۱۳۹۰ آبان ۲۰, جمعه

بحران هسته ای ایران راه حل نظامی ندارد



بحران هسته ای ایران راه حل نظامی ندارد
m.rad@gmx.net
سناریو چنین است اسرائیل چاشنه اسلحه را بکشد و ایران به تاسیسات و پادگانهای آمریکا در منطقه حمله کند و آنوقت ناتو تحت عنوان اینکه یکی از اعضاء ناتو مورد حمله قرار گرفته بمباران همه جانبه ایران را از طریق پادگانهای نظامی ثابت در کشورهای مختلف و سیار خود در آبهای منطقه آغاز کند.
تهدید آشکار و علنی راست ترین جناحهای اسرائیل ، انگلیس و آمریکا علیه ایران و تاسیاست اتمی آن آنهم در شرایطی که هنوز رئیس سازمان انرژی اتمی محتوای گزارش خود را به بیرون درز نداده بود سئولات فراوانی را در بین نیروهای تاثیر گزار در مسائل منطقه و جهانی ایجاد کرد و کشورهایی همانند روسیه و چین بسرعت عکس العمل نشان داده و از غرب و اسرائیل خواستند که دست به ماجراجویی نزنند و اوضاع خاورمیانه را بحرانی تر نکنند .
از موضع گیریهای اسرائیل چنین بر می آید که این کشور با حمایت آمریکا و اروپا در صدد فشارو ایجاد جو مناسب در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تصویب رساندن محاصره اقتصادی بیشترایران بوده تا شرایط را برای کنترل و نابودی تاسیسات اتمی ایران فراهم کرده و در نهایت زمینه حمله نظامی و اشغال مناطق نفت خیز جنوب ایران فراهم شود.
بر کسی پوشیده نیست که اسرائیل اتمی بعنوان یک نیروی ارتجاعی فشار و ژاندارم پیمان نظامی ناتوبهمراه ترکیه در منطقه بدون اجازه آمریکا و ناتو نه جرات اقدام نظامی دارد و نه میتواند تصور چنین اندیشه ای را بخود راه بدهد.
مانور اخیر اسرائیل که با آب و تاب فراوان در رسانه های خبری غرب و جهان پوشش داده شد نشان میدهد که این تهاجم تبلیغاتی بیشتر در جهات بی ثبات کردن منطقه و ایران صورت گرفته تا مسئله سوریه هرچه سریعتربنفع غرب حل شده و با روی کار آمدن طرفداران غرب که تحت حمایت کامل عربستان سعودی قرار دارند موضع ایران را تضعیف کرده و مانور روسیه را در منطقه محدودتر کنند و نقش مصر را به عربستان سعودی واگزار کنند .
غرب بخوبی میداند که ایران در فضای امنیتی روسیه قرار دارد و روسها برای باز پس گرفتن مناطق جنوب آسیا و بیرون راندن غرب از این مناطق به ایران نیاز مبرم دارند مضافا به اینکه ایران هم در موارد بسیار با روسیه منافع مشترک استراتژیکی دارد از طرف دیگر روسیه به بزرگترین کشوراقتصادی اروپا تبدیل شده و تامین کننده اصلی انرژی به اروپاست.
آمریکا و غرب برای اجرایی کردن طرح خاورمیانه بزرگ مدتهاست که با روسیه و چین درگیرند نگاهی به تاریخ صد سال گذشته نشان میدهد که تضاد منافع غرب با روسیه منجر بدو جنگ جهانی شد که تحولات بزرگی را بخود دید که انقلاب اکتبر و چین و استقلال بسیاری از کشورها را در پی داشت . در مراحل اولیه پیش از جنگ جهانی اول انگلستان تلاش کرد تا این مناطق را تحت کنترل در آورد که موفق نشد و در سالهای 1933 تا 1945 آلمان نازی با تمام امکانات وارد صحنه شد و با وجودی که انگلیس و فرانسه را از این مناطق بیرون کرد ولی موفق به ایجاد خاورمیانه بزرگ نشد و شکست سختی رامتحمل شد و جبهه آن در سراسر جهان پاشیده و منهدم شد.
آمریکا قدرت تازه بدوران رسیده و عاری از آسیب های جنگ جهانی دوم برروی طرح نازیها و فاشیستها بیشتر کار کرد و شکست فاشیستها را در عدم وجود ژاندارمهای منطقه ای همانند رژیم اسرائیل ، رژیم شاه سابق ، رژیم ترکیه و پادگانهای نظامی که تعداد آنها را به 1084 رسانده است دیده و بزعم خود همه شرایط لازم برای اجرایی کردن طرح خاورمیانه بزرگ را فراهم کرده است .
تغییر اوضاع جهان از نظر ساختاری و اقتصادی و جابجایی نیروهای تعیین کننده در توازن نیروها هراس آمریکا و کشورهای غربی را صد چندان کرده و آنها را با وجودیکه در بحران اقتصادی و مالی وورشکستگی روبرو هستند دچار محاسبات نادرست کرده تا جایی که هنوز به هیچیک از اهداف خود نرسیده ولی مجبور شده اند تغییر استراتژی داده و به بی ثبات کردن مناطقی دست بزنند که از نظر حکومتی و اقتصادی استخوان دار نیستند و هنوزثبات امنیتی و تجربه کافی برای کار جبهه ای و حکومت مداری ندارند.
نمونه عراق و لیبی بخوبی نشان میدهد که آمریکا و ناتو حتی موفق نشده اند منابع عظیم این دوکشور را همانند زمان نازیها بکنترل خود در آورند و بدون دردسر از آنها بهره برداری کنند .
مانوری که اخیرا غرب با استفاده از سازمان انرژی اتمی بر علیه ایران راه انداخته است نشان میدهد که غرب بدون حمایت روسیه و چین نه تنها قادر به اقدام نظامی برعلیه ایران نیست بلکه خطر از دست دادن مناطق اشغالی متزلزل همانند عراق را پیش رو دارد .
منابع نفت عراق معادل 143 میلیارد بشکه (قیمت هربشکه نفت خام در بازار جهانی 80 دلار) و گاز آن 4 هزار میلیارد متر مکعب که نصیب آمریکا شد که با احتساب نقت و گاز عربستان و شیخ نشینها در حدود سه برابر رقم فوق میرسد پشتوانه اقتصاد ودلار آمریکا محاسبه میشود.
منابع نفت لیبی معادل 43 میلیارد بشکه و گاز لیبی 1480 میلیارد متر مکعب که با اشغال لیبی عملا پشتوانه اقتصاد اروپا و واحد پولی یورو محاسبه شده که اگر منابع نفتی آفریقا نیز تحت کنترل غرب در آید که بنظر میرسد در تدارک اشغال آن هستند این رقم نصف مجموعه نفت و گاز خاورمیانه خواهد بود.
با اشغال لیبی و عراق با نیروی نظامی ناتو غرب تا حدودی سرکردگی خودرا به منابع نفت و گاز در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا بکرسی نشانده است که اگر ایران هم به اشغال در آید طرح نازیهای آلما ن و دومینانت مناطق خاورمیانه عملی خواهد شد .
آقای یوکیو آمانو که ریاست سازمان انرژی اتمی را در دست دارد قبل از آنکه گزارش این سازمان بین اعضاء 35 نفری توزیع گردد تا در این مورد اظهار نظر کنند آنرا در اختیار منابع خبری غرب قرار داد تا با همکاری غرب فشار بی سابقه ای به کشورهای عضو آژانس وارد کرده تا زمینه محاصره اقتصادی ایران را از طریق سازمان ملل عملی کند .
آمانو که یک ژاپنی طرفدار ایده های فوکویاماست معتقد است باید همه سیستمهای جهانی در صورت مقاومت در برابر نئو لیبرالیسم تحت رهبری انحصارات سرمایه داری آمریکا و غرب از سر راه بر داشته شوند مرتکب اشتباه بزرگی شد که نشان میدهد که غرب در درون خود با توجه به بحران اقتصادی و مالی با مشکلات عدیده ای مواجه شده که بر سر آن هنوز به تفاهم نرسیده است .
تاکتیکهای غرب در منطقه خاورمیانه :
با استقلال تدریجی کشورهای منطقه که بعداز جنگ جهانی دوم شتاب گرفت و مشخص شدن منابع انرژی این منطقه غرب با وجود شکست سخت در جنگ جهانی دوم از پای ننشست در ابتدا کشورهای شیخ نشین را به منطقه تحمیل کرد که باعث تفرقه بی سابقه ای در بین مردم و کشورها شد کویت را از بدنه عراق جدا کرده تا این کشورهمچنان ضعیف باقی بماند و نتواند از ساحل خلیج فارس استفاده کند.
ایجاد جبهه ای از تمامی کشورهای عرب وابسته در منطقه خاورمیانه و اخته کردن آنها در برابر تجاوزنژادپرستان اسرائیل که در نهایت منجر به کنترل آن توسط حسنی مبارک وعمرو موسی مهره های اصلی غرب در منطقه شد و زمینه دائمی دخالت در امور داخلی و اشغال کشورهای مستقل منطقه همانند عراق ،لیبی شد .
رژیم شاه و ترکیه را بجان عراق انداخته آنهم در شرایطی که این کشور تازه به استقلال رسیده و سخت درگیر بحرانهای داخلی بود ، ضمیمه کردن اروند رود رودخانه مشترک ایران و عراق به خاک ایران همزمان حمله متمرکز به رهبران کشورهای عرب که اکثرا مورد حمایت مردم بودند بعنوان دیکتاتور تا ضمن مخدوش کردن چهره این رهبران بین کشورها و منطقه تفرقه انداخته تا ثبات کشورهای شیخ نشین تضمین شود .
کشورهای وابسته ایران ، ترکیه و پاکستان را تا دندان مسلح کرده و بجان کشورهای همسایه انداخته تا جایی که هنوز بین کشورها و همسایگان رابطه حسن همجواری بر قرار نیست و اعتماد فی مابین وجود ندارد و بهترین شرایط برای سوء استفاده از این کشورها فراهم شده است.
جلوگیری از اتحاد اعراب و ضعیف نگه داشتن آنها با هر وسیله ممکن تا کشورهای عرب با وجود منابع عظیم نفت و گاز و جمعیت بیش از سیصد ملیونی بعنوان قدرت منطقه ای وجهانی قد علم نکنند و با هویت متحد و مشترک وارد صحنه نشوند .اعراب بیش از هر کشور غربی دارای فرهنگ و تمدن تاریخی هستند و با امکانات طبیعی و جغرافیای اقتصادی غنی میتوانند و میتوانستند از هویت فرهنگی و ملی خود دفاع کنند و آنرا تکامل بدهند و نقش تاریخی خود را ایفا کنند.
غرب با تحقیر مذهب اسلام و سرکوفت زدن به آن و با استفاده از نیروی نظامی و حکومتهای وابسته هرگونه استقلال عمل و تکامل طبیعی آنها را سد کرده و در کشورهایی همانند عراق و لیبی که توانسته بودند تا بالاترین سطح پیشرفت تکامل دسترسی پیدا کنند با جنگ تحمیلی به ویرانه تبدیل کنند .
غرب در کشورهای منطقه با همه امکانات برای ایجاد فراکسیون بنفع خود از هیچ کوششی فرو گزار نمیکند خیلی راحت و با بیشرمی تمام ادعا میکند که منافع ملی آنها ایجاب میکند تا این کشورها پا نگیرند و قدرتمند نشوند تا در آینده خطری برای منافع کشورهای غربی ایجاد کنند .
ایران در جدال برای تضمین و دفاع از منافع ملی :
موقعیت ایران بعنوان کشوری قدرتمند و تاثیر گزار بر کسی پوشیده نیست ایران توانسته است در طول تاریخ از فراز و نشیبها و توفانهای سهمگین عبور کند و پا بر جا بماند . انقلاب ملی و دمکراتیک ایران در سال 1357ی شانس بزرگ تاریخی دیگری ایجاد کرد که رهبران سیاسی آن بعلت عدم تجربه نتوانستند بخوبی از آن بهره برداری کنند و امروز در تلاطم جهانی درگیر بحرانهای داخلی و خارجی شده اند که فقط میشود با اتکا با اکثریت مردم کشور و با بازبینی واقعیت ها از پس مشکلات بر آمد .
سیاستمداران ایران با تحلیلهای نادرست و ارزیابی غلط از اوضاع منطقه و جهان مشکلات فراوانی برای پیشرفت ، امنیت اقتصادی و امنیت ملی ایران ایجاد کردند که از جمله آنها جنگ بی حاصل هشت ساله باعراق ، افتادن در دام اختلافات شیعه و سنی ، عدم درک موقعیت و شرایط منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی ، پر بها دادن بقدرت ایران و درایت شیعه گری که مذهب ویژه ایران است بر پیچیده کردن اوضاع ایران و منطقه افزودند .
جمهوری اسلامی بجای دفاع از اتحاد کشورهای عربی که شامل سنی ها و شیعیان میشد و تلاش برای همزیستی مسالمت آمیزاین دو گروه مذهبی در چهار چوب یک کشور میتوانست بخوبی امکان سوء استفاده امپریالیسم غرب را محدود و زمینه همکاری ما را با همسایگان عرب که با منافع ملی مشترک ما ارتباط مستقیم داشت فراهم کند .
جمهوری اسلامی ایران درک نکرد که شیعیان کشورهای عربی در درجه اول عرب هستند بعدا شیعه اختلافاتی که امروز در کشورهای عرب که بخش اقلیت آنها را شیعیان تشکیل میدهند وجود دارد موجب شد تا بافت های فرهنگی و اقتصادی بشدت آسیب ببیند و باعث سوء استفاده نیروهایی شده است که برای غارت و چپاول منابع منطقه دندان تیز کرده اند.
ایران نتوانست با همکاری کشورهای ثروتمند عرب منابع ثروت را بسود کشورهای منطقه سوق دهد تا آنها این ثروت عظیم را صرف سرمایه گزاری و خرید اسلحه از غرب نکنند و برای پیشرفت و آبادانی منطقه بکار گیرند این مسئله نشان میدهد که ایران موقعیت خود را در منطقه درک نکرده و موجب سوق دادن این نیروها بسوی امپریالیسم و ارتجاع منطقه شده است نیروهایی که حاضر شده اند همه امکانات خود را در اختیار متجاوزان برای نابودی کشور ما و منطقه قرار دهند.
قدرت مانور غرب و نیروهای ارتجاعی منطقه محدود است اگر چه آنها هارت و پوت میکنند ولی هنوز فرصت هست که بشود اوضاع را بنفع منافع ملی همه کشورهای منطقه مخصوصا ایران تغییر داد . تغییر ساختار سیاسی کشور در شرایطی که ایران ازموقعیت سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و امنیتی بهتری نسبت به کشورهای همسایه بر خوردار است زمینه این تغییرات استراتژیکی را فراهم کرده است .
غرب تمام تلاش خودرا بکار خواهد گرفت تا به بی ثباتی منطقه خاورمیانه و ایران دامن زند اشتباه است اگر فکر کنیم غرب میتواند کنترل کامل منطقه را در دست بگیرد آنها در صد سال گذشته هرگز موفق به این کار نشده اند تجربه تاریخی منطقه نشان داده است که مردم منطقه از سابقه درخشان مبارزاتی بر خوردارند که باز هم سر بزنگاه ها از منافع خود دفاع خواهند کرد و اوضاع را بنفع خود تغییر خواهند داد .
شکی نیست که غرب در صدد آسیب رساندن به منافع ملی کشور ماست نباید این فرصت را به آنها داد که به تخریب زیر ساخت های کشور دست بزنند ایران باید این مسئله را برای متجاوزان روشن کند که حمله پیشگیرانه منحصر به آنها نیست.
استراتژی دفاع فعال ایران نشان میدهد که دشمن برای حمله به ایران باید بیشتر از ده بار فکر کند برای دفاع از منافع ملی کشور اتحاد ملی امری لازم و ضروریست مخصوصا که جغرافیای اقتصادی جهان تغییر کرده و همه کشورهای بزرگ در منطقه و ایران دارای منافعی هستند که غرب و آمریکا نمیتوانند آنها را نادیده بگیرند.
آمادگی ایران برای دفاع نظامی قابل توجه و عامل بازدارنده است در عین حال منافع و مواضع آمریکا و ناتو در خلیج فارس بسیار آسیب پذیر هستند . در دفاع از منافع ملی کشور در شرایطی که امپریالیسم چنگ و دندان تیز کرده تا زیر بنای اقتصادی کشور را که حاصل دسترنج مردم خوب کشور ماست نابود کند لازم است نیروهای سیاسی به این درک مشترک برسند که الویت برای کشورما در شرایطی که تغییرات بزرگی در راه هست دفاع از منافع ملی کشور و مبارزه برای جلوگیری ازجنگ نه روی دوصندلی نشستن است.
م. راد (10.11.2011)


هیچ نظری موجود نیست: