۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۸, شنبه

انقلاب با دلارهای نفتی قطر! جنگ «گاز» در سوریه

انقلاب با دلارهای نفتی قطر!
جنگ «گاز» در سوریه

"یونگه ولت- ترجمه رضا نافعی"
 
امیر نشین قطر با پرداخت میلیارد ها دلار از اپوزیسیون سوریه علیه اسد حمایت می کند. دولت سوریه مانع کشیدن لوله نفتی است که نقشه آن کشیده شده است
امیر نشین کوچک قطر در دوسال گذشته «3 میلیارد دلار» به شورشیان در سوریه کمک کرده است. «این مبلغ بمراتب» بیشتر از کمک هر دولت دیگریست». این خبری است که روز جمعه فاینانشال تایمز انگلی...س منتشر کرد. این روزنامه در باره نقش قطر در چالش سوریه می نویسد که گزارشش مبتنی بر دهها مصاحبه با رهبران شورش در خارج و در خود سوریه و همچنین با مقامات اداری در پایتخت های کشورهای غربی و نیز با مقامات محلی است. بعنوان مثال یکی از نتایج بدست آمده این است که این امیرنشین بسیار کوچک و بی نهایت ثروتمند به هریک از افراد نیروهای نظامی و انتظامی اسد که فرار کند و به شورشیان بپیوندد، سالی 50 هزار دلار می پردازد.
روزنامه انگلیسی می نویسد ناظران محلی هم اکنون حامد بن خلیفه الثانی حاکم فئودال قطر را مسخره می کنند که در سوریه یک » انقلاب خریده است» و با حمایت از شورشیان اسلامگرا می خواهد در سراسر جهان عربی تبدیل شود به » عبدالناصر پان اسلامیست » . اما این امر سبب حسادت عربستان سلفی شد و قطر را بعنوان کشوری که بیش از هر کشور دیگر به شورشیان اسلحه می رساند عقب زد و خودش جای اول را گرفت. پایتخت های کشورهای غربی با نگرانی ناظر این رویداد هستند زیرا مجاهدینی که اینک سیل واراز سراسر جهان بسوی سوریه روان شده اند بیشتر تقویت می شوند و این ها از نوع جبهه النصرت هستند که با صراحت خود را پیرو اعتقادات القاعده اعلام می کنند.
اما آنچه که فاینانشال تایمز بکلی مسکوت می گذارد این است که آنچه امیر قطر دنبال آنست و می خواهد با شورشیانی که در سوریه خریداری کرده به آن برسد علائق اقتصادی و کاملا ملموس او هستند. زیرا در سوریه هم – مثل بقیه نقاط در خاور میانه – دعوا بر سر منابع نفت و گاز و راههای حمل و نقل آنهاست. آنچه برا ی قطر اهمیت دارد لوله حمل گازی است که قرار است از اردن بگذرد و به کالاس در جنوب ترکیه برسد و از آنجا به اروپای غربی منتقل گردد. در این میان دولت اسد مشکل ایجاد کرده است، به همین دلیل است که ترکیه ناگهان خواستار سقوط اسد شده است، در حالی که اردوغان رئیس دولت ترکیه همین چندی پیش با خانواده اش با اسد، در خلوت مطلوب خانوادگی، دوران تعطیلات مشترک را می گذراند.
قطر کوچک که میان ایران و عربستان گیر کرده است صاحب سومین منبع گاز جهان است. این ثروت سبب شده که شهروندان آن که حتی به 250 هزار نفر هم نمی رسند، بالاترین در آمد سرانه ملی را در جهان دارا باشند. امیر قطر از ترس آن که مبادا عربستان و یا ایران چشم طمع به آن امارت بدوزند آمریکا را بعنوان قدرت حامی خود به قطر فراخواند و دو پایگاه نظامی هم در اختیارش گذاشت. اسناد ویکیلیکس افشاء کردند که 60 درصد از هزینه دو پایگاه آمریکائی در قطر را امیر قطر می پردازد. امیر نشینی که با این قیمت امنیت خود را بیمه کرده است البته می تواند در صحنه سیاسی جهان به خود اجازه خیلی کارها بدهد.
بخش عمده صادرات گاز قطر گاز مایع است و قطر خود را با خطر عرضه بیش از اندازه گاز در بازار جهانی روبرو می بیند. استرالیا بین سالهای 2014 و 2020 با هشت دروازه بارگیری گاز مایع وارد بازار جهانی خواهد شد، بازار مصرف آمریکای شمالی به برکت بکار بستن شیوه فراکینگ، برای کسب گاز، هم اکنون اشباع شده است. دهها کشتی حمل نفت و گاز که هم اکنون سفارش داده شده اند باید در دهسال آینده گاز آمریکا را به بازارهای جهان برسانند، که این امر خود سبب کاهش بهای گاز در بازار آسیا خواهد شد. بنا بر این قطر برای فروش بیشتر گاز خود فقط یک هدف می تواند داشته باشد و آن انتقال گاز از طریق لوله به اروپاست. نقشه این لوله کشی در سال 2009 تهیه شده است. در این نقشه سوریه نقشی کلیدی ایفا می کند.
این لوله جدید باید از عربستان، اردن و سوریه بگذرد و در ترکیه از طریق لوله نابوکو که هنوز ظرفیت پذیرش گاز بیشتری دارد به اروپای غربی حمل گردد . در اتحادیه اروپا این نقشه مورد حمایت پرشور سیاستگرانی که از روسیه می ترسند نیز قرار گرفت، چون می تواند وابستگی اروپای غربی را به گاز روسیه کاهش دهد. ولی دولت اسد در سوریه وارد این بازی و تحقق این نقشه نشد. نخست به این دلیل که مناسبات قطر با سوریه مناسباتی دوستانه نبود و امتیازاتی که قطر به سوریه پیشنهاد می کرد نیز دوستانه نبود. دوم آن که نزدیک سواحل سوریه منایع بزرگ گاز کشف شد و سوم آن که همپیمان استراتژیک سوریه، ایران ، قبلا پیشنهاد بهتری به سوریه ارائه کرده بود.
در ماه ژوئیه 2011 سوریه یک قرار دا د استراتژیک برای حمل گاز با ایران و عراق منعقد کرد که از طریق آن گاز ایران باید از حوزه پارس جنوبی به سوریه و از آنجا به اروپا منتقل گردد. این امر یک خط بطلان قطور بر نقشه های قطر و اروپا کشید ولی هنوز امیدی باقی بود چون در این زمان » انقلابی» که قطر پولش را می دهد در سوریه شروع شده بود

هیچ نظری موجود نیست: