۱۳۹۱ اسفند ۲۷, یکشنبه

گاهنامۀ هنر و مبارزه

16 مارس 2013

http://g-honar-v-mobarze.blogfa.com/post/392



اهداف- ابزار – استراتژی نظامی – تکنولوژی پیشرفته

و اوباما

نوشتۀ آلبرت استاهل

Albert A. Stahel

Institut d’Etudes stratégiques, Wädenswil

مرکز مطالعات جهانی سازی، 15 مارس 2013

ترجمه توسط حمید محوی







همان گونه که می توانیم در این مدت اخیر در نشریات تخصصی مختلف ببینیم، دولت اوباما، با وجود وضعیت نامساعد اقتصادی در کشور، بر آن است تا وضعیت برتر را برای آیندۀ ایالات متحده تضمین کند. یکی از نتایج این رویکرد رویاروئی فزاینده با چین در غرب اقیانوس آرام است. خلاف استراتژی نظامی در دولت پیشین در زمان بوش که ازد یدگاه فکری به طریق اولی ساده بنظر می رسید و امروز تقریبا آن را به عنوان دوران باستان تلقی می کنند، اوباما برای تداوم بخشیدن به حاکمیت ایالات متحده در زمینّۀ جغرافیای سیاسی در جهان به تکنولوژی پیشرفته تکیه می کند.

جنگ سایبری به مدد ویروس های رایانه ای و کرم های رایانه ای علیه سامانه های حساس دشمن مانند شبکه های رایانه ای و الکتریسیته. ویروس «استاکس نت» را به یاد داریم که با ارسال آن ضایعاتی در سال 2012 به برنامۀ هسته ای ایران(1) وارد ساخت. مهندسان رایانه استاکس نت را با جنگ هوائی تشبیه کرده و آن را سلاحی دقیق و ماهر در جنگ سایبری تلقی کرده اند. بین ابزارهای فن آوری برتر، دولت اوباما به همچنین هواپیماهای جنگندۀ بی خدمه (یا پهپاد) را در اختیار دارد. این پهپادها تنها به دلیل چند آئین نامۀ سیاسی دارای محدودیتهایی می باشد، با این وجود رهبران نامطلوب ازد یدگاه پنتاگون یا اعضای کلیدی القاعده از این پس توسط بمب های هدایت شوندۀ لیزری «هل فایر» (آتش جهنم) که از روی این پهپاد ها پرتاب می شوند به هدایت افسرانی که در پایگاه نوادا مستقر هستند هدف گرفته خواهند شد. حال اگر این نوع عملیات موجب خسارات جانبی می گردد، یعنی اگر تعدادی شهروند غیر نظامی بی گناه نیز ممکن است مورد اصابت قرار بگیرند، آنهائی که حکم این گونه مأموریت ها را دریافت کرده اند و مأموران عملیاتی مستقر در نوادا مسئولیت آن را پذیرفته اند.

سومین ابزار پر اهمیت در انبار سلاح های استراتژیک اوباما و دولت او یگان های برگزیده هستند که تخصص بالائی داشته و نیروهای عملیات ویژه را تشکیل می دهند، مانند نیروی دلتا. مقامات عالی دشمن توسط این نیروهای ویژه مستقیما حذف می شوند. یک نمونه از این عملیات حذف اسامه بن لادن در پناهگاهش در پاکستان در محل ابوت آباد در سال 2011 بود(2) جستجوی اطلاعات ضروری که از طریق «واتربوردینگ» (نوعی شکنجۀ آمریکائی. شبیه سازی غرق شدگی در آب) نزد مبارزان القاعده که به اسارت درآمده اند بدست آمده به سیا بتحویل داده می شود که بیش از پیش مسئولیتهای جنگی را در رویاروئی با القاعده بدست می گیرد و به شکل جزئی نیروهای نظامی را از شرکت در این نوع عملیات معاف می دارد.

هدفگیری و حذف رهبران کشورهائی که توسط پنتاگون به عنوان دشمن تعریف شده اند تشابهاتی را با عملیات چریکی در اروپا در اواسط سالهای 80 در قرن بیستم نشان می دهد. به ویژه تروریستهای جمهوری فدرال آلمان در آن سالها بر آن بودند که دولت و جامعه را با کشتن رهبران عالی رتبه و تخریب اقتصاد و سپس نابودی تمام جامعه تضعیف کنند. دولت اوباما در رویاروئی با مخالفانش از طریق حذف شخصیت ها مانند حذف رهبریت القاعده عمل می کند و از این دیدگاه تشابهاتی را با تروریست های اروپائی در قرن گذشته نشان می دهد.

با این وجود، اصولی که این استراتژی را مشخص می سازد جالب توجه است. در حالی که دولت اوباما از ابزارهای تکنولوژی برتر («های تک») استفاده می کند، دست متحدان خود را باز گذاشته است که از ابزارهای کلاسیک متعارف استفاده کنند، مانند بمباران دشمنان از طریق حملۀ هوائی، یا پشتیبانی از به اصطلاح «شورشیان» علیه دیکتاتورهای نامطلوب. به عنوان مثال می توانی ماز مداخله در لیبی و مالی از طریق هم پیمانان اروپائی یا فرماندهی به اصطلاح « ارتش آزاد سوریۀ » توسط ترکیه و عربستان سعودی یاد کنیم.

در عین حال در منازعۀ بین ژاپن و چین در مورد مسئلۀ جزائر غیر مسکونی غرب اقیانوس آرام تمایل مشابهی را نشان می دهد. ایالات متحده در تمام وضعیت های جنگی و منازعات خود را به امور لوژیستیک محدود می سازد.

این استراتژی و بینش با استراتژی نیکسون و کسینجر در پسا پایان جنگ ویتنام چندین نقطۀ مشترک دارد. در آن دوران، نیسکون و کسینجر، مانند اوباما در حال حاضر، می خواستند فقط اهداف را در نظر بگیرند و از متحدان خود در جنگ از طریق لوژیستیک ایالات متحده پشتیبانی کنند. حتی امروز، متحدان باید کارهای کثیف نظامی را برای ایالات متحده انجام دهند.

این شیوۀ فکری می تواند اصطلاح طنز آمیز فرانسوی ها را تداعی کند که طی دو جنگ جهانی به کار می بردند که حاکی از سرزنش به رفتار بریتانیائی ها در این جنگ ها بود که می خواستند برای در امان نگهداشتن جان سربازان خودشان جان سربازان فرانسوی را بخطر بیاندازند، در این مورد بریتانیائی ها نیز ضرب المثل خودشان را داشتند : «مبارزه را تا آخرین سرباز فرانسوی ادامه می دهیم!»

متحدان باید پاکسازی کنند و نه آمریکائی ها، زیرا از دیدگاه سیاستمدارن واشینگتن در جنگ های 20 سال گذشته به اندازۀ کافی قربانی داده اند. ولی نمی گویند که تقریبا تمام این جنگ ها توسط خود ایالات متحده راه اندازی شده است.



پی نوشت مترجم :

(1)البته نویسنده نوشته است «برنامۀ اتمی نظامی ایران» ولی من آن را مختصرا برنامۀ هسته ای ترجمه کردم، چون که نمی خواستم اشتباه او را تکرار کنم زیرا در هر صورت برنامۀ هسته ای با رویکرد نظامی به اثبات نرسیده است. علاوه بر این می دانیم که هدف ایلات متحده جلوگیری از پیشرفتهای عمومی ایران و استقلال ایران است تا بتواند احتملا به مدد اپوزیسیون انیرانی به عنوان سگ نگهبان سیطرۀ منحوسش را بر ملت ایران تحمیل کند.



(2)نویسنده چگونگی قتل اسامه بن لادن را به شکلی در رسانه ها منعکس شده پذیرفته و در این جا از آن یاد می کند، در حالی که مرگ اسامه بن لادن بر اساس گذارشات دیگری خیلی پیش از این تاریخ روی داده بوده است.



هیچ نظری موجود نیست: