۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

حزب کمونيست سوئد (م.ل): آيا سوريه در نوبت بعدى ايستاده است؟
برگرفته شده از نشريه کارگر٬ ارگان رسمى حزب کمونيست سوئد (م.ل)
نويسنده: Patrik Paulov
مترجم: پيام پرتوى
با ليبى "آماده شده" فشار امپرياليسم بر سوريه افزايش يافته است. آمريکا و اتحاديه اروپا ميگويند که "پرزيدنت بشار العسد بايد کنار برود" و مدعيند که رژيم سوريه با بى رحمى غيرنظاميان را قتل عام ميکند. اما تصويرى که از سوريه در جهان غرب منتشر ميشود با حقيقت فاصله بسيارى دارد.
همزمان با آغاز حمله مشترک شورشيان و ناتو در ليبى عليه طرابلس و حکومت معمر قذافى٬ درخواست استعفاى پرزيدنت سوريه در تاريخ ١٨ اوت مطرح شد.
بارک اوباما٬ رئيس جمهور آمريکا بشار العسد را متهم ميکند به اينکه هموطنان خودش را زندانى٬ شکنجه و قتل عام ميکند. زمان آن فرا رسيده است که اسد از پست خود کناره گيرى کند".
همان پيغام از جانب نيکولاى سارکوزى رئيس جمهور فرانسه٬ آنجلا مرکل صدر اعظم آلمان و ديويد کامرون نخست وزير انگلستان نيز مطرح ميشود:
يا خواستهاى مردم سوريه را بپذير٬ يا استعفا بده!
همچنين ترکيه٬ عربستان سعودى و ديگر کشورهاى خاورميانه نيز فشار خود را بر سوريه افزايش داده اند. با ليبى در ذهن اين هشدار دهنده است زمانيکه امپرياليسم غرب و متحدان آن درخواست تعويض رژيم در سوريه را مينمايند و پشتيبانى خود را از "اپوزيسون" اعلام ميدارند.
افکار عمومى طى دورانى طولانى خود را براى افزايش هر چه بيشتر دخالتهاى امپرياليستها آماده نموده است. آن تصويرى که در غرب از جمله از طريق کانالهاى ماهواره اى الجزيره در جهان عرب منتشر ميشود نشان ميدهد که رژيم سوريه حمايت مردمى خود را از دست داده و بصورتى خشنونت بار تظاهرات صلح آميز تظاهر کنندگان را که خواستار آزادى و دمکراسى هستند قتل عام مينمايد.
نشريه کارگر طى ماههاى اخير مشاهدات چندين شاهد را منتشر نموده است که معتقدند اين توضيحات واقعيت ندارد. اين حقيقت دارد که يک ناخشنودى عمومى در رابطه با شرايط زندگى٬ کمبود دمکراسى و فساد گسترده وجود دارد. اما اين نيز حقيقت دارد که سياستهاى مستقل العسد در رابطه با جهان عرب و اسرائيل همانند آن رفرمهايى که هم اکنون در حال به اجرا گذاشتن ميباشند از پشتيبانى گسترده اى برخوردار است. اينچنين ميگويد سياستمدار انگليسى Alastair Crooke ٬ در گذشته افسر سازمان امنيت Mi6 و مشاور ارشد اتحاديه اروپا به روزنامه اينترنتى اتحاديه اروپا Obsever:
"سوريه خواهان تغيير است. اما بدون در نظر گرفتن اينکه نشريات غرب به آن باور دارند يا نه٬ اغلب مردم در دمشق٬ در Alepo٬ طبقه خرده سرمايه دار٬ تاجران خرد و اقليتها معتقدند که اسد تنها شخصيست که ميتواند رفرمها را به اجرا گذارد. ...
مردم سوريه بيش از هر چيز از دو مسئله نگرانند٬ جنگ داخلى و دخالت غرب.... آنها ميخواهند از همانند شدن با ليبى پرهيز نمايند٬ بدليل اينکه اين دخالت جنگ داخلى را براى آنها به ارمغان خواهد داشت"
در حال حاضر مثالى وجود دارد در مورد آن تصويرى که به ما نشان داده ميشود٬ مثالى که از جانب مردم سوريه مورد سوال قرار ميگيرد.
راديوى سوئد به تاريخ ١٣ اوت گزارش داد ٬ "امروز تانکها و خودروهاى زرهى در شهر ساحلى Latakia٬ آنجايى که ديروز هزاران نفر از مردم دست به تظاهرات زده بودند٬ به گردش درآمدند".
روزنامه Dagens nyheter نوشت که شهر توسط کشتيهاى جنگى گلوله باران شد" و مشاهدات فردى را نقل ميکند که گفته: "هر کسى که سر خود را از پنجره بيرون بياره در معرض اين خطر قرار ميگيره که مورد اصابت قرار بگيره. اونا ميخوان که براى هميشه به همه اعتراضات پايان بدن."
در بلوگ "Syria Comment" پروفسور آمريکايى و سوريه شناس متخصص Joshua Landis اين مسئله مورد سوال قرار ميگيرد. يک خانم آمريکايى٬ Valeri٬ که در Latakia زندگى ميکند و طى عمليات نظامى ميان ١٢-١٥ در محل حاضر بود از مشاهدات خود ميگويد.
او ميگويد که رژيم از قبل در مورد عملياتى بر عليه بخشى از شهر Latakia اعلااميه صادر کرده بود. گفته ميشه که هدف گروههاى مسلحى باشن که در منطقه بودن. ارگانهاى دولتى به مردم ساکن اين بخش اعلام کرده بودن که خونه هاى خودشونو بخاطر اينکه مورد اصابت قرار نگيرن موقتا ترک کنن.
طى اين عمليات صداى تيراندازى شنيده شد. اما همزمان نه Valeri و نه ديگر دوستان او چيزى در مورد تظاهرات مردمى نشنيدند. بر عکس Latakia در سکوت کامل بود٬ بخاطر اينکه بسيارى از شهر خارج شده بودند تا از درگير شدن در زدوخوردها پرهيز نمايند.
يکى از دوستان او٬ با خانه اى مشرف به درياى مديترانه٬ تاييد ميکند که دو کشتى جنگى را که در رسانه هاى خبرى در سراسر جهان از آنها گفته ميشود ديده بود. او بخش بزرگى از اين روزها را در خانه خود مانده بود٬ اما نه شنيده و نه ديده بود که حتى يکبار هم اين کشتيها به سوى شهر تيراندازى کرده باشند.
"من تصور نميکنم که همه کشته ها درسوريه بيگناه بوده باشن٬ تظاهرکنندگان صلحجو. من تصور نميکنم حتى دولت مسئول همه مرگ و ميرها باشه. آن اتقاقاتى که من در اينجا در Latakia شاهد آنها بودم نشون ميده که گروههاى مخالف بر عليه نيروهاى دولتى دست به اسلحه بردن."
اينکه يک شورش کاملا سازمانداده شده در جريان است٬ از جانب بسيارى مورد تاييد قرار گرفته است.
Alastair Crooke ميگويد که گروه هاى مخالف در داخل و خارج از سوريه يک سازمان مرکزى نيرومند هستند که آمريکا به آنها کمک مالى داده و از آنها پشتيبانى مينمايد. وظيفه اى که اين نيروها در اولويت قرار داده اند اينست که رسانه هاى خبرى را با مشاهدات خود در مورد تجاوزات ادعايى٬ مانند اينکه کشيتهاى جنگى Latakia را گلوله باران نموده اند٬ و يا در مورد حجم جمعيتى که در تظاهرات مخالفان شرکت ميکنند زياده ورى نمايند.
اين مخالفان با سنى مذهبيهاى بسيار متعصب که سلفيها ناميده ميشوند٬ که آنها نيز به نوبه خود نيز توسط قدرتهاى خارجى حمايت ميشوند٬ همکارى مينمايند. در مورد حمايت مالى سعوديها و تحويل اسلحه از ترکيه و لبنان گزارشهايى آمده است. وظيفه اين گروهها اينست که ميان مذاهب مختلف محلى ايجاد تفرقه نمايند.
منظور آنها اينست که اکثريت سنى مذهبى بايد بر عليه رژيمى که بنيان آن در نزد اقليت علويها٬ شاخه اى از مسلمانان شيعه٬ نهاده شده بپاخيزند.
به عقيده Alastair Crooke اين گروههاى مسلح شورشى در تظاهرات صلح آميز نفوذ نموده و به پليس و ارتش حمله ميکنند. مقصود اينست که به خشونتها دامن زده و بهانه اى به ناتو بدهد که دخالت نموده و از "غيرنظاميان حمايت نمايد".
مسئله اينجاست که حجم نابوديها تا چه اندازه اى و تعداد قربانيان چه مقدار خواهد بود٬ اگر ناتو کوشش نمايد که "موفقيتها" در ليبى را تکرار نمايد. فرستاده روسيه در ناتو ادعا ميکند که اين طرح در دست اجراست.
اينکه تکرار اين سياست موفقيت آميز باشد کاملا روشن نيست. دولت سوريه بر خلاف قذافى متحدان قدرتمندى دارد. ايران مانند جنبش مقاومت لبنان و حزب حاکم٬ حزب الله٬ از العسد حمايت مينمايند. روسيه و چين منافع بزرگى در سوريه دارند که بايد از آنها حفاظت نمايند. در ضمن تنها پايگاه نظامى روسيه در خاورميانه در سوريه قرار دارد.
راه حل امپرياليسم اينست که بر شدت تحريمهاى اقتصادى خود بيافزايد-با اين اميد که وخامت سطح زندگى بر ناخشنودى مردمى هر چه بيشتر دامن زده-و حمايت از شورشيان مسلح را افزايش دهد.
بدون در نظر گرفتن هرگونه راه حلى بنظر ميايد که عدم ثبات در سوريه ادامه يابد.
حقايق در مورد سوريه:
کشور:
- سوريه ٢١ ميليون جمعيت دارد که ٩۰ درصد آنرا عربها تشکيل ميدهد. بزرگترين اقليت قومى را کردها تشکيل ميدهند.
- ٧٤ درصد از جمعيت سوريه سنى٬ ١٣ درصد شيعه و يا علوى٬ ١۰ درصد مسيحى و ٣ درصد دروزى هستند.
بر عليه امپرياليسم
- سوريه بصورتى رسمى در جنگ با اسرائيل٬ که قله هاى جولان را از سال ١٩٦٧ در اشغال خود دارد٬ است.
- اين کشور متحد ايران و جنبش حزب الله لبنان است٬ که ميتوان گفت از دشمنان اصلى آمريکا٬ اسرائيل و ديگر کشورهاى منطقه حوزه خليج فارس محسوب ميشوند.
- سوريه اجازه داده است که گروههاى فلسطينى٬ به اضافه حماس و پى اف ال پ دفاتر خارجى خود را در آنجا داير نمايند.
براى خواندن مقاله بزبان اصلى لطفا به آدرس زير مراجعه کنيد:
http://www.proletaren.se/utrikes/star-syrien-nast-pa-tur

۱۳۹۰ شهریور ۲۵, جمعه



مشت دندان شکن کامرون و تف کف کرده سارکوزی بر دهان یاوه گویان جمهوری اسلامی و بر صورت اپوزیسیون مزدور ایران
منتشر شده توسط مجله هفته در شهریور ۲۵, ۱۳۹۰ ۰ نظر
ا. م. شیری

٢۴ شهریور ١٣٩٠
بگزارش خبرگزاریها، امروز (٢۴ شهریور١٣٩٠)، دو تن از کارگزاران صهیونیست امپریالیسم جهانی، دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس و نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، بدون رعایت تشریفات رایج در دیدار مقامات «رسمی» یک کشور از کشور دیگر، از طرابلس، پایتخت لیبی وارد بنغازی، پایتخت «انقلابیون» لیبی شدند و مورد استقبال پرشور «آزایخواهان لیبی و رهبر آنها»، مصطفی عبدالجلیل قرار گرفتند.
دیوید کامرون، در بخشی از ترهات خودش در جمع حاضران گفت: «… این انقلاب ما است…» و سارکوزی نیز به ازای تصاحب ٣۵ درصد نفت لیبی، وعده «استقلال و آزادی» به مردم این مستعمره جدید داد. بسیار جالب توجه است که تلویزیون خبری «یورو نیز»، که در ٢۴ ساعت، هر نیم ساعت یکبار عین خبر را تکرار می کند، این جمله کامرون را پس از چهار بار تکرار، سانسور کرد.
ورود این دو نماینده وارثان حقیقی «انقلاب لیبی» و سخنرانی «پیروزمندانه» آنها در جمع مزوران خویش، مشت دندان شکنی بود بر دهان یاوه گویان جمهوری اسلامی ایران، که بازگشت استعمار به لیبی و دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را «عصر بیداری اسلامی» می خوانند و تف کف کرده ای بود بر صورت اپوزیسیون مزدور ایران که از اشغال لیبی با خوشحالی استقبال نموده و در مورد «جذابیت مدل لیبی برای اپوزیسیون بعضی کشورها» سخیفانه سخن می گویند (١) و یا فجایع و تیره بختی های مردم جهان و در هم کوبیدن انقلابات رهایی بخش ملی را ناشی از «باز تولید گفتمان امپریالیسم» تعریف می کنند(٢).
البته، که تبلیغات سخیف و عوامفریبانه رژیم واپسگرای جمهوری اسلامی، این فرزند نامشروع گوادالوپ پیرامون حوادث منطقه و جهان، بویژه لیبی، زمانی قابل درک تر است که فراموش نکنیم که این رژیم آخوندی بعنوان یکی از منحط ترین رژیمهای سرمایه داری انگلی، بنا به ماهیت طبقاتی و خصایل متحجرانه خود، در همه حال، بند نافش به امپریالیسم جهانی بسته است و بدین سبب، همواره در کنار خون آشام ترین دولتهای تاریخ جهان، دولتهای امروزی آمریکا و اروپا بوده و طبعا، بعد از این نیز خواهد بود. رژیم خونخوار جمهوری اسلامی از حوادث منجر به لت و پار کردن اتحاد شوروی و بویژه، یوگسلاوی که امروز مجسمه های برنزی جرج بوش، رئیس جمهور فاشیست آمریکا میادین برخی شهرهای آن را لوث نموده، تا اشغال و تخریب کشورهای عراق، افغانستان و امروز لیبی، با سرسختی در کنار آدمکشان حرفه ای غرب استعمارگر ایستاده و امروز نیز اعتراف می کند که در تسلیح و تأمین نیازهای آدمخواران در لیبی، جانفشانی ها کرده است (٣).
در کنار این جانیان بین المللی، نقش اپوزیسیون مزدور، بخصوص اپوزیسیون ایران را که عملا به سربازان پیاده نظام استعمارگران غربی تبدیل شده و برای تبدیل ایران به یوگسلاوی، افغانستان، عراق، لیبی، سومالی، ساحل عاج و… سر از پا نمی شناسد، نباید از نظر دور داشت. با خودباختگان نمک پرورده امپریالیسم، که شرف و حیثت خود را به ثمن بخس فروخته اند، دیگر نمی توان بزبان آدمی صحبت کرد. باید تمام اظهارات و لاطائلات آنها را ریز به ریز جمع و مستند کرد و بموقع خود، به دادگاههای خلق تحویل داد تا در مقابل قانون، پاسخگوی خیانتهای نابخشودنی خود نسبت به میهن و مردم ستمدیده باشند. ولی، فعلا تا زمان رسیدگی قانونی به خیانتها و توطئه چینی های این اپوزیسیون مزدور، این فلسفه بافان بی لیاقت که عمدتا مقیم کشورهای امپریالیستی هستند، باید با صدای رسا، با تمام توش و توان، آنها را بهمراه اربابانشان، بهمراه امپریالیسم و صهیونیسم معبودشان افشاء و در انظار عموم رسوا و سکه یک پول کرد. می توان به آنها پیشنهاد نمود که بجای نسخه پیچیدن برای خلقهای مستعمرات و کشور خود، در همان غرب، در محلی که ساکن هستند، بمباران و اشغال، حضور و تجاوز سربازان امپریالیسم را روی خانه و خانواده خود مورد آزمایش قرار دهند تا به عینه ببینند که از «یک من آرد، چند فطیر پخته می شود»!

پانوشت
(١)- این مدل- لیبی- می تواند برای غرب و اپوزیسیون برخی کشورها جذبه داشته باشد، «گفتگو با بهروز خلیق(٢)».

http://www.kar-online.com/wp/?p=21260

(٢)- نوشین احمدی خراسانی، «جنبش های اجتماعی، مداخله نظامی و گفتمان امپریالیسم».

http://www.iran-tribune.com/2009-02-16-23-03-32/2009-03-21-23-49-15/14317-2011-09-07-02-41-47

(٣)- برنامه روزانه تلویزیون «شبکه خبر ایران» با عنوان «عصر بیداری اسلامی».

www.eb1384.wordpress.com
سفر رهبران فرانسه و بریتانیا به لیبی

نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه و دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، پنجشنبه (۱۵ سپتامبر) وارد طرابلس، پایتخت لیبی شدند. آنها در طرابلس با مقامات "شورای موقت ملی لیبی" به گفت‌وگو پرداختند. از زمان سقوط رژیم سرهنگ معمر قذافی در ماه اوت، این نخستین بار است که مقامات بلندپایه‌ی خارجی از لیبی دیدار می‌کنند.
در لیبی هنوز ثبات و امنیت کامل برقرار نشده است. بنا به گزارش‌ها پیش از سفر سران بریتانیا و فرانسه، ۱۶۰ مأمور پلیس فرانسوی به پایتخت لیبی می‌روند تا امنیت چندین محل، از جمله یک هتل و یک بیمارستان را تأمین کنند. این مأموران قرار است روز جمعه به پاریس برگردند.

بنا به گزارش‌ها امکان دارد سران بریتانیا و فرانسه از شهر بنغازی نیز دیدن کنند. این شهر در جریان شش ماه قیام علیه رژیم قذافی، پایگاه اصلی نیروهای انقلابی بود.

سارکوزی، پشتیبان "آزادیخواهان"

نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه، که زمانی از دوستان سرهنگ قذافی بود، امروزه بیش از هر شخصیت دیگری خود را در سرنگونی او سهیم می‌داند. او از طراحان و مدافعان اصلی حمله نظامی پیمان ناتو به لیبی بود. سارکوزی اولین سیاستمدار اروپایی بود که در کاخ الیزه با مخالفان مسلح سرهنگ قذافی ملاقات کرد. او همچنین در ۲۰ آوریل با مصطفی عبدالجلیل، رئیس شورای انتقالی ملی لیبی، دیدار و گفت‌وگو کرد.

برنامه سفر کوتاه سارکوزی و کامرون به لیبی تا حد ممکن پنهان نگاه داشته شد. گفته می‌شود که در این سفر عده‌ای از شخصیت‌های سیاسی و فرهنگی نیز سران فرانسه و بریتانیا را همراهی می‌کنند، اما نام آنها هنوز مشخص نشده است. به نوشته روزنامه فرانسوی "لوموند" برنار هانری لوی، روشنفکر معروف فرانسه، در این سفر همراه سران خواهد بود. آقای لوی دولت فرانسه را به حمایت فعال از شورشیان لیبی ترغیب کرد.

به نظر مفسران سیاسی، رئیس جمهور فرانسه امروز برای حمایت از شورشیان پیروزمند لیبی دلایل کافی دارد. او از سویی برپایی "نظامی دموکراتیک و دور از بنیادگرایی" در لیبی را به سود جهان غرب می‌داند و از سوی دیگر به خوبی از منافع سرشار نفت لیبی برای کشور خود آگاه است. حکومت موقت لیبی اعلام کرده است که در عقد قراردادها برای بازسازی کشور جنگ‌زده، آن کشورهایی مقدم هستند که در دوران "قیام مردم لیبی" از شورشیان حمایت کردند.

نکته دیگر بهره‌برداری سارکوزی از این شرایط برای تقویت موقعیت خود در انتخابات آینده است که تنها ۸ ماه به آن مانده است. او بی تردید در پیکار انتخاباتی در برابر رقیبان سوسیالیست، از "سیاست موفق دولت فرانسه در لیبی" دفاع خواهد کرد.

رقابت با اردوغان

درست همزمان با سفر سران بریتانیا و فرانسه به لیبی، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه نیز در لیبی خواهد بود. ظاهرا همزمان شدن سفر این دولتمردان امری صرفا تصادفی است. نخست وزیر ترکیه که قبلا از مصر و تونس دیدار کرده است، روز پنجشنبه به پایتخت لیبی وارد می‌شود. انتظار می‌رود که آقای اردوغان با استقبال گرم انقلابیون لیبی و رهبران آنها روبرو شود. آنها خود را طرفدار "اسلام میانه‌رو" خوانده‌اند، که به جهان‌بینی و رویکرد سیاسی نخست وزیر ترکیه نزدیک است.

Bildunterschrift: Großansicht des Bildes mit der Bildunterschrift: مصطفی عبدالجلیل رییس شورای انتقالی لیبی اعلام کرده برای سرکوب هواداران قذافی به تجهیزات بیشتری نیاز داردآقای اردوغان نیز قصد دارد حمایت صمیمانه خود را از حکومت موقت لیبی و مشارکت فعال ترکیه را در بازسازی این کشور جنگ‌زده اعلام کند. ترکیه در زمان قذافی قراردادهایی پرسود با لیبی بسته بود، و تردیدی نیست که قصد دارد این همکاری‌ها را با دولت آینده نیز ادامه دهد.

روز چهارشنبه (۱۴ سپتامبر) جفری فلتمن، دستیار وزیر خارجه امریکا در امور خاور نزدیک وارد طرابلس شد و با سران حکومت انتقالی گفت‌وگو کرد. او بالاترین مقام ایالات متحده است که پس از سقوط دولت سرهنگ قذافی از لیبی دیدن کرد. آقای فلتمن از پیروزی‌های مبارزان "شورای انتقالی ملی" قدردانی کرد.

دستیار وزیر خارجه ایالات متحده تأکید کرد که پیمان ناتو به حاکمیت ملی لیبی احترام می‌گذارد. او گفت که حمله هوایی به این کشور با مصوبه شورای امنیت سازمان ملل و برای حمایت از مردم غیرنظامی صورت گرفته است. آقای فلتمن افزود که عملیات آینده‌ی ناتو در لیبی در توافق با شورای انتقالی انجام خواهد گرفت. او همچنین توضیح داد که ناتو در پیگرد نیروهای طرفدار قذافی و دستگیری شخص او نقشی ایفا نخواهد کرد.

ادامه زد و خوردها

غرب در شرایطی پیوندهای دیپلماتیک با حکومت آینده‌ی لیبی را تحکیم می‌کند، که در این کشور جنگ و گریز ادامه دارد. هواداران سرهنگ قذافی در دو شهر بنی ولید و سرت به مقاومتی شدید دست زده و مدعی پیروزی بر شورشیان شده‌اند. آنها همچنین شهرهای جفره و سبها را زیر کنترل دارند. حکومت انتقالی روز چهارشنبه به اهالی شهر بنی ولید ۴۸ ساعت فرصت داد تا شهر را ترک کنند. پس از سر رسیدن این مهلت، شهر زیر حمله‌ای همه جانبه خواهد رفت.

مصطفی عبدالجلیل، رهبر شورای انتقالی در گفت‌وگویی به خبرنگار بی‌بی‌سی گفت که سرهنگ قذافی در جنوب کشور است و برای بازگشت و انتقام‌گیری نقشه می‌کشد. رهبر شورای انتقالی برای پیروزی بر هواداران قذافی و تسلط کامل بر کشور، خواهان ادامه حمایت غرب شد. او گفت که نیروهای "انقلابی" به اسلحه و تجهیزات بیشتری نیاز دارند.

رئیس شورای انتقالی همچنین گفت که بسیاری از نیروهای هوادار رژیم سابق در سبها، واقع در صحرای جنوبی، کمین کرده‌اند و انتظار می‌رود که در این شهر نبردی سخت درگیرد. او افزود که شورشیان برای پیروزی در این نبرد دشوار به اسلحه بیشتر و تجهیزات بهتری نیاز دارند.

پیامی رزم‌جویانه از قذافی

هنوز از محل اختفای سرهنگ قذافی اطلاع دقیقی در دست نیست. رهبر سابق لیبی گفته است ترجیح می‌دهد در لیبی بماند و کشته شود تا اینکه به کشور دیگری بگریزد. با این حال از زمان سقوط طرابلس به دست نیروهای مخالف قذافی، بیش از ۳۶ نفر از نزدیکان و اعضای خانواده قذافی به الجزایر و نیجر گریخته‌اند. گفته می‌شود که آنها ثروت فراوانی به همراه خود برده‌اند.

یک کانال تلویزیونی سوریه به نام "الرأی" پیامی کتبی از سرهنگ قذافی را منتشر کرده است. رهبر لیبی در این پیام حملات نظامی به شهر زادگاهش سرت را محکوم کرده و از جامعه بین‌المللی تقاضا کرده که به این "جنایت" خاتمه دهد. به گفته گوینده‌ی تلویزیون سوری، این نامه با این عبارت امضا شده است: "معمر قذافی، رهبر انقلاب". او بار دیگر گفته است که خود را برای نبردی طولانی با هدف "آزادسازی میهن" آماده کرده است.
R.A दिओ AlmanAA/SN