۱۳۹۳ بهمن ۳, جمعه

پیامد سیاست‌های غربی در لیبی:مصاحبه با سمیر امین و پيوند





نوشته: پیامد سیاست‌های غربی در لیبی:مصاحبه با سمیر امین و پيوند
متقابل افراطگرايی غربی و اسلامی: جان وایت
نشانی وب: https://eshtrak.wordpress.com/2015/01/21/%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%af-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ba%d8%b1%d8%a8%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%84%db%8c%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d8%a8/
ارسال شده: 21 ژانویه 2015 در 9:32 ب.ظ.
نویسنده: eshtrak
برچسب‌ها: گفتگو, افشاگری٬روشنگری, دیدگاهها - مقالات سیاسی
دسته‌ها: اشتراک - eshtrak

اسلام‌گرایان به عنوان نیروی ضدکمونیست سال‌ها مورد پشتیبانی ایالات
متحده آمریکا، با همکاری عربستان سعودی بودند. در این مورد آنها با «خطر»
رژیم یمن جنوبی که مردمی و ملی بود مبارزه می‌کردند.قدرت‌های غربی سفر
شهروندان اروپائی به سوریه برای مبارزه با بشار‌الاسد را تحمل کردند. این
مکانیسم از طرف ترکیه و کشورهای غربی پشتیبانی شد...مسئولیت این سوءقصدها
به گردن فرانسه و ایالات متحده آمریکاست. قدرت‌های غربی کماکان از
عربستان سعودی، قطر و کشورهای حومه خلیج فارس پشتیبانی می‌کنند. آنها به
این کشورها که کمک‌های کلانی به تقویت تروریسم می‌کنند اجازه هرکاری را
می‌دهند. قدرت‌های غربی پیمان با کشورهای خلیج را پایه و اساس سیاست
نئولیبرالی خود می‌دانند. خطای دوم غرب این بود که(از صدام حسین گرفته تا
قذافی) با دیکتاتورهائی مبارزه کردند که سعی در محدود کردن اسلام سیاسی
داشتند. ..تنها هدف به پیش بردن سیاست نئولیبرال است. لذا برای آنها دنیا
به دو قسمت تقسیم شده: کشورهائی دوستان غربند که نئولیبرالیسم را به طور
نامحدود پذیرفته‌اند، حتا اگر نفرت‌انگیزترین اسلام‌گرایان باشند. برعکس
کشورهای گردنکش دشمنان دیکتاتوری سرمایه بین‌المللی محسوب می‌شوند. به
سخن دیگر قدرت‌های غربی تنها یک معیار می‌شناسند: تجارت آزاد مطلق. هرکس
که برای آن چراغ سبز کلید زند، هر خلافی را به او خواهند بخشود و مسئله
دمکراسی در اینجا هیچ نقشی ایفاء نمی‌کند....



پیامد سیاست‌های غربی در لیبی

تارنگاشت عدالت

دنیای جوان

https://eshtrak.files.wordpress.com/2015/01/samir-amin-2.jpg&h=74

مصاحبه با سمیر امین

١۶ ژانویه ٢٠١۵

پرسش: چرا تروریست‌ها در قلب اروپا با این شدت دست به عمل زدند؟

پاسخ: این پیامد مستقیم سیاست‌های غرب در لیبی است. به ویژه جنوب لیبی
تبدیل به یک پایگاه عظیم تدارکاتی شده. این منطقه برای فرانسه دارای
اهمیت استراتژیک است. بدون آن ارتش فرانسه نمی‌توانست در منطقه ساحل به
عملیات بپردازد. در ضمن فکر می‌کنم که زمان حمله تروریستی در رابطه با
حرکت و پیشروی نیروهای نظامی فرانسه در روزهای اخیر از چاد می‌باشد.
تروریست‌ها خواستند از این طریق تاکید کنند که جنوب لیبی پایگاه آن‌ها‌ و
منطقه ممنوعه است.

پرسش: آیا اکنون وقت آن نرسیده که سیاست‌های غرب در خاورمیانه مورد
تجدیدنظر قرار گیرد؟

پاسخ: این یک اقدام تنفرانگیز تروریستی بود که توسط افرادی مظنون به
اسلام‌گرائی صورت گرفت. این افراد دارای تعبیر و درک بسیار محدودی از
اسلام و مذهب هستند. ولی مسئولیت این سوءقصدها به گردن فرانسه و ایالات
متحده آمریکاست. قدرت‌های غربی کماکان از عربستان سعودی، قطر و کشورهای
حومه خلیج فارس پشتیبانی می‌کنند. آنها به این کشورها که کمک‌های کلانی
به تقویت تروریسم می‌کنند اجازه هرکاری را می‌دهند. قدرت‌های غربی پیمان
با کشورهای خلیج را پایه و اساس سیاست نئولیبرالی خود می‌دانند. خطای دوم
غرب این بود که(از صدام حسین گرفته تا قذافی) با دیکتاتورهائی مبارزه
کردند که سعی در محدود کردن اسلام سیاسی داشتند. مثلاً صدام حسین که
توانسته بود همزیستی مسالمت‌آمیز بین مردم اهل سنت و شیعیان برقرار کند،
به نحو بسیار خشنی سرنگون شد و قذافی سقوط کشورش به اسلام‌گرائی را به
وضوح مانع شده بود.

پرسش: آیا فرانسه مسئولیت ویژه‌ای دارد؟

پاسخ: بلی به این خاطر که اسلام‌گرایان الجزیره را (در دهه ٩٠) مورد
پشتیبانی قرار داد و آنها را قربانیان دیکتاتوری نظامی قلمداد کرد. بخشی
از این اسلام‌گرایان به عربستان سعودی و البته همین‌طور به اروپا
گریختند. در بریتانیا تعداد بیشتری از این افراد زندگی می‌کنند تا در
فرانسه.

پرسش: چرا غرب به تنور تروریسم بین‌المللی می‌دمد؟

پاسخ: تنها هدف به پیش بردن سیاست نئولیبرال است. لذا برای آنها دنیا به
دو قسمت تقسیم شده: کشورهائی دوستان غربند که نئولیبرالیسم را به طور
نامحدود پذیرفته‌اند، حتا اگر نفرت‌انگیزترین اسلام‌گرایان باشند. برعکس
کشورهای گردنکش دشمنان دیکتاتوری سرمایه بین‌المللی محسوب می‌شوند. به
سخن دیگر قدرت‌های غربی تنها یک معیار می‌شناسند: تجارت آزاد مطلق. هرکس
که برای آن چراغ سبز کلید زند، هر خلافی را به او خواهند بخشود و مسئله
دمکراسی در اینجا هیچ نقشی ایفاء نمی‌کند.

پرسش: می‌گویند برخی از تروریست‌ها با القاعده شعبه یمن در رابطه بوده‌اند ...

پاسخ: تعجب نمی‌کنم. اسلام‌گرایان به عنوان نیروی ضدکمونیست سال‌ها مورد
پشتیبانی ایالات متحده آمریکا، با همکاری عربستان سعودی بودند. در این
مورد آنها با «خطر» رژیم یمن جنوبی که مردمی و ملی بود مبارزه می‌کردند.

پرسش: شما پدیده تروریست‌ها با پاسپورت‌های غربی را چگونه تعبیر می‌کنید؟

پاسخ: قدرت‌های غربی سفر شهروندان اروپائی به سوریه برای مبارزه با
بشار‌الاسد را تحمل کردند. این مکانیسم از طرف ترکیه و کشورهای غربی
پشتیبانی شد. البته باید مواظب بود و به دام اسلام‌هراسی نیافتاد. اکثریت
غالب مهاجرینی که در فرانسه زندگی می‌کنند، حال چه متدین و یا غیرمتدین
به هیچ وجه به متعصبین اسلام ارتجاعی تعلق ندارند و برعکس نباید به این
واقعیت کم بها داد که بسیاری از نوکیشان و حتا آته‌ایست‌ها در این جنبش
رادیکال فعالیت دارند.

پرسش: چرا درست روزنامه‌ها هدف سوءقصد واقع شد؟

پاسخ: قرعه فال سوءقصدکنندگان به نام هدف «هوشمند» افتاد. هدف از این کار
گسترش ترس و هراس در رسانه‌ها بود. نهایتاً هدف این است که غرب مجبور شود
از دنیاگرائی و آزادی بیان فاصله گیرد.
***************

https://eshtrak.files.wordpress.com/2015/01/france-rally41.jpg&h=169

بله، عمل کشتار جمعی که «کوآچی»ها و «عامدی کولیبالی» در پاریس مرتکب
شدند، شیطانی بود. اما آیا از کشت و کشتاری که طی سال‌های بسیار توسط
کسانی که ادعا می‌کنند به نام ما عمل می‌کنند به راه افتاده است،
شیطانی‌تر بود؟ آیا ددمنشی و بربریتی که ما در صفحه تلویزیون‌های خود
دیدیم، به درون وجدان جمعی ما رسوخ کرد، صرفاً سپهر کوچکی از ددمنشی و
بربریتی نبود که تمدن غربی نام دارد؟ درست همان‌طور که روشنگری پایه
لیبرال دمکراسی مدرن را فراهم کرد، موجب پیشرفت‌های عظیم در دانش، طب و
فلسفه شد، برای قرن‌ها بردگی، استعمار، نسل‌کشی، پاکسازی قومی، و استثمار
شدید را نیز توجیه کرد. «کواچی»ها و «کولیبالی» محصول اسلام رادیکال
نبودند. آن‌ها محصول تمدن غربی بودند. آن‌ها هیولاهايی بودند و هستند که
خود ما آفریدیم.
پيوند متقابل افراطگرايی غربی و اسلامی

تارنگاشت عدالت

منبع: مورنینگ استار
۱۳ ژانویه ۲۰۱۵
نویسنده: جان وایت

جان وایت می‌گوید حملات تروریستی پاریس بدون تردید ددمنشانه بود، اما نه
کم‌تر از تهاجمات اخیر غرب به ملت‌های مسلمان

رژه و راهپیمایی عظیم در پاریس، در پاسخ به رویدادهای دهشتناک در دفتر
«شارلی ابدو»، یک جشنواره از ریاکاری تهوع‌آور بود. تماشای سران
دولت‌هایی، که در میان آن‌ها مسؤولان کشت و کشتار و نقض عضو در مقیاس
بزرگ وجود داشت- به عنوان مثال، بنيامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل- در
صدر راهپیمایی علیه تروریسم و افراط‌گرایی بیش از آن‌که عجیب باشد، مضحک
بود.

آن‌ها شیادان در مراسمی بودند که میلیون‌ها نفر در جهانی که از جنگ،
بربریت و بی‌عدالتی زخم برداشته است به آن به مثابه یک تغییر کوچک، امید
بسته بودند.

متأسفانه آن‌ها ناامید خواهند شد، زیرا رابطۀ دایره‌ای که بین
افراط‌گرایی غربی و افراط‌گرایی اسلامی وجود دارد بدین زودی‌ها بریده
نخواهد شد.

در واقع، این رابطه ممکن است پس از کشتار در پاریس، در حالی که بر شرایط
مادرزادی استثنا بودن غرب تأکید می‌شود، مستحکم شود.

زمانی که فرانتس فانون نوشت: «انسان با خشونت خود را باز می‌آفریند»،
می‌توانست برادران «کواچی» را توصیف نماید که خارج از دفاتر «شارلی
ابدو»، سلاح‌های تهاجمی در دست، قبل و بعد از کشتن احمد مرابت-افسر پلیس
فرانسوی-الجزایری- با آرامش انسان‌هایی که برای آن‌ها همه بندها گسسته
شده است، در خیابان گام برمی‌داشتند.

اما، این‌که انسان‌هايی که به نام اسلام عمل می‌کنند سنگ‌دلانه جان یک
مسلمان هم‌کیش خود را می‌گیرند، نباید موجب شگفتی شود. بالاخره،اکثریت
قاطع قربانیان افراط‌گرایی اسلامی مسلمانند، همان‌طور که مسلمانان اکثریت
قاطع قربانیان افراط‌گرایی غربی را تشیکل می‌دهند.

در این نقطه «کوآچی»ها سرخوش بودند، مملو از یک احساس قدرت و توانمندی
خودشان، که از موانع پایانی که بین درد جانکاه ناتوانی و رهایی از آن
وجود دارد، عبور کردند. آن‌ها با «عمل» دگردیسی کردند.

نیچه می‌پرسد «خوبی چیست؟» و پاسخ می‌دهد: «همه آنچه که احساس قدرت،
اراده به قدرت، خود قدرت در انسان را برجسته می‌کند.»

برادارن در پشت سر خود صحنه‌ای از کشتار را به جا گذاشتند. برای ما آن
اقدامی صرفاً شیطانی بود، اما برای آن‌ها عدالت و قدرت بود.

در درون آن‌ها یک ایده بسیار قدرتمندتر از ایده‌ای که با بزرگ شدن در قلب
اروپا به آن‌ها تلقین شده بود، ریشه دوانده بود. ایده‌ای که به آن‌ها
اراده داد که نه در زندگی، بلکه در مرگ، مرگ دیگران و خودشان دنبال معنی
بروند.

زمانی که ما این‌گونه با رد کامل شالوده‌های اخلاقی که فرهنگ، شناخت
اجتماعی و انسانی ما بر آن قرار دارد روبه‌رو می‌شویم، به طور خودکار و
بدون فکر آن را رد می‌کنیم، آن را شرارت، دیوانگی و جنون توصیف
می‌نماییم.

مکانیسم مقابله‌ای ما جرأت نمی‌کند در این‌مورد یک ثانیه منحرف شود. اما
چه می‌شود اگر این اعمال اقدامات شورشی علیه شرارت، دیوانگی و جنون وضع
موجود باشند، شرارت را با شرارت، دیوانگی را با دیوانگی و جنوب را با
جنون، پاسخ دهند؟

توصیف این افراد به مثابه شریر، گرچه قابل درک، اما بسیار ساده‌انگارانه
است. این به ما اجازه می‌دهد انسانیت آن‌ها و هر آنچه را که ما در درون
خود می‌شناسم، نفی کنیم. افراد بسیاری به خود می‌گویند که آدمکش‌ها انسان
نیستند- آن‌ها هیولاهایی هستند، فراتر از حد و حصر و نتیجتاً فراتر از هر
ملاحظه جدی. زمانی که به کسانی می‌رسد که مرتکب این‌گونه اقدامات دهشتناک
می‌شوند، محکوم کردن تشریفاتی تنها چیزی است که جامعه می‌پذیرد.

بله، عمل کشتار جمعی که «کوآچی»ها و «عامدی کولیبالی» در پاریس مرتکب
شدند، شیطانی بود. اما آیا از کشت و کشتاری که طی سال‌های بسیار توسط
کسانی که ادعا می‌کنند به نام ما عمل می‌کنند به راه افتاده است،
شیطانی‌تر بود؟

آیا ددمنشی و بربریتی که ما در صفحه تلویزیون‌های خود دیدیم، به درون
وجدان جمعی ما رسوخ کرد، صرفاً سپهر کوچکی از ددمنشی و بربریتی نبود که
تمدن غربی نام دارد؟ درست همان‌طور که روشنگری پایه لیبرال دمکراسی مدرن
را فراهم کرد، موجب پیشرفت‌های عظیم در دانش، طب و فلسفه شد، برای قرن‌ها
بردگی، استعمار، نسل‌کشی، پاکسازی قومی، و استثمار شدید را نیز توجیه
کرد.

شعار «من شارلی هستم» تعیین حد و مرز همبستگی ما با همه قربانیان
افراط‌گرایی و بربریت را توصیف می‌کند. این شعار به ما اجازه می‌دهد از
مواجهه با حقیقت زشت مقصر بودن خود در سرنوشت آن قربانیان، اجتناب
نماییم.

زمانی که «اِمه سزر» هشدار داد که «تمدنی که استعمار و نتیجتاً زور را
موجه می‌داند- یک تمدن بیمار است، تمدنی که اخلاقاً بیمار است، تمدنی که
به طور مقاومت‌ناپذیر از یک فتح به فتح دیگر، از یک انکار به انکار دیگر
می‌رود، هیتلر خود را، یعنی مجارات خود را می‌طلبد»؛ روی سخنش با ما بود.

«کواچی»ها و «کولیبالی» محصول اسلام رادیکال نبودند. آن‌ها محصول تمدن
غربی بودند. آن‌ها هیولاهايی بودند و هستند که خود ما آفریدیم.

http://www.morningstaronline.co.uk/a-0ef7-Western-and-Islamist-extremism-locked-in-a-circular-relationship#.VLzupmwU-M8

برای این نوشته دیدگاهی بیان کنید:
https://eshtrak.wordpress.com/2015/01/21/%d9%be%db%8c%d8%a7%d9%85%d8%af-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ba%d8%b1%d8%a8%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%84%db%8c%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%b5%d8%a7%d8%ad%d8%a8%d9%87-%d8%a8/#respond

--
وردپرس.کام | از اینکه با وردپرس پرواز می‌کنید سپاسگذاریم!

مدیریت اشتراک‌ها
https://subscribe.wordpress.com/?key=09cbbab0218d6910ae980c0737e3b0fd&email=hiresh50m%40gmail.com

پایان دادن به اشتراک:
https://subscribe.wordpress.com/?key=09cbbab0218d6910ae980c0737e3b0fd&email=hiresh50m%40gmail.com&b=C2VrD4%2FUQou%7C%2C%2Beitqjl%5DL0ac53q%25RvT-ETxzQuj%5BvM-E%3FiVp%5Bg

هیچ نظری موجود نیست: