۱۳۹۰ اسفند ۲۸, یکشنبه

اسناد محرمانه انگلستان در باره اپوزیسيون ایرانی خارج از کشور- بخش دوم














https://www.chebayadkard.com/chebayadkard/sokhan/20120301/maghaleh1399.pdf

اسناد محرمانه انگلستان در باره اپوزیسيون ایرانی خارج از کشور- بخش دوم
برگرفته از سایت "دیروز و امروز"
نویسنده: مجيد تفرشی - دوشنبه ۱٥ اسفند ۱۳۹۰
اپوزیسيون ایرانی خارج از کشور- بخش دوم
روز ۲۱ آوریل/ اول اردیبهشت، دکتر پرویز اطمينان نيریزی به همراه سرهنگ خوشنام (در اصل سند خوشمان ذکر
شده) که ظاهرا از افسران تحت امر دریادار احمد مدنی در لشکر خوزستان بوده، در لندن با استيون لمپورت معاون
بخش خاورميانه وزارت خارجه بریتانيا دیدار و درباره وضعيت رهبران و گروههای مخالف جمهوری اسلامی و به خصوص
مدنی گفتگو کرد. واسطه انجا م این دیدار ، پيت ر تمپل موریس نمایند ه محافظه کا ر مجلس عوا م بریتاني ا و همسر
خواهرزاده اسدلله علم بود.
بر اساس جمع بندی چند گزارش پراکنده درباره اطمينان و بعضا از زبان خودش، او در رشته پزشکی در ساربروکن
آلمان تحصيل کرده، ده سالی در خاورميانه به خصوص لبنان سکونت داشته، پس از ۲۰ سال با پرواز موسوم به پرواز
انقلاب در ۱۲ بهمن ۱۳٥۷ به ایران برگشته بود. ا و خو د ر ا دوست قدیمی ابوالحسن بنیصدر معرفی میکرد، از
نزدیکان و معاونان مصطفی چمران و صادق قطب زاد ه و معاون ا و د ر دوران ریاستش ب ر سازمان صدا و سيمای و
مشاور او در دوران وزارت خارجهاش بود.
اطمينان پس از کنار رفتن قطب زاده از وزارت خارجه نيز همچنان سمت مشاور وزیری و گذرنامه دیپلماتيک ایرانی
خود را حفظ کرده بود. در آن زمان ظاهرا اطمينان ضمن اداره یک کلينيک پزشکی در دوبی و اقامت خانوادهاش در آن
جا، عضو هيات مشترک خریدهای مختلف دولتی، از جمله نظامی، ایران در خارج از کشور نيز بوده است. او میگفت
که با داریوش فروهر همکاری داشته و دارای مشکلی برای تردد به ایران نبود.
به باور اطمينان، مردم ایران در شرایطی بحرانی و در آستانه یک انتخاب بين دو گزینه حکومت روحانيان و گشودن
درها به سوی کمونيسم قرار داشتند. معاون سابق قطب زاده عقيده داشت: "بنی صدر با وجود برخوردهای
مداومش ب ا حزب جمهوری اسلامی آن قدر د ر بين مردم به عنوان یک آلترناتي و ا ز سوی هر یک ا ز د و گزینه مذکور
محبوبيت نداشت ه و انتخاب روحانيان محسوب میشده و تنها با اغماض مردم در انتخابات ریاست جمهوری پيروز
شد."
این گزارش این گونه درباره مدنی ادامه مییابد: "اطمينان مدعی شد، دریادار مدنی رهبر سياسی آلترناتيو است که
چهار ميليون رای در انتخابات سال گذشته [ریاست جمهوری] کسب کرده، ولی اخيرا مجبور به فرار از کشور شده
است. اطمينان خودش در تماس مستقيم با مدنی نبوده، ولی با بسياری از حاميان نزدیک او مرتبط است. اگرچه او
مدنی را رهبری آرمانی برای نياز ایران کنونی نمیداند، ولی کسی است که قادر است کنترل قدرت سياسی را
تضمين کرده، برای حفط ایرانی مستقل و قوی کوشش کند و نياز تعامل عاقلانه با غرب را درک میکند. با این حال
مدنی نيازمند حمایت مادی است تا حمایت شایسته مردمی را به دست آورد. به ایالات متحده به دليل سياست
خام و خود محورش در خاورميانه اميدی نيست. تنها اميد باقی مانده به بریتانيا است."
واکنش لمپورت به خواسته اطمينان از لمپورت در حمایت از مدنی این گونه بود: "من برای دکتر اطمينان توضيح دادم
که نقش ما [بریتانيا] در خاورميانه از زمانی که در امور سياسی ایران دخالت میکردیم تغيير یافته و تاکيد کردم که
سياست ما دخالت در امور دیگر دولتها نيست، بلکه میخواهيم با حداکثر توان برای حفظ منافع خود با هر رژیمی
که در قدرت است کار کنيم. بنابراین ما نمیتوانيم هيچ حمایت سياسی از دریادار مدنی، چه رسمی، و در پاسخ به
درخواست اطمينان، چه مخفيانه داشته باشيم."
در ادامه این دیدار لمپورت از اطمينان پرسيد که چه کمکی از بریتانيا میخواهد؟ اطمينان پاسخ داد: "از کمک از
سوی سعودیها استقبال میشود، ولی برای یک ایرانی غيرقابل قبول است که چنين درخواستی ا ز سعودیها
کنند. ولی کشوری مثل بریتانيا میتواند سعودیها را ترغيب کند تا پيشنهاد کمک بکنند. این یک گام قابل ملاحظه
به جلو است."
دیدار دیگر اطمينان در روز ۱٤ جولای/ ۲۳ تير و با پاتریک ووگان دیگر معاون بخش خاورميانه وزارت خارجه بریتانيا بود.
در این دیدا ر اطمينان نظر قبلی خود درباره حمایت مالی غربی از برپایی یک حرکت سياسی و نظامی در ایران را
مستقيم دنبال نکرد و به جای آن خواهان ترغيب کشورهای عربی توسط بریتانيا برای کمک به مخالفان حکومت ایران
شد. او همچنين میخواست بداند که موضع غرب در صورت بروز یک تغيير سياسی ناگهانی در ایران چيست.
اطمينان نيز مانند دیگر مخالفان ایرانی تلاش می کرد تا با استفاده از حساسيت دولتهای غربی درباره خطر
شوروی د ر ایران، آنان را تحریک به حمایت ا ز دیدگا ه خود کند. به گمان ا و ادامه وضع ایران د ر آن هنگام ناگزی ر به
پيروزی کمونيستها منجر میشد.
ب ر اساس این گزارش، اطمينان ب ا تاکيد دوبار ه ب ر اهميت مدنی به عنوان "تنها اپوزیسيون دارای جذابيت" در ایران
گفت: "به مدنی اعتماد کامل ندارد. ولی اگر یک نفر باشد که حزب جمهوری اسلامی را در ایران به زیر بکشد، آن
فرد مدنی است."
احمد مدنی
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: "اطمينان، شاپور بختيار و ژنرال اویسی را قابل طرح ندانست و گفت اگر ما
در رویای بازگرداندن مجدد سلطنت پهلوی باشيم، بسيار بیاطلاع از تحولات ایران هستيم."
به گفته اطمينان شماری از اعضای گروههای اپوزیسيون قرار است به زودی در لندن گرد هم بيایند تا وحدت نظر در
فعاليتهای خود را بررسی کنند. بر همين اساس پسر آیت لله [کاظم] شریعتمداری (حسن شریعتمداری) که مقيم
هامبورگ است نيز به همراه همسر و سه فرزندش با نام جعلی "سيد حسين مير وزیر مختار" به لندن سفر خواهد
کرد. این مطلب در دیگر گزارشهای موجود در اسناد تازه آزاد شده نيز تایيد شده است.
اطمينان دیگر شرکت کنندگان در این نشست را این گونه نام برد: "مدنی (قطعی نيست)، پسر شریعتمداری، یک
کرد، صادق وزیری، نماینده حزب دمکرات کردستان [عبدالرحمان] قاسملو، محمد آقا خان قشقایی (؟)، حسن نزیه،
نماینده یک گروه بلوچ و احتمالا یکی دو نفر دیگر از جمله سرهنگ نگاهی.
اطمينان در روز ۳۰ سپتامبر/ ۸ مهر و در حين یک ماموریت خرید دولتی در لندن "به طور اتفاقی" با لرد کرینگتون وزیر
خارجه بریتانيا درباره وضعيت اپوزیسيون ایرانی و گزینههای ممکن آینده سياسی ایران دیدار و گفتگو کرد. اطمينان
ضمن تلاش برای جلب حمایت از لندن از جبهه ملی ابرا ز تمایل کرد که با یکی از معاونان کرینگتون دیدار کند. این
موضوع البته چندان مورد حمایت وزیر خارجه قرار نگرفت.
همزمان با برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری و افزایش و گسترش فعاليتهای گروههای
اپوزیسيون ایرانی خارج از کشور موجب شد تا بخش خاورميانه وزارت خارجه بریتانيا در یک دستورالعمل رسمی به
تاریخ دهم جولای/ ۱۹ تير، اعلام کند که محدودیت تماس و ارتباط با گروههای مخالف تبعيدی را لغو کرده است. البته
در گذشته نيز مکررا تماس و ارتباط مقامات دولتی بریتانيا با این گروهها و افراد برقرار و ثبت بود، ولی سياست
رسمی و اعلام شده از سوی دستگاه دیپلماسی لندن خلاف این موضوع را نشان میداد.
در این دستورالعمل پيشنهادی از سوی وزارت خارجه بریتانيا که بخشهایی از آن قبل از آزاد شدن پرونده توسط
بررسان و بازبينان وزارت خارجه بریتانيا مخدوش و محو شده، شرایطی برای این قبيل تماسها با سران و اعضای
گروههای اپوزیسيون ایرانی در خارج از کشور مقرر شده که شرط اول آن توسط بررسان وزارت خارجه بریتانيا از
دسترس مراجعان خارج و حذف شده است.
دیگر شرایط برای برقراری این گونه تماسها از این قرار بود: "دو- باید مشخص شود که بریتانيا با هيچ تلاشی برای
سرنگونی حکومت ایران همکاری نمیکند. سه- چه با درخواست افراد مخالف چه شخص ثالث دعوت کننده، ملاقات
با آنان نباید در محل ادارات دولتی انجام شود. چهار- ما فقط باید پذیرای افراد باشيم و از دیدار با نمایندگان جمعی به
نام یک گروه خودداری کنيم. پنج- ما باید از هر گونه تماسی که منظم یا دنباله دار تلقی شود خوددار یکنيم. شش-
این دیدارها براساس مشورت با افراد مطمئن و بر اساس نياز صورت بگيرد."
خروج مخفيانه بنی صدر از تهران به پاریس به همرا ه مسعو د رجوی رهب ر سازمان مجاهدین خلق د ر ۲۹ جولای/
هفتم مرداد، موجب ایجاد جبهه جدیدی از مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور شد. همين مساله موضوع
گزارش ۳۰ جولای/ هشتم مرداد رجينالد هيبرت سفير بریتانيا در فرانسه بود. به نوشته هيبرت، "بنیصدر درخواست
پناهندگی سياسی کرده است.
وزارت خارجه فرانسه بعدا اعلام کرد که با این درخواست به شرط اکيد عدم مداخله در امور سياسی در خاک
فرانسه موافقت شده و ریيس جمهور سابق تعهدنامهای در اجرای این مورد امضا کرده است." با این همه ادامه این
گزارش به مصاحبه و سخنان بنیصدر در بدو ورود به پاریس و تاکيد او بر ادامه فعاليتهای سياسی خود پرداخته
شده ، هر چن د ک ه مصاحب ه مطبوعاتی اعلام شد ه از سوی وی، ب ه دليل مغایرت ب ا تعهدنام ه و ب ه خواست کلود
سشون وزی ر خارجه فرانسه لغ و شد. د ر پایان این سند، ا ز قول رسانههای فرانسوی از درخواست دولت ایران از
فرانسه برای استرداد بنیصدر خبر داده شده است.
جوليان ایمری نماینده پارلمان و معاون سابق وزارت خارجه بریتانيا که در ابتدا از لابیهای اصلی بختيار در لندن بود،
در گزارش ۲٤ جولای/ دوم مرداد خود خلاصهای از محتوای گفتگوهایش در سفر اخيرش به پاریس با برخی از افراد
اپوزیسيون از جمله بختيار و دو تن از نزدیکان اویسی را به کرینگتون ارایه کرد. هر چند که به گفته ایمری، "نظرات
شخصی آنان به زحمت ارزش گزارش کردن داشت".
در این گزارش که اندکی پس از ورود بنیصدر و مسعود رجوی به فرانسه تهيه و ارسال شده، آمده است: "البته
همه تبعيدیان از بنیصدر نفرت دارند، ولی در او آخرین نقطه قابل شناسایی تمرکز برای مقاومت عليه خمينی را
میبينند. آنان اميد داشتند که در رویارویی اخير، همه عناصر ضدخمينی دور او [بنیصدر] جمع شوند و اکنون نيز
ممکن است چنين بخواهند. این نشان میدهد که د ر حال حاضر افسری مانند رضا خان وجو د ندار د که بتواند از
شرایط خاص کنونی بهره ببرد."
ایمری در ادامه گزارش خود، ضمن توجه به اهميت ترور آیت لله محمد بهشتی ریيس دیوان عالی کشور ایران، از
قول برخی از سران اپوزیسيون خارج از کشور، از او به عنوان "تنها روحانی توانا برای اداره کشور تحت امر خمينی"
یاد کرد.
در بخش دیگری از این گزارش با اشاره به نام تعدادی از گروهها، طيفها و نسلهای مختلف گروههای اپوزیسيون
ایرانی د ر خار ج ا ز کشو ر چنين عنوان شد ه است: "اگ ر آنان متقاعد شون د ک ه د ر نوعی کميت ه پایدا ر و احتما لا با
حمایت مالی اسلامی از کشورهای خليج [فارس] گرد هم آیند، شانس یافتن حمایت داخلی برای آنان قابل ملاحظه
خواهد شد."
با آن که به تاکيد جوليان ایمری، "در حال حاضر افسری مانند رضا خان وجود ندارد"، با این حال، نيروهای اپوزیسيون
همچنان بر گزینههای تغيير ناگهانی و بعضا با زور و به کمک کشورهای خارجی در ایران میاندیشيدند:
"عمليات آرمانی از نگاه آنان، یک کودتا در تهران به عنوان محتملترین ابزار برای کنترل همه کشور بود. گفته می شد
که آیتلله [کاظم] شریعتمداری نفوذ بسياری در آذربایجان دارد. به نظرم پسر مدنی اکنون در فرانسه یا آلمان است.
این ممکن است به نوعی برخورد در ترکيه [آذربایجان؟] منجر شود که از سوی شورویها تحمل نخواهد شد. یک
سناریوی واقع بينانهتر میتواند این باشد که با حمایت کافی نظامی از عمده نيروهای ارتش که به دليل جنگ ایران و
عراق در جنوب مستقر هستند، تلاش کنند تا منابع نفتی و تنگه هرمز را به کنترل خود درآورند."
ایمری در پایان نامه گزارش گونه خود خطاب به وزیر خارجه بریتانيا نوشت: "تا جایی که من می داننم ممکن است
شما روی همه این مسایل قبلا کار کرده باشيد. اگر این طور باشد، می توانيد این نامه را داخل سطل زباله بيندازید.
اگر نه، شما میتوانيد خطر کرده، به نظرات مطرح شده توجه کنيد و با دوستان ما، شاید آمریکاییها، مشورت کنيد.
۱۳۳۲ ] به انجام رساندیم، هر چند در آن زمان هم ما با فاصله ] ما با هم عمليات موفقيت آميزی را در سال ۱۹٥۳
باریکی توانستيم خطر قبضه قدرت توسط حزب توده را خنثی کنيم."
در گزارش نيمه نوامبر بخش خاورميانه وزارت خارجه بریتانيا پيرامون گروههای اپوزیسيون تبعيدی، درباره بنی صدر و
سازمان مجاهدین خلق چنين آمده است: "بنیصدر با وجود اتحاد با مجاهدین خلق، نيروی سوختهای است. رجوی
بنيانگزار [؟] تبعيدی و رهبر مجاهدین خلق شخصيت و قابليت و احتمالا سازمانی دارد که نقش قابل توجهی را در
ایران ایفا کند. گرچه هر چه که کشمکش با حزب جمهوری اسلامی طولانیتر میشود، وضعيت مجاهدین نيز
دشوارتر خواهد شد. از ميان همه شخصيتهای تبعيدی، فقط رجوی واقعا سازمان و پيروان تاثيرگذاری در ایران دارد."
جان بولاک خبرنگار روزنامه دیلی تلگراف چاپ لندن، در دو تماسی تلفنی با ویات یکی از مسئولان بخش خاورميانه
وزارت خارجه بریتانيا در روز سوم دسامبر/ ۱۲ آذر) به او خبر داد که به همراه یک عکاس عازم سفری به شهر وان
ترکيه برای تهيه گزارشی از وضعيت ایرانيان مخالف در آن منطقه است. خبرنگار دیلی تلگراف گفت که قبلا در پاریس
از اعضای گروههای اپوزیسيون ایرانی شنيده بود:
"نيرویی از ده هزار ایرانی هوادار سلطنت به رهبری ژنرال [بهرام] آریانا در ترکيه و یا مناطق تحت کنترل کردها در
ایران تحت آموزش قرار دارند. برنامه این است که آنان میتوانند آماده باشند تا نقشی در تبرد قدرت در ایران، مثلا در
نتيجه درگذشت خمينی و احتما لا ب ه همراه شورش کردها و ی ا عناصری ا ز ارتش ایفا کنند. در آن زمان نظاميان
کودتاچی به رهبری ژنرال کنعان اورن در ترکيه حکومت داشتند."
بولاک هشت رو ز بع د و پس ا ز بازگشت از ترکي ه مجدد ا ب ا ویات تماس گرفت و خلاصهای مشاهداتش از ایرانيان
مخالف ایرانی در ترکيه را به اطلاع او رساند. ب ه گفته بولاک، ب ا وجو د سه رو ز تجسس د ر مناطق ادعایی تجمع
اپوزیسيون ایرانی، او هيچ نکته قابل ملاحظهای از آنها در تایيد شنيدههای قبلی و برای استفاده در گزارش خود
نيافته است. به گفته بولاک، ارتش ترکيه در سه منطقه یکی در استان وان، یکی در منطقه اردو در سواحل دریای
سياه و دیگری در منطقه ازمير در حال آموزش سه گروه سلطنت طلب ایرانی بودند.
بنا بر مشاهده این خبرنگار بریتانيایی روزنامه دیلی تلگراف، درباره نيروهای نظامی سلطنت طلب مستقر در ترکيه:
"تعداد کل آنان به مراتب کمتر از ده هزار نفر مورد ادعای قبلی بود ... و ژنرالهای سابق ایران که با این گروهها بودند،
همگی یونيفورم ارتش ترکيه را برتن داشتند. عمليات آنان بسيار سری و تحت حمایت سازمان امنيت ترکيه برگزار
میشود ..."
جان بولاک
گفتنی است که حکومت ایران از این تحرکات مطلع بود. بر اساس اظهار هشتم اکتبر/ ۱٦ مهر ارنر سفير ترکيه در
لندن به فرگوسن یکی از مسئولان وزارت خارجه بریتانيا: "ایرانيان به ترکيه مظنون بوده و نسبت به استفاده مخالفان
حکومت از خاک ترکيه برای حمله به ایران درهراس هستند. ترکيه به ایران اطمينان داده که چنين اجازهای نخواهد
داد."
در همين ارتباط و بر اساس گزارش دیوید کوتز یکی از مسئولان بخش خاورميانه وزارت خارجه بریتانيا، روز ۱۱
دسامبر/ ۲۰ آذر، شخصی به نام "خانم اعظم خيابانی" از طریق مترجمی به نام "آقای رزاقی" با ميز پذیرش وزارت
خارجه بریتانيا تماس تلفنی گرفته و خواستار ملاقات فوری با پيتر کرینگتون وزیر خارجه شدند. خيابانی بدون آن که
موضوع ملاقات را مطرح کند، صرفا اعلام کرد که نماینده ژنرال بهرام آریانا و حامل نامهای خصوصی از او برای
کرینگتون و مارگارت تاچر نخست وزیر بریتانيا است.
در این گزارش تاکيد شده که خانم خيابانی اگرچه همسر یک تبعه بریتانيا است، ولی فقط کمی زبان انگليسی می
داند و از طریق مترجمش صحبت میکند. به گفته نماینده آریانا، همسر ژنرال ستيزه جوی ایرانی مستقر در ترکيه،
قبلا به لندن آمده و توقع داشتند که پس از عزیمت "پروفسور نوروزی منشی ژنرال آریانا" به لندن به همراه او با وزیر
خارجه بریتانيا درباره "یک پيام سری درباره وضع سياسی ایران" دیدار و گفتگو کنند.
کوتز در پاسخ عنوان کرده بود که دولت بریتانيا حکومت کنونی ایران را به رسميت میشناسد و خواهان مداخله در
امور داخلی ایران نيست. با این همه کوتز در گزارش خود تاکيد کرد: "با توجه به سياست اخير گفتگو با نمایندگان
تبعيدیان، از یک سو نباید به
طور کامل این تلاش [برای ملاقات با کرینگتون] را رد کرد و از سوی دیگر پروفسور نوروزی را هم نباید تشویق کرد که
اختصاصا برای دیدن وزیر خارجه و یا حتی یک معاون وزیر به بریتانيا سفر کند."
ادامه دارد...

هیچ نظری موجود نیست: