بیانیه بیش از ۱۲۰ نفر از روشنفکران ایرانی در محکومیت سرکوبگری نظام و تجاوز نظامی خارجی به ایران
۱۶ آبان ۱۳۹۰
در این بیانیه آمده است: «صدای اعتراض به سیاست سرکوب واختناق جمهوری اسلامی از همه جا از درون و برون ايران برمی خيزد. شايسته نيست گردهمايی يا تشريک مساعی مخالفان رژيم به کمک بيگانگان سازماندهی گردد، يا در چارچوب منافع و مقاصد دولتهای خارجی پيش رانده شود.»
متن این بیانیه که برای خودنویس ارسال شده، به شرح زیر است:
در هفتههای اخیر امواج نگران کنندهای از چند سو برخاسته، و تهدید ایران به حمله ی نظامی باز در دستور کار قرار گرفته و بعضی مقامات دولت آمریکا، اسرائیل، انگلستان، بعضی دول ديگر، و حتی شماری از مخالفان حکومت ايران در تأييد چنان تهاجمی سخنان فاقد دقت و دور از تدبير ابراز کردهاند. تحولات مهم و دورانساز موسوم به بهار عرب، بويژه سرانجام عبرت آموز ديکتاتور ليبی و نظام تبعيض- محور او که با مداخله ی مستقيم و عملیات نظامی ناتو محقق گشت، اينک کسانی را بدين طمع انداخته است تا رهايی ايران از دست نظام ستمگر فقيه سالار را در اجرای سناریويی مشابه بجويند. چنين سخنان و اقدامات نامسئولانهای خطر عظيمی را متوجه ملت و مملکت ايران می سازد، و مايه نگرانی ماست. ما امضاکنندگان اين نامه، گروهی از کوشندگان راه آزادی و مدافعان حقوق بشر، خواهان گذار به دموکراسی در ايران، و برپايی حاکميت برآمده از انتخابات عمومی و آزاد در راستای تأمین حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی همه ی ایرانیان هستيم، و اميد میبريم تا در آينده ای نزديک نظامی در ايران قوام يابد که تمامی مردم ایران، زنان و مردان، از هر قوم، زبان و دین و باوری، بتوانند به شيوه ی برابر در اداره ی آن مشارکت آزادانه و حضور مؤثر داشته باشند. نظامی که نیمی از جمعیت کشور- زنان- را با تبعیض های ناروا از حقوق اساسی و برابر محروم نسازد. ما راه رسيدن به اين خواسته را التزام اکيد به حق حاکميت ملی، حفظ تماميت ارضی ايران، و استيفای همه جانبه حقوق مردم میدانيم.رفتار جمهوری اسلامی ايران در عمر سی و اند ساله اش خلاف اين بوده است: از مجازات شتابزده سران رژيم پيشين بدون رعايت موازین قضايی ، سرکوبی اقليتهای قومی و مذهبی، نقض معاهدات بين المللی، شکنجه و کشتار زندانيان سياسی، تداوم عامدانه ی جنگی ويرانگر، حذف برنامه ريزی شده ی معارضان داخل و خارج از کشور، تا گسترش تروريسم دولتی. دستگاه ديکتاتوری ولايت فقيه اعمال ضدّبشری و خلاف اخلاق را همواره در لفاف ايدئولوژيک فروپيچيده، و مشی مسئوليت گريزی را در سايه ی شعارهای مزوّرانه پيش برده است: اين حکومت چه بسيار ستمگریها را به نام دين توجيه نموده، و چه فراوان معامله های غيرقانونی و زيانبار را با پرده پوشی انجام داده است. بی پایگی منطقی و بی محتوايی ادّعاهای فريبنده دستگاه ولايت فقيه اکنون بيش از هر زمان ديگر برملا گشته است، و فساد مالی لايههای حاکميت برخی از وفاداران به نظام حاکم را هم نگران کرده است. اينک اين رژيم تنها از راه ارعاب و اختناق، به پشتوانهی زندان و شکنجه می کوشد قدرتنمايی کند. دور نيست روزی که ايرانيان کابوس ظلم و جهل را از سر بتارانند، و با همدلی و همقدمی کشورشان را به جايگاهی شايسته در عرصه جهان برسانند. تقارن اين فرصت تاريخی در ايران با تحولات دورانساز منطقه البته مايه ی اميدواری فراوان و نيز موجب فراخوان به تدبير و عقلانيت هر چه بيشتر است.