئوال را مطرح ساخته که «آيا هرش از محل اختفای بن لادن و يا عمليات منجر به کشتن وی مطلع بود؟»

حاميان هرش هم ميگويند که افشا نکردن منابع مربوط به تلاش های اتمی ايران توسط هرش، بمنظور دفاع مشروع از هويت آنها در درون دولت صورت گرفته، حال آنکه دو مقام رسمی منتقد او، تنها با انگيزه دفاع از منصب دولتی خود از افشای نامشان خودداری کرده اند.

همزمانی بحث انگيز

خلاصه مقاله هرش اندکی پس از انتشار غير رسمی گزارش آمانو دبير کل آژانس بين المللی انرژی اتمی، پيرامون برنامه های اتمی ايران منتشر شد. در گزارش ياد شده از " اسناد تازه پيرامون تلاش ايران برای دست يافتن به ماشه ( بمب ) اتمی " سخن به ميان آمده است.

متن گزارش ( ظاهرا محرمانه ) آمانو از طريق موسسه بين المللی مطالعات استراتژيکی ( ای-ای-ای-اس) منتشر شد. در همان روز ( ۲۴ مه ) و به نحوی بحث انگيز، روزنامه نيويورک تايمز نيز طی مقاله ای موضوع تلاش ايران برای دست يافتن به ماشه اتمی را بار ديگرمطرح ساخت.

همزمانی انتشار گزارش آمانو و مقاله نيويورک تايمز را، در کنار واکنش مطبوعاتی مسئولان رسمی دولت آمريکا به مقاله هرش، که در جهت عکس نگرانی های منعکس شده در گزارش مقاله ياد شده است، بعضی ناظران به تلاشهای هماهنگ دولت آمريکا برای ادامه تاکيد بر وضعيت مشکوک برنامه های اتمی ايران نسبت داده اند.

سيمور هرش در مقاله بحث انگيز خود، اظهارات جنجالی احمدی نژاد را که در غرب بهانه بزرگ نمايی مقاصد تخريبی سياست های ايران قرار گرفته، به داشتن انگيزه ها وهدف تبليغات خانگی نسبت داده است.

او بعلاوه استدلال ميکند که حتی در صورت داشتن انگيزه های افراطی در مناسبات خارجی، بخصوص بعد از درگيری های داخلی اخير مابين رهبر و رييس جمهور ايران، نشان داده شد که پايگاه قدرت احمدی نژاد، و در نتيجه قدرت تاثير گذاری او بر سياست گذاری ها، محدود است.

البته اين بخش از نتيجه گيری سيمور هرش در اثبات عدم تعقيب سلاح هسته ای توسط جمهوری اسلامی، دارای ضعف آشکار است، چرا که او تنها به نفی حدود قدرت احمدی نژاد ميپردازد حال آنکه آگاهيهای او از نحوه تصميم گيری در زمينه سياست های امنيتی، نظامی ايران و همچنين عوامل و ساختارهای موثر در روال تصميم گيری ها بسيار محدود است-مشابه ضعفی که در آمريکا مورد سياستگذاری های امنيتی در درون هيات حاکمه اتحاد جماهير شوروی سابق ديده ميشد.