۱۳۹۳ بهمن ۲۲, چهارشنبه

اروپا: بسوی رویارویی با جهان اسلام





اروپا: بسوی رویارویی با جهان اسلام
دمیتری سدوف
(Dmiriy Sedov)
مترجم: ا. م. شیری
۱۱ بهمن- دلو ۱۳۹۳
طی چند روز گذشته پس از وقوع عملیات تروریستی ۷ ژانویه [سال ۲۰۱۵] در پاریس، چگونگی وقوع این جنایت بدست فراموشی سپرده شد و راهپیمائی برای اعلام هفته نامه مبتذل و نیمه پورنوگرافیک «شارلی هبدو» بمثابه نماد آزادی اروپا در اولویت قرار گرفت. تیراژ آخرین شماره این مجله که در ۱۴ ژانویه انتشار یافت، ابتدا به ۳ و سپس تا ۵ میلیون نسخه رسید. فکر جدید بر مغز اروپائیها حقنه شد: «ما اجازه نمی دهیم مسلمانان ارزشهای ما را لگدمال کنند». مدافعان «ارزشهای اروپائی» قتل مصحح مجله را تا پایان منطقی کار- گذاشتن علامت تساوی بین اسلام بمثابه یک جهان بینی و تروریسم زیر پرچم اسلام می رسانند.
همزمان آماده سازی جامعه اروپا به قبول تحولات سیاسی جریان دارد. پردازش جامعه بشکل تحکیم موانع قانونی، بازنگری موازین مهاجرتی، تقویت نظارت سیاسی بر فعالیت انجمن های عمومی مسلمانان بمثابه گامهای بعدی آن در نظر گرفته شده است. مسئله شرکت گسترده فرانسه در جنگ علیه «دولت اسلامی» در سوریه و عراق در اولویت قرار خواهد گرفت. در شرایط شکست کامل چند فرهنگی بدنام، می توانند از قدرت قانون برای وادار کردن مسلمانان به خودداری از اظهار تعلق دینی خود در اماکن عمومی استفاده نمایند. مسلمانان متولد فرانسه، که حاضر به فرانسوی شدن نیستند، در این کشور  بیگانه تر خواهند شد.
بین اروپای پسامسیحی و مسلمانان اروپا شکاف فرهنگی ایجاد شد. نخبگان غربی ضربان سنگینی بر شعور  اروپائیان وارد می آورند. اخیرا، اروپائیان بی اعتنائی خود را نسبت به صدها هزار نفر قربانی تمدن غرب در دنیای اسلام نشان دادند. کشتار انسانها در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و سایر کشورهای اسلامی آنها را تکان نمی دهد. آنها حملات تروریسم بین الملل به روسیه و کشتارهای فاشیستی در اوکراین را تشویق می کنند. اما ناگهان در پی قتل ۱۲ نفر اعضای هئیت تحریریه هفته نامه پاریس دنیا در اذهان آنها واژگون گردید. این تحول با فضای روانی قبل از تهاجم مسلحانه ائتلاف غرب به افغانستان در سال ۲۰۰۱ قابل قیاس است.
پاسخ مسلمانان به اینها چیست؟ روزنامه ترکی «دیلی صاباح» چنین توضیح می دهد: «بنظر می رسد، آزادی انتقاد از ادیان مختلف از دید جهان بینی غرب کاملا قابل قبول است، اما تفاوتهای تعیین کننده ای بین این درک از آزادی و درک مسلمانان از دین وجود دارد. همزیستی فرهنگی اروپائیان دین باور و غیرمعتقد در جامعه اروپا ممکن است. بدین سبب، موضوع اعتقاد از مدتها پیش عنصر تعیین کننده هویت آنها شناخته نمی شود. اما مسلمانان مسئله ایمان را عنصر اصلی هویت خود می دانند. و اروپائیان با نفی دین مسلمانان، در واقع هویت آنها را رد می کنند و امکان موجودیت آنها را در اروپا زیر سؤال می برند. بدین ترتیب، باصطلاح تکثرگرائی اروپائیان به حرف پوچ تبدیل می شود. آنها در اصل معنویت واحد را به بوته آزمایش گذاشته اند، اما آن تکثرگرائی را که آنها عملا با آن مواجه هستند، بعنوان پدیده عجیب و غریب تصور می کنند و ناچارا بهای آن را با بالاترین نرخ می پردازند. اروپا، در واقعیت امر، آپارتاید معنوی را به آزمون گذاشته است».
روزنامه چینی گلوبال تایمز «ریشه دوانی عمیق حس برتری در میان ملل اروپا» را مورد توجه قرار داده است.
اتحاد سوسیالیستهای انگلیس حتی با لحن تندتر از آن می نویسد: «موضعگیری علیه افراطگرایی فقط در صورتی که اگر هدف در هم شکستن چرخه بی پایان فقر و نا امیدی ایجاد شده توسط ما باشد، معنی می یابد. غرب سالها بر آتش این توحش در لیبی، عراق و سوریه دمید، اما اهمیت این جرم ارتکابی خود را هنگامی که خود آن به خانه ما هجوم می آورد، درک می کند. زمانی که همان توحش مسئول حادثه «شارلی هبدو» لیبیائی ها و سوریها را کشتار می کند، فریادهای از همه بلندتر پس از آن مطلقا بگوش نمی رسد. اکثریت مطلق قربانیان تروریسم را مسلمانان تشکیل می دهند. فقط پس از آنکه ما بدلیل دهها سال اقدامات و فعالیتهای امپریالیستی، استعماری، اشغالگرانه و تهاجمات بی رحمانه اظهار ندامت بکنیم، نوبت عذرخواهی مسلمانها بخاطر هیولایی که در پاسخ به ما ایجاد کردند، فرامی رسد. دولت های فرانسه و انگلیس یکی مسئولان اصلی خونریزیها، هرج و مرج و خشونت در لیبی و سوریه می باشند. ما حتی نزدیکترین متحد سعودیهای هستیم. ما به آنها تسلیحات می فرستیم و سازمانهای امنیتی آنها را آموزش می دهیم. ما با خانواده های سلطنتی دوستی می کنیم. و همه اینها، با وجود این واقعیت است که ما در سیمای سعودیها با باندهای جنایتکاری سر و کار داریم که تروریسم را در سراسر منطقه پرورش می دهند و تأمین مالی می کنند. این تروریسم طی سالهای اخیر بسیار بیش از «دولت اسلامی» نوظهور سر انسان بریده است. کشتار پاریس با هیچ چیز قابل توجیه نیست، اما نباید تظاهر کرد. اگر ما واقعا هم آنچه را که در پاریس اتفاق افتاد، تقبیح می کنیم، بایستی آنچه را که در لیبی و سوریه رخ می دهد، تقبیح کنیم، باید کشتار انسانهای بی دفاع غزه بنام دمکراسی را محکوم کنیم. افراط گرایی از افراطی گرایی می زاید. کی می خواهیم این را درک کنیم»؟
سؤالات در هوا می مانند. به احتمال زیاد، بی پاسخ خواهند ماند. غرب در موقعیت درک آن نیست که مرز طبیعی «آزادی بیان» محبوب آنها به تمسخر ادیان منتهی می شود. عذرخواهی تحریک آمیز، فلسفه وجودی «شارلی هبدو» بوده و هست، و انتشار نسخه جنجالی آن در تیراژ بسیار بزرگ می تواند به افزایش شمار کسانی (قاتلان جدید) بیانجامد که حاضرند اسلحه بدست، «انتقام محمّد» را بگیرند. و آنها تخم مرگ را در شهرهای اروپا که آگاهانه بسوی تشدید رویارویی با دنیای بزرگ اسلام گام برمی دارد، خواهند افشاند.


۱۳۹۳ بهمن ۱۲, یکشنبه





یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۳ ه.
مرگ قاضی آرژانتینی، اسراییل علیه اسراییل
نویسنده فرهنگ ایران 
خانم فرناندز چوب چه چیزی را می خورد

آلبرتو نیسمان
آلبرتو نیسمان، قاضی آرژانتینی پرونده انفجار مرکز یهودیان بوئنوس آیرس خود یک یهودی و طرفدار پرو پا قرص منافع اسراییل و دارای ملیّت مضاعف اسراییلی بود. نیسمان پیش از مرگ مشکوک خود، خانم کریستینا فرناندز دی کرشنر رئیس جمهور آرژانتین و هکتور تیمرمان وزیر امور خارجه یهودی تبار! این کشور را متهم کرد که این افراد قصد داشتند نقش ایران را در بمبگذاری مرکز یهودیان بوئنوس آیرس پنهان کنند. نیسمان تنها چند ساعت پیش از اینکه قرار بود در کنگره آرژانتین علیه رئیس جمهور و چند مقام ارشد دیگر شهادت دهد بطرز مشکوکی کشته شد. قاضی آلبرتو نیسمان از ده سال پیش تحقیق در باره  پرونده انفجار مرکز یهودیان بوئنوس آیرس را به عهده داشت.


آلبرتو نیسمان پس از مرگ به ظاهر خودکشی! در گورستان یهودیان بوئنوس آیرس به خاک سپرده شد. جالب است که هکتور تیمرمان وزیر امور خارجه آرژانتین که از سوی قاضی نیسمان متهم به ساخت و پاخت با جمهوری اسلامی شده بود نیز از یهودیان آرژانتین است، او نیز دارای ملیّت مضاعف اسرائیلی می باشد. یاکوب ( یعقوب) پدر هکتور، از مهاجرین اوکراینی و عضو جنبش صهیونیسم بوده است.



خورگه کاپیتانیچ، نخست وزیر آرژانتین اظهارات آلبرتو نیسمان را گفته های احمقانه، پوچ، غیر منطقی، بی پایه، مسخره و خلاف قانون اساسی خواند. 


خانم فرناندز خود بر این باور است که این یک توطئه برای بدنام کردن و شکست او در انتخابات دوره آینده می باشد، خانم فرناندز می گوید آلبرتو نیسمان بازیچه سازمان های اطلاعاتی شده بود. فرناندز به همین دلیل از کنگره آرژانتین درخواست نموده  که حتی سازمان کنونی اطلاعات آرژانتین منحل شود و سازمان تازه ای بجای آن تشکیل شود. خانم فرناندز به سازمان اطلاعات آرژانتین که بازمانده دوران ژنرال های آرژانتینی می باشد نیز اعتماد ندارد.

گروهی در آرژانتین بر این باورند که آلبرتو نیسمان عامل سازمان های اطلاعاتی اسرائیل و بازیچه دست آنان شده بود. در اسراییل انتخابات نزدیک است و دولت این کشورهمه تقصیر ها را متوجه جمهوری اسلامی می داند. آمریکا و غرب نیز بشدت در حال سازش با جمهوری اسلامی می باشند و توجه چندانی به کشته شدن قاضی نیسمان ندارند.

نفوذ یهودیان در صحنه سیاسی آرژانتین که روزگاری پیش از تشکیل کشور اسرائیل به سر زمین موعود ! معروف شده بود بر آگاهان پوشیده نیست. شمار یهودیان آرژانتین بیش از سیصد هزار تن می باشد و این کشور پس از آمریکا و فرانسه بیشترین جمعیت یهودی را دارا است، جمعیت آرژانتین چهل و دو میلیون تن می باشد.

بر پایه اطلاعات موثق هم اکنون در کابینه هیجده نفره دولت آرژانتین دستکم سه وزیر یهودی؛ هکتور تیمرمان، وزیر امور خارجه - آکسل کیسیلوف، وزیر  اقتصاد و دارایی- انریکه مایر، وزیر جهانگردی عضویت دارند.

خانم بئاتریز روخگس دو آلپروویچ، معاون مجلس سنای آرژانتین نیز یهودی می باشد او همسر خوزه  آلپروویچ  فرماندار ایالت توکمن آرژانتین است. این تنها گوشه های کوچکی از حضور یهودیان د رصحنه سیاسی آرژانتین می باشند.

اقتصاد آرژانتین ورشکسته  است و در حال حاضر این کشور در بدترین شرایط اقتصادی بسر می برد. 

خانم فرناندز چوب چه چیزی را می خورد
در بیست و چهارم سپتامبر 2014 میلادی خانم کریستینا فرناندز رئیس جمهور آرژانتین در مجمع عمومی سازمان ملل سیاست های خارجی آمریکا و برخی از متحدانش را چنان به باد انتقاد گرفت که مسئولان صلاح دیدند به بهانه مشکل فنی ترجمه همزمان سخنان وی را قطع کنند، یک تحلیلگر سیاسی عرب این کار را تروریسم فنی ! لقب داد.

در این سخنرانی رئیس جمهور آرژانتین از تشکیل دولت مستقل فلسطینی حمایت کرد و ائتلاف علیه داعش به رهبری آمریکا را ساختگی و مورد انتقاد قرارداد. او با اشاره به گذشت بیست سال از حادثه انفجار مرکز یهودیان بوینسآیرس گفت؛ در آغاز حزبالله لبنان به دست داشتن در این حادثه متهم شده بود، اما اکنون حزبالله جزئی از ساختار سیاسی لبنان شده است و کمیته تحقیقات نیز هنوز نتوانسته است مشخص کند که چه کسی عامل این حادثه می باشد. خانم فرناندز گفت «  در زمان درخواست آرژانتین برای همکاری با ایران و رسیدگی به پرونده «آمیا» آمریکا از جمله کشورهایی بوده که ایران را کشوری تروریست خطاب کرد، مسئلهای که برای هیچ کشوری قابل درک نخواهد بود»

به نظر می رسد خانم فرناندز نیز از رفتار های دوگانه غربی ها و اسراییل دربرابر جمهوری اسلامی به خشم آمده است و مایل نیست کشورش از دسترسی به بازار ایران همچنان محروم بماند در حالی که بر پایه اطلاعاتی که رسانه های اسراییلی منتشر کرده اند بیش از دویست شرکت اسراییلی در حال معامله با جمهوری اسلامی می باشند.

آرژانتین یکی از کشور های مورد علاقه جمهوری اسلامی در آمریکای جنوبی می باشد. در قاره آمریکا، تنها دو کشور ایالات متحده آمریکا و آرژانتین از فن آوری پیشرفته ساخت میله های سوخت اتمی برخوردار می باشند. در اروپای غربی فرانسه تنها کشوری است که از این نوع فن آوری برخوردار است. 

فریبکاری رسانه های فارسی زبان
رسانه های فارسی زبان وابسته به کشور های بیگانه که صحنه رسانه ای و اینترنتی را با هزینه های هنگفت، امکانات مالی و اطلاعاتی این کشور ها اشباع کرده اند در تحلیل های سیاسی خود در باره کشته شدن قاضی آرژانتینی- اسراییلی هیچیک به  موارد بالا اشاره نکرده اند. این رسانه ها میلی ندارند که واقعیت های موجود را به آگاهی مردم ایران برسانند. برخورد این رسانه ها با این ماجرا را می توان به نوعی ترس! از اسراییل تعبیر کرد.

 این رسانه ها می گویند؛ دادستان آرژانتینی موفق شده بود اسناد و مدارک مهمی علیه خانم فرناندز و جمهوری اسلامی ایران  جمع آوری کند. این رسانه ها از ضبط صد ها ساعت نوار های گفتگوی تلفنی میان طرفین ماجرا گفتگو می کنند.

دم خروس در همه جا دیده می شود
- نخست اینکه نه جمهوری اسلامی و نه خانم فرناندز این اندازه ساده لوح نیستند که زد و بند های خود را با مکالمات تلفنی به انجام برسانند در حالیکه هر دو طرف آگاهند که زیر نظر ده ها سازمان اطلاعاتی در جهان می باشند. 

- این روز ها مردم می دانند که کشور های بسیاری همه حرکات و گفته های مردم جهان را به بهانه مبارزه با تروریسم زیر نظر قرار دارند و اصولاً حریم خصوصی دیگر معنایی ندارد.

- آلبرتو نیسمان از ده سال پیش که ماًموریت بررسی پرونده انفجار مرکز یهودیان را به عهده داشت توسط یک تیم ده نفره  پلیس حفاظت می شد.

- آلبرتو نیسمان به دلیل یهودی بودن و حساس بودن پرونده انفجار «آمیا»  بی شک از سوی عوامل اطلاعاتی اسراییل نیز مراقبت می شده است.

- دستکم سازمان های اطلاعاتی آرژانتین، اسرائیل و ایران هر سه مراقب فعالیت های قاضی آلبرتو نیسمان بودند و به همین دلیل هر سه یکدیگر را کنترل می کردند. 

- آپارتمان مسکونی آلبرتو نیسمان در یک محله اعیان نشین بوئنوس آیرس قرار داشته و این مجتمع مسکونی از امکانات حفاظتی برخوردار بوده است. 

-  اسلحه کمری معروف به برسا کالیبر 22 که ظاهراً قاضی نیسمان برای خود کشی انتخاب کرده بود به سلاح خفیف ( ب ب کلت یا بچه کلت) مشهور است و برای تمرین تیراندازی استفاده می شود، کاربرد دیگر این اسلحه در مزارع و برای مبارزه با جانورانی چون موش و خرگوش می باشد و اصولاً این اسلحه برای خودکشی مناسب نیست.

پرسش این است چرا قاضی آلبرتو نیسمان عامل اسراییل علیه هکتور تیمرمان عامل دیگر اسراییل اعلام جرم کرده بود.


منبع: فرهنگ ایران    
۱۱ بهمن ۱۳۹۳