ما امضاکنندگان اين نامه نگرانيم که مبادا تشبث به مقولاتی همچون دخالت بشر دوستانه و حمايت از دموکراسی، دستمايه ی اقدامات ضدايرانی و جنايتهای غيرانسانی قرار گيرد. مبادا مفاهيم والا و آرمانی مانند دموکراسی، و کمکهای بشردوستانه و حقوق بشر نقاب قدرتپرستی و منفعت جويی عدّه ای قرارگيرد تا باز به ايران و ايرانی لطمه وارد سازند و کشور را به تباهی بيشتر بکشانند.ما امضاکنندگان اين نامه معتقديم، و از سر مسووليت انسانی اعلام میکنيم که کمکهای بشردوستانه و دموکراسی از دهانهی توپ در نمیآيد؛ کمکهای بشردوستانه و دموکراسی را موشکهای هدايت شده ارمغان نمیآورد؛ کمکهای بشردوستانه و دموکراسی از شکم هواپيمای بمت افکن بر سر مردم فرو نمیريزد ؛ کمکهای بشردوستانه و دموکراسی را طيارههای بدون سرنشين کنترل از راه دور شليک نمیکند. ما با تهاجم نظامی به کشورمان ایران به هر مستمسک که باشد، از جمله بهانهی نگرانی از ماجراجوييهای نامسوولانهی رژيم در فعاليتهای هستهای، مخالفيم. البته بهتر آن است که همهی سلاحهای هستهای و کشتار جمعی يکسره از منطقه جمعآوری و خنثی شود. خيرخواهان مردم، از جمله حاملان و حاميان راستين دموکراسی برای ايران، خواه امروز درون مرزهای جغرافيايی کشور باشند خواه بيرون از آن، همصدا و همدرد با همهی مردمند، و هرگز رضايت نمیدهند به حملهی نظامی به ايران، به کشتن هزاران تن از آحاد ملت، و به تخريب زيرساختهايی که در طیّ چندين نسل گام به گام با تحمل هزينههای گزاف ايجاد شده است. صدای اعتراض به سیاست سرکوب واختناق جمهوری اسلامی از همه جا از درون و برون ايران برمیخيزد. شايسته نيست گردهمايی يا تشريک مساعی مخالفان رژيم به کمک بيگانگان سازماندهی گردد، يا در چارچوب منافع و مقاصد دولتهای خارجی پيش رانده شود. فعاليتها نبايد پشت درهای بستهی بريده از نظارت مردم و مشارکت مستقيم تمامی نیروهای اوپوزیسیون که برای تحقق دمکراسی و حقوق بشر در ایران مبارزه می کنند پنهان بماند.ما امضاکنندگان اين نامه، با پرهيز از افتادن به دام دوگانهی مغلطه آميز «يا رژيم ولايت فقيه يا خاورميانه جديد»، از همگان میخواهيم تا در اين برهه ی سرنوشت- ساز هم نسبت به سرکوبگری رژيم هم نسبت به خطر تهاجم نظامی بيگانگان هشيار باشند و هشدار دهند. به ملاحظهی مصلحت کشور به حکومت جمهوری اسلامی اکيداً توصيه میکنيم در جهت رفع ابهام از برنامه هسته ای کشور با آژانس انرژی اتمی و ناظران بين المللی همراهی کند تا دليلی برای تهديد به جنگ و ويرانی باقی نماند. از پژوهندگان آزاده میخواهيم تا هم فساد گستردهی دستگاه ولايت فقيه را افشا کنند، هم نتايج ويرانگر نظامیگری جهانی را. امضاکنندگان: یرواند آبراهامیان، شجاع آذری، سیروس آرین پور، داریوش آشوری، حمید احمدی،رضا افشاری، مهران ادیب، ابوالفضل اردوخانی، زینت اسماعیل زاده، رضا اغنمی، محمد جواد اکبرین، بابک امیر خسروی، نوشابه امیری،ابراهیم خلیفه سلطانی، فریبا امینی، محمد امینی، مهدی امینی ، عبدالعلی بازرگان، گلبرگ باشی، منیره برادران، محمد برقعی ، نسرین بصیری، رضا بورقانی، بهروز بیات، فرزانه بذرپور،حمید بهشتی،کورش پارسا، سیاوش پارسانژاد، شهرنوش پارسی پور، اکرم پدرام نیا،علی پرسان، امیر پیشداد، شهرام تهرانی، اسدالله تیورچی، محمد جلالی، رامین جهانبگلو، بهرام چوبینه،رضا حاجی، هوشنگ حسن یاری، فاطمه حقیقت جو، حمید حمیدی،محسن حیدریان، مهدی خانبابا تهرانی، حمید دباشی، مهرداد درویش پور، پرویز دستمالچی، مهران راد، مصطفی رخ صفت، محسن رضوانی،علی رضایی، سعید رهنما، محمد رهبر، مینا زند، ماندانا زندیان، حمید زنگنه، حمید سالک، بهروز ستوده، فرج سرکوهی، محمد سهیمی، جلال سرفراز، علی شاکری، احمد شاکری، معصومه شفیعی، پرویز شوکت، محمد صابر، شهلا صالح پور، احمد صدری، محمود صدری، فرهاد صوفی، اشکبوس طالبی، رضا علیجانی، نورالدین غروی، رضا فانی یزدی، حسین فروزین، پرستو فروهر، منصور فرهنگ، پویان فخرایی، کامبیز قائم مقام، محسن قائم مقام، حسین قاضیان، فیروز قریشی، مصطفی قهرمانی، سام قندچی، مرتضی کاظمیان، عبدی کلانتری، مهرانگیز کار، عزیز کراملو، علی کشتگر، حسین کمالی، حمید کوثری، آزادهی کیان، تقی کیمیایی اسدی، مهدی گرامی، ایرج گرگین، اکبر گنجی، رضا گوهرزاد، عبدالکریم لاهیجی، بهمن مبشری، ملیحه محمدی، مرتضی محیط، فرخنده مدرسی، عباس معروفی، رضا معینی، حسن مکارمی، علی اکبر مهدی، هایده مغیثی، محمد علی مهرآسا، همایون مهمنش، زیبا میر حسینی، یاسر میردامادی، رضا نافعی، شیرین نشاط، اصغر نصرتی، مهدی نوربخش، محمد رضا نیکفر، بهمن نیرومند، سهیلا وحدتی، پروین وفایی، نادر هاشمی، عطا هودشتیان، حسین هوشمند، یوسف یزدی،.
۱۶ آبان ۱۳۹۰
در این بیانیه آمده است: «صدای اعتراض به سیاست سرکوب واختناق جمهوری اسلامی از همه جا از درون و برون ايران برمی خيزد. شايسته نيست گردهمايی يا تشريک مساعی مخالفان رژيم به کمک بيگانگان سازماندهی گردد، يا در چارچوب منافع و مقاصد دولتهای خارجی پيش رانده شود.»
متن این بیانیه که برای خودنویس ارسال شده، به شرح زیر است:
در هفتههای اخیر امواج نگران کنندهای از چند سو برخاسته، و تهدید ایران به حمله ی نظامی باز در دستور کار قرار گرفته و بعضی مقامات دولت آمریکا، اسرائیل، انگلستان، بعضی دول ديگر، و حتی شماری از مخالفان حکومت ايران در تأييد چنان تهاجمی سخنان فاقد دقت و دور از تدبير ابراز کردهاند. تحولات مهم و دورانساز موسوم به بهار عرب، بويژه سرانجام عبرت آموز ديکتاتور ليبی و نظام تبعيض- محور او که با مداخله ی مستقيم و عملیات نظامی ناتو محقق گشت، اينک کسانی را بدين طمع انداخته است تا رهايی ايران از دست نظام ستمگر فقيه سالار را در اجرای سناریويی مشابه بجويند. چنين سخنان و اقدامات نامسئولانهای خطر عظيمی را متوجه ملت و مملکت ايران می سازد، و مايه نگرانی ماست. ما امضاکنندگان اين نامه، گروهی از کوشندگان راه آزادی و مدافعان حقوق بشر، خواهان گذار به دموکراسی در ايران، و برپايی حاکميت برآمده از انتخابات عمومی و آزاد در راستای تأمین حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی همه ی ایرانیان هستيم، و اميد میبريم تا در آينده ای نزديک نظامی در ايران قوام يابد که تمامی مردم ایران، زنان و مردان، از هر قوم، زبان و دین و باوری، بتوانند به شيوه ی برابر در اداره ی آن مشارکت آزادانه و حضور مؤثر داشته باشند. نظامی که نیمی از جمعیت کشور- زنان- را با تبعیض های ناروا از حقوق اساسی و برابر محروم نسازد. ما راه رسيدن به اين خواسته را التزام اکيد به حق حاکميت ملی، حفظ تماميت ارضی ايران، و استيفای همه جانبه حقوق مردم میدانيم.رفتار جمهوری اسلامی ايران در عمر سی و اند ساله اش خلاف اين بوده است: از مجازات شتابزده سران رژيم پيشين بدون رعايت موازین قضايی ، سرکوبی اقليتهای قومی و مذهبی، نقض معاهدات بين المللی، شکنجه و کشتار زندانيان سياسی، تداوم عامدانه ی جنگی ويرانگر، حذف برنامه ريزی شده ی معارضان داخل و خارج از کشور، تا گسترش تروريسم دولتی. دستگاه ديکتاتوری ولايت فقيه اعمال ضدّبشری و خلاف اخلاق را همواره در لفاف ايدئولوژيک فروپيچيده، و مشی مسئوليت گريزی را در سايه ی شعارهای مزوّرانه پيش برده است: اين حکومت چه بسيار ستمگریها را به نام دين توجيه نموده، و چه فراوان معامله های غيرقانونی و زيانبار را با پرده پوشی انجام داده است. بی پایگی منطقی و بی محتوايی ادّعاهای فريبنده دستگاه ولايت فقيه اکنون بيش از هر زمان ديگر برملا گشته است، و فساد مالی لايههای حاکميت برخی از وفاداران به نظام حاکم را هم نگران کرده است. اينک اين رژيم تنها از راه ارعاب و اختناق، به پشتوانهی زندان و شکنجه می کوشد قدرتنمايی کند. دور نيست روزی که ايرانيان کابوس ظلم و جهل را از سر بتارانند، و با همدلی و همقدمی کشورشان را به جايگاهی شايسته در عرصه جهان برسانند. تقارن اين فرصت تاريخی در ايران با تحولات دورانساز منطقه البته مايه ی اميدواری فراوان و نيز موجب فراخوان به تدبير و عقلانيت هر چه بيشتر است.ما امضاکنندگان اين نامه نگرانيم که مبادا تشبث به مقولاتی همچون دخالت بشر دوستانه و حمايت از دموکراسی، دستمايه ی اقدامات ضدايرانی و جنايتهای غيرانسانی قرار گيرد. مبادا مفاهيم والا و آرمانی مانند دموکراسی، و کمکهای بشردوستانه و حقوق بشر نقاب قدرتپرستی و منفعت جويی عدّه ای قرارگيرد تا باز به ايران و ايرانی لطمه وارد سازند و کشور را به تباهی بيشتر بکشانند.ما امضاکنندگان اين نامه معتقديم، و از سر مسووليت انسانی اعلام میکنيم که کمکهای بشردوستانه و دموکراسی از دهانهی توپ در نمیآيد؛ کمکهای بشردوستانه و دموکراسی را موشکهای هدايت شده ارمغان نمیآورد؛ کمکهای بشردوستانه و دموکراسی از شکم هواپيمای بمت افکن بر سر مردم فرو نمیريزد ؛ کمکهای بشردوستانه و دموکراسی را طيارههای بدون سرنشين کنترل از راه دور شليک نمیکند. ما با تهاجم نظامی به کشورمان ایران به هر مستمسک که باشد، از جمله بهانهی نگرانی از ماجراجوييهای نامسوولانهی رژيم در فعاليتهای هستهای، مخالفيم. البته بهتر آن است که همهی سلاحهای هستهای و کشتار جمعی يکسره از منطقه جمعآوری و خنثی شود. خيرخواهان مردم، از جمله حاملان و حاميان راستين دموکراسی برای ايران، خواه امروز درون مرزهای جغرافيايی کشور باشند خواه بيرون از آن، همصدا و همدرد با همهی مردمند، و هرگز رضايت نمیدهند به حملهی نظامی به ايران، به کشتن هزاران تن از آحاد ملت، و به تخريب زيرساختهايی که در طیّ چندين نسل گام به گام با تحمل هزينههای گزاف ايجاد شده است. صدای اعتراض به سیاست سرکوب واختناق جمهوری اسلامی از همه جا از درون و برون ايران برمیخيزد. شايسته نيست گردهمايی يا تشريک مساعی مخالفان رژيم به کمک بيگانگان سازماندهی گردد، يا در چارچوب منافع و مقاصد دولتهای خارجی پيش رانده شود. فعاليتها نبايد پشت درهای بستهی بريده از نظارت مردم و مشارکت مستقيم تمامی نیروهای اوپوزیسیون که برای تحقق دمکراسی و حقوق بشر در ایران مبارزه می کنند پنهان بماند.ما امضاکنندگان اين نامه، با پرهيز از افتادن به دام دوگانهی مغلطه آميز «يا رژيم ولايت فقيه يا خاورميانه جديد»، از همگان میخواهيم تا در اين برهه ی سرنوشت- ساز هم نسبت به سرکوبگری رژيم هم نسبت به خطر تهاجم نظامی بيگانگان هشيار باشند و هشدار دهند. به ملاحظهی مصلحت کشور به حکومت جمهوری اسلامی اکيداً توصيه میکنيم در جهت رفع ابهام از برنامه هسته ای کشور با آژانس انرژی اتمی و ناظران بين المللی همراهی کند تا دليلی برای تهديد به جنگ و ويرانی باقی نماند. از پژوهندگان آزاده میخواهيم تا هم فساد گستردهی دستگاه ولايت فقيه را افشا کنند، هم نتايج ويرانگر نظامیگری جهانی را. امضاکنندگان: یرواند آبراهامیان، شجاع آذری، سیروس آرین پور، داریوش آشوری، حمید احمدی،رضا افشاری، مهران ادیب، ابوالفضل اردوخانی، زینت اسماعیل زاده، رضا اغنمی، محمد جواد اکبرین، بابک امیر خسروی، نوشابه امیری،ابراهیم خلیفه سلطانی، فریبا امینی، محمد امینی، مهدی امینی ، عبدالعلی بازرگان، گلبرگ باشی، منیره برادران، محمد برقعی ، نسرین بصیری، رضا بورقانی، بهروز بیات، فرزانه بذرپور،حمید بهشتی،کورش پارسا، سیاوش پارسانژاد، شهرنوش پارسی پور، اکرم پدرام نیا،علی پرسان، امیر پیشداد، شهرام تهرانی، اسدالله تیورچی، محمد جلالی، رامین جهانبگلو، بهرام چوبینه،رضا حاجی، هوشنگ حسن یاری، فاطمه حقیقت جو، حمید حمیدی،محسن حیدریان، مهدی خانبابا تهرانی، حمید دباشی، مهرداد درویش پور، پرویز دستمالچی، مهران راد، مصطفی رخ صفت، محسن رضوانی،علی رضایی، سعید رهنما، محمد رهبر، مینا زند، ماندانا زندیان، حمید زنگنه، حمید سالک، بهروز ستوده، فرج سرکوهی، محمد سهیمی، جلال سرفراز، علی شاکری، احمد شاکری، معصومه شفیعی، پرویز شوکت، محمد صابر، شهلا صالح پور، احمد صدری، محمود صدری، فرهاد صوفی، اشکبوس طالبی، رضا علیجانی، نورالدین غروی، رضا فانی یزدی، حسین فروزین، پرستو فروهر، منصور فرهنگ، پویان فخرایی، کامبیز قائم مقام، محسن قائم مقام، حسین قاضیان، فیروز قریشی، مصطفی قهرمانی، سام قندچی، مرتضی کاظمیان، عبدی کلانتری، مهرانگیز کار، عزیز کراملو، علی کشتگر، حسین کمالی، حمید کوثری، آزادهی کیان، تقی کیمیایی اسدی، مهدی گرامی، ایرج گرگین، اکبر گنجی، رضا گوهرزاد، عبدالکریم لاهیجی، بهمن مبشری، ملیحه محمدی، مرتضی محیط، فرخنده مدرسی، عباس معروفی، رضا معینی، حسن مکارمی، علی اکبر مهدی، هایده مغیثی، محمد علی مهرآسا، همایون مهمنش، زیبا میر حسینی، یاسر میردامادی، رضا نافعی، شیرین نشاط، اصغر نصرتی، مهدی نوربخش، محمد رضا نیکفر، بهمن نیرومند، سهیلا وحدتی، پروین وفایی، نادر هاشمی، عطا هودشتیان، حسین هوشمند، یوسف یزدی،.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر