گاهنامۀ هنر و مبارزه
20 فوریه 2013
جنگ داخلی در سوریه و بی ثبات سازی قفقازستان
نوشتۀ کلارا ویس
Par Clara Weiss
مرکز مطالعات جهانی سازی، 19 فوریه 2013
ترجمه توسط حمید محوی
منطقه : خاورمیانه، روسیه و اتحادیۀ کشورهای
مستقل(11 کشور از 15 کشور متشکل شوروی سابق)
مضمون : جنگ ایالات متحده – ناتو
تحلیل : سوریه
http://www.mondialisation.ca/la-guerre-civile-en-syrie-destabilise-le-caucase/5323505
تداوم جنگ داخلی در سوریه بیش از پیش منطقۀ قفقاز را بی
ثبات می سازد. اسلام گرایان چچن که علیه کرملن می جنگند از اپوزیسیون اسلام گرای
سوریه پشتیبانی می کنند. هراس روسیه نیز
از این رو می باشد که استقرار رژیم اسلام گرا در دمشق تمام توازن نیروها را در
منطقه تغییر دهد.
هم زمان، بیم آن می رود که تنش های
قومی در سوریه به مناطق جنوب و شمال قفقاز سرایت کند. می دانیم که از اواسط سال
گذشته حدود 6000 اسلامگرای چچن که از دوران فروپاشی شوروی برای کسب استقلال ملی از
فدراسیون روسیه مبارزه می کنند به اپوزیسیون سوریه پیوسته اند.
در کوران حملۀ هوائی ماه اوت علیه شهر
حلب موجب مرگ جلای رستم شد. او پسر یکی از اربابان جنگ چچن بود که طی چهار سال
علیه ارتش روسیه جنگیده بود. از سال 1991 روسیه دو بار در چچنی علیه جدائی طلبان
اسلامگرا اردوی جنگی به پا کرد. دومین جنگ رسما در سال 2009 به پایان رسید ولی
وضعیت همچنان به حالت متشنج باقی ماند. سال گذشته، یکبار دیگر وضعیت به حالت نا
آرام درآمد و چند حملۀ تروریستی در چچن و جمهوری های همسایه در داغستان و اینگوشی
به وقوع پیوست. ماه اکتبر، برای نخستین بار پس از پایان جنگ دوم جهانی، کرملن به این
منطقه نیروی نظامی اعزام کرد.
روزنامۀ لیبرال روسیه «نزاسیویمایا
گازتا»(1) در آن دوران نوشت که چچنی در خطر جنگ داخلی به سر می برد و تهاجم نظامی
به معنای آغاز سومین جنگ در چچنی خواهد بود. بحران عمیق اجتماعی و اقتصادی –
بیکاری به مرز 50 درصد رسید و زیربناها عملا ویران شدند – و خشم و اعتراض علیه
جنایات جنگی توسط ارتش روسیه نیز اسلامگرایان را تقویت می کند. از یک میلیون جمعیت
جمهوری کوهستانی، دست کم 125000 نفر از سالهای 1990 در جنگ از بین رفتند.
بی دلیل نیست که کرملن از استقرار
دولت اسلامی در سوریه بیم دارد زیرا به تقویت تمایلات اسلامگرایان در قفقاز می
انجامد و در عین حال امپریالیسم آمریکا نیز می تواند از شورشیان اسلامگرا با ارسال
پول و اسلحه پشتیبانی کند.
موج پناهندگان سوری، از منطقه ای که
چندین قوم قفقاز تبار در آنجا زندگی می کردند، خطر تنش قومی را در منطقه افزایش
داده است. اپوزیسیون اسلامگرا که غالبا سنی مذهب هستند دائما علیه اقلیت های قومی
و مذهبی که در سوریه زندگی می کنند دست به خشونت و کشتار می زنند. سال گذشته، دست
کم 700000 در مجموع از سوریه گریخته اند.
بین اقوام مختلف قفقازی که در سوریه
زندگی می کنند، 100000 چرکیس وجود دارد که جنگ داخلی آنها را تهدید می کند. چرکیس
ها در اواسط قرن نوزدهم وقتی که ارتش تزار با خون ریزی و خشونت شمال قفقاز را به
تصرف خود درآورد، از آن منطقه گریختند. در اواخر سال 2011، نمایندگان چرکیس ها از
دولت روسیه برای مهاجرت به روسیه درخواست کمک کرده اند.
با این حال، تا کنون کرملن تنها به
500 نفر اجازۀ مهاجرت داده است. چرکیس ها نیز مسلمان هستند، و مسکو بیم آن دارد که
استقرار چرکیس ها به تقویت تمایلات اسلامگرایان چچنی بیانجامد.
برای مهاجرت ارامنه، در جنوب قفقاز،
سوریه و ایران مقصد بسیار مهمی بوده است. مهاجران ارمنی در سوریه حدود 80000 نفر
است. ارامنه به ویژه پس از قتل عامی که طی جنگ اول جهانی توسط امپراتوری عثمانی
بخود دیدند، به این مناطق پناهنده شدند. سال گذشته تقریبا 6000 سوری ارمنی تبار به
ارمنستان گریختند، و بسیاری دیگر امیدوار هستند که به آنجا نقل مکان کنند.
چه تعداد از اقلیت های قومی در سوریه،
مانند ارامنه که غالبا مسیحی هستند، به عنوان طرفدار و یا وفادار به اسد تلقی می
شوند. اگر چه رسما در رابطه با جنگ داخلی بی طرفی خودشان را اعلام کرده اند، با
این وجود برخی گزارشات حاکی از این امر است که از هر دو طرف هدف قرارگرفته شده
اند. به اصطلاح شورشیان چند کلیسا و مدرسه و خانه را در محلۀ ارامنه به آتش کشیده
و چندین نفر را نیز به قتل رسانده اند.
در ارمنستان که قویا تحت تأثیر بحران
اقتصاد جهانی بوده و مزان بیکاری به 40 درصد رسیده است، بسیاری از پناهندگان در
فقر به سر می برند و قادر به پیدا کردن کار نیستند. در ایروان پایتخت ارمنستان، قیمت
اجاره خانه به دلیل موج پناهندگان به شکل فزاینده ای بالا رفته است.
بالا گرفتن جنگ های امپریالیستی در
خاورمیانه در حال دامن زدن به منازعات قومی در قفقازستان است. بر اساس گزارشات
رسانه های ایرانی، جمهوری آذربایجان برای اپوزیسیون های سوری کمک نظامی ارسال می
دارد. در کوران ماه اوت سال گذشته، تهران جمهوری آذربایجان را به دلیل ارسال
مخفیانۀ 500000 دلار آمریکائی برای شورشیان سوری مورد اتهام قرار داد.
در کوران سال گذشته مناسبات بین ایران
و آذربایجان به سرعت رو به وخامت نهاد. دولت باکو در تدارکات جنگ ایالات متحده و
اسرائیل علیه ایران قویا شرکت دارد. به همین علت روزنامۀ آمریکائی واشینگتن پست
جمهوری آذربایجان را «ضد ایران» نامید.
جمهوری آذربایجان مناسبات اقتصادی و
نظامی تنگاتنگی با اسرائیل دارد و دومین صادر کنندۀ گاز و نفت به اسرائیل است. از
چندین سال پیش رژیم باکو به پشتیبانی ایالات متحده و اسرائیل در حال مدرنیزاسیون
نیروهای نظامی اش بوده است.
به گزارش مجلۀ آمریکاوی «فورین
پولیسی»، باکو به اسرائیل اجازه داده است که از چندین پایگاه هوائی که در مجاورت
مرزشمالی ایران واقع شده استفاده کند، و می تواند در حملۀ هوائی علیه تهران به کار
برده شود. طی سال 2011، جمهوری آذربایجان و اسرائیل قرارداد نظامی که حجم آن معادل
یک میلیارد و 600 میلیون دلار آمریکائی است به امضا رساندند، این پول به آذربایجان
اجازه می دهد که به سامانه های پرتاب موشک دریاپایه و پهپاد مجهز شود.
روزنامۀ بریتانیائی ساندی تایمز ماه
دسامبر گزارش داد که اسرائیل قصد دارد برای حملۀ پیشگیرانه علیه ایران از پهپادهای
مستقر در آذربایجان استفاده کند. جمهوری آذربایجان و اسرائیل با این وجود رسما این
ادعا را مردود دانستند.
با این وجود، برای واشینگتن و تلاویو
روشن است که در جنگ علیه ایران یکی از عوامل مهم است. اهمیت جمهوری آذربایجان تنها
به دلیل وضعیت جغرافیائی آن در دریای مازندران، غنی از انرژی و در مرز شمال غربی
ایران واقع شده است. یکی دیگر از شاخص های مهم این است که در شمال ایران 20 میلیون
نفر آذربایجانی زندگی می کنند، در حالی که خود جمهوری آذربایجان 8 میلیون نفر
جمعیت دارد.
پس از فروپاشی شوروی و استقلال
آذربایجان در 20 سال پیش از این موجب منازعات مرزی بین ایران و آذربایجان شد.
امپریالیسم آمریکا در حال حاضر برای منافع جغرافیای استراتژیک خودش به شکل گسترده
به ویژه از تنش های قومی و منطقه ای بهره برداری می کند. و جزء لاینفک استراتژی
جنگی علیه ایران است، واشینگتن در حال حاضر در حال بررسی جدا سازی شمال ایران است.
تابستان گذشته، یکی از اعضای جمهوری
خواهان در مجلس نمایندگان ایالات متحد هاز کالیفرنیا، دانا روراباچر(2) نامه ای
برای وزیر امورخارجۀ آن دوران هلاری کلینتون نوشته بوده و برای مبارزه «برای
استقلال آذربایجان در جنوب ایران و احتمالا ملحق ساختن آن به جمهوری آذربایجان»
فراخوانده بود. سفیر آمریکا در جمهوری آذربایجان فورا واکنش نشان داد و اعلام کرد
که چنین فراخوانی به دیدگاه های شخصی روراباچر تعلق دارد.
از یکسال پیش، پارلمان آذربایجان تلاش
می کند که نام جمهوری آذربایجان را به «آذربایجان شمالی» تغییر دهد، یعنی موردی که
تحریک مستقیم ایران خواهد بود.
با تشدید جنگ داخلی در سوریه و تدارک
جنگ علیه ایران، امپریالیست ها داوطلبانه با آتش بازی می کنند. جنگ داخلی در سوریه
و جنگ علیه ایران تمام منطقۀ خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی را به آ تش خواهد
کشید. هدف از هر دو جنگ بی ثبات سازی کامل منطقه و تحریک منازعات قومی برای تضعیف
مواضع چین و روسیه است، و علاوه بر این آماده سازی زمینه برای تقسیم منطقه ای غنی
از منابع بین امپریالیست ها می باشد.
Clara Weiss
Article original, WSWS, paru le 18
février 2013
پی نوشت
:
Nezasivimaya Gazeta1)
Dana Rohrabacher2)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر