یادداشتی پیرامون یک تحلیل
ا. م. شیری
اخیرا حزب کار ایران(توفان) یک تحلیل و بررسی بسیار جامع، علمی، منطقی و مستدل زیر عنوان «آیا ماهیت ویکی لیکس شبهه برانگیز نیست؟» ارائه داده است که در نوع خود و در بررسی ابعاد جنایتکاریها و فریبکاریهای امپریالیسم آمریکا، حداقل در میان احزاب و سازمانهای ایرانی بی نظیر است. تنها ایراد جدی و واقعا هم جدی، بر این بررسی مبوسط وارد است این است که می نویسد: «...اگر تا کنون در نشریات بسیاری ممالک تقریبا از یک میلیون کشته سخن می رفت، در این اسناد آنرا به ١٠٦ هزار نفر به نفع آمریکائیها تقلیل داده اند». در صورتیکه حزب کار ایران می توانست بجای یادآوری آمارهای غیرواقعی نشریات ”بسیاری ممالک“، به آمار رسمی دولت عراق، که به نقل از سایت کنعان در تارنگاشت عدالت نیز تحت عنوان «ترازنامه دمکراسی آمریکائی در عراق» آمده است، استناد نماید. در این سند، آمار کلیه تلفات عراقیان پس از اشغال کشورشان از سوی امپریالیستهای آمریکا و انگلیس، به تفکیک مشخص شده و مطابق گزارش وزارت بهداشت و پزشکی قانونی، تا دسامبر سال ٢٠٠٨ دو و نیم میلیون نفر عراقی کشته و بر اساس شکایتهای ثبت شده در وزارت کشور عراق،٨٠٠ هزار نفر نیز ناپدید(بخوانیم: سر به نیست) شده است (به سند مورد نظر، در پایان همین نوشتار توجه کنید). صرفنظر از اینکه آمارهای وزارتخانه های کشور، بهداشت و پزشکی قانونی عراق هم بدلیل اوضاع بلبشوی عراق نمی تواند از دقت کافی برخوردار بوده و بیانگر ابعاد واقعی جنایت امپریالیستهای آمریکا و انگلیس در این کشور باشد، طبیعی است همانطور که حزب کار ایران(توفان) نیز می نویسد، جنجال «ویکی لیکس» با هدف تقلیل ابعاد فاجعه عظیم مردم عراق و جلب اذهان عمومی به مسائل فرعی و درجه دومی به راه انداخته شده است. این را نیز فراموش نکنیم که بدنبال انتشار این آمارها، پزشکی قانون عراق در روز ٢۵ ژانویه ٢۰۱۰، هدف یک عملیات انتحاری (بخوانید آمریکائی) قرار گرفت که در اثر این عملیات، ۱٨ نفر از کارکنان آن کشته و تعدادی نیز (طبق ادبیات معمول امپریالیسم خبری، نا معلوم) مجروح شدند. متد «ویکی لیکس» و متدهای مشابه دیگر برای کوچک و بی اهمیت نشان دادن ابعاد جنایات امپریالیسم نه تازگی دارد و نه فعلا، امیدی به شناساندن گسترده و رساندن آن به بخش اعظم جامعه بشری وجود دارد. زیرا، تبلیغات و جیغ و قشقرقهای امپریالیسم خبری، جامعه جهانی را به چنان سرگیجگی و آشفته فکری دچار کرده است که حتی، بخش قابل توجهی از احزاب، سازمانهای، تشکلهای سیاسی، مدنی و حقوق بشری، از جمله همین به اصطلاح اپوزیسیون ایرانی، به بهانه حاکمیت ضد بشری جمهوری اسلامی، سیمای انسانی خود را بحدی از دست داده و دموکراسی و حقوق بشر امپریالیستی را چنان با حرص و ولع بلغور می کنند که انگار نه تنها حافظه تاریخی، حتی چشم و گوش خود را از دست داده و اخبار و حوادث روز را که مردم کشورهای مختلف، از آن میان، مردم عراق، افغانستان، پاکستان، فلسطین و برخی کشورهای دیگر زیر بمبارانهای روزمره هواپیماهای آمریکائی کشته می شوند، از صفحه تلویزیونها نمی بینند و نمی شنوند. آنها چنان مبهوت و حیران امپریالیسم شده اند که نمی خواهند حتی در مورد مبرهن ترین مسائل، مثلا در این مورد که آن سه «گردشگر آمریکائی» چرا در میان اینهمه کشورها و مناطق زیبای جهان، با صرف هزینه شخصی عراق ناامن و مخصوصا مرز این کشور با ایران را برای سیاحت انتخاب کردند، بیاندیشند (این مسئله، در تحلیل حزب کار ایران مفصلا آمده است) و یا آن آمریکائی که در هوای نسبتا سرد پائیز سال ٢٠٠٧، شناکنان از دریاچه می خواست خود را به خانه خانم آنگ سان سوچی، به تعبیر امپریالیستها، «رهبر قهرمان مخالفان دولت نظامی میانمار» برساند، برای توجیه «دمکراسی و حقوق بشر» مأموریت داشت و یا صرفا بخاطر عشقبازی با این خانم محبوب امپریالیستها، تن به چنین کار خطرناکی داد و در وسط آب دستگیر شد. امپریالیسم خبری معمولا در چنین مواردی چنان جیغ و داد ”دمکراسی خواهی“ و ”بشر دوستی“ سر می دهد که مسئله اصلی فراموش می شود. بر کمتر کسی پوشیده است که این قبیل اعمال احمقانه سازمانهای امنیتی غرب بیش از حد زیاد است. ولذا این دو نمونه را صرفا بعنوان مثال در اینجا یادآوری کردم. امروزه هیچ عقل سلیمی را نمی توان یافت که بپذیرید در هیچ کجای دنیا حتی هیچ ترقه ای بدون دخالت و مشارکت مقامات و مأموران امنیتی آمریکا و انگلیس منفجر نمی شود. هیچ انسان خردمندی را نمی توان سراغ داشت که باور داشته باشد در تمام مناقشات و درگیریهای تحت پوشش ملی و قومی، دینی- مذهبی و فرقه ای و یا تحت هر پوشش دیگری در هر گوشه دنیا، عوامل و مأموران ارگانهای امنیتی امپریالیستی دست نداشته باشند. آنها این اعمال را با مهارت خاص خود، با متدهای بسیار پیش پا افتاده و با اتکاء به اجامر و اوباش، ناسیونالیستهای کور و متعصبان مذهبی بومی مرتکب می شوند. نمونه مناقشات ملی- قومی و جنگهای دینی- فرقه ای در اتحاد شوروی، فدراسیون یوگسلاوی و برخی کشورهای اروپای شرقی شاهد زنده این «مهارت» آنهاست. ناگفته نماند که در اینگونه موارد، مأموران امنیتی امپریالیسم پس از یک دوره تبلیغات و آماده کردن زمینه ذهنی لازم، فقط جرقه اول را می زنند و پس از آن، آتش خشونتهای ملی یا دینی بلافاصله مشتعل می شود. برای این کار در جمهوریهای اتحاد شوروی معمولا دو گروه ظاهرا مختلف، تحت پوشش «ملی گرائی» یا «دینی- مذهبی» را از میان تربیت یافتگان مراکز آموزش خرابکاری که عمدتا زیر نظر بنیاد صهیونیستی «جامعه باز» جورج سورس و با حمایت دولتهای محلی اداره می شدند، به شهرهای پر جمعیت ساکن ملیتها و پیروان ادیان مختلف می فرستادند. آنها نیز، طی یک درگیری ساختگی از نوع فیلمهای هالیوودی بین خود، با فحش و فشکاریهای استثنائاًَ ”ملی“ یا ”دینی“ جرقه اول را می زدند. همین جرقه برای تجمع و تحریک احساسات متعصبان دینی و ناسیونالیستهای کور و برافروختن آتش مناقشه ملی- قومی یا دینی- مذهبی و خارج شدن اوضاع از کنترل، کفایت می کرد. به این ترتیب، امپریالیستها در اتحاد شوروی پیش از هر کاری، دوستی و اتحاد بین خلقها، یکی از ارجمندترین و گرامی ترین دستاوردهای سوسیالیسم را مورد حمله قرار داده، در میان خلقهای مختلف که در طول تمام تاریخ در کنار هم و با هم زندگی و کار می کردند، تخم نفاق و نفرت، کینه و خصومت پاشیدند که کشتار بیش از یک میلیون نفر و آوارگی در حدود ١٢ میلیون انسان نتیجه آن بود. در مورد ماجرای «ویکی لیکس» نیز وضع به همین منوال است و همچنانکه حزب کار ایران (توفان) به درستی ثابت می کند، هدف عمده از رو کردن یکسری اسناد بیهوده و تاریخ مصرف گذشته، کاربست سیاست امپریالیستی «تفرقه بیانداز و حکومت کن» بمنظور پاشیدن تخم نفاق و تفرقه، خصومت و بدبینی در میان ملتهای مختلف خاورمیانه، از جمله خلقهای ایران، عراق، سوریه، افغانستان و دیگر کشورهای منطقه بوده است نه یاوه گوئیهای پوچ و بیهوده مأموران امپریالیسم دایر بر به خطر افتادن جان نظامیان متجاوز آمریکا و ناتو. آنچه که امروز نباید از نظر دور داشت این واقعیت است که در شرایط تعمیق بحران ساختاری سامانه سرمایه داری، امپریالیسم جهانی با القاعده سازی، تروریسم را به سطح دولتی ارتقاء داده و به بهانه جنگ با تروریسم، جنگ گسترده ای را برعلیه تمام بشریت جهان براه انداخته است. تمام تلاش آن امروز بر این نقطه متمرکز شده است که ضمن ایجاد رعب و وحشت در جوامع انسانی، این جنگ کثیف را در زیر پرچم دروغین ”دمکراسی خواهی“ و ”بشر دوستی“ دائمی سازد. طبیعتا، این جنگ نیز، مثل هر جنگی خواه ناخواه با مبارزه و مقاومت روبرو بوده و مقاومت در مقابل آن در اشکال مختلف افشای دسیسه ها و توطئه گریهای امپریالیسم بعنوان یکی از کارآمدترین ابزارها و متدها ادامه خواهد یافت. بر همین اساس، انتظار می رود تحلیل قابل تقدیر و تکان دهنده حزب کار ایران(توفان) از ماجرای «ویکی لیکس»، بتواند دیگر احزاب، سازمانها، تشکلها و فعالین سیاسی، اجتماعی، مدنی و بخصوص حقوق بشری را که ترک مقاومت کرده اند، برای بازگشت به میدان مبارزه و مقاومت در جنگهای امپریالیستی، بخود آورد. ٢٤ آبان ١٣٨٩ ________________________________________________________________________ نویسنده: صباح البغدادی برگردان: ع. سهند آمار رسمی دولتی زیر، تا دسامبر ۲۰۰٨، شرایط فاجعهبار غالب بر عراق را از زمان حمله آمریکا و اشغال آن کشور نشان میدهد. ۱- یک میلیون (۱۰۰۰۰۰۰) بیوه زن عراقی (بنا به گزارش وزارت امور زنان عراق). ۲- چهار میلیون (۴۰۰۰۰۰۰) کودک یتیم عراقی (بنا به تخمین وزارت برنامهریزی عراق). ۳- دو و نیم میلیون (۲۵۰۰۰۰۰) کشته عراقی (بنا به گزارش وزارت بهداشت و پزشکی قانونی عراق). ۴- هشتصد هزار (٨۰۰۰۰۰) عراقی ناپدید شده در بازداشتگاههای مخفی مرتبط با احزاب گوناگون حاکم (بر اساس شکایتهای ثبت شده در وزارت کشور عراق). ۵- سیصد و چهل هزار (۳۴۰۰۰۰) زندانی عراقی که بدون اعلام جرم، در زندانهای ارتش ایالات متحده، زندانهای دولت عراق، و زندانهای واقع در منطقه کردستان به سر میبرند (بنا به گزارش سازمانها و آژانسهای حقوق بشر عراقی، عرب، بینالمللی و سازمان ملل). نیروهای اشغالگر ایالات متحده رسماً قبول دارند که تعداد بازداشت شدگان عراقی در زندانهای آنها حدود صد و بیست هزار (۱۲۰۰۰۰) نفر است. ۶- چهار و نیم میلیون (۴۵۰۰۰۰۰) آوارۀ عراقی در خارج از عراق (بنا بر آمار متقاضیان گذرنامه (نوع ث) از اداره مرکزی صدور گذرنامه). ٧- دو و نیم میلیون (۲۵۰۰۰۰۰) عراقی آواره در داخل عراق (به گزارش وزارت آوارگان عراق). ٨- هفتاد و شش هزار (٧۶۰۰۰) مورد ثبتنام شده ایدز در عراق؛ این رقم قبل از تجاوز به عراق و اشغال آن کمتر از ۱۴ مورد بود (بنا به گزارش وزارت بهداشت عراق). ٩- گسترش ترسناک استفاده از مواد مخدر وارداتی از ایران در میان جوانان (بنا به گزارش وزارت بهداشت عراق و مرکز مبارزه با مواد مخدر و اعتیاد). من در باره شیوههای گوناگون قاچاق مواد مخدر، که برخی از آنها بسیار سمی هستند، و چگونه آنها در جاهای مختلف در مناطق جنوبی تحت کنترل برخی از احزاب و میلیشیای شرکت کننده در دولت انبار میشوند، و چگونه سود حاصل از فروش مواد مخدر در جهت به دست آوردن حمایت و سکوت مقامات دولتی صرف خریدن آنها (پرداخت رشوه) و کمک به کارزاهای انتخاباتی آنها میشود، یکسری مقالات تحقیقی نوشته ام. ۱۰- از زمان تجاوز و اشغال عراق، از هر چهار ازدواج سه ازدواج به طلاق میانجامد (بنا به گزارش وزارت بهداشت عراق). ۱۱- بیش از چهل درصد عراقیها زیر خط فقر قرار دارند (بنا به گزارش وزارت حقوق بشر عراق). اما من معتقدم درصد واقعی بسیار بالاتر و بیشتر از ۵۵ درصد است. ۱۲- کاهش سطح کیفیت آموزش ابتدایی و عالی، بر اساس بیانیههای مقامات رسمی در یونسکو، که باعث شد این سازمان مدارک تحصیلی صادر شده از دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی عراق را به رسمیت نشناسد. ۱۳- دهها هزار مدرک دانشگاهی تقلبی به مقامات ارشد دولتی، افسران ارشد، مدیران کل، و مقامات ارشد احزاب سیاسی اعطا میشود (بنا به بیانیهها و آمار کمیسیون صداق و شفافیت عراق). ۱۴- حدود ۵۵۰ نهاد سیاسی و ائتلافهای حربی وجود دارد (بنا به گزارش کمیسیون مستقل انتخابات همگانی). و تا امروز، هیچ قانونی برای نظارت بر این تعداد نهادهای سیاسی وجود ندارد. ۱۵- حدود یازده هزار و چهار صد (۱۱۴۰۰) عدد سازمانهای جامعه مدنی وجود دارد (بنا به گزارش وزارت کشور و وزارت عدالت و رفاه اجتماعی عراق). این سازمانها دارای اهداف آشکار و پنهان هستند، روشن نیست این اهداف کدامند و بودجه آنها از کجا تأمین میشود. ۱۶- صد و بیست و شش (۱۲۶) شرکت امنیتی تحت کنترل آژانسها و سرویسهای مخفی خارجی و وزارت کشور عراق وجود دارد. هدف اعلام شده این شرکتها حمایت از سفارتخانههای خارجی، دیپلماتهای خارجی، و مهمانان رسمی بازدید کننده از کشور است. با این وصف، اهداف پنهان آنها معلوم نیست. در این صورت، برای چه یک میلیون عراقی مسلح وجود دارد که در بین وزارتخانههای دفاع، کشور، آژانسهای امنیتی دولتی گوناگون، و آژانسهای امنیتی احزاب حاکم گوناگون تقسیم شده اند؟ ۱٧- هفده (۱٧) میلیشای مسلح رسمی ثبت شده مرتبط با احزاب سیاسی وجود دارد. ۱٨- دویست و بیست (۲۲۰) روزنامه و رسانه انتشاراتی وجود دارد که بودجه آنها را آژانسهای سرویسهای مخفی خارجی تأمین میکنند (بنا به گزارش اتحادیه روزنامه نگاران عراق). اهداف مشخص این مطبوعات شستشوی مغزی عراقیها، منحرف کردن افکار آنها از طرحهای مختلفی که تجزیه عراق به دولتهای کوچک فرقهگرای منطقهای و قومی را دنبال میکند، و نابود کردن هویت ملی آنهاست. ۱٩- چهل و پنچ کانال تلویزیونی وجود دارد که بودجه آنها را آژانسهای سرویسهای مخفی خارجی تأمین میکنند (براساس بیانیههای مدیران تأمین کنندگان خدمات ماهوارهای Nilesat و Arabsat). ۲۰- شصت و هفت (۶٧) ایستگاه رادیویی وجود دارد که بودجه آنها را آژانسهای سرویسهای مخفی خارجی تأمین میکنند (براساس بیانیههای کمیسیون اطلاعات عراق). ۲۱- چهار شبکه مخابراتی دیجیتال، به ارزش ۱۲ میلیارد دلار، متعلق به رهبران سیاسی وجود دارد. شرکتهای زیر از جمله شرکتهای این شبکه اند: ● شرکت کورک Kork متعلق به مسعود بارزانی (رییسجمهور منطقه کردستان)؛ ● شرکت آسیا Assia انحصاراً متعلق به جلال طالبانی (رییسجمهور عراق)؛ ● شرکت زیین Zein (کویتی) که ۵۰ درصد آن متعلق به احمد چلبی و حزب الدعوه اسلامی است؛ ● شرکت اطیر Atheer که انحصاراً به عبدالعزیر حکیم تعلق دارد. ۲۲- بیش از یازده هزار و چهارصد (۱۱۴۰۰) دفتر حزبی رسمی و غیر رسمی وجود دارد. اینها میتوانند دفتر یک شرکت تقلبی مقاطعهکاری، یا دفتر یک سازمان غیردولتی، یا دفتر یک گروه سیاسی باشد. با این وصف، این دفاتر اماکن عمومی متعلق به دولت عراق هستند که پس از از بین بردن صاحبان قانونی آنها، یا اجبار آنها به تخلیه آن دفاتر و رفتن به جاهای دیگر، اشغال شده اند. پول همه اینها از بودجه ملی عراق تأمین میشود. این تنها گوشهای از آن چیزی است که از زمان تجاوز آمریکا به عراق و اشغال آن «در عراق نوین دمکراتیک آنها» میگذرد. این مقاله برای اولین بار در سایت www.kanaanonline.org منتشر شد. صباح البغدادی یک روزنامهنگار و پژوهشگر مستقل عراقی است. دکتر خلیل نخله، پژوهشگر فلسطینی آن را به انگلیسی ترجمه کرده است. www.edalat.org/sys/content/view/367547
www.kanaanonline.org
***************************************************** این مطلب و نوشتارهای دیگر به همین قلم، در آدرس زیر نیز در دسترس می باشد: www.eb1384.wordpress.com
۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر