۱۳۹۱ مهر ۲۲, شنبه

عقب نشینی غرب از سوریه




عقب نشینی غرب از سوریه
نوشتۀ تی یری میسان
گاهنامۀ هنر و مبارزه/پاریس/13 اکتبر 2012
                         ترجمه توسط حمید محوی



جنگ در سوریه ادامه می یابد. ادامۀ جنگ برای همسایگان سوریه نه تنها خطرات بسیاری در بر دارد بلکه در عین حال خیلی گران تمام می شود. روسیه  در پی استقرار خود در خاورمیانه  بر آن است  تا ایالات متحده را متقاعد سازد که منافع آنها نیز در حل مسئلۀ سوریه می باشد.

شبکۀ ولتر/دمشق (سوریه)/ 8 اکتبر 2012

در آنجائی که ناتو در جنگ با شکست مواجه شد، [سازمان پیمان امنیت جمعی] برای برقراری صلح تلاش می کند. دبیر اوّل این سازمان، نیکلائی بوردیوزا نیروی 50000 نفرۀ حافظ صلح خود را برای استقرار در سوریه آماده کرده است.
وضعیت نظامی در سوریه سرانجام  به ضرر آنهائی تمام شد که در واشینگتن و بروکسل امیدوار بودند که از طریق اعمال زور می توانند رژیم حاکم را به نفع خودشان تغییر دهند. دو اقدام پیاپی برای تسخیر دمشق با شکست مواجه شد و از این پس پی برده اند که این هدف دستیافتنی نیست.
18 ژوئیه، در اثر انفجار مشاورت امنیت ملی مورد اصابت قرار گرفت و به نقطۀ آغاز حمله ای گسترده توسط ده ها هزار سرباز مزدور تبدیل گشت که از اردن، لبنان، ترکیه و عراق به سوی پایتخت سوریه، دمشق سرازیر شدند. پس از چند روز نبرد بی امان، دمشق نجات پیدا کرد، حتی بخشی از مردم که مخالف دولت بودند به خاطر احساسات وطن پرستانه از ارتش ملی در مصاف با ارتش آزاد سوریه دفاع کردند.
26 سپتامبر، جهاد طلبان القاعده با لباس نظامی ارتش ملی سوریه و مدارک جعلی به محوطۀ وزارت دفاع نفوذ کردند. انتحاری ها می خواستند کمربند انفجاری خود را در دفتر مرکز فرماندهی منفجر کنند، ولی پیش از آن که به هدف خودشان نزدیک شوند، از پای درآمدند. دومین گروه در پی تسخیر تلویزیون ملی بودند تا از آنجا به رئیس جمهور اولتیماتوم بدهند، ولی نتوانستند به ساختمان تلویزیون نزدیک شوند، زیرا ظرف یک دقیقه پس از نخستین حمله، تمام راه های ورودی را بسته بودند. سومین گروه باید به مقر نخست وزیری حمله می کرد و چهارمین گروه نیز می بایستی فرودگاه را هدف قرار می داد.
در هر دو مورد، ناتو که از پایگاهش در انجیرلیک در ترکیه عملیات را هدایت می کرد، و امیدوار بود که با ایجاد شکاف در ارتش سوریه و با تبانی برخی از فرماندهان نظامی رژیم را سرنگون کند. ولی ژنرال های نام برده از مدتها پیش به عنوان خائن شناسائی شده بودند و عملا از صادر کردن هر گونه فرمانی محروم بودند. در نتیجه هیچ حرکت معنی داری صورت نگرفت و قدرت حاکم سوریه پس از هر دو حملۀ شکست خورده با قدرت بیشتری پایدار باقی ماند، و از  دیدگاه درونی، قانونیت ضروری را برای اقدامات تهاجمی بدست آورد تا با سرعت عمل بیشتری ارتش آزاد سوریه را از پای درآورد.
چنین شکست هائی دعاوی آنهائی را بی اعتبار ساخت که از پیش اعلام کرده بودند که بشار الاسد روزهای آخرش را سپری می کند. نتیجه ای که به بار آمد این است  که هم اکنون در واشینگتن طرفداران عقب نشینی در حال پیشی گرفتن هستند. از این پس پرسش اصلی این نیست که «رژیم بشار» چه مدت دوام خواهد آورد، بلکه پرسش اصلی این است که در چه صورتی برای ایالات متحده گرانتر تمام خواهد شد : که جنگ را ادامه دهد و یا متوقف سازد؟ اگر به جنگ ادامه دهد، موجب فروپاشی اقتصاد اردن، قربانی کردن متحدانش در لبنان، و خطر راه افتادن جنگ داخلی در ترکیه خواهد شد و مجبور خواهد بود که در این همه آشفتگی از اسرائیل دفاع کند. و اگر دست از جنگ بردارد، راه را برای استقرار روسیه در خاورمیانه هموار می سازد و محور مقاومت را نیز در مقابل رؤیاهای اشغالگر لیکود تقویت می کند.
اگر واشینگتن در انتخابش پارامتر اسرائیل را به حساب بیاورد، به تمایلات دولت نتانیاهو پاسخ نخواهد داد. زیرا دولت نتانیاهو به دلیل توطئه در پشت پردۀ قتل سفیر ایالات متحده کریس استیون و مداخلات شگفت آورش در انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده، اعتبارش را از دست داد. بطور مشخص، اگر حفاظت از اسرائیل را در دراز مدت در نظر بگیریم، و نه خواست های نامعقول بنیامین نتانیاهو، حضور روسیه بهترین راه حل بنظر می رسد. با وجود یک میلیون اسرائیلی روس تبار، روسیه هرگز اجازه نخواهد داد که حیات این مهاجران بخطر بیافتد.
 در اینجا ضروری خواهد بود که نگاهی به گذشته بیاندازیم. 15 سپتامبر 2001 در دوران دولت بوش  و در گردهمآئی کمپ دیوید بود که برای جنگ علیه سوریه تصمیم گرفتند، این موضوع را ژنرال وسلی کلارک نیز تأیید کرده است. پیش از این اجرای طرح حمله چندین بار به تعویق افتاده بود، و سرانجام اقدامات ناتو به دلیل وتوی مضاعف روسیه و چین متوقف شد. در نتیجه «طرح ب» راه اندازی شد : یعنی به کار بستن سربازان مزدور و عملیات سرّی زیرا گسیل سربازان رسمی با لباس نظامی امکان پذیر نبود. با این وجود، ارتش آزاد سوریه در رویاروئی با ارتش ملی سوریه هیچگونه پیروزی بدست نیاورد، و بسیاری به این نتیجه رسیدند که منازعات سرنوشت روشنی ندارد و به تدریج دولت های منطقه و از جمله اسرائیل را نیز به مخاطره خواهد انداخت. در چنین وضعیتی، 30 ژوئن در ژنو،  واشینگتن به مدیریت کوفی انان با روسیه به توافق رسید.
با این وجود جنگ طلبان این توافقات را با درج گزارشاتی دربارۀ مداخلۀ سرّی غرب در منازعات بی نتیجه گذاشتند، یعنی درج گزارشاتی که کوفی انان را به استعفا واداشت. جنگ طلبان دو طرح مهم را در 16 ژوئیه و 26 سپتامبر به اجرا گذاشتند، که در هر دو مورد با شکست مواجه شدند. در نتیجه، لخضر ابراهیمی جانشین کوفی انان فراخوانده شد تا توافقات ژنو را دوباره فعال سازد.
طی این مدت، روسیه بی کار ننشست و به دولت سوریه پیشنهاد کرد که یک وزارتخانه ویژۀ توافق ملّی ایجاد کند و این امر با استقبال روبرو شد، و در عین حال از گردهمآئی احزاب اپوزیسیون ملّی در دمشق حمایت کرد و نقش ناظر را به عهده گرفت. علاوه بر این  روسیه ملاقات بین فرماندهان مرکز فرماندهی ایالات متحده و سوریه را سازماندهی کرد، و نیروی حافظ صلح خود را برای استقرار در منطقه آماده ساخت. رسانه های غربی برای دو اقدام اولیه اهمیت زیادی قائل نشدند و دو اقدام آخری را نیز کاملا ندیده گرفتند.
با این وجود، همانگونه که وزیر امورخارجۀ روسیه، سرگئی لاوروف اظهار داشت، روسیه به نگرانی های مرکز فرماندهی ایالات متحده در رابطه با سلاح های شیمیائی سوریه پاسخ گفته است. بررسی های روسیه نشان داده است که ذخیرۀ سلاح های شیمیائی سوریه کاملا محافظت شده  و از دسترس ارتش آزاد سوریه و جهاد طلبان به دور می باشد، که ممکن است در صورت دستیابی به آن در اشکال کور به کار ببرند. بر این اساس خطر سلاح های شمیائی در صورتی نگران کننده خواهد بود که رژیم تغییر کند و این سلاح ها به دست متحدان دولتهای غربی بیافتد. بر این اساس روسیه ضمانتهای کافی و معتبری را به پنتاگون عرضه کرده است که حفظ قدرت رهبر سوریه، بشار الاسد که از آزمون عبور کرده و نشان داده است که تا چه اندازه قادر به حفظ  خون سردی خود می باشد، وضعیت مناسبی تری را حتی برای اسرائیل فراهم می سازد، در صورتی که گسترش هرج و مرج در سوریه دارای چنین مزیت هائی نیست.
ولادیمیر پوتین به ویژه طرح [سازمان امنیت جمعی] را با شتاب بیشتری به اجرا گذاشته است. اعضای  اتحادیۀ دفاعی در مقابله با ناتو، عبارتند از ارمنستان، بلاروسی، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و البته روسیه.
وزرای امورخارجۀ کشورهای عضو سازمان امنیت جمعی موضع گیری مشترکی را در رابطه با سوریه اتخاذ کرده اند(1). لوژیستیک برای استقرار نیروئی معادل 50000 نفر آماده شده است(2). توافقی بین سازمان امنیت جمعی و بخش حفاظت صلح در سازمان ملل متحد برای گسترش «کلاه آبی ها» با مجوز شورای امنیت به امضا رسیده است که آنها را مجاز می داند که در مناطق جنگی مستقر شوند(3). و مانورهای مشترک سازمان ملل متحد/سازمان امنیت جمعی از تاریخ 6 تا 17 اکتبر در قزاقستان تحت عنوان «برادری پایدار» انجام خواهد گرفت و همآهنگی دو سازمان میان دولتی را متحقق خواهد ساخت. صلیب سرخ (و یک سازمان بین المللی دیگر «او- ام- ای») شرکت خواهند داشت(4).
ایالات متحده طی انتخابات ریاست جمهوری هیچ تصمیم رسمی نخواهد گرفت. ولی پس از پایان انتخابات، احتمال صلح وجود خواهد داشت.


هیچ نظری موجود نیست: