۱۳۹۰ مهر ۱۱, دوشنبه

سياستهای استعمارگرانه انگلستان و فرانسه در ليبی
نويد شاملو
ورود نخست وزير انگلستان ديويد کا مرون و نيکلاس سرکوزی رئيس جمهور فرانسه به خاک ليبی يا د آور سنت های خونين و کثيف استعمار طلبی های امپرياليستی است .رياکاری و سياست های مزورانه برای غارت اقتصادی ، استفاده از زور و کشتار مردم ليبی نهايت بی شرمی و از سنت های شناخته شده اين گونه کشورها است.
کامرون و سرگوزی بوسيله رهبران داخلی ناتو در ليبی همراهی می شدند( شورای انتقالی ملی ليبی ) اين دو تحت شرايط سنگين امنيتی که از طرف شورای انتقال ملی !! تهيه ديده شده بود ابتدا از تريپولی ديدن و بلافاصله به مقر اين شورا در بنغازی رفتند .در بنغازی آقای کامرون با مشتهای گره کرده در ميان جمعيتی که از پيش تهيه ديده شده بود فرياد " ليبی آزاد " را سر می داد ، سپس سرکوزی رئيس جمهور فرانسه با فرياد " فرانسه ، انگلستان ، و اروپا برای هميشه در کنار مردم ليبی خواهند بود" را سر داد. شعار محافظت و پشتيبانی از مردم ليبی و اغاز يک " زندگی انسانی " برای آنها بعد از قذافی تحت لوای سياست های نو استعماری ناتو بيشتر شبيه به يک شوخی می ماند تا واقعيت .
ادامه کوبيدن و بمب باران هواپيما های ناتو و سرکوب باقی مانده های هواداران قذافی در شهر های سيترا و بنی وليد و ادعای دروغين فرماندهان ناتو که ادعا ميکنند" ما هدفهای مشخصی را می زنيم که محل تجمع نيروهای هوادار به قذافی می باشد" اگر چه نه هزاران نفر از مردم بی گناه اما صدها نفر از مردم قربانی بمباران های هوائی نيروهای ناتو می شوند.هر چند که رسانه های غربی سياست سکوت را در رابطه با کشتار های هوائی ناتو پيشه کرده اند . در پی همين آتشباريهاو بمباران های هوائی و کشتار صد ها تن از مردم بی گناه ليبی نخست وزير انگلستان در پشت بلند گو در شهر بنغازی فرياد بر آورد که " آزاد کردن شهر بنغاذی بدست شما مردم ليبی!! پيامی است به مردم جهان در سرنگونی يک ديکتاتور و انتخاب آزادی"جالب اينجاست که در کنار او بر روی ( سکوی فرياد آزادی مردم ليبی )م ،مصطفی جليل وزير سابق دادگستری قذافی و " نخست وزير" شورای انتقال ملی محمد جبرئيل رئيس هيئت مديره اقتصاد و توسعه ملی در زمان قذافی ايستاده بود.
اين دو بر گذيدگان ناتو جهت بدست گرفتن قدرت و سرنوشت آينده مردم ليبی مسئوليتی کمتر از قذافی در جنايات و ظلمی که بر عليه مردم ليبی رفته است دارا نمی باشندو در آينده ليبی به مراتب بر خوردی وحشيانه تر و بی رحمانه تری با نيروهای سکولار و مخالفين دخالت و ماندگاری نيروهای ناتو در کشور ليبی خواهند داشت.
البته سرکوزی و کامرون در رابطه با پرسش خبرنگاری که از آنها خواست تا علت سفرشان را به کشور ليبی شرح دهند از هر گونه اظهار نظری در رابطه با اينکه ما برای تقسيم در صد ها ( منافع نفتی در ليبی )م به اينجا آمده ايم نکرد. سرکوزی در ادامه به خبرنگاران گفت " ما بدنبال هيچ گونه قول و قراری نيستيم " در همين لحظه خبرنگار از مصطفی جليل وزير سابق دادگستری و عضو شورای انتقال ليبی سئوال کرد و او بدون وقفه و به سرعت اعلام داشت:" فرانسه و انگلستان دارای اعتبار و نفوذ و جايگاه ويژه ای در آينده و ساختار های زير بنائی اقتصادی در ليبی خواهند داشت"و در ادامه افزود "ما به تمام قرار داد هائی که در گذشته بسته شده است احترام می گذاريم و و پايبندی خود را به تمامی انها اعلام می داريم اما دوستان ما نقش برتر و از جايگاه ويژه ای نسبت به گذشته به خاطر کوشش ها يشان در کمک به ما و آزاد سازی ليبی خواهند داشت" . ( به بيان ديگر نفت ليبی در آينده متعلق به اشغالگرانی چون انگلستان و فرانسه است ) م .
شيمون تيس دال از روزنامه گاردين اظهار می دارد : آنها در حقيقت با تصميم قبلی و با عجله همچون دو فاتح در تاريخ معاصر در گرماگرم حوادث خود را به آنجا رساندند تا غنائم جنگی ( نفت ) را بين خود تقسيم کنند.رفتن آنها به ليبی در حقيقت آغاز رقابت دو درنده در نفوذ سياسی و موقعيت های استراتژيک و غارت بيشتر مردم ليبی می باشد.
نخست وزير ترکيه اردوغان که پس از سر کوزی و کامرون وارد ليبی شد اظهار داشت : ديگر دوران رزيم های سر کو بگر به پايان رسيده ، سفر اردوغان به ليبی در حقيقت به خاطر سرمايه گذاری ها ئی بوده که از قبل تر کيه در ليبی داشت که بالغ بر 15 ميليارد دلار می باشد و در حقيقت منظور از اين سفر اطمينان داشتن از اين مبلغ سرمايه گذاری و امنيت آن بود.
پائلو اسکارونی مدير عامل يکی ازبزرگترين شرکتهای توليد انرژی به نام ( ئی ان آی ) وارد طرابلس شد تا در مذاکراتی از سر گيری صادرات گاز کشور ليبی را دوباره در دست گيرد . اين شرکت يکی از بزرگترين توليد کنندگان انرژی در کشور ليبی قبل از حملات نيروهای ناتو به اين کشور بوده است و بديهی است که اشتياق فراوانی در دفاع از ادامه منافع استعماری خود را دارد.
ليبی يکی از بزرگترين دارندگان منابع و ذخائر زير زمينی در بين کشور های آفريقائی با حجمی در حدود 4/46 بيليون بشکه نفت و 55 تريليون فيت مکعب ذخائر کازی زير زمينی است. مقامات شورای انتقال ملی !! ليبی طبق در خواستی از " دوستان ليبی" خواستار آن شد تا در تاريخ دوم سپتامبر پنج شر کت بزرگ توليد انرژی در جلسه ای در فرانسه جهت بر گشتن دوباره به ليبی و ادامه غارت گريهای خود نشستی داشته باشند.
تمام ادعاهای رياکارانه نا تو و جنگ جهت سرنگونی دولت قذافی و نجات جان وزندگی ميليونها تن از مردم کشور ليبی!! فريبی بيش نيست زيرا که سيا ستهای استعماری فرانسه و انگليس و ديگر کشور های استعماری در 200 سال گذشته در ليبی ، آفريقای شمالی و خاور ميانه سياستی جز غارت و چپاول منابع زير زمينی اين کشور ها نبوده است.
کافی است نگاهی گذرا و بطور اجمالی بر خلاصه ای از تاريخ ليبی و همسايگان نزديک آن داشته باشيم.
هفتاد سال سياستهای استعماری و استيلای انگليس در مصر که شروع آن با حمله دريائی و بمباران آلکساندريا و گسيل نيرو به داخل خاک مصر که بشکل بی رحمانه ای در سرکوب نيروهای ملی دمکراتيک مصر شرکت داشتند، اشغال سودان و حمله به آن کشور تحت عنوان " دفاع از حقوق انسانی مردم سودان " و اينکه مردم ان کشور بصورت برده مورد استعمار و خريد و فروش قرار می گيرند انجام گرفت. نقش فرانسه و تاريخ وحشيگريهای نيروهای نظامی آن در دوران استعماری اين کشور در الجزاير و بخاک و خون کشيدن ده ها هزار نفر از مردم انقلابی الجزاير و همچنين تجاوز فرانسه به چا د ، نيحر ، تونس ، در بين سالهای 1940-1950 و نقش ارتش فرانسه مخصوصا در حمله و تجاوز به الجزاير ويک جنگ خونين وطولانی برای غارت که ارتش فرانسه را به يکی از خونخوارترين و وحشی ترين ارتشهای آن دوران در قتل عام های دسته جمعی نيروهای مبارز و پارتيزانی الجزاير به جهان معرفی کرد. شواهد تاريخی به روشنی نشان می دهد که بيش از 5/1 ميليون نفر از مردم الجزاير برای کسب استقلال کشور خود در مبارزاتی خونين بدست نيروهای فرانسوی کشته شدند.
ليبی خود ابتدا اسير سياست های استعماری ايتا ليا بود که تهاجم و تاخت و تاز و استيلای خود بر کشور ليبی را تحت عنوان ماموريت متمدن کردن مردم اين کشور !!! توجيه می کرد . به گواهی تاريخ از زمان ظهور حکومت های مختلف در ايتاليا تا زمان تار و مار شدن ارتش اين کشور در جنگ دوم جهانی نيمی از جمعيت ليبی قتل عام يا از گرسنگی جان خود را از دست داده اند و يا مجبور به مها جرت های اجباری شده بودند.مقاومت در مقابل نيروهای تجاوزگر ايتاليائی با حمله های سيستماتيک هوائی بر روی مردم ليبی همراه بود . در سال 1930 ميلادی گروهی از آنها بالغ بر صد هزار نفر می شدند و اغلب آنها از قبايل و عشاير ليبی بودند و در کمپی نظامی نگاه داشته می شدند نيمی از آنها تحت شکنجه ها ی نيروهای ايتاليائی و يا از گرسنگی جان خود را از دست دادند.
در حالی که همه اين کشور ها ليبي، مصر، سودان، چاد ، الجزاير ،تونس پس از جنگ دوم جهانی اسما به استقلال خود دست يافته بودند از اين پس قدرتهای استعماری سابق حفظ منافع اقتصادی ،سياسي، نظامی و استراتژيک خود را بطور غير مستقيم از طريق رژيم های ناسيوناليستی قومی در اين کشور ها تامين می کردندو دقيقا می توان گفت که شکست بورژوازی ملی در پايان دادن به سلطه کشور های استعماری و از طرفی فشار بر روی توده های زحمتکش و بر آورده نکردن خواستهای آنها در جهت منافع رفائی اجتماعی ، آزاديهای سياسی در را به روی مداخلات استعماری جديدی جهت حفظ منافع استعماری آنها گشود که اين دوران مواجه با بحرانهای سياسی و اقتصادی 1930 در آمريکا، اروپا و قدرتهای تازه همانند چين و روسيه به شکل لجام گسيخته ای برای ربودن گوی سبقت از آمريکا و اروپا سياستهای استعماری خود را در کشور های آفريقائی و خاور ميانه شرقی گسترانيدند.
در سفر اخيری که سرکوزی از ليبی داشت او اين سفر را يک "ديدار انسان دوستانه " نام نهاد و از هما نجا نيز پيامی در به مردم سوريه فرستاد!!! فرانسه بعد از پايان جنگ اول جهانی کنترل لبنان و سوريه را به شکل اختصاصی تخت کنتل خود داشت( طبق توافق نامه مخفيانه سايکس- پيکوت ) .اردوغان نخست وزير ترکيه درست يک روز بعد از سرکوزی و کامرون وارد ليبی شد و در سخنرانی که در يکی از ميادين در ليبی داشت گفت: آنهائی که مردم سوريه را تحت ستم خود قرار داده اند بايد بدانند که دوران آنها ديگر به پايان رسيده است.
برگرفته از سايت : WSWS.ORG
ترجمه و نگارش : نويد شاملو 17 سپتامبر 2011

هیچ نظری موجود نیست: