۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه


بحران اتمی ايران به روايت سيمور هرش توسط رضا تقی زاده (تحلیلگر سیاسی)
طی مقاله ای مفصل پيرامون وضعيت کنونی اتمی ايران و ارزيابی های امنيت ملی ايالات متحده، که قرار است روز دوشنبه، ششم ژوئن، در نشريه نيويورکر انتشار يابد، سيمور هرش، روزنامه نگار معروف و برنده جايزه پوليتزر، با استناد به منابع ناشناخته در درون جامعه اطلاعاتی آمريکا، مدعی شده که «شواهد معتبری در اثبات تلاش ايران برای دست يافتن به بمب اتمی در دست نيست.»
او در اين رابطه همچنين استدلال ميکند که «آمريکا با خطر بالقوه تکرار اشتباهی روبرو است که هشت سال پيش در مورد صدام حسين مرتکب شد: اجازه داده شود که نگرانی های ناشی از سياستهای يک رژيم مستبد ( ايران يا عراق)، ارزيابی های امنيتی ما را نسبت به ظرفيت و قابليتهای واقعی نظامی يک کشور منحرف سازد.»

سيمور هرش نتيجه ميگيرد که چنين برخوردی اغراق آميز با برنامه های اتمی ايران، ميتواند سياست های خاورميانه ای دولت اوباما را تحت الشعاع قرار دهد. نگرانی عمده هرش ظاهرا قرار گرفتن آمريکا در موقعيت برخورد نظامی با ايران، بمنظور خنثی ساختن خطری است که ( در نگاه او ) وجود خارجی ندارد.

شهرت شخصی-منابع ناشناخته

گذشته از کسب اعتبار شخصی بعنوان يک نويسنده پژوهشگر و دريافت جوايز متعدد بين المللی، سيمور هرش، افشای کشتار سربازان آمريکايی در روستای «ميلای»، در زمان جنگ ويتنام و همچنين فاش سازی شرايط زندانيان عراقی در ابوغريب-بغداد را نيز در کارنامه خود دارد.

نويسنده آمريکايی ياد شده در درون هيات حاکمه آمريکا و نزد مقامات سياسی آن کشور دارای دوستانی با نفوذ و مطلع است. او در مقاله «تاريخچه امنيت ملی – ايران و بمب » که نشريه نيويورکر به چاپ رسانده، هيچيک از منابع خبری خود را معرفی نميکند. از اين لحاظ اعتبار مقاله را ميبايد در ارتباط با اعتبار شخصی نويسند قرار داد.

عکس العمل دولت اوباما

در مقاله هرش به دو گزارش ارزيابی امنيت ملی آمريکا که در آن گفته شده ايران پيگيری هدف دست يافتن به بمب اتمی را از سال ۲۰۰۳ متوقف کرده نيز استناد شده است.

با اين وجود عکس العمل غير مستقيم دولت آمريکا به محتوای مقاله هرش حاکی از اين است که نوشته او ميتواند مشکوک بودن برنامه های اتمی ايران و همچنين سياست "استفاده از تمام کارتها برای متوقف ساختن آنرا " تحت تاثير قرار دهد.

در واکنش به مقاله هرش، که خلاصه آن پيش از چاپ متن کامل نوشته در نيويورکر، در اختيار رسانه ها قرار گرفته بود، دو مقام رسمی دولت آمريکا طی مقاله ای جداگانه که در نشريه «پوليتيکو » به چاپ رسيده، اعتبار استدلال های هرش را مورد ترديد و انتقاد قرار داده اند.

علاوه بر واکنش مقامات رسمی دولتی آمريکا به مقاله تازه سيمور هرش، بحث های رسانه نيز در حاشيه اين مقاله، از زمان انتشار خلاصه آن، آغاز شده.

منتقدين هرش استدلال ميکنند که نوشته او متکی به قول منبع شناخته شده ای نيست. بعلاوه ، ضمن مرتبت بودن با مقامات آمريکايی، سيمور هرش در جريان کليه اطلاعات محرمانه امنيتی آمريکا قرار ندارد.

منجمله يکی از منتقدين وی اين سئوال را مطرح ساخته که «آيا هرش از محل اختفای بن لادن و يا عمليات منجر به کشتن وی مطلع بود؟»

حاميان هرش هم ميگويند که افشا نکردن منابع مربوط به تلاش های اتمی ايران توسط هرش، بمنظور دفاع مشروع از هويت آنها در درون دولت صورت گرفته، حال آنکه دو مقام رسمی منتقد او، تنها با انگيزه دفاع از منصب دولتی خود از افشای نامشان خودداری کرده اند.

همزمانی بحث انگيز

خلاصه مقاله هرش اندکی پس از انتشار غير رسمی گزارش آمانو دبير کل آژانس بين المللی انرژی اتمی، پيرامون برنامه های اتمی ايران منتشر شد. در گزارش ياد شده از " اسناد تازه پيرامون تلاش ايران برای دست يافتن به ماشه ( بمب ) اتمی " سخن به ميان آمده است.

متن گزارش ( ظاهرا محرمانه ) آمانو از طريق موسسه بين المللی مطالعات استراتژيکی ( ای-ای-ای-اس) منتشر شد. در همان روز ( ۲۴ مه ) و به نحوی بحث انگيز، روزنامه نيويورک تايمز نيز طی مقاله ای موضوع تلاش ايران برای دست يافتن به ماشه اتمی را بار ديگرمطرح ساخت.

همزمانی انتشار گزارش آمانو و مقاله نيويورک تايمز را، در کنار واکنش مطبوعاتی مسئولان رسمی دولت آمريکا به مقاله هرش، که در جهت عکس نگرانی های منعکس شده در گزارش مقاله ياد شده است، بعضی ناظران به تلاشهای هماهنگ دولت آمريکا برای ادامه تاکيد بر وضعيت مشکوک برنامه های اتمی ايران نسبت داده اند.

سيمور هرش در مقاله بحث انگيز خود، اظهارات جنجالی احمدی نژاد را که در غرب بهانه بزرگ نمايی مقاصد تخريبی سياست های ايران قرار گرفته، به داشتن انگيزه ها وهدف تبليغات خانگی نسبت داده است.

او بعلاوه استدلال ميکند که حتی در صورت داشتن انگيزه های افراطی در مناسبات خارجی، بخصوص بعد از درگيری های داخلی اخير مابين رهبر و رييس جمهور ايران، نشان داده شد که پايگاه قدرت احمدی نژاد، و در نتيجه قدرت تاثير گذاری او بر سياست گذاری ها، محدود است.

البته اين بخش از نتيجه گيری سيمور هرش در اثبات عدم تعقيب سلاح هسته ای توسط جمهوری اسلامی، دارای ضعف آشکار است، چرا که او تنها به نفی حدود قدرت احمدی نژاد ميپردازد حال آنکه آگاهيهای او از نحوه تصميم گيری در زمينه سياست های امنيتی، نظامی ايران و همچنين عوامل و ساختارهای موثر در روال تصميم گيری ها بسيار محدود است-مشابه ضعفی که در آمريکا مورد سياستگذاری های امنيتی در درون هيات حاکمه اتحاد جماهير شوروی سابق ديده ميشد.

هیچ نظری موجود نیست: