گاهنامۀ هنر و مبارزه
23 سپتامبر 2014
«در پی گرد دولت اسلامی» :
حدس بزنید چه کسی پشت خلیفه ایستاده است ؟
نوشتۀ پروفسور میشل شوسودوسکی
ترجمه توسط حمید محوی
مرکز مطالعات جهانی سازی، 23 سپتامبر2014
دولت
اسلامی (یا امارات اسلامی) را به عنوان دشمن ایالات متحده و جهان غرب
ترسیم می کنند. به پشتیبانی بریتانیا، متحد خدشه ناپذیر ایالات متحده، رئیس
جمهور آمریکا بارک اوباما فرمان یک سری بمباران توسط نیروی هوائی ایالات
متحده روی عراق را صادر کرد که ظاهراً هدفش تخریب مواضع ارتش شورشیان دولت
اسلامی تعیین شده بود.
در
تایمز لندن، 4 سپتامبر 2014 به نقل از بارک اوباما و داوید کامرون نوشته
است : « ما از رویاروئی علیه دولت اسلامی چشم پوشی نمی کنیم [...] اگر
تروریست ها فکر می کنند که ما در مقابل تهدیدهایشان اظهار ضعف می کنیم،
هیچگاه به این اندازه در اشتباه نبوده اند. »
ولی چه کسی پشت طرح دولت اسلامی است ؟
طنز
تلخی می گوید که شورشیان دولت اسلامی، که پیش از این پرچم « دولت اسلامی
در عراق و شامات » را به دست داشتند تا همین اخیراً به عنوان « مبارزان
آزادی در جبهۀ اپوزیسیون » در سوریه معرفی می شدند که برای دموکراسی و برای
واژگون ساختن دولت لائیک بشار اسد مبارزه می کردند. ولی پرسش این است که
چه کسی پشت شورش جهاد طلبان در سوریه ایستاده است ؟
آنهائی
که فرمان بمباران آنها را صادر کرده اند پشت طرح خلیفه ایستاده اند.
مبارزان دولت اسلامی که در حال حاضر ظاهراً به عنوان هدف اردوی بمباران
ایالات متحده و ناتو با مجوز « مبارزه علیه تروریسم »انتخاب شده اند،
همواره به شکل پنهانی از سوی ایالات متحده و هم پیمانان این کشور مورد
پشتیبانی بوده و هستند.
به
عبارت دیگر، دولت اسلامی توسط سرویس های آگاهی ایالات متحده، با پشتیبانی
ام ای 6 سرویس آگاهی بریتانیائی، موساد، سرویس اگاهی پاکستانی و سرویس
آگاهی عربستان سعودی ایجاد شده است. از سوی دیگر، بر اساس منابع آگاهی
اسرائیلی دبکا « Debka»، ناتو، در پیوند با فرماندهی عالی ترکیه، از آغاز
بحران سوریه از ماه مارس 2011 دراستخدام مزدوران جهاد طلب فعال بوده است.
در
مورد شورش سوری، مبارزان دولت اسلامی و به همین گونه جبهۀ النصره، نیروهای
وابسته به القاعده پیاده نظام اتحادیۀ نظامی غرب هستند و به شکل پنهانی از
سوی ایالات متحده، ناتو و اسرائیل پیشتیبانی می شوند. مأموریت آنها عبارت
است از هدایت شورش علیه دولت بشار اسد. جنایاتی که مبارزان اسلامی دولت
اسلامی در عراق مرتکب شده اند مشابه جنایاتی است که در سوریه مرتکب شده
اند.
به
دلیل تحریف رسانه ای، افکار عمومی غرب نمی داند که از همان آغاز تروریست
های دولت اسلامی از پشتیبانی ایالات متحده و هم پیمانانش برخوردار بوده
اند.
قتل
شهروندان بی گناه توسط تروریست های دولت اسلامی در عراق به عنوان بهانه
مورد استفادۀ قرار می گیرد تا مداخلۀ نظامی ایالات متحده را به عنوان
مداخلۀ بشردوستانه جلوه دهد. فرمان بمبارانی که اوباما صادر کرده است، در
واقع هدفش تخریب دولت اسلامی نیست که برگ اصلی اطلاعاتی برای ایالات متحده
به حساب می آید. بر عکس، هدف اصلی بمباران های ایالات متحده مردم عادی و
شهروندان و جنبش مقاومت عراق است.
نقش عربستان سعودی و قطر
موضوعی
که پروندۀ ضخیمی دربارۀ آن وجود دارد، پشتیبانی ایالات متحده و ناتو از
دولت اسلامی به شکل پنهانی با تکیه به وفادارترین متحدان ایالات متحده صورت
می گیرد، یعنی قطر و عربستان سعودی. رسانه های غربی اعتراف کرده و این
واقعیت را به رسمیت شناخته اند که ریاض و دوحه در تبانی با واشینگتن، دولت
اسلامی را تأمین مالی کرده اند واستخدام آموزش و تزریق اعتقادات مذهبی بین
مزدوران تروریست مستقر در سوریه را به عهده داشته اند. به گزارش دیلی
اکسپرس در لندن : « آنها [تروریست های دولت اسلامی] از قطر و عربستان سعودی
پول و اسلحه دریافت کرده بودند. »
به گفتۀ دکتر گونتر Dr Günter Meyerمدیر مرکز مطالعات جهان عرب در دانشگاه ماینس Mayence در آلمان Deutsche Welle
: « مهمترین منبع مالی دولت اسلامی (یا امارات اسلامی) تا کنون کشورهای
خلیج (خلیج فارس)، عربستان سعودی، قطر، کویت و امارات متحدۀ عربی بوده است »
این سرمایه ها به تروریست هائی که علیه نیروهای دولتی سوریه می جنگند منتقل شده است، دیلی تلگراف 12 ژوئن 2014 نوشته است : به
یاری هم پیمانانی مانند عربستان سعودی و قطر، غرب از گروه های شورشی مبارز
پشتیبانی کرده است. این گروه ها به تشکل امارات اسلامی و شبکه های وابستۀ
دیگر به القاعده انجامیده است.
به گفتۀ رابرت فیسک Robert Fisk طرح خلیفه « با پول عربستان سعودی به اجرا گذاشته شده است » :
این است تازه ترین
محصول هیولائی عربستان سعودی در تاریخ جهان : خلیفۀ اسلامی سنّی در عراق و
شامات، فاتح موصل و ترکریت — و رقه در سوریه — و شاید بغداد « تحقیر کنندۀ »
نهائی بوش و اوباما. از حلب در شمال سوریه تا اطراف مرز
عراق با ایران، جهاد طلبان دولت اسلامی و دیگر گروهک های کشورهای مختلف که
وهابیت سعودی و الیگارشی کویت حقوقشان را پرداخت کرده است روی هزران هزار
کیلومتر مربع حکمفرمائی می کنند. (رابرت فیسک، دی اندیپاندنت، 12 ژوئن 2014)
سال
2013 در چهار چوب استخدام تروریست ها، عربستان سعودی طرح مبتکرانه ای را
پیشنهاد کرد و آن را به اجرا نیز گذاشت، طرح مبتکرانه این بود که محکومین
به اعدام در زندان های سعودی را بر اساس قرارداد خاصی با آنها آزاد کرد. یک
پیغام فاش شده می گوید که زندانیان استخدام شده به ازای آزادیشان باید به
مبارزان جهاد طلب (به انضمام جبهۀ النصره و امارات اسلامی در عراق و شامات)
بپیوندند و علیه دولت بشار اسد مبارزه کنند.
زندان سعودی
به
زندانیان اعلام کردند یا بمانند و اعدام شوند و یا برای مبارزه به سوریه
بروند. در چهارچوب این قرارداد با زندانیان محکوم به مرگ، زندانیان بخشیده
می شدند و خانواده هایشان نیز از حقوق ماهیانه برخوردار خواهند شد و می
توانند در سرزمین اهل سنت باقی بمانند.
مقامات
سعودی به آنها حق انتخاب داده بودن : قطع سر یا جهاد ؟ در مجموع، زندانیان
یمن، فلسطین، عربستان سعودی، سودان، سوریه، اردن، سومالی، افغانستان، مصر،
پاکستان، عراق، کویت جهاد در سوریه را انتخاب کردند.
دگرگونی ناگهانی
11
سپتامبر 2014 هم زمان با یادمان 11 سپتامبر، پادشاه عربستان سعودی و
الیگارشی های سطنتی کشورهای خلیج (خلیج فارس) پشتیبانی خدشه ناپذیر خودشان
را از جنگ مقدس اوباما علیه دولت اسلامی اعلام کردند، یعنی سازمانی که
همچنان و پیوسته توسط عربستان سعودی در چهار چوب عملیات اطلاعاتی که به دقت
تدارک داده شده بود تأمین مالی می شود.
وزیر
امور خارجه جان کری، سمت چپ، با جوزف وستفال سفیر ایالات متحده در عربستان
سعودی، و وزیر امور خارجۀ سعودی، شاهزاده سعود آل فیصل در ورود به فرودگاه
بین المللی شاه عبدالعزیز جده در عربستان سعودی در 11 سپتامبر 2014 (عکس
از براندان اسمیلوسکی در آسوشیتد پرسBrendan Smialowski, )
در
حالی که خودشان دولت اسلامی را تأمین مالی کرده بودند، و حتی استخدام و
آموزش تروریست ها را به نام واشینگتن به عهده داشتند، عربستان سعودی و دولت
های خلیج (خلیج فارس) اطمینان دادند که قویاً از اردوی نظامی اوباما برای
تضعیف و سرانجام تخریب دولت اسلامی پشتیبانی خواهند کرد.
در
بیانیه « کشورهای عربی متعهد می شوند برای قطع جریان مبارزان و توقف کمک
های مالی خارجی به دولت اسلامی با ایالات متحده همکاری کنند ». بیانیه در
عین حال تأیید می کند که اعضا طی گفتگوهائی « استراتژی خاصی برای تخریب
امارات اسلامی در عراق و شامات تدارک دیده اند – برای عراق و سوریه ».
عربستان
سعودی سرانجام دریافت که گروه دولت اسلامی کشور خودش را نیز تهدید می کند،
و جنبش سنّی سنتی نیست. یکی از عناصر طرح اوباما علیه دولت اسلامی قطع
پیوندهای ایدئولوژیک و مذهبی با اسلامی است که مبارزان دولت اسلامی از آن
طرفداری می کنند. دولت آمریکا امیدوار است که برای تحقق چنین امری، ریاض از
نفوذ خود بین رهبران اسلامی استفاده کند(Voice of America, 11 septembre
2014).
استخدام « تروریست های میانه رو »
در
چهارچوب این توافق، خاندان آل سعود « میزبان یک مرکز آموزشی برای هزاران
مبارز شورشی سوری خواهد بود که هم زمان علیه دولت اسلامی و رژیم رئیس جمهور
بشار اسد خواهند جنگید ».
ولی
این پیشنهاد خطا و پوچ است. تا 9 سپتامبر، عربستان سعودی « رسماً » از
دولت اسلامی (داعش) علیه دولت بشار اسد پشتیبانی می کرد، و حالا استخدام
جهاد طلبانی را به این کشور واگذار کرده اند که علیه دولت اسلامی بجنگند.
با این وجود رسانه ها نتوانستند نقطه ها را با یکدیگر تلاقی دهند و دروغ
بزرگ را کشف کنند.
باید
دانست که موضوع در رابطه با یک طرح شیطانی است : سازندگان دولت اسلامی به
جهانیان اعلام کرده اند در جهارچوب عملیات ضد تروریستی در پی نابودی
تروریست های خود ساخته شان هستند.
اگر
چه چنین عملیاتی زیر پرچم « جنگ جهانی علیه تروریسم » صورت بگیرد، ولی
ایالات متحده قصد ندارد بریگادهای تروریست خودش را در امارات اسلامی (داعش)
را هدف قرار دهد، خصوصاً به این علت که نیروهای ویژۀ خودش و سرویس های
اطلاعاتی غربی نیز در صفوف آنها به سر می برند. در واقع، تنها اردوی معتبر و
مؤثری که علیه تروریسم اسلامی و دولت اسلامی مبارزه می کند، نیروهای دولت
سوریه است.
بی
فایده است که به تداوم کمک های مالی و پشتیبانی های ایالات متحده، ناتو،
عربستان سعودی و قطر اشاره کنیم. هدفف به گونه ای که اوباما قول داده است،
تخریب دولت اسلامی نیست. هدف راه اندازی روندی است که ایالات متحده برای بی
ثبات سازی و تخریب عراق و سوریه طرح ریزی کرده است. اردوی جنگ علیه دولت
اسلامی به عنوان بهانه ای برای توجیه بمباران هر دو کشو ربه کار برده می
شود و اهداف اصلی شهروندان هستند(1).
هدف
نهائی بی ثبات سازی دولت-ملت عراق و تجزیۀ عراق به سه منطقۀ مستقل است.
هدف استراتژیک عمومی ایالات متحده و ناتو عبارت است از بی ثبات سازی تمام
منطقۀ خاورمیانه، آفریقای شمالی، آسیای مرکزی و آسیای جنوبی به انضمام
ایران، پاکستان و هند.
1)مترجم : این موضوع را می توانید در مقالۀ ونسان رنوآ که من آن را تحت عنوان «اسرار و رسوائی سلاح های اورانیوم ضعیف شده» منتشر کرده ام پی گیری کنید که در اینجا بخشی از آن را یاد آور می شوم »
«برای
حفاظت از جان سربازان غیر نظامیان را می کشند. جنگ علیه ژاپن و جنگ علیه
آلمان یعنی همین، یعنی کشتار غیر نظامیان. نمی خواهیم نظامیان ما کشته
شوند. سربازان برای رژه خوب هستند، در نتیجه باید زن و بچۀ دشمن را کشت، با
سلاح های وحشتناک و جهنمی. بمب اتمی یعنی کشتار زن و بچه های دشمن.
فرض
کنید هیتلر برای تسخیر فرانسه اعلام می کرد که نمی خواهد سربازانش را از
دست بدهد، اگر تسلیم نشوید مارسی را بمباران خواهم کرد، و اگر باز هم
پافشاری کنید لیون را بمباران خواهم کرد...اگر هیتلر چنین کاری کرده بود
الان ما دربارۀ او چه می گفتیم؟ دائما در مارسی و لیون علیه بربری نازی راه
پیمائی می کردیم.
ادوارد
بلدور می گفت «جنگ کشتن زن بچه نیست»، ولی آمریکائی ها دارند زن و بچه می
کشند. اگر هیتلر دست به چنین کاری می زد، الان هر روز تظاهرات می کردند، و
هیتلر هیولای مطلق معرفی می شد، ولی چون که آمریکائی ها دست به چنین
اعمالی می زنند، قانونی است و هیچ اشکالی ندارد.
آن
چه در جنگ 1945 کاشتند، یعنی خواستی که مبنی بر جنگ صفر کشته بود. فاجعه
ای که اورانیوم ضعیف شده به وجود دارد، نتیجۀ چنین طرحی است. وقتی یک سرباز
آمریکائی کشته می شود، آشفته می شوند و می گویند او برای آزادی جانش را از
دست داد...و یعنی چرت و پرت های همیشگی. این تصاویری که از کودکان
اورانیوم ضعیف شده می بینیم پیامد منطقی همان هیروشیما است. به همین علت
است که شهامت افشای آن را پیدا نمی کنند. اگر بخواهند بگویند این کار جنایت
است، مجبور خواهند بود که شروع آن را در 1945 افشا کنند. 1944، 1943 در
هامبورگ.
به
این ترتیب، یک دلیل دوم هم وجود دارد، زیرا با وجود چنین وضعیتی جنگ هرگز
تمام نخواهد شد. اورانیومی که در عراق پراکنده شده، چهار میلیارد سال دوام
خواهد آورد. مناطقی که دیگر قابل زیست نیست. جنگ تمام نمی شود. جنگ
میلیاردها سال طول خواهد کشید. کشورهایی که از «برادر بزرگ» تبعیت نکنند،
ویران خواهد شد، برای میلیاردها سال. به ارتش این کشورها حمله نخواهند کرد،
به زن و بچه هایشان حمله می کنند، و کودکانشان به این شکل هیولائی به دنیا
خواهند آمد. می خواهید مقاومت کنید؟ این آن چیزی است که منتظر شما خواهد
بود. این جنگی است که تمام نخواهد شد.
این فلسفه ای که از جنگ بی پایان حرف می زند از کجا می آید؟ از جنگ دوم جهانی.»
آدرس متن :
http://stopua.blogfa.com/post/30
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر