۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۵, شنبه

اسرائیل خواهان جنگ است ولی حریفانش خواست او را ناکام گذاشته اند


 
گاهنامۀ هنر و مبارزه
5 مه 2018

اسرائیل خواهان جنگ است ولی حریفانش خواست او را ناکام گذاشته اند

برونو گیگ
دربارۀ برونو گیگ : مقام عالی رتبۀ دولت فرانسه، مقاله نویس و سیاست شناس، استاد فلسفه در دبیرستان و استاد یار روابط بین المللی در دانشگاه رئونیون. او نویسندۀ 5 کتاب است «منشأ جنگ اسرائیل و عرب، ندامت پنهان غرب، هارماتان 2002»، «آیا باید لنین را سوزاند ؟»، «دلایل برده داری» از جمله این کتابهاست و سدها مقاله. برونو گیگ بخشدار شهر سنت، در سال 2008 به دلیل نوشتن گزاره ای که به «نباید گفت ها تعلق دارد» یعنی افشای «ارتش اسرائیل کودکان فلسطینی را به قتل می رساند» از سوی میشل آلیو ماری وزیر کشور فرانسه از مقام خود بر کنار شد.

مرکز پژوهش های جهانی سازی
1 مه 2018


اسرائیل دوباره سوریه را بمباران کرد، اسرائیل شگرد بسیج نظامی اش را به سادگی تنظیم می کند، اسرائیل ایران را به در اختیار داشتن بمب اتمی متهم می داند... ولی هرگز چنین نیست : اسرائیل، صلح است، عشق میان مرمان جهان و روشنائی  برای ملتها. اسرائیل دارای موجودیتی ماورای طبیعت و انباشته از امتیازات استثنائی ست، این کشور حق دارد هر کشور دیگری را که بخواهد بمباران کند. برای کسب چنین معافیتی از مجازات، حقیقت این است که این دولت اشغالگر همۀ جهان را به اشغال خود در آورده است : واشنگتن، پاریس، لندن و حتا سازمان ملل متحد. به این ترتیب، این کشور جنگ افروز با وجود احتمال دامن زدن به خطر جنگی ویرانگر  سوریه را بمباران کرد. شگفت آور است، ولی شلیک موشکها در 30 آوریل سدمین عملیات اسرائیل از سال 2013 علیه سوریه بود. وقتی به سامانه های سوری حمله می کنند، رهبران صهیونیست تردیدی ندارند که دمشق و تهران (که به همچنین هدف گرفته شده بود) سرانجام پاسخ خواهند گفت. یکی از هواپیماهای اسرائیلی (بر اساس برخی منابع دو هواپیما) در ماه فویه مورد اصابت قرار گرفت، و اکثر موشکهائی که مثلث استعمارگران [آمریکا، فرانسه، انگلیس] در 14 آوریل شلیک کردند از چنگ پدافند هوائی سوریه گریزی نیافتند.
ولی آنچه عملاً روی داده این است که در پاسخ به ارتکاب به عمل تجاوزکارانۀ اسرائیل و به همین گونه علیه موشک پراکنی کشورهای غربی در 14 آوریل هیچ واکنش تلافی جویانه ای صورت نگرفته است. ایران و سوریه که مستقیماً هدف حرکت جنگی قرار گرفته اند از پاسخگوئی خود داری کرده اند یعنی موضوعی که برخی ناظران را دچار تردید کرده است. با وجود این، اگر تجاوزکاران این بردباری حساب شده را به معنای اعتراف به ضعف تلقی کنند در اشتباه خواهند بود.
در زمینۀ استراتژی، آزمون خون سردی ضعف نیست بلکه یک کیفیت ممتاز است. جبهه ای که در پی تحریک جبهۀ مقابل است، می خواهد طرح و برنامه خود را تحمیل کند. پاسخگوئی بی درنگ به او معادل پذیرش طرح و برنامۀ اوست. این موضوع در زمینۀ تحریکات لفظی نیز به همین شکل مطرح است، و دیدیم که تهران با چه تمسخری به اتهاماتی که اخیراً در زمینۀ برنامۀ سرّی به او وارد کرده بودند پاسخ گفت. وزیر امور خارجۀ ایران اعلام کرد که این «دعاوی تکراری» چیزی نیست بجز «بلوف تکراری» که فقط سزاوار «پسر بچه ای ست که از حملۀ گرگ خبر می دهد» [در حالی که گرگی در کار نیست و پسرک فقط می خواسته خودش را مهم جلوه دهد]. وقتی دولتی که 300 کلاهک هسته ای را از نظارت بین المللی پنهان نگهداشته و به دولتی درس اخلاقی می دهد که فاقد جنگ افزار هسته ای ست و زیر نظر اکید آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار دارد، می توانیم بخودمان بگوئیم که تخیل از واقعیت پیشی گرفته است.
ولی اگر ایران و سوریه دست به عمل تلافی جویانه نمی زنند (دست کم نه بی درنگ) و فقط به موضعگیری دفاعی بسنده کرده اند، به این علت است که از برخورد نظامی با دشمنی که با جنون مرگ آسای او آشنا هستند خودداری می کنند. اسرائیل، حاصل جنگ اشغالگرانه، موجودیت صهیونیست فقط با دامن زدن دائمی چنین جنگهائی به توفیق دست می یابد، زیرا خشونت ساختاری اسرائیل را علیه فلسطینیانی که از آنها با توسل به زور سلب مالکیت کرده و علیه آنانی که در منطقه در مقابلشان دست به مقاومت می زنند توجیه می کند. در قطب مخالف، ایران و سوریه هیچ تمایل اشغالگرانۀ یا استعماری ندارند و به هیچ کشور خارجی تجاوز نمی کنند. خیلی به دور از تمایلات جنگ طلبانه، این دو کشور از گسترش جنگی بیم دارند که مانند مثیبتی همه گیر گریبان مردم منطقه را بگیرد. سوریه و ایران، دو کشوری که قربانی جنگ و محاصره و تحریم بوده اند فقط خواستار بازسازی و توسعۀ کشورشان هستند. اگر ایران و سوریه از پاسخگوئی تلافی جویانه به تجاوزات خارجی خود داری می کنند، علت این است که بر آنان اولویت های دیگری مطرح بوده و برای تحریکات شمع روشن نمی کنند.
آینده نشان خواهد داد که آیا خردمندانه عمل کرده اند یا نه، ولی این دو کشور در حال حاضر برای استراتژی دفاعی امتیاز قائل شده اند، یعنی همان استراتژی که آزمون خود را در تجاوز سه جبهۀ متحد در 14 آوریل پشت سر گذاشت. %70 موشکهای دشمن خنثی شد و پدافند هوائی سوریه نیز از این پس برای هواپیماهائی که به قصد ماجراجوئی وارد آسمان سوریه می شوند نقش بازدارنده خواهد داشت. دربارۀ حملۀ اسرائیل در 30 آوریل، برخی منابع از کاربست پیشرفته ترین موشکهای میان برد یاد کرده اند که از مرز هوائی اردن شلیک شده بودند. این موشکها در شرایط کنونی دارای توانائی گریز از رادارهای پدافند هوائی هستند. اگر این گزارشات صحیح باشد، چالش نوینی برای ارتش سوریه و همپیمانانش به وجود می آورد، به ویژه برای روسها که می خواهند در آیندۀ نزدیک سوریه را به سامانه های S-300 مجهز کنند. در هر صورت مسکو نه کمتر از دمشق و تهران خواهان گسترش درگیریهای نظامی در اشکال جنگ باز نیست. مداخلۀ نظامی روسیه در سوریه که از اکتبر 2015 آغاز شد آزمون ثمر بخشی خود را نشان داده است. ولی روشن است که روسیه وارد جنگ گسترده در تآتر عملیاتی در فاصلۀ دور از خاک ملی خودش نخواهد شد.
برخی تحلیل گران بر این باورند که گویا مسکو با تل آویو توافق کرده تا به ازای اتخاذ موضع  بی طرف در جنگ سوریه، اسرائیل اجازه خواهد داشت به حزب الله و ایران حمله کند. ولی هیچ مدرک و نشانه ای دربارۀ این توافق وجود ندارد و واقعی بنظر نمی رسد. همآهنگی عملیاتی میان نیروهای سوری و همپیمانانش در مناطق جنگی عملاً بازی دوگانه را برنمی تابد. روسیه وارد جنگی شده است که دولت سوریه را در مقابل تروریسم صادراتی قرار داده است. در این زمینه نمی توانیم بگوئیم که در رابطه با همپیمانانش کوتاهی کرده است : داعش کاملاً از بین رفته است، و شاخه های متعدد دیگر در  وضعیت بدی قرار گرفته است. ولی مسکو با ظرافت تمام از هر گونه تشدید جنگ با دولتهای منطقه اجتناب می کند.
ترکیه بمباران سوریه از سوی غربی ها را تأیید کرده است، ولی چنین امری مانعی برای روسیه نبوده که ترکیه را در گفتگوهای آستانه (پایتخت قزاقستان) شرکت دهد.
بی گمان، پیچیدگی درگیری ها در منطقه تشخیص چگونگی رویدادها را مخدوش می کند، ولی ما در جهان واقعیت ها به سر می بریم. ضرورتها هر یک از طرفین را مجبور می کند تا به مدارا بسنده کنند، و فقط نتیجه است که به حساب می آید. ایران و سوریه از برپا کردن جنگ تمام عیار علیه اسرائیل و ایالات متحدۀ آمریکا چه چیزی بدست می آوردند ؟ به این علت که خواهان چنین جنگی نیستند، به این تحریکات نیز پاسخ نمی گویند. ولی حق پاسخگوئی را برای زمان مناسب برای خودشان حفظ کرده اند، یعنی زمانی که خودشان انتخاب خواهند کرد. پیروزی در صبر طولانی ست.
La source originale de cet article est Mondialisation.ca
Copyright © Bruno Guigue, Mondialisation.ca, 2018

پیوند رایانه ای متن اصلی :

ترجمۀ حمید محوی
گاهنامۀ هنر و مبارزه/پاریس/5 مه 2018

پی نوشت مترجم :
در اینجا فقط به یکی از موضوعاتی که برونو گیگ در متن حاضر مطرح کرده است خواهم پرداخت و آن هم مربوط است به مناسبات مسکو و تل آویو : « برخی تحلیل گران بر این باورند که گویا مسکو با تل آویو توافق کرده تا به ازای اتخاذ موضع  بی طرف در جنگ سوریه، اسرائیل اجازه خواهد داشت به حزب الله و ایران حمله کند. ولی هیچ مدرک و نشانه ای دربارۀ این توافق وجود ندارد و واقعی بنظر نمی رسد.»

امروز 5 مه 2018، یعنی چهار روز پس از انتشار مقالۀ برونو گیگ، روزنامۀ انترنتی اسپوتنیک  گزارشی زیر عنوان « چه چیزی موجب جلوگیری از برخورد ناخواسته میان روسیه و اسرائیل در سوریه شده است؟» (1) منتشر کرد. در این مقاله موشه یا علون وزیر دفاع پیشین اسرائیلی در مصاحبه با اسپوتنیک اظهار داشت که «خط مستقیم میان نظامیان اسرائیلی و هم قطاران روسی در سوریه موجب شده است که طی عملیات در این کشور از برخورد ناخواسته جلوگیری شود.»
این خط ارتباطی از آغاز استقرار نیروی هوائی روسیه در سوریه (پایگاه حمیمیم) به وجود آمد. با آگاهی به این امر که اسرائیل از آغاز حملۀ تروریستی از سوی اتحادیۀ اروپا و آمریکا با سیاهی لشکر سعودی، قطری، ترکیه...به سوریه دائماً به پشتیبانی تروریستها با استفاده از نیروی هوائی اش به ارتش سوریه حمله کرده است.
من مانند برونو گیگ مطمئن نیستم که مسکو و تل آویو در رابطه با جبهۀ محور مقاومت متحد نیستند. شاید پیمان نامۀ رسمی که تبانی اسرائیل و روسیه را علیه محور مقاومت را نشان دهد وجود نداشته باشد، ولی روند رویدادها، دست کم، تردیدهائی را جایز می دارد.
از این که بگوئیم روسیه داعش را از بین برده داستان را بطور کامل تعریف نکرده ایم. حملۀ تروریستی به سوریه به قصد تغییر رژیم در پسا تخریب سوریه به داعش محدود نمی شود، ثانیاً داعش و هر موجودیت تروریستی دیگر در مجموع پیاده نظام ناتو نام دارند، و اسرائیل یکی از مددکاران این تروریستهائی بوده و هست که به سوریه حمله کرده اند.
در نتیجه می بینیم که روسیه نیز شاید نه در حد آمریکا ولی تا حدودی سیاست دوگانه ای را به پیش برده و می برد. در هر صورت ابهاماتی در کار هست که ما در آینده مجبوریم با گردآوری اطلاعات بیشتر بازنمائی روشنی از وضعیت و نقش روسیه داشته باشیم. علاوه بر این گرچه داعش شاید در سوریه با شکست روبرو شده ولی به جای دیگری منتقل شده و یا اعضای آن به تشکلات دیگری پیوسته اند. بعید بنظر می رسد که کشورهائی مانند آمریکا و فرانسه وانگلیس ابزارکار استعماری خودشان را کاملاً از بین ببرند. چگونه می توانیم این موضوع را درک کنیم که روسیه علیه داعش مبارزه کرده ولی با پدرخوانده های داعش هم زمان با ایجاد خط مستقیم در تماس بوده که برخورد ناخواسته ای روی ندهد !!!
کمی پیشتر از حملۀ موشکی 14 آوریل طی حملۀ هوائی اسرائیل در 9 آوریل 7 نفر از مستشاران ایرانی مستقر در پایگاه  T4 (تیوفور) سوریه کشته شدند. نتیجه می گیریم که روسیه نیز می تواند احتمالاً سیاست دوگانه ای داشته باشد. چندی پیش اسپوتنیک طی یکی از گزارشات کوتاه روزمره اش اعلام کرد که «در صورت جنگ بین اسرائیل و ایران از اسرائیل دفاع خواهد کرد». آیا نام دیگر این تماس های مستقیم بین نظامیان روسی و اسرائیلی، «شریک دزد و رفیق قافله» نیست ؟
در واقع اسرائیل یعنی آمریکا. موضعگیری روسیه در رابطه با ایران تا حدودی در سیاست فروش جنگ افزار دفاعی به ایران قابل بررسی می باشد. با یادآوری 7 سال به تعویق انداختن تحویل اس 300 به ایران، که صرفاً دفاعی و مربوط به پدافند هوائی می باشد، امروز با آگاهی به تهدید نظامی دائمی از سوی آمریکا و ناتو علیه ایران، در خواست ایران برای خرید سوخو 30 و سوخو 35 را نپذیرفته و بجای اینها سوخو 27 را پیشنهاد کرده است. گرچه این جنگ افزارها از دیدگاه ایران فقط برای بالا بردن مخارج جنگ حائز اهمیت می باشد، و نه بیشتر از این. با توجه به چنین مواردی می توانیم بگوئیم که روسیه از خیلی سالها پیش موضع گیری خودش را تعریف کرده و متحد معتبری برای امنیت ملی ایران نیست.
نکتۀ آخر : گزارشی که شاید از اعتبار چندانی برخوردار نباشد، و تقریباً در هیچ کجا منعکس نشده، تقریباً کمی کمتر از یک سال پیش، در اسپوتنیک به زبان فارسی یک کاربر ایرانی کامنتی نوشته بود که حاکی از تلاش ارتش سوریه و حزب الله برای باز پس گیری بلندی های جولان بود. این کاربر نوشته بود که روسیه به حزب الله و ارتش سوریه اخطار داد و حتا با بمباران از  پیش روی کاروان نظامی جلوگیری کرد و موضوع جولان را به گفتگوهای بین المللی موکول دانست... و روشن است که سرنوشت گفتگوهای بین المللی در مورد این کشور استثنائی کدام خواهد بود، اسرائیل هرگز این بخش از سرزمین سوریه را ترک نخواهد کرد و گفتگو می تواند تا ابد ادامه یابد و همه اشغال جولان را اشغال جولان خواهند نامید ولی از خواست و حرکت غیرقانونی و تجاوز  اسرائیل به سوریه دفاع خواهند کرد.

حمید محوی

پاورقی :
1) نشانۀ انترنتی متن اسپوتنیک به زبان فرانسه

هیچ نظری موجود نیست: