۱۳۹۸ خرداد ۸, چهارشنبه

این که دیگه نون خور نظام نیست. ‏



🔺‏این که دیگه نون خور نظام نیست.
هیچ سنخیتی هم در حال حاضر با حکومت جمهوری اسلامی ایران نداره؛
ایشون پدر برنامه هسته ای ایران و طراح و پایه گذار سازمان انرژی اتمی در زمان #شاه هست.. ☝
کسی که با کشورهای غربی #مذاکره کرد که بنیان اولیه نیروگاه های هسته ای ایران رو پایه ریزی کنن.

بی بی سی به عنوان مهمان آوردتش که ازش علیه برنامه هسته ای ایران حرف بکشه

ببینید چطور میزنه دهن مجری رو آسفالت میکنه و از پدر سوخته بازی غرب و دروغگویی هاشون در مورد برنامه هسته ای ایران میگه.
حتما کلیپو تا آخر ببینید تا یه سری حقایق پشت پرده براتون روشن بشه و بفهمید علت سوختنشون و علت تحریمشون علیه ایران چیه

دست به دست کنید برسه دست کدخدا پرستان داخلی و اونایی که میگن چرا همش دشمنی چرا همش کینه... چرا همش مرگ بر این و اون



https://youtu.be/rSd7WDMouUE?t=2


اشتباه در جنگ و صلح مهران زنگنه



اشتباه در جنگ و صلح

مهران زنگنه


بوی باروت به مشام همه می‌رسد؛ توهم است یا واقعیت؟ اکثر قریب به اتفاق وسائل ارتباط جمعی از راست تا چپ، کم و بیش، به امکان جنگ بین آمریکا و ایران پرداخته‌اند. به جز دولت اسرائیل و چند کشور عربی کم و بیش همه‌ی دول جهان رژیم‌های ایران و آمریکا را حداقل ظاهرا دعوت به خویشتنداری و مذاکره کرده‌اند.
واضح است که در سطح نظامی صرف دولت ایران در یک جنگ منظم و همه جانبه و محدود به ایران قادر نیست در مقابل نیروهای محور غربی مقاومت کند و نهایتا سرنوشتی همچون سرنوشت صدام خواهد داشت. این امر را حتی، با آنکه واضح است، در سطح نظامی صرف چند نشریه‌ی «نظامی-سیاسی» با آمار و ارقام نشان داده‌اند. اما همه، منجمله نیروهای محور غرب می‌دانند، اگر جنگی صورت بگیرد، صرفنظر از اثرات بین‌المللی اقتصادی آن یعنی اختلال در صادرات نفت و گاز، جنگ به ایران محدود نمی‌ماند و در وضعیت فعلی طولانی خواهد بود. مشکل کشورهای محور غرب همین جاست.
به این اعتبار و در واقع می‌توان گفت، صرفنظر از سلطه‌ی ایران بر تنگه‌ی هرمز، استراتژی امنیتی رژیم، یعنی دخالت‌هایش در سطح منطقه، تا این لحظه در ممانعت از تحقق استراتژی «تعویض رژیم» از طریق جنگ در ایران موفق بوده است. در کنار این دو سیاست خارجی هم شرقی و هم غربی رژیم در چند دهه‌ی اخیر کمتر موثر بوده است.
استراتژی فعلی ایران در نحوه‌ی برخورد به آمریکا، یعنی «نه جنگ و نه مذاکره» در این برهه به اضافه‌ی استراتژی منطقه‌ای ایران، اما نمی‌تواند الی‌الابد دوام بیابد و موفق باشد. چرا؟ به خاطر تحریم‌ها. این دو استراتژی در کنار هم در حفظ رژیم می‌توانستند موفق باشند، اگر تحریمی در کار نمی‌بود. به عبارت دیگر تحریم‌های آمریکا استراتژی منطقه‌ای-امنیتی رژیم را بی‌فایده کرده‌اند. چرا؟ اگر استراتژی امنیتی، برای حفظ رژیم صورتبندی شده و شکل گرفته است، که چنین نیز هست، تحریم‌ها در میان مدت حفظ رژیم را سخت و در دراز مدت غیر ممکن می‌کنند و حتی برخی از پیش‌شرط‌های یک جنگ برق‌آسا فراهم می‌آورند. علت بسیار ساده و کاملا قابل روئیت است: صادرات نفت پس از چهل سال حکومت اسلامی در اقتصاد پیرامونی ایران هنوز نقش کلیدی ایفاء می‌کنند. بدون آنان اگر نگوئیم ایران به لحاظ اقتصادی فرو می‌پاشد که احتمالش وجود دارد، باید گفت تولید و بازتولید اقتصادی جامعه حداکثر پس از پایان یافتن ذخائر ارزی ایران به شکل فعلی غیر ممکن می‌شود و بدین ترتیب «عامل انسانی» در جنگ (به معنای کلوزویتزی کلمه) را به شدت ضعیف می‌کنند. ضعف این عامل یکی از پیش‌شرط‌های یک جنگ برق‌آساست و چگونگی آن منوط به چگونگی تولید و بازتولید «کل مشخص» (مارکس) در سطح بلاواسطه است. به علاوه، به شکل کنکرت‌تر، تحریم‌‌ها تولید و بازتولید توان نظامی ایران را دچار اختلال می‌کنند و حداقل جلوی افزایش آن را می‌گیرند و بدین ترتیب برخی از شروط دیگر یک جنگ برق‌آسا فراهم می‌آیند.
از یک سو برای ایران مذاکره بر اساس شروط پومپئو (دوازده شرط) و پذیرش حتی بخشی از آنان به معنی پایان استراتژی امنیتی منطقه‌ای‌اش است و با پایان دادن به آن، ایران در واقع خودش راه را همچون مثال عراق برای حمله آمریکا و متحدینش به ایران در یک جنگ برق‌‌آسا هموار می‌کند و از سوی دیگر با عدم مذاکره این بار تحریم‌ها امنیت و حفظ رژیم را از درون و برون تهدید می‌کنند.
تنها راه خروج ایران از مخمصه، شکستن تحریم‌ها و یا عقب نشینی آمریکا از شروط مذکور است. در این راستا، صرفنظر از امکان دور زدن محدود اما استراتژیک تحریم‌ها (که در مورد آن فقط می‌توان نظرورزی کرد)، ایران دو امکان دارد: ۱) با تهدید به خروج از برجام اروپا را بر خلاف میلش وادار به عمل و همکاری اقتصادی بکند. ۲) دخالت در بازار نفت و ممانعت از صادرات نفت کشورهای حوزه‌ی خلیج. ایران به این ترتیب می‌تواند امیدوار باشد با تولید اختلال در بازار نفت، و در نتیجه بالا رفتن قیمت نفت آمریکا مجبور بشود باز به چند کشور اجازه‌ی خرید نفت ایران را بدهد.
ایران با استفاده از امکانات برجام، یعنی بدون خروج از آن، چند قدم محتاطانه و دو پهلو برداشته است. از یک سو با توجه به تحریم‌ها امکان فروش اورانیوم غنی شده با غلظت پائین و آب سنگین را اصولا ندارد، و از سوی دیگر آب سنگین برای تولید سلاح پلوتونیوم (و در نتیجه تولید سلاح اتمی) لازم دارد. با توجه به این دو وجه برای مثال اعلام عدم فروش آب سنگین از طرف دولت ایران می‌تواند دو معنا داشته باشد. هم جهت گیری در راستای خواست خروج از برجام معنا بدهد و هم مبین عدم امکان فروش آن در بازار جهانی باشد. احتمال دومی بیشتر است، چرا که خروج کامل از برجام جبهه‌ی غرب را که در آن ظاهرا شکافی وجود دارد، متحد می‌کند. کاری که ایران احتمالا هیچگاه در شرایط عادی نخواهد کرد و با توجه با شکاف‌های موجود در رژیم ایران در این رابطه امکانش بسیار کم است. اینکه اما این سیاست اروپا را وادار به اقدام عملی موثر بکند، بسیار کم است. به هر رو در مورد نتایج این سیاست کافی است انسان قدری صبر بکند، به زودی مدت اولتیماتوم ایران به سر می‌رسد.
در صورتیکه ایران از طریق متحدینش (در اینجا حوثی‌ها) بتواند تولید و صادرات نفت از عربستان و امارات را مختل کند که امکان آن در سطح تکنیکی-نظامی-نظری وجود دارد، تلاطم‌های بازار نفت مطمئنا آمریکا را وادار به عقب نشینی می‌کند. این امکان واقعی است. حوثی‌ها چندی پیش به یک کشتی در آب‌های باب‌المندب صدمه زدند و اخیرا به تاسیسات نفتی عربستان حمله کردند.
اما صرفنظر از امکان تکنیکی-نظامی-نظری آن (زدن تاسیسات نفتی با موشک یا حمله به آنان با پهباد) آیا واقعا نیروهای غربی (آمریکا و اروپا) به ایران و حوثی‌ها این امکان را می‌دهند و یا دست این نیروها را باز می‌گذارند تا استراتژی تحریم را نقش بر آب بکنند؟ جواب سئوال اخیر عملا داده شده است: حضور نیروهای نظامی آمریکا.
علاوه بر اثرات روانی حضور نیروهای نظامی آمریکا در جهت فشار برای تحمیل مذاکره بر حسب شرایط پومپئو، که باید به آن به عنوان علت غالب افزایش حضور نظامی نگریست،  در عین حال به نظر می‌رسد با توجه به مشکلات ناشی از حمله مستقیم به ایران نیروهای نظامی آمریکا ابتدا به ساکن برای حمله همه جانبه به ایران در خلیج و ... گرد نیامده‌اند، بلکه برای جلوگیری از آنچه تولید و صادرات نفت و گاز را تهدید می‌کند و  رصد تحریم‌ها و به این ترتیب برای جلوگیری از خروج ایران از مخمصه‌ی فوق‌الذکر است.
در واقع اگر نفت همچون گذشته از عربستان و امارات و سایر کشورهای خلیج صادر شود، و ایران و متحدینش در این روند دخالت نکنند، آمریکا می‌تواند سیاست صبر را پیشه کند، تا تحریم اثراتش را  کاملا به انجام برساند. توان صبر آمریکا بر خلاف ایران «نامحدود» است. به این ترتیب جنگ، اگر قرار باشد جنگی در گیرد، می‌ماند برای بعد.
بوی باروت را اما باید جدی گرفت، البته نه به خاطر امکان «اشتباه» یکی از طرفین آنطور که بسیاری از ناظران «ساده لوح» گفته‌اند، بلکه به دلیل دخالت فوق‌الذکر.
در حالیکه نیروهای بسیاری در سطح منطقه مثل اسرائیل، عربستان و ...، حتی برخی گروه‌های اپوزیسیون مثل سلطنت طلبان، مجاهدین، حزب دموکرات کردستان، جیش العدل و غیره که خواهان دخالت نظامی آمریکا در ایران، بالکانیزه یا برقراری یک رژیم نئوکلونیال در ایران هستند و می‌توانند اشتباه را (مثل واقعه‌ی خلیج تونکین) با مثلا شلیک چند کاتوشیا یا موشک به منطقه‌ی سبز بغداد یا یک کشتی تولید بکنند، با توجه به امکانات تکنیکی و ارتباطی در جهان معاصر نمی‌توان و نباید از «اشتباه» ایران یا آمریکا حرف زد، نیروهای فوق‌الذکر، حتی یک گروه کوچک نیز، می‌توانند این «اشتباه» را خلق بکنند. آیا این امر را آمریکا و ایران نمی‌دانند؟ طبعا می‌دانند، از این رو با توجه به سطح پیشرفت تکنیکی و امکانات ارتباطی بین طرفین که یکی یا هر دو طرف از برقراری آن طفره می‌رود، حتی بدون رجوع به دلائل تاریخی-اجتماعی جنگ‌ها باید گفت: «جنگ اشتباهی» افسانه‌ای است همانقدر غیر واقعی که افسانه‌های شاهنامه فردوسی. «اشتباه» میسر نیست، مگر یکی از طرفین، ایران یا آمریکا (یا هر دو)، خواهان شکل گیری «اشتباه» باشد. به خاطر تناسب قوای نظامی شکننده به نفع رقبا بعید است طرف ایرانی، علیرغم سخنوری‌های جنگ‌طلبانه‌ی رهبران آن، خواهان یک چنین اشتباهی باشد. حکومت ایران فقط می‌تواند در محاسبات خویش در مورد اروپا و یا متحدینش (به خصوص در میزان پایبندی آنان به اتحاد ضمنی) اشتباه بکند. باید اما همینجا در مورد آمریکا نیز افزود: صرفنظر از این یا آن فرد یا آنانی که شبیه نتان یاهو می‌ترسند ترامپ دوباره انتخاب نشود و فرصت «بالکانیزه کردن» ایران یا برقراری یک رژیم نئوکلونیال در ایران از دست برود، کل رژیم آمریکا (منجمله اکثریت جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها) نیز به نظر نمی‌رسد، برای شروع جنگ عجله داشته باشد. البته خود ترامپ را باید مستثنی کرد، چرا که جنگ به دلائل داخلی (برای مثال استیضاح او و انتخابات آتی)، برای او می‌تواند به عنوان یک مفر از بحران مطرح باشد. امکان انتخاب جنگ به عنوان راه حل بحران بواسطه‌ی تناسب قوا در سطح رهبری آمریکا اما ضعیف است. وجود همین افراد شبیه نتان یاهو در رژیم آمریکا و ... موجب می‌شود، که خواست صورت گرفتن «اشتباه» از جانب آمریکائی را نتوان یک سر ندیده گرفت.
خلاصه کنیم: شدت و ضعف بوی باروت در واقع تابعی است از اثرات تحریم‌ها و فراهم آمدن پیش‌شرط‌های یک جنگ برق‌آسا. هر چه تحریم‌ها بیشتر و موثرتر، یعنی هر چه «عامل انسانی» در جنگ (به معنای کلوزویتزی کلمه) در ایران ضعیف‌تر، هر چه اختلال در تولید و بازتولید قدرت نظامی ایران بیشتر شود، هر چه اثرات تحریم بر سیستم حکومتی بیشتر، یعنی شکاف در آن بیشتر بشود، هر چه اتحادهای منطقه‌ای ایران بر اثر عدم امکان تامین مالی این اتحادها ضعیف‌تر بشوند، در یک کلام هر چه شروط یک جنگ برق‌آسا بیشتر فراهم بیایند، بوی باروت بیشتر می‌شود و برعکس.
زمانی بوی باروت به حداکثر می‌رسد و لزوم «اشتباه» برای آمریکا عملا مطرح می‌شود که شروط یک چنین جنگی فراهم آمده باشند. بنابراین در صورت عدم مذاکره که عملا بر مبنای شروط پومپئو معنی‌اش کاپیتولاسیون رژیم است و اکنون غیر ممکن به نظر می‌آید،  یعنی فردا، آن وقتی که رژیم اسلامی و تحریم‌های آمریکا مردم ایران، قربانیان فاجعه، را مستاصل کردند و یا رژیم ایران به وضعی دچار بشود که صدام دچار آن شد، آنگاه، اگر لازم شد، در «تمام» وسائل ارتباط جمعی جهان ممکن است ببینیم که گلوله‌ی اول، امر علی‌السویه در جنگ، «اشتباها» از لوله‌ی تفنگی متعلق به ایران شلیک شده است. در چنین وضعی مسئله اصلا این نیست چه فردی در آمریکا رئیس جمهور باشد: ترامپ یا کسی مانند هیلری کلینتون. در چنین وضعی تنها میزان شکاف/اتحاد بین قطب‌های مختلف در مراکز سیستم بین‌المللی برای جنگ/عدم جنگ تعیین کننده‌اند. فرودستان؟ مردم در محاسبات این نیروها همواره به عنوان گوشت دم توپ وارد می‌شوند و بدون سازماندهی(‌یابی) آنان، آن هم در راستای خواست‌های واقعی خویش: صلح، آزادی و عدالت، بدون «چنگ در آسمان افکندن» (شاملو)، نه فقط در محاسبات این نیروها بلکه در عالم واقع نیز چنین خواهند بود.

۱۳۹۸ خرداد ۶, دوشنبه

نظرات متفاوت دونالد ترامپ با وزارت دفاع و ارتش آمریکا برای اعزام نیروهای بیشتر به خاورمیانه




شنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۹۸

نظرات متفاوت دونالد ترامپ با وزارت دفاع و ارتش آمریکا برای اعزام نیروهای بیشتر به خاورمیانه

رئیس جمهوری و وزارت دفاع آمریکا، طی ٢٤ ساعت گذشته نظرات متفاوتی در مورد تقویت حضور نظامی این کشور برای مقابله با آنچه واشنگتن تهدیدات ایران در منطقه توصیف می‌کند، ابراز داشته‌اند. در حالی که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا گفته برای مقابله با تهدیدات ایران نیازی به اعزام نیروهای بیشتر به خاورمیانه نیست، "پاتریک شاناهان" سرپرست وزارت دفاع آمریکا ضمن تکذیب خبر رسانه‌های این کشور درباره اعزام ۵ تا ١٠ هزار نیروی تازه نفس به خاورمیانه، به درخواست ژنرال "کنت  مک‌کنزی" سرفرمانده نیروهای آمریکا در خاورمیانه برای تقویت نیروهای آمریکایی در این منطقه برای مقابله با تنش‌های فزاینده با ایران اشاره کرده است.

دونالد ترامپ روز پنجشنبه ٢ خرداد/ ٢٣ مه در گفتگو با خبرنگاران در مورد گزارش‌های حاکی از خواست وزارت دفاع برای اعزام نیروی اضافی به منطقه خاورمیانه گفت: «فکر نمی‌کنم که به اعزام نیروی بیشتری احتیاج باشد، اگر نیاز باشد حتماً نیروی نظامی می‌فرستیم؛ در صورت لزوم هر تعداد نیروی نظامی که نیاز باشد می‌فرستیم.»

سخنان دونالد ترامپ پس از انتشار گزارش‌ها درباره قصد پنتاگون برای اعزام ۵ تا ١٠ هزار سرباز جدید به خاورمیانه برای مقابله با تهدیدهای نظامی ایران صورت می‌گیرد.
خبرگزاری "آسوشیتدپرس"، پنجشنبه‌  ٢٣ مه با انتشار گزارشی از واشنگتن، خبر از برنامه اعزام ١٠ هزار سرباز جدید از سوی دولت آمریکا به منطقه داد. خبرگزاری "رویترز" نیز در گزارشی تعداد سربازانی که قرار است به منظور تقویت توان نظامی و دفاعی آمریکا به خاورمیانه اعزام شوند را ۵ هزار نفر اعلام کرد.

"پاتریک شاناهان" سرپرست وزارت دفاع آمریکا، دیروز پنجشنبه ٢٣ مه پیش از دیدار با وزیر امور خارجه ویتنام در پنتاگون، در جمع خبرنگاران درباره شمار سربازان اعزامی آمریکا جانب احتیاط را پیش گرفت. آقای شاناهان گفت: «اعزام ١٠ هزار و یا ۵ هزار سرباز واقعیت ندارد؛ آنچه می‌توانم به شما بگویم آنست که در زمینه تقویت نیروهای آمریکا در خاورمیانه، در ارتباط دائم با ژنرال "کنت  مک‌کنزی" فرمانده جدید "سِنتکام" هستم».
او همچنین تصریح کرد که در نظر دارد رئیس جمهوری آمریکا را پیش از عزیمت به توکیو، در جریان درخواست‌های ژنرال مک‌کنزی برای تقویت نیروهای آمریکایی در منطقه بگذارد.

خبرگزاری فرانسه، گزارش می‌دهد که ژنرال کنت  مک‌کنزی، سرفرماندهی نیروهای آمریکا در خاورمیانه موسوم به "سنتکام"، از رویکرد پنتاگون در کاهش نیروهای آمریکایی در خاورمیانه اظهار تأسف کرده است. استراتژی جدید دفاعی آمریکا که توسط وزارت دفاع این کشور تدوین شده، تمرکز نیروهای آمریکا را برای مقابله با تهدیدهای روسیه و چین درنظر گرفته است.

با افزایش تنش‌ها میان واشنگتن و ایران و برای تأمین امنیت منافع آمریکا و متحدانش در منطقه، "سِنتکام" نیازمند نیروهای بیشتری است.
درخواست ژنرال مک‌کنزی درباره تقویت نیروها، با محدودیت‌های پنتاگون و در همان حال رویکرد سیاسی دونالد ترامپ برای کاهش نیروهای آمریکایی در خاورمیانه روبرو شده است.
در این‌باره سرپرست وزارت دفاع آمریکا در اوایل ماه مه، در یک نشست خبری گفت که «ما نیروهای کافی برای حضور در تمام مناطقی که مایلم حضور نظامی خود را تقویت کنیم، نداریم.»

بر اساس پنتاگون، ایالات متحده آمریکا هم اکنون بین ۶٠ تا ٨٠ هزار نیروی نظامی در چهارچوب "سنتکام" در منطقه خاورمیانه دارد. از جمله نیروهای آمریکایی حاضر در منطقه می‌توان به حضور ١٤ هزار سرباز در افغانستان، ۵ هزار و ٢٠٠ سرباز در عراق و ٢ هزار سرباز آمریکایی در سوریه اشاره کرد.

یک مسؤل نظامی وزارت دفاع آمریکا که نخواسته نامش فاش شود، به خبرگزاری فرانسه گفته است که «نتایج سیاست‌های تهاجمی دونالد ترامپ نسبت به ایران، بر پنتاگون تحمیل شده؛ خصوصاً تصمیم ٨ آوریل رئیس جمهوری آمریکا در گذاشتن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا که مقابله ایران را به همراه داشته است. ایران با تروریستی شناختن آمریکا به عنوان پدرخوانده تروریسم در خاورمیانه و همچنین تروریست خواندن نیروهای نظامی آمریکا در منطقه، وضعیت دفاعی آمریکا در منطقه را با چالش‌های جدیدی روبرو ساخته است».

رادیو بین المللی فرانسه 

فروش میلیاردها دلار جنگ‌‌افزار به عربستان به‌رغم مخالفت کنگره




دوشنبه، خرداد ۰۶، ۱۳۹۸

فروش میلیاردها دلار جنگ‌‌افزار به عربستان به‌رغم مخالفت کنگره

دولت آمریکا تصمیم گرفته است بیش از هشت میلیارد دلار جنگ‌افزار در اختیار کشورهای عربستان، امارات و اردن قرار دهد. نمایندگان وابسته به حزب دموکرات در کنگره آمریکا نگران افزایش تنش در خاورمیانه هستند.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا روز جمعه سوم خرداد (۲۴ مه) رسما خبر از فروش هشت میلیارد و یکصد میلیون دلار جنگ‌افزار به عربستان سعودی، امارات متحده عربی و همچنین اردن داد.

خبر فروش این میزان جنگ‌افزار در شرایطی منتشر می‌شود که کنگره آمریکا به علت نقش عربستان در جنگ یمن و همچنین در ارتباط با پرونده قتل جمال خاشقچی، خواستار توقف صدور تسلیحاتی به این کشور شده بود.
خبرگزاری آلمان (dpa) در گزارشی که روز شنبه چهارم خرداد (۲۵ مه) از واشنگتن منتشر کرده، خبر از تصمیم دولت آمریکا در زمینه صدور تسلیحاتی به کشورهای یاد شده داده است.

این خبرگزاری، فروش تسلیحاتی به کشورهای خاورمیانه و همچنین افزایش حضور نظامی آمریکا در این منطقه را موجب افزایش تنش بین دو کشور ایران و آمریکا ارزیابی کرده است.

افزایش توان دفاعی

مایک پمپئو اعلام کرده است که هدف از فروش این میزان سلاح به کشورهای یاد شده بالا بردن توان و ظرفیت دفاعی آن‌ها در مقابله با تهدیدهای ایران است.

ارتش آمریکا مسئولیت حمله اخیر به نفتکش‌ها در بندر فجیره را برعهده ایران و سپاه پاسداران می‌داند.

این در حالی است که نمایندگان وابسته به حزب دموکرات در کنگره آمریکا نگران افزایش تنش در خاورمیانه هستند. افزون بر آن، کنگره آمریکا تصمیم‌گیری درباره وقوع جنگ و عملیات نظامی را در گستره‌ی حقوق خود می‌داند.

فروش تسلیحات به عربستان به‌رغم مخالفت کنگره و همچنین افزایش حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه عملا حکایت از آن دارد که دولت آمریکا مستقل از نظر مجلس نمایندگان اقدام می‌کند.

دویچه وله 

نامه سرگشاده مقامات ارشد سیاسی و نظامی پیشین آمریکا به ترامپ درباره جنگ با ایران


دوشنبه، خرداد ۰۶، ۱۳۹۸

نامه سرگشاده مقامات ارشد سیاسی و نظامی پیشین آمریکا به ترامپ درباره جنگ با ایران

یورونیوز - ۷۶ تن از مقامات سیاسی و نظامی بازنشستۀ ایالات متحده آمریکا در نامه‌ای سرگشاده خطاب به دونالد ترامپ، رئیس جمهور این کشور دربارۀ سرانجام تنش‌های ایران و آمریکا هشدار دادند.

این نامه با هماهنگی «کالج آمریکایی رهبران امنیت ملی» تهیه شده است و امضاکنندگان آن نگرانی عمیق خود را از افزایش تنش‌ها با ایران در منطقۀ خلیج فارس اعلام کرده‌اند.

کالج آمریکایی رهبران امنیت ملی، کنسرسیومی متشکل از ژنرال‌ها، دریاداران، سفرا و مقامات دولتی بازنشسته آمریکا است و اعضای آن متعهد به تقویت امنیت ملی آمریکا از مسیرهایی همچون برگزاری جلسات گفتگو و تاثیرگذاری بر تصمیم‌گیران و سیاستگذاران، اطلاع رسانی و آموزش عمومی هستند.

در این نامه آمده است: «خصومت متقابل ایران و آمریکا، اعزام شتابندۀ هواپیماهای جنگنده و بمب افکن‌های B-52 به منطقه و دریافت گزارش‌هایی مبنی بر آمادگی ایران برای حمله به تاسیسات نظامی و دیپلماتیک آمریکا، بسیار نگران کننده است و باعث یک رویارویی بالقوه مرگبار می‌شود.»

امضا کنندگان در ادامه هشدار می‌دهند که جنگ با ایران، چه یک انتخاب باشد و چه حاصل یک محاسبۀ غلط، پیامدهایی غم‌انگیز در منطقۀ خاورمیانه که هم اکنون بی‌ثبات است به همراه دارد و آمریکا را وارد درگیری مسلحانۀ دیگری آنهم با هزینه‌های سنگین نظامی، انسانی و ژئوپولیتیک می‌کند.

آنها می‌نویسند: «ما به عنوان متخصصان امنیت ملی با سابقۀ فعالیت طولانی در نیروهای مسلح آمریکا و در بخش دیپلماتیک، شاهدانی دست اول در این باره هستیم که چگونه اختلافات ممکن است به سرعت از کنترل خارج شوند.»

آنها تاکید می‌کنند که نبود ارتباط مستقیم میان آمریکا و رهبران سیاسی و نظامی ایران آنهم در دوران لفاظی‌های شدید، تنها باعث افزایش احتمال اشتباه در جمع‌بندی‌ها و در نتیجه وقوع یک درگیری نظامی ناخواسته می‌شود.

امضا کنندگان ضمن ابراز خشوندی از سخنان اخیر رئیس جمهور آمریکا مبنی بر عدم تمایلش به جنگ با ایران و علاقمندی به استفاده از راههای دیگری از جمله راههای دیپلماتیک می‌نویسند: «برخلاف تحریم‌های اقتصادی علیه ایران که تاثیر مثبتی در کاهش حماتیهای مالی این کشور از حزب الله لبنان داشته، تهدیدات نظامی علیه ایران با هدف تغییر رفتار رژیم خیلی موثر نبوده و احتمالا باعث تایید باورهای عناصر سرسخت در تهران شده است که سازش با آمریکا را غیرممکن می‌دانند.»

در ادامۀ نامه خطاب به دونالد ترامپ آمده است: «شما به عنوان رئیس جمهور و فرمانده کل قوا، قدرت قابل توجهی دارید تا بلافاصله تنش‌های منطقه‌ای را که به سطح خطرناکی رسیده است، کاهش دهید. تدابیر برای کاهش سطح بحران باید [با همکاری] رهبری ایران در عالی‌ترین سطوح دولت اتخاذ شود.»

امضاکنندگان این نامۀ سرگشاده در پایان بار دیگر یادآوری می‌کنند که «برای حفاظت از منافع ملی آمریکا در خاورمیانه و امنیت دوستان و متحدانمان، باید یک زمامدار متفکر و یک دیپلماسی تهاجمی داشت و نه یک درگیری مسلحانه غیرضروری.»

اعضای کالج آمریکایی رهبران امنیت ملی پیش از نیز در ماه مارس با اشاره به پایداری ایران به توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ میلادی و گزارش‌های سازمان بین‌المللی انرژی اتمی، خواستار بازگشت آمریکا به این توافق شده بودند.

ایران می تواند برای ایالات متحدۀ آمریکا و هم پیمانانش به جهنم تبدیل شود









ایران می تواند برای ایالات متحدۀ آمریکا و هم پیمانانش
به جهنم تبدیل شود

ولانتین واسیلسکو Valentin Vasilescu
کارشناس نظامی، فرمانده دوم پایگاه هوائی اوتوپه (در رمانی)

مرکز پژوهش های جهانی سازی. 25 مه 2019
تجاوز خشونت آمیز آمریکا علیه ایران با همان ساز و برگی که علیه عراق، لیبی یا یوگوسلاوی به کار برده شده آغاز شود، یعنی با تحمیل «منطقۀ پرواز ممنوع» برای هواپیماهای ایرانی در فضای هوائی خودشان، و سپس با حملۀ هوائی و پرتاب موشکهای کروز آمریکائی ادامه خواهد یافت.
ولی ایران با حساب فراتر از ده سال پیش استراتژی مؤثرترین پاسخ هائی را تدارک دیده که می تواند شگفتی نامطلوبی برای آمریکائی ها به وجود بیاورد.
حقیقت این است که تحریم بهره برداری نفت ایران در عین حال اندکی به نفع روسیه تمام می شود. ولی توقف تدارکات تولید نفت عربستان سعودی، امارات متحدۀ عربی و بحرین به معنای افزایش 50 برابر هزینه برای مسکو خواهد بود. به همین علت کرملین به هیچ وجه مداخله نخواهد کرد.
به احتمال خیلی قوی، اگر ایران مورد حمله قرار گیرد جبهه های دیگری را باز خواهد کرد و هم پیمانان آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی (و به همین گونه شیخ نشین هایش) زیر ضرب قرار خواهند گرفت. در اینجا یادآوری کنیم که 14 مه، دو پهپاد یمنی قاصف K2 دو ایستگاه پمپاژ لوله های انتقال نفت شرق به غرب را تخریب کردند که ریاض را به پایانۀ ینبع در ساحل دریای سرخ متصل می کند. اهداف در فاصلۀ بیش از 700 کیلومتر از مرز بین یمن و عربستان سعودی واقع شده است. در نتیجه نقشۀ آنها در GPS به ثبت رسیده است.

هدایت پهپادهای قاصف K2 در یمن طراحی و ساخته شده است و با تجهیزات ارسال امواج رادیوئی توسط ماهواره عمل می کند. لوله های انتقال گاز و نفت عربستان سعودی در کوران جنگ بین ایران و عراق ساخته شده و بین ساحل خلیج فارس و دریای سرخ در طول 1200 کیلومتر %70 تولید روزانۀ عربستان سعودی را منتقل می کند. این خط لولۀ انتقال نفت و گاز در صحرا واقع شده و زیر پوشش حفاظتی ارتش سعودی قرار ندارد.
پیشبینی پذیر است که به محض اینکه به ایران حمله ای صورت گیرد،  ارتش یمن را که از وفاداران علی عبدالله صالح هستند مسلح خواهد کرد. این ارتش یمنی در کوران چهار سال گذشته در مقابل حملات مزدوران مسلح سعودی که از پشتیبانی ایالات متحدۀ آمریکا برخوردارند مقاومت کرده است.
چه از طریق دریا یا عمان، ایران می تواند بیش از پیش به یمن تجهیزات جنگی بفرستد تا علیه زیربناهای انتقال نفت عربستان، بحرین و امارات متحدۀ عربی به کار برده شود. می توانیم ببینیم که مجموعه سواحل شرقی عربستان سعودی، بحرین و پایانۀ نفتی فجیره در امارات متحدۀ عربی در بُرد پهپادهای قاصف K2 قرار دارند.
نیروی هوائی اسرائیل نیروهای نظامی سوریه را هدف بمباران خود قرار دادند و ارتش اسرائیل علیه ارتش سوریه از تروریستهای اسلامگرا پشتیبانی کردند، گرچه اسرائیل علیه سوریه اعلام جنگ نکرده است. اکنون روسیه به ارتش سوریه کمک می کند تا سلاح های قدیمی خود را بازنشسته  کنند و آنان را به سلاح های نوین مجهز می کند. علاوه بر این، در کوران 8 سال جنگ، سوریه مقادیر بسیاری سلاح از تروریستهای اسلامگرا به غنیمت گرفته که از عربستان سعودی، امارات متحدۀ عربی، قطر و ترکیه در اختیارشان قرار می گرفته. ایران یگانه کشوری ست که از سال 2011 به ارتش سوریه یاری رسانده است. به همین علت این احتمال وجود دارد که سوریه دومین جبهه ای باشد که ایران برای تخریب مواضع داخلی اسرائیل از آن استفاده کند. ایران می تواند از خشم فلسطینی ها در نوار غزه، توان رزمی بیش از پیش پر اهمیت حزب الله لبنان و دشمنی بزرگ ارتش سوریه علیه اسرائیل استفاده کند.

لینک متن اصلی :
ترجمۀ حمید محوی

جنگ یمن؛ خودداری کارگران ایتالیا از انتقال محموله تسلیحاتی به کشتی عربستان



اتحادیه کارگری می‌گوید:«ما در آنچه (در یمن) می گذرد، شرکت نخواهیم کرد.»


ضمیره رحیم
اتحادیه‌های کارگری ایتالیا در اعتراض به نقش عربستان سعودی در جنگ یمن، از حمل دو ژنراتور برق به یک کشتی متعلق به این کشور خودداری کرده‌اند.
کشتی «ینبو- بحری» در اوایل ماه جاری قبل از توقف در بندر جنوا (ایتالیا) در بندر آنتورپ (بلژیک) یک محموله اسلحه بار زده بود.
اتحادیه‌های کارگری در شمال ایتالیا، ابتدا تلاش کردند از ورود این کشتی به بندر جلوگیری کنند، اما تلاششان بی‌نتیجه ماند و«ینبو- بحری» در اوایل هفته جاری در بندر جنوا لنگر انداخت.
توقف کشتی عربستان سعودی در آن بندر با اعتراض مردم روبه‌رو شد. روی یکی از پلاکاردهای معترضان عبارت «نه به جنگ» نوشته شده بود.
در پی آن، کارگران اتحادیه‌های کارگری از حمل دو ژنراتور برق به کشتی خودداری کردند.
در بیانیه معترضان آمده است: «ما در آنچه در یمن می‌گذرد، شرکت نخواهیم کرد.»
کارگران می‌گویند، هرچند ژنراتورهای برق برای مصارف غیرنظامی علامت‌گذاری شده بود، اما این احتمال خطرناک هم وجود داشت که به سوی یمن تغییر مسیر بدهد.
بنا به گفته مقامات بندر جنوا، محموله‌های شامل کالاهای غیرحساس به کشتی حمل شده است، اما ژنراتورهای برق در بندر باقی مانده‌اند.
از سال ۲۰۱۵ تاکنون، ۶۸۷۲ تن در جنگ یمن به‌رهبری عربستان سعودی کشته، و ۱۰۷۶۸ تن نیز مجروح شده‌اند. بیشتر تلفات ناشی از بمباران‌های هوایی عربستان بوده است که از این بابت، مورد تقبیح کشورها و نهادهای بین‌المللی قرار گرفته است.
تداوم جنگ، باقی مانده جمعیت یمن را در مرز قحطی قرار داده است.
کشتی «ینبو- بحری» همچنین در اوایل ماه می، هنگام لنگر انداختن در بندر «لوهاور» در نورماندی فرانسه، با اعتراض مردم روبه‌رو شد. «آسات»، سازمان خیریه مخالف شکنجه و اعدام، با استناد به قوانین بشردوستانه، از حمل محموله اسلحه به کشتی ممانعت کرد و«ینبو- بحری» در روز نهم ماه مه، آن بندر را بدون محموله مذکور ترک گفت.
«آسات» اظهار داشت که مطابق قانون، حمل محموله اسلحه به کشتی باید متوقف شود، زیرا آن امر با پیمان سازمان ملل متحد مغایرت دارد.
با وجود آن که یک قاضی دادگاه فرانسه ادعای حقوقی سازمان «آسات» را نپذیرفت، اما کشتی اندکی بعد بندر را بدون محموله تسلیحاتی مورد نظر ترک کرد.
«ینبو- بحری» هم‌اکنون ایتالیا را نیز ترک کرده است و به سوی جده در عربستان سعودی در حرکت است.
© The Independent

کشاکش حکومت عراق بين تهران و واشنگتن



کشاکش حکومت عراق بين تهران و واشنگتن

به رغم پيروزي عليه داعش · به رغم ازبين رفتن دژهاي منطقه اي آن، حکومت عراق خود را با چالش هاي متعددي رودررو مي بيند، بازسازي و اتحاد ملي از جمله اين چالش ها است. اما، رويارويي با اين چالش ها از آن رو پيچيده است که بغداد مي بايد با حکم هاي متناقض تهران و واشنگتن رودررو شود.
 
براي ميانرودان (بين النهرين) باستاني و دولت آن، که تشکيل اش هنوز به انجام نرسيده و نيز مجلس آن که به تازگي انتخاب شده، سناريو هاي متعددي متصور است. مجلس که ٣٢٩ نماينده دارد، از جناح هايي تشکيل شده که جنبه مذهبي ندارد.
دو جناح اصلي وجود دارد: «البنا» (سازندگي)، نزديک به ايران، شامل ١٤٥ نماينده و «اصلاح والعمار» (اصلاحات و بازسازي)، ١٣٤ نماينده، که نزديک تر به کشورهاي عرب و داراي فاصله با ايران است. حزب هاي کرد، به خلاف معمول، دچار تفرقه شده اند و پس از شکست مذاکرات براي تشکيل يک جبهه متحد در بغداد، هر حزب به راه خود مي رود.
محتمل ترين سناريو که اجزاي آن نيز شکل گرفته در رابطه با رودررويي آمريکا- ايران است. آمريکا سعي مي کند عراق را به اردوگاه خود جذب کند، همکاري اقتصادي ١٢ ميليار دلاري (١٠.٦٥ ميليارد يورو) بغداد با تهران را قطع نمايد و مبادلات غيررسمي بين دوکشور را نيز ازبين ببرد.
بازي تهران دربرابر واشنگتن
يکي از نخستين اقدامات ايالات متحده – که عراق را گلوگاه اقتصاد ايران مي داند – اين است که از عراق مي خواهد از تحريم هاي تحميل شده بر جمهوري اسلامي تمکين کند. درخواستي که توسط دولت عراق، که به نوبه خود واکنش تهران و نيرومندي جناح هاي عراقي هوادار ايران را به خوبي مي داند، رد شده است. اين جناح ها خيابان ها را کنترل مي کنند و توانايي زيادي در زمينه آسيب رساندن به امنيت عمومي دارند. اين را نيز نبايد ناديده انگاشت که اين جناح ها در مجلس نفوذي قابل ملاحظه دارند و مي توانند در سرراه تشکيل دولت مانع ايجاد کنند. همچنين، اينها مي توانند تا حد لغو راي اعتماد به دولت پيش روند، چنان که دولت پيشين به نخست وزيري حيدر العبادي با راي عدم اعتماد ساقط شد. دليل اين عدم تجديد راي اعتماد اين بود که دولت در موضع گيري صريح نسبت به رد تحريم هاي اِعمال شده توسط واشنگتن نسبت به ايران ترديد نشان داده بود.
سناريوي دوم آمريکا دراين نبرد عليه [حکومت] ايران عبارت از ترغيب شديد مقامات عراقي به گشايش رو به اردن است. دراين چهارچوب بود که ديدار شاه عبدالله دوم از بغداد انجام شد و به امضاي توافق هايي درمورد بازرگاني، امور مالي، کشاورزي، سلامت و بهداشت و حمل و نقل انجاميد. اين توافق ها شامل بخش سوخت و نيرو نيز بود و به ويژه توسعه خط لوله انتقال نفت بصره در عراق که توسط کشور ميزبان «تاريخي» توصيف شد، به اين همکاري جديد اختصاص يافت.
اين توافق ها با اردن، موجب تغيير رفتار تهران نسبت به بغداد شد. ترجمان اين تغيير رفتار به ويژه کاهش حضور نيروهاي سپاه قدس در عراق بود که رئيس آن، قاسم سليماني، مرتبا درعراق درحال رفت و آمد بود و جلوي جناح هاي مسلح عراقي وابسته به اين سپاه گرفته شد.
توافق در همه زمينه ها با ايران
در سوي ديگر، حسن روحاني رئيس جمهوري [حکومت] ايران در ١١ مارس گذشته براي يک ديدار سه روزه به بغداد رفت. سفر او با ديدار از شهرهاي مقدس کربلا و نجف و اعلام رايگان شدن رواديد شهروندان دوکشور به انجام رسيد که اين امر طبق پيش بيني از ٥ آوريل اجرايي شد.
اين اقدام به نفع ايران بود: هرسال ٥ ميليون ايراني به قصد زيارت يا امور بازرگاني به عراق سفر مي کنند که هزينه صدور رواديد آنها ٥٠ دلار (٤٤ يورو) بود. در سوي مقابل، شمار عراقي هايي که هرسال به ايران مي روند از ٢ ميليون تن بيشتر نيست که هزينه صدور رواديدشان ٣٠ دلار (٢٧ يورو) بوده است.
توافق هاي انجام شده بين ايران و عراق شامل تفاهم نامه هايي درعرصه هاي گوناگون اند: نفت، تجارت، بهداشت و حمل و نقل با ساخت يک راه آهن بين شلمچه در ايران و بصره در عراق. دراين توافق ها همچنين ساخت شهرهاي صنعتي مشترک در مرز براي توليد محصولات مشترک، و نيز حمل و نقل مستقيم کالاها بدون تخليه در مرز براي بازرسي، پيش بيني شده است. در واقع، درحال حاضر کالاها درسوي عراق در بصره، واسيط، دياله و سليمانيه براي بازرسي تخليه مي شود. توافق ها همچنين بخش هاي بهداشت و آموزش را دربر مي گيرد و پيش بيني مي کند که بتواند قرارداد الجزاير ٦ مارس ١٩٧٥ درمورد تعيين حدود مرزي در شط العرب را به نفع ايران زنده کند.
روحاني سفر خود را با يک ديدار بي سابقه – براي يک رهبر ايراني- با ٤ مرجع شيعه در عراق پايان داد. اين ٤ مرجع عبارت بودند از آيت الله علي سيستاني، ستون اصلي حکومت عراق، که مرجعيت روحاني و نظرات و مشاوره هايش بي چون و چرا بر نهادهاي عراقي حکمروايي دارد و آيت الله ها محمد سعيد الحکيم، بشير النجفي و محمد اسحاق الفياض.
با اين حال،اين پويايي اقتصادي که به رودررويي آمريکايي- ايراني وقعي نمي نهد همراه با ظهوراشخاصي است که با نفوذ ايراني ها مخالفت مي کنند. از جمله اينها، آيت الله سعيد السرخي موسوم به «مرجع عراقي عرب» است که اشاره به اين واقعيت دارد که آيت الله هاي ديگر تبار و تابعيت عراقي ندارند. اين رهبر روحاني هواداران پرشماري در مناطق شيعه نشين دارد که با ايران روابطي دشوار دارند – به آتش کشيده شدن کنسولگري ايران در سال٢٠٠٥ گواه آن است – و هواداران اين مرجع در شبکه هاي اجتماعي خيلي فعال هستند و به تحريک مردم درباره نقش ايران مي پردازند.
در اين رودررويي آمريکا- ايران، اقدام مسلحانه جناح هاي مسلح هوادار ايران نسبت به منافع آمريکايي مشاهده نشده است. آسان ترين هدف براي آنها کنسولگري آمريکا در بصره، شهري است که وضعيت امنيتي در آن حساس است. موسسات آمريکايي نيز مي توانند هدف قرار گيرند يا چنان که در سال هاي اخير ديده شده کارکنانشان ربوده شوند.
سرکوب وحشيانه
چالش هاي محلي نيز اهميت کمتري از درگيري هاي منطقه اي که اختلاف بين حزب هاي سياسي را برمي انگيزد ندارد. اين حزب ها يکديگر را متهم مي کنند که مسئول بدترشدن خدمات عمومي هستند.
تابستان آينده، دولتي که به تازگي تشکيل شده خود را با يک رشته چالش هاي تازه رودررو خواهد ديد که از آن جمله تظاهرات قابل پيش بيني در ماه هاي ژوئيه- اوت به خاطر قطع هاي مکرر برق خواهد بود. وضعيتي که خطر خيلي تنش آميز بودن را دربر دارد زيرا متخصصان بهداشت عمومي از هم اکنون هشدار داده اند که خطر شيوع وبا و مسموميت آب به خاطر خشکسالي وجود دارد.
بصره، در منتهي اليه جنوب عراق، يکي از مناطق غني نفتي است که درجه حرارت هوا در آن از ٥٠ درجه سانتيگراد فراتر مي رود؛ اين شهر درصدر تظاهرات خواهد بود. اين منطقه نفتي سال گذشته شاهد موجي از اعتراضات در بيش از دوماه بود که در ميان تظاهرکنندگان دهها قرباني به جا گذاشت. نيروهاي انتظامي پس از حمله به مراکز برخي از حزب ها و دسته هاي مسلح به سرکوب هايي وحشيانه پرداختند. از حمله اين سرکوب ها، پس از به آتش کشيده شدن کنسولگري ايران توسط تظاهر کنندگاني بود که معتقد بودند که ايران از حزب ها و مافياي فساد در عراق حمايت مي کند. وخيم تر شدن وضعيت، مرجعيت مذهبي شيعه در نجف را واداشت که اِعمال خشونت را حرام اعلام نموده و خواهان برآورده شدن خواست هاي تظاهرکنندگان شوند. اما، با پائين آمدن درجه هوا، از شدت درخواست هاي اين مرجعيت نيز کاسته شد.
با توجه به اين که وزير کنوني نيرو اعلام کرده که تابستان پيش رو در زمينه برق تفاوتي با تابستان گذشته نخواهد داشت، بايد در انتظار يک جنبش اعتراضي مردمي در بصره و بسياري از ديگر مناطق مشابه درسال گذشته بود: خيابان هاي مسدود شده و تحصن دربرابر موسسات نفتي از جمله اين اعتراض ها است. واکنش دولتي، طبق معمول، مي تواند اخراج برخي از مسئولان بخش برق و تشکيل کميته هايي براي بررسي درخواست هاي تظاهر کنندگان باشد.
درميان درگيري هاي هنوز حل نشده سياسي، درخواست نيروهاي کرد براي بازگشت به مناطق مورد منازعه اي است که دولت فدرال کنترل خود بر آنها را، پس از برگزاري همه پرسي جدايي طلبانه سال ٢٠١٧، در مناطق کرکوک، نينوا و دياله اِعمال کرده است. مسئله در زمان تشکيل دولت درباره ضرورت مشارکت نيروهاي کرد (پيشمرگه) در مديريت مسئله امنيتي در اين مناطق مطرح گرديد. اين درخواست ها با نفي و تهديد از سوي جوامع قومي ديگر (ترکمن و عرب) روبرو شد و اين قوم ها به خيابان ها ريختند و دست به نافرماني مدني زدند. در واقع، آنها با اين که کردها هرگونه نقش نظامي در منطقه داشته باشند مخالف هستند، درحالي که عادل عبدالمهدي، نخست وزير (که برنامه هاي مشترک سرمايه گذاري با کردها دارد) از هرگونه اظهارنظر خودداري کرده است.
انجام توافقي بين دولت فدرال و منطقه کردستان محتمل است و مي تواند به خواست کردها درمورد حضور پيشمرگه ها در چهارچوب اداري در مناطق کرکوک و نينوا جامه عمل بپوشد البته به شرطي که مرکزيت اين نيروها در بيرون از شهرها و مجتمع هاي شهري قرارداشته باشد. اين مسئله مي تواند از نو موجب درگيري هايي بين بغداد و دولت خودمختار اقليم کردستان از يک سو، و جوامع ديگر قومي از سوي ديگر، که مخالف هرگونه حضور نظامي کردها در مناطق مورد منازعه هستند شود.
انتخاباتي بسيار پرنويد
با آن که موعد انتخابات شوراهاي استاني براي ١٦ نوامبر ٢٠١٩ پيش بيني شده، که نسبتا دور است، حزب هاي سياسي از هم اکنون سرگرم کارزار انتخاباتي براي تبليغ برخي از شخصيت ها و نخبگان داراي محبوبيت مردمي وابسته يا نزديک به خود هستند. هدف اين است که آنها براي انتخاباتي نامزد شوند که مقررات و ساز و کارهاي چند و چون توزيع راي ها در آن هنوز تصويب نشده است. ازاين بابت اين انتخابات با انتخابات پيشين متفاوت است. به دليل هاي متفاوت، برخي به پيکار براي از ميدان به درکردن حريفان و کسب اکثريت مساعد براي خود مي پردازند تا بتوانند استاندار را انتخاب کنند. اين وضعيت به قدرت هاي محلي امکان مي دهد به منابع مهمي دسترسي يابند.
در مناطق سني نشين، قراردادها بايد با موسسات محلي، عرب و خارجي در چهارچوب بازسازي مناطقي که از تروريسم آسيب ديده منعقد شود. استانداري ها در بستن اين قراردادها تصميم گيرنده هستند.
ازاين هم مهم تر، توزيع سمت ها ميان مقامات محلي همراه با چانه زني بين حزب ها براي کسب رياست نهادهاي مستقل (غير مرتبط با وزارت خانه ها) مانند «کميسارياي عالي حقوق بشر عراق» (IHCHR)، «کميسارياي عالي انتخابات مستقل» (IHEC)، «شبکه رسانه هاي عراق» (IMN)، «دبيرخانه خدماتي شهرداري بغداد» و غيره است. بايد به اينها انتقال اختيارات ٨ وزارت خانه (شهرداري ها، کارهاي عمومي، بازسازي، مسکن، کار، امور اجتماعي، آموزش، بهداشت، برنامه ريزي، کشاورزي، امور مالي، جوانان- ورزش) به مقامات محلي را نيز افزود. اين انتقال در اجراي قانون ٢١ مصوب سال ٢٠٠٨ درمورد استانداري ها، که اخيرا بازنگري شده و قدرت اجرايي يافته انجام مي شود.
به اين ترتيب، مقامات محلي در حوزه خود از قدرت واقعي انتصاب، مديريت و اختصاص منابع مالي برحسب نيازهاي مديريت منطقه اي اين وزارت خانه ها برخوردارند. اينها همچنين در مديريت گذرگاه هاي مرزي با کشورهاي همسايه نيز مشارکت مي کنند. با داشتن اين اختيارات، آنها اين امکان را دارند که پاسخگوي درخواست هاي شهروندان، دور از قدرت مرکزي باشند. اين قدرت هاي محلي منابع مهمي در اختيار دارند تا پايگاه هاي اجتماعي خود را تقويت کنند.
روزنامه نگار و نويسنده عراقي ساکن پاريس. پژوهشگر متخصص در امور کردها، نويسنده کتاب «موشک هاي صلح»، نشر )(نور، آوريل ٢٠١٧، که درمورد… (دنباله

نگرانی پاکستان از وقوع جنگ؛ عمران خان به طرفین هشدار داد


نگرانی پاکستان از وقوع جنگ؛ عمران خان به طرفین هشدار داد


نگرانی پاکستان از وقوع جنگ؛ عمران خان به طرفین هشدار داد
Copyright
عکس از سفارت جمهوری اسلامی در اسلام آباد
نخست وزیر پاکستان نسبت به تبعات سنگین وقوع درگیری نظامی در منطقه خاورمیانه به طرفین درگیر هشدار دارد.
عمران خان، نخست وزیر پاکستان جمعه شب و در جریان دیدار با محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران که به پاکستان سفر کرده، گفت که نگران تنش در خلیح فارس است.
او که طرفدار بهبود روابط با ایران است، بدون این که به طور مستقیم از عربستان سعودی و آمریکا نام ببرد، تاکید کرد که جنگ راه حل هیچ مشکلی نیست.
نخست وزیر پاکستان همچنین ضمن یادآوری این امر که افزایش تنش در منطقه به نفع هیچ‌کس نیست از طریفین درگیر خواست تا در شرایط فعلی حداکثر خویشتن‌داری را به خرج دهند.
در جریان این دیدار که در پایان دومین روز سفر آقای ظریف به پاکستان انجام شد، وزیر خارجه ایران طرح ادعاهای آمریکا علیه تهران را علت اصلی افزایش تنش در خاورمیانه عنوان کرد و خاطرنشان کرد که رفتارهای آمریکا تهدیدی برای صلح جهانی است.
بیشتر بخوانید:
روابط ایران و پاکستان با وجود اختلاف‌هایی در مورد نحوه برخورد با گروه‌های تروریستی فعال در مرز دو کشور، طی ماه‌های اخیر و به ویژه پس از سفر اخیر نخست وزیر پاکستان به تهران در حال بهبود است.
همزمان با ادامه رایزنی‌های بین‌المللی برای کاهش تنش در خلیج فارس، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا روز جمعه از اعزام حدود ۱۵۰۰ نیروی نظامی به منطقه خاورمیانه خبر داد. همزمان ارتش آمریکا روز جمعه سپاه پاسداران ایران را به دخالت «مستقیم» در حمله به چهار نفتکش در ساحل امارات عربی متحده متهم کرد.

نظامیان آمریکا در عراق به دلیل تهدیدهای نیروهای مورد حمایت ایران در بالاترین مرحله آمادگی قرار دارند


نظامیان آمریکا در عراق به دلیل تهدیدهای نیروهای مورد حمایت ایران در بالاترین مرحله آمادگی قرار دارند


نظامیان آمریکایی در عراق
نظامیان آمریکایی در عراق -
Copyright
آرشیو رویترز
این خبر در حالی اعلام می‌شود که تنش‌ها میان تهران و واشنگتن از هفته گذشته و پس از اجرایی شدن تصمیم دولت دونالد ترامپ برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، به شدت افزایش یافته است.
در بیانیه ستنکام آمده است که سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و متحدانش اطلاعات قابل اعتنایی از تهدیدهای نیروهای مورد حمایت ایران در عراق دریافت کرده اند.
ایران از سال‌های دور و از زمان جنگ با عراق متحدان گسترده‌ای در میان شیعیان این کشور دارد. نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور پس از سقوط صدام حسین و به‌ویژه پس از حمله داعش در سال ۲۰۱۴ دوچندان شده است. نیروهای حشد شعبی (بسیج مردمی) و سازمان‌های سیاسی نظامی نظیر حرکت نجبا و سپاه بدر، ازجمله نزدیک‌ترین گروه‌های عمدتا شیعه عراقی به حکومت ایران به شمار می‌روند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا هفته گذشته برای گفت‌وگو با مقام‌های عالی‌رتبه عراقی درباره «تهدیدهای قریب‌الوقوع ایران» سفر اروپایی خود را نیمه کاره رها کرد و به بغداد رفت.
بیانیه سنتکام در حالی صادر می‌شود که رهبران ایران و ایالات متحده روز سه‌شنبه احتمال و انگیزه وقوع جنگ میان دو طرف را منتفی دانستند.
عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق در همین روز ابراز امیدواری کرده بود که تنش میان تهران و واشنگتن ختم به خیر شود.

ظریف: آماده‌ایم با کشورهای حاشیه خلیج فارس معاهده عدم تجاوز امضا کنیم


ظریف: آماده‌ایم با کشورهای حاشیه خلیج فارس معاهده عدم تجاوز امضا کنیم

ظریف: آماده‌ایم با کشورهای حاشیه خلیج فارس معاهده عدم تجاوز امضا کنیم
Copyright
عکس از رویترز
آقای ظریف با وجود اعلام آمادگی ایران برای امضاء این معاهده با هدف برقراری روابطی متعادل و متوازن با کشورهای منطقه از جزئیات آن و واکنش کشورهای حاشیه خلیج فارس به این پیشنهاد ایران سخنی نگفت.
وزیر خارجه ایران که در یک کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه عراق سخن می‌گفت، از کشورهایی اروپایی نیز خواست تا با پایان دادن حمایت‌های کلامی خود به تعهداتشان در قبال برجام عمل کنند.
او همچنین تاکید کرد که ایران در برابر هر جنگی، چه نظامی و چه اقتصادی با تمام توان از خود دفاع خواهد کرد.
در جریان این کنفرانس خبری که در بغداد برگزار شد، محمدعلی الحکیم، وزیر خارجه عراق هم گفت که کشورش به ایفای نقش میانجی در تنش رخ داده در منطقه خاورمیانه ادامه خواهد.
آقای الحکیم تحریم‌های اقتصادی اعمال شده علیه ایران را بی فایده خواند و تاکید کرد که عراق همچنان در کنار ایران خواهد ایستاد.
وزیر خارجه ایران شنبه شب نیز با برهم صالح، رئیس‌جمهوری عراق در مورد دستیابی به راه‌حل‌های سیاسی برای بحران‌های جاری خاورمیانه گفتگو کرده بود.
بیشتر بخوانید: