آنکارا میان پیشروی روسیه وناتوانی غرب
ترکیه در آزمایشی سخت ودردناک ، درسیاستهای سوریه ای ومنطقه ای
نوشته : محمد نور الدین، مترجم ، احمد مزارعی ،یازدهم اکتوبر 2015
ترکیه توقع نداشت که اینچنین ناگهانی نبرد روسیه در سوریه آغاز شود، این نبرد برای ترکیه بمثابه یک شوک بود،تنها دلیل این پیشآمد در درجه اول عملکرد ضعیف دستگاه اطلاعاتی ترکیه بود ، در محافل پشت پرده دولتی ترکیه نیز گفته میشود که حاقان فیدان ،رئیس اداره اطلاعات ترکیه، بعلت اعمال سیاستهای غیر واقع بینانه درمورد سوریه، بزودی از منصب خود کناره گیری خواهد کرد. دوم ، اینکه در برنامه محرمانه اردوخان وداود اوغلو مبنی بر ساقط کردن دولت سوریه ، آن دو در صورت شکست این برنامه خود، گزینه ای در پیش رو ندارند.
اما آنچه که بیکباره اتفاق افتاد اینکه ، اردوخان ویار همراهش وحامل نظریه "عمق استراتژیک" یعنی داود اوغلو، بیکباره ازخواب بیدار شدند ومتوجه شدند که روسیه همسایه وهم مرز جنوبی آنها شده است،به این معنی که ترکیه میان دو دهنه گاز انبر روسیه قرار گرفته است . این وضعیت در تاریخ ترکیه ، از زمان عثمان اول ، تا کنون بی سابقه بوده است.
نتیجه مستقیم وفوری این اقدام اساسی روسیه ، ضربه بسیار سختی در درجه اول به ترکیه بود وسپس به نیروها ئی که در منطقه ودر داخل سوریه به ترکیه کمک میکردند ، نمیتوان در سوریه با فشار دکمه ای تغییرات گسترده ایجاد کرد ، اما این اقدام روسیه درحد خود دارای نتایج بسیار مهمی بوده است ، بویژه ازجهت ترکیه. لذا عجبی نیست که یکی از رهبران روسیه اخیرا در مصاحبه مطبوعاتی خود گفت ، عملیات ما در سوریه تا رسیدن به مرزهای ترکیه ادامه خواهد یافت.
ترکیه بسیاری از خواب وخیالاتی که برای منطقه داشت ، ازدست داد ، سریالهای تلوزیونی "فاتنه ومهند " و"نور" و" حریم سلطان" از خاطره ها رفت ، ترکیه بازارهای سوریه ، عراق ولبنان را ازدست داد وپس از ان مصر وکشورهای خلیج نیز از وی رویگردان شدند ، اردوخان اعتمادی را که درمدت کوتاهی وبطور استثنائی بدست آورده بود ، در مدت کوتاهی از دست داد ، این وضعیت نیاز به دهه ها سال دارد تا ترکیه مجددا بتواند انرا باز گرداند زیرا "مومن دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود" (ضرب المثل عربی)، ترکیه همه آن امتیازات وروابط حسنه را از دست داد ، بلکه امنیتی که در مرزهای خود با سوریه، ازسال 1999 ، داشت نیز دیگر وجود ندارد وبه آسانی مستقر نخواهد شد.
ترکیا نخواهد توانست آن اعتماد ومحبتی که اعراب وسوریه نسبت به وی ابراز داشتند برگردان کند وایران هم همینطور، ترکیه دخالتی بیشرمانه وشنیع دربحران سوریه کرد واین هنگامی بود که سوریها به ترکیه اعتماد کرده ووی را بمثابه ولینعمت خود میدانستند، ترکیه ای که استان اسکندرون آنهارا سرقت کرده بودواینبار به شهر حلب وسراسر شمال سوریه چشم دوخته بود، ترکیه آنچنان در مورد سوریه عمل کرد که گوئی این کشور نه سوریه مستقل ، بلکه همچنان یکی از ولایات عثمانی میباشد.ترکیه در مقابل کشورهمسایه ای که قلب ودروازه های خود را برای وی گشود ، تنها به این می اندیشید که چگونه در امور داخلی آن نفوذ کرده وغارتش کند ، نتیجه اینگونه اندیشیدن ترکیه این بود که انواع سلاح، بمب ونارنجک وموشک به سوریه وارد کرده واز سراسر جهان تروریست وآدکش بیاورد ، تا نظام سیاسی آ نراتغییر داده وسپس از طریق سوریه به نزدیکترین ودورترین مناطق ، همچون مصر، لیبی، وامارات حمله کند ، نتیجتا ترکیه تبدیل به مسئول ومربی بیشترین وبدترین سازمانهای تروریستی، وحشی، وخون آشام گردید.
از سوئی دیگر ، ترکیه از منطق نفرت واکراه شدید با کردها برخورد کرده ، چه در سوریه وچه با کردهای کشور خود. نتیجه این سیاستها این شده است تا یک کمر بند کردی در اطراف سوریه ودر امتداد مرز ترکیه به وجود آید، همچنین "حزب کارگران کردستان" به انتفاضه تازه ای دست زده که تا کنون ادامه دارد ودرخواست خود مختاری دارند واین خود مختاری به طور عملی دراستانه شکل گیری است ، وترکیه درمانده راهی ندارد مگر اینکه جسد مقتول یک جنگجو ویا یک شهروند مقتول کرد را به ماشین ببندد ودرخیابانها بگرداند ، و به طریقه شنیعی که عرق شرم وخجلت بر پیشانوی انسانیت می نشاند.، ودر این میان داود اغلو به آنچنان بن بستی گرفتار آمده که تنها میتواند بگوید که اویک "تروریست" کرد است . اما بسیار بهتر میبود که اغلو در مورد این حادثه موضع گیری دیگری کرده وان را تقبیح کند ، حتی اگر" مقتول" یک "تروریست" کردستانی باشد ، واین درحد اقل خود، یک اخلاق اسلامی میبود.
در ادامه بحران سوریه ، روسیه کوشش بسیار نمود ، بگذریم که ایران نیزکوششهای بسیاری بعمل اورد ، تا شاید در سیاست ترکیه از طریق دادن امتیازات اقتصادی تغییری ایجاد کند ، برای مثال روسیه تصمیم داشت تا یک خط لوله گاز را از طریق دریای سیاه بسوی بلغارستان واز آنجا به اروپاببرد که اروپا با ان موافقت نکرد، اینبار، روسیه با ترکیه قرار گذاشت ، تا این خط لوله را از طریق خاک این کشوربه یونان برده واز انجا به اروپا بفرستد، معنایش این بود که از قبل این خط لوله گاز، منافع زیاد مادی ومعنوی برای ترکیه در بر داشت .
اما همه این کوششها بر باد رفت وترکیه همچنان بر خط توطئه پافشاری نمود وبا بسیج هرچه بیشتر نیروهای تروریستی ، کوشش کرد تا گلوی نظام دولتی سوریه ونیروها وکشورهائی که به سوریه کمک میکردند را بفشارد که نتیجه اش سقوط شهرهای ، ادلب ، جسر الشغور ودر مرحله بعدی شهر تدمر بود که همگان شاهد بودند که داعش با آن شهر وآثار باستانی ومنحصر به فرد آنجا چه کرد ، ارتش ، هواپیما ، وتروریست از سراسر جهان به سوریه آورده شدند تا ابتدا سوریه را ساقط کرده واشغالش کنند وسپس در نقشه جغرافیائی وسیاسی منطقه ، ودر ادامه کل جهان تغییر دهند.
اما لحظه ای فرا رسیدکه هم پیمانان نظام سوریه همگی در زمین، هوا ودریا ی سوریه حاضر شدند، ایران حضور نظامی خودرا متراکم نمود، حز ب الله که از قبل حضور داشت ، عراق تبدیل به مرکز غرفه عملیات کشورهای چهار گانه شامل ایران، روسیه ، سوریه وعراق گردید . سپس لحظه تغییر بزرگ وورود روسیه به سوریه گردید که با خود ابتدا، سیستمهای موشکی وسپس، هواپیماهای جنگی را هم آورد.
دخالت روسیه ، باعث شد که دروغ بزرگ شعار " جنگ بر علیه تروریسم" آمریکا، که یکسال پیش مطرح گردید ، رسوا گردد، طی این یک سال داعش نه فقط هیچ عقب نشینی نکرد، بلکه در بیشتر مناطق به پیشروی نیز دست یافت ، همچنین گروههای تروریستی دیگر ، ازجمله "جبهه نصره" و"جیش الفتح" که وابسته به ترکیه وکشورهای خلیج ، بودند نیز هیچ اسیبی ندیدند ، درنتیجه و درعمل وجود این سازمانهای تروریستی ، باعث تضعیف نظام سوریه وهم پیمانانش میگردید.
دقیقا دراین لحظه روسیه وارد شد تا مرزهای تازه ای برای درگیریهای درون سوریه ، منطقه وجهان ترسیم نماید ، سوریه آخرین ایستگاه روسیه در مدیترانه است وهمین سوریه مرکز تجمع وتلاقی تروریستها ئی است که همگی انها از ترکیه آمده اند. روسیه تحت هیچ شرایطی اجازه نمیدهد که تنها پایگاهش در مدیترانه ، یعنی پایگاه دریائی طرطوس از دست بدهد ویا این جنگ در سوریه به شکست نظام حاکم منجر شود ، تا پس از آن همه این تروریستهای مسلح از سوریه واز طریق ترکیه به قفقاز منتقل شوند. این دو هدف اساسی روسیه ودر همراهی با ان اهداف دیگری وجود دارد، که روسیه را نسبت به عمل جسورانه ای که انجام داده ، دچار تردید ودو دلی نخواهد کرد. روسیه این قدرت جهانی به سوریه نیامده است تا شکست بخورد . روسیه برای پیروز شدن امده است ویا اینکه معادلات تازه ای را ترسیم کند تا فرصت حل مسالمت امیز را در منطقه فراهم آورد.
از طرفی دیگر روسیه درلحظه ای در سوریه دخالت کرد که هیچکس نمیتواند موسکو را به دخالت نامقبول وغیر شرعی متهم کند، ترکیه به این شکل دخالت قدرتمندانه روسیه ، دچاربهت و ناباوری گردید ، بطوری که اردوخان روسیه را تهدید نمود که موسکو، دچار خسارتهای جبران ناپذیری خواهد شد ، اگررابطه اش با ترکیه قطع گردد ، واردوخان سئوال میکند که راز اینهمه جدیت روسیه در مورد سوریه در چیست، درحالیکه روسیه مرز مشترکی با سوریه ندارد ؟
در اینمورد باید گفت که اولا ترکیه در تحریمهای کشورهای غربی برعلیه روسیه بعد از بحران اکراین، دخالت نکرد ، اگر چه الحاق جزیره قرم بتوسط روسیه را به خود محکوم نمود ، به این معنی که رابطه اقتصادی ترکیه بر عوامل سیاسی آن غلبه کرد. آیا این به آن معنی است که ترکیه در مورد دخالت روسیه ، درسوریه نیز ازهمان سیاست گذشته درمورد اکراین وقرم تبعیت خواهد کرد؟ پاسخ در غالب مثبت خواهد بود. به این دلیل که ترکیه 60% از نیازمندیهای گاز خودرا از روسیه وارد میکند و41%ازتولیدات برق ترکیه از طریق مصرف گاز طبیعی تآمین میشود ، همچنین ترکیه پنج تا ده ، در صد نفت خودرا نیز از روسیه تامین میکند.
شاید گفته شود که ترکیه ممکن است نیازمندیهای گاز خود را از منابع دیگری غیرد ازگاز روسیه تامین کند، اما اجرای چنین تغییری دریک مدت کوتاه عملی نیست ودرچنان مدتی ، معلوم نیست که چه اتفاقاتی رخ دهد، شاید ترکیه اقدام به لغو قرارداد مرکز هسته ای خود با روسیه ، در شهر مرسین کند . اما این نیز احتیاج به زمان دارد تا گزینه مناسبی انتخاب شود ، به اضافه اینکه مصداقیت دولت در عقد قراردادها، پایبندی به تعهدات ومواثیق قانونی، وتعامل با دیگران ، از طرف دولت ترکیه به زیر یئوال خواهد رفت. از طرفی سیاست اردوخان همیشه میان غرب از یک طرف وروسیه وچین از طرف دیگر ، در نوسان بوده است. در گذشته نه چندان دور ، شخص اردوخان ، بطور رسمی از پوتین درخواست نمود، تا ترکیه را به سازمان شانگهای بپذیرد ، تا بدیلی باشد برای اتحادیه اروپا. این را نیز باید دانست که ترکیه به سازمان شانگهای پذیرفته نخواهد شد ، زیرا عضو پیمان ناتو میباشد، وسازمان شانگهای، تنها سازمانی اقتصادی نیست ، بلکه امنیتی نیز میباشد ؟
این گفته اردوخان که روسیه از اقدامش در سوریه ، ضرر میکند ، ترجمانی واقعی ندارد. برای مثال ، دهها هزار نفر از کارگران ترکیه ، درشرکتهای ترکیه ای که در روسیه فعالیت میکنند، مشغول کار هستند ، ودر حال حاضر ترکیه مبلغ پنجاه ودو ملیارد دلار ودر 1516، موسسه ، در روسیه ، سرمایه گزاری دارد ، همچنین ترکیه از نظر صدور موادغذائی ومنسوجات به روسیه ، هفتمین کشور میباشد که قیمت آنها به شش ملیارد دلار میرسد ودر مقابل ترکیه مبلغ بیست ویک ملیارد دلار از روسیه واردات دارد ، در هشت ماهه اول امسال ، هشت ملیون توریست روسی از ترکیه دیدن کرده اند ، روسیه از نظر تعداد توریست هایش به ترکیه ، بعد از المان است، دوم است ، از این نظر به منفعت ترکیه نیست که رابطه خود را با روسیه دچار بحران کند ، بویژه اینکه رابطه اردوخان با اروپا وآمریکا در موارد بسیاری ، ازجمله بحران پناهنده ها ، مشکل کردها ، اولویت در مسئله خاور میانه ورابطه با اسرائیل ، دچار نوعی اضطراب است. اگر ترکیه روسیه را ازدست بدهد ، معنایش این است که ترکیه باید کاملا به دامن غرب درغلتد واین مغایر با موضعگیریها ئی است که ترکیه مدعی ان است.
اما درمورد این گفته اردوخان که چرا روسیه که با سوریه مرز مشترک ندارد، به سوریه اینهمه اهمیت میدهد واینکه روسیه نباید نگران سوریه باشد ، باید گفت که این گفته اردوخان ، تنها موجب قهقهه وسخریه خواهد بود، زیرا با این حساب ، چرا ترکیه اینهمه نسبت به صومالی ومیانمارکه مرز مشترکی با هم ندارند ، حساسیت به خرج میدهد ؟، وبرای اگاهی ، وجود مرز مشترک نیز نباید دلیلی بر دخالت وقیحانه ترکیه نسبت به امور داخلی سوریه باشد.
حضور قدرتمند روسیه در سوریه ، به پنج شعاری که تر کیه درمنطقه وجهان سر میداد ، پایان داد
1 - پایان منطقه امنیتی وبیطرف مرزی
2 - وپایان درخواست منطقه ، پرواز ممنوع بر بالای منطقه امنیتی وبیطرف مرزی
3 - پایان سیستم " قاعده درگیری" این قانون یکطرفه را ترکیه خود وضع نمود وان هنگامی بود که ارتش سوریه یک هواپیمای ترکیه را ساقط کرد، به موجب این قانون خود ساخته ، ترکیه حق خود میدانست که هواپیماهای سوریه را ، تا عمق پنج کیلو متری داخل مرز سوریه ، مورد اصابت قرار دهد ، اما اکنون هواپیماهای روسیه قانون مذکور را لغو نموده ودر چند نوبت به درون مرزهای هوائی ترکیه نیز وارد شده اند ، بدون اینکه هوا پیماهای ویا پدافندهای ترکیه ،جرآت کنند به هواپیماهای روسی تعرض کنند، هواپیماهای روسی نه اشتباها ، بلکه عامدانه وارد مرز هوائی ترکیه شده وهر بار بیش از 4 - 5 - دقیقه مانور داده اند که خود تهدیدی آشکار به ترکیه بوده است ، اکنون "قاعده درگیری" برعکس شده وبتوسط روسیه ، ونه ترکیه، اعمال میشود .
4 - هم اکنون حضور روسیه در سوریه ، بنا به درخواست رسمی وقانونی دولت سوریه انجام گرفته است ، اگر ترکیه بخواهد دکتر بشار اسد را ساقط کند ، ابتدا باید پوتین را از میان ببرد.
در پایان و به عنوان نتیجه گیری باید گفت که اهداف انکارا وشعارهایش کاملا ازمیدان خارج شده ودیگر وجود ندارد ، تنها راه نجات ترکیه ، این است که دست به دامن پیمان ناتو شود ، اما ناتو خود میداند که از دخالت در برابر هواپیماهای روسیه ، عاجز است ، زیرا نمیخواهد قضیه را یه سمت وسوئی سوق دهد که به جنگ جهانی منجر شود، تنها راهی که برای آنکارا میماند ، ان است که خودرا در پناه دیواری پنهان کند تا کمترین ضرر نصیبش شود.
بدون شک در روزهای آینده ، آنکارا بهای ماجراجوئیهایش را خواهد پرداخت ، زیرا میکوشد مانع عقب نشینی گروههای تروریستی وابسته به خودش گردد، این امر بویژه در مورد شهر ادلب ، جسر الشغور واطراف شهر حلب صادق است ، زیرا آنکارا خواهد کوشید که تا حد امکان آنان را تقویت ومسلح کند تا "مقاومت" کنند.
اما زمام امور از دست انکارا وهم پیمانانش خارج خواهد شد، زیرا هر روز تغییراتی جدی در میدانهای نبرد حاصل میگردد واین پیشروی تا مرز رسیدن بر سر میز مذاکرات ، ادامه پیدا خواهد کرد ، بدون اینکه تحولی در موازین قوا و به زیان و مصلحت کشورهای ، روسیه ، ایران، وسوریه ، پیش بیاید . روسیه قدرت عظیمی است که تا پیروزی نهائی در سوریه ، به پیش خواهد رفت، از نظر روسیه ، این جنگ مقدس است واز طرف کلیسا ی روسیه، دولت وملت، مورد حمایت قرار گرفته است ، همه کسانی که از این جنگ جنایتکارانه ووحشیانه زیان دیده اند ، از قطع شدن سرها، از شکسته شدن صلیبها وتخریب کلیساها، از تجاوز به زنان مظلوم ایزدی انهدام آثارهای ارزشمند باستانی واز حکم تکفیر صادر کردن در حق این وآن واز عثمانی کردن منطقه ، آری همه آسیب دیدگان استفاده خواهند برد وخوشحال خواهند گشت.