« زیر چشمان ما »
جهاد طلبی و صنایع نفتی
نوشتۀ تی یری میسان
« Sous nos yeux »
Jihadisme et industrie pétrolière
parThierry Meyssan
در
حالی که رسانه های غربی امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) را به عنوان
یک گروه جهاد طلب در حال قرائت قرآن نشان می دهند، ولی باید دانست که همین
گروه بود که جنگ نفت در عراق را آغاز کرد. به کمک اسرائیل، امارات اسلامی
در عراق و شام تدارکات سوریه را قطع کرد و بر این اساس چپاول نفت کرکوک را
توسط دولت محلی کردستان تضمین نمود. فروش این نفت دزدیده شده توسط شرکت ملی
نفت عربستان (سعودی- آرامکو) انجام می گیرد و برای استتار این راهزنی
نفتی، به عنوان افزایش تولید نفت عربستان معرفی می کنند.
شبکۀ ولتر| 20 ژوئن 2014
پالایشگاه بیجی
از
دیدگاه رسانه های آتلانتیست، امارات اسلامی در عراق و شام (معروف به داعش)
که شمال و غرب عراق را اشغال کرده، یک گروه جهاد طلب است که با انگیزه های
مذهبی و اعتقادی، در یک دست قرآن و در دست دیگر کلاشنیکوف به میدان آمده
اند. ولی برای آنهائی که متحمل اعمال جنایتکارانۀ آنها شده اند، به ویژه از
دیدگاه مردم سوریه، این گروه سربازان مزدوری هستند که از چهار گوشۀ جهان
آمده و یک ارتش خصوصی را تشکیل می دهند، و توسط مستشاران نظامی ایالات
متحده، فرانسه و عربستان سعودی آموزش دیده اند. نقش این ارتش خصوصی تقسیم
منطقه به مناطق نفوذی، به هدف راهگشائی و تسلط بیشتر و بهتر برای قدرت های
استعماری است.
اگر
اعضای امارات اسلامی در عراق و شام را به عنوان افراد با ایمان و معتقدی
تلقی کنیم که اسلحه بدست گرفته اند، نمی توانیم در فراسوی حملۀ آنها منافع
مادی مشکوک را ببینیم. ولی اگر واقعیت امر را درک کنیم و بپذیریم که این
افراد اوباش هائی بیش نیستند که در پی تغییر و تحولات توطئه آمیزی در منطقه
می باشند و این توهم را ایجاد می کنند که گوئی الله جنایات آنها را مقدس
می شمارد، در این صورت باید دقت و هوشیاری بیشتری داشته باشیم.
رسانه
های آتلانتیست با ریختن اشک تمساح برای هزاران قربانی عراقی در این حمله،
از نتایج واقعه برای بحران تازه در رابطه با تعیین بهای نفت اظهار نگرانی
می کنند.
ظرف
چند روز، بهای هر بشکه نفت (158،9873 لیتر، تقریبا 159 لیتر) به 115 دلار
افزایش یافت، یعنی در سطح سپتامبر 2013. وقتی درگیری های نظامی به
پالایشگاه بیجی (در ایالت صلاح الدین) در نزدیکی تکریت گسترش یافت، بازارها
مضطرب شدند. در واقع، این پالایشگاه تنها برای مصرف محلی تولید می کند، و
احتمالا می تواند با شتاب دچار کمبود کربوران و الکتریسیته شود. افزایش
بهای نفت به دلیل قطع تولید داخلی عراق نیست، بلکه علت اصلی اختلال در
انتقال نفت است. در نتیجه به دلیل انبار بیش از حد نیاز در بازار، افزایش
بهای نفت ادامه نخواهد یافت.
به رنگ قرمز : منطقۀ اشغال شده توسط امارات اسلامی در عراق و شام (داعش)
عربستان
سعودی اعلام کرد که می خواهد تولیداتش را به شکلی افزایش دهد که کاهش نفت
ناشی از ممنوعیت فروش توسط امارات اسلامی در عراق و شام را جبران کند. ولی
کارشناسان در این مورد تردید دارند زیرا عربستان هرگز بیش از 10 میلیون
بشکه در روز تولید نکرده است.
رسانه
های آتلانتیست که پدرخواندگی ناتو را انکار می کنند، به شکل ماهرانه ای
وضعیت پیش آمده را به این شکل توضیح می دهند که امارات اسلامی در عراق و
شام ناگهان با تصاحب چاه های نفت به ثروت سرشاری دست یافت. این موضوع در
شمال سوریه نیز به همین شکل روی داد، ولی رسانه های آتلانتیست آن را
ندیدند، و تلاششان بر این بود که بگویند نبردها بین جبهۀ النصره و امارات
اسلامی در عراق و شام رقابتی که توسط « رژیم » راه اندازی شده بود، در حالی
که این دو هدفشان تصاحب چاه های نفت بود.
با
این وجود پرسشی مطرح هست که رسانه های آتلانتیست و خلیج هیچ گاه به آن
پاسخ نگفته اند : و آن پرسش نیز این است که تروریست ها چگونه می توانند نفت
را در بازار بین المللی، که این همه زیر کنترل واشینگتن است، بفروش رسانند
؟ ماه مارس، جدائی خواهان لیبیائی در بنغازی در فروش نفتی که تصاحب کرده
بودند، توفیقی بدست نیاوردند. نیروی دریائی ایالات متحده تانکر حامل نفت
«مورنینگ گلوری» را رد یابی کرده و به لیبی بازگردانده بود (1).
اگر
جبهۀ النصره و امارات اسلامی در عراق و شام قادر به فروش نفت در بازارهای
بین المللی هستند، به این دلیل است که واشینگتن برای آنها مجاز دانسته و در
رابطه با شرکت های نفتی معتبر بوده است.
بر
حسب اتفاق کنگرۀ جهانی شرکت های نفتی که سالانه برگزار می شود بین 15 تا
19 ژوئن در مسکو برگزار شد. در این گردهمائی می خواستند دربارۀ اوکرائین
حرف بزنند ولی موضوع عراق و سوریه مطرح شد. سرانجام آشکار شد که نفتی که
توسط جبهۀ النصره در سوریه به سرقت رفته بوده به اکسان موبیل (شرکت راکفلر
که بر قطر حکومت می کند) فروخته شده است، در حالی که نفت دزدیده شده توسط
امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) توسط شرکت ملی نفت عربستان آرماکو
(ایالات متحده/عربستان سعودی) مورد بهره برداری قرار گرفته است. در اینجا
به شکل کوتاه اشاره کنیم که طی جنگ لیبی، ناتو به قطر (یعنی اکسان موبیل)
اجازه داده بود که نفت « بخش های آزاد شده » توسط القاعده را بفروش رساند.
در
نتیجه می توانیم جنگ های اکنونی — و به همین گونه تمام جنگ های قرن بیستم
در خاورمیانه — را به مثابه جنگ بین شرکت های نفتی مورد بررسی قرار دهیم
(2). از آنجائی که امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) توسط آرامکو (شرکت
ملی نفت عربستان سعودی/ایالات متحدۀ آمریکا) تأمین مالی می شود، روشنگر
بیانیۀ عربستان سعودی است که می خواهد کاهش نفت عراق را جبران کند : تنها
کافی است که عربستان سعودی مهر را روی بشکه های دزدیده شده بزند تا به آن
قانونیت ببخشد.
نفوذ امارات اسلامی در عراق و
شام (داعش) ب هاو اجازه می دهد که روی دو لولۀ اصلی حمل نفت تسلط داشته
باشد : یکی به سوی بانیاس کشیده شده و سوریه را تغذیه می کند و دیگری نفت
خام را به بندر جیحان در ترکیه انتقال می دهد. امارات اسلامی در عراق و شام
(داعش) خط لولۀ اولی را قطع کرده و موجب قطع برق بیشتر در سوریه شده است،
ولی به شکل شگفت آوری مانع کارکرد دومی نشده است.
علت این است که لولۀ نفت توسط
دولت محلی طرفدار اسرائیل در کردستان برای صادر کردن نفتی به کار می رود که
از کرکوک دزدیده می شود. در نتیجه، همان گونه که هفتۀ پیش توضیح دادم(3)،
حملۀ امارات اسلامی در عراق و شام (داعش) در همآهنگی با حملۀ کردستان به
هدف تقسیم عراق به سه دولت کوچکتر انجام گرفت. این تقسیم بندی نیز کاملا
منطبق است بر «خاورمیانۀ بزرگ» که سال 2001 توسط ایالات متحده طرح ریزی شد.
می بینیم که در آنجائی که ارتش ایالات متحده در اجرای چنین طرحی سال 2003
توفیقی نیافت، ولی جوبایدن سناتور آمریکائی آن را به سال 2007 در کنگره به
تصویب رساند(4)، و امروز امارات اسلامی در عراق و شام به آن جامۀ عمل می
پوشاند.
کردستان بهره برداری از نفت
کرکوک از طریق لولۀ نفتی که زیر کنترل امارات اسلامی در عراق و شام می باشد
را آغاز کرد. ظرف چند روز، کردستان موفق شد دو تانکر نفت را بار بزند و
توسط پالمالی شیپینگ و شرکت سهامی، شرکت ملیاردرهای ترکیه و آذربایجان
مبارز قربان اغلو به جیحان بفرستد. با این وجود، پس از اعلامیۀ دولت مالی
—که هنوز واشینگتن آن را سرنگون نکرده است— برای افشای این دزدی، هیج یک از
شرکت هائی که معمولا در کردستان کار می کنند (شورون، هس، توتال) شهامت
خرید این نفت را نداشتند. از آنجائی که کردستان برای فروش کالایش مشتری
پیدا نمی کرد، اعلام کرد که این نفت را به نصف قیمت حراج می کند یعنی 57،5
برای هربشکه نفت، و همچنان به قاچاق محصول خود ادامه می دهد. دو تانکر نفت
دیگر در حال بارگیری هستند، البته به یمن امارات اسلامی در عراق و شام.
ادامۀ قاچاق نفت در نبود بازار فروش، نشان می دهد که کردستان و امارات
اسلامی در عراق و شام به فروش کالای قاچاق خود مطمئن هستند، در نتیجه روشن
است که از پشتیبانی اسرائیل و عربستان برخوردار می باشند.
امکان تجزیۀ عراق به کشور
کوچکتر وضعیت نفت را متحول خواهد کرد. در مقابل پیروزی های امارات اسلامی
در عراق و شام، شرکت های نفتی کارمندان خود را کاهش دادند. برخی بیش از
دیگرام، مانند بریتیش پترولیوم، رویال دوچ شل (که شیخ معاذالخطیب، زمین
شناس، رئیس پیشین اتحادیۀ ملی سوریه را استخدام کرده است)، شرکت نفت ترکیه،
و شرکت های چینی.
آنهائی که متضرر شدند
بریتانیائی ها، ترک ها و به ویژه چینی ها هستند که نخستین مشتریان عراق
بودند. برندگان عبارتند از ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی.
در نتیجه، انگیزۀ درگیری های خشونت آمیز هیچ ارتباطی به «اسلام حقیقی» ندارد.
" border="0" height="32" width="32">" border="0" height="32" width="32">
[1] « Le Pentagone arraisonne le "MorningGlory" en Méditerranée », Réseau Voltaire, 17 mars 2014.
[2] « Irak, les pages d’histoire effacées », par ManlioDinucci, Traduction Marie-Ange Patrizio, Il Manifesto, Réseau Voltaire, 18 juin 2014.
[3] « Washington relance son projet de partition de l’Irak », par Thierry Meyssan, Al-Watan, Réseau Voltaire, 16 juin 2014.
[4] « La balkanisation de l’Irak », par ManlioDinucci, Traduction Marie-Ange Patrizio, Il Manifesto, Réseau Voltaire, 17 juin 2014.
ترجمه توسط حمید محوی/پاریس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر