۱۳۹۴ مهر ۱۴, سه‌شنبه

هماهنگی امنیتی مشترک میان ایران، روسیه ، سوریه وعراق






AHMAD MAZAREI
28. Sep. (vor 4 Tagen)

an

هماهنگی امنیتی مشترک میان ایران، روسیه ، سوریه وعراق

نوشته : احمد مزارعی ، 28 سپتامبر 2015

همه حوادثی که در میدانهای جنگ بر علیه سوریه میگذرد ، واز آنسو اظهارات ضد ونقیضی که از طرف مسئولان آمریکائی وهم پیمانان آنها در منطقه ، بیان میشود ،این حقیقت را آشکار میسازد که آنها هچنان در سرنگون کردن دولت سوریه اصراردارند ، به هیچ عنوان نمیتوان به اظهارات سران کشورهای غربی مبنی بر بقاء دکتر بشار اسد ویا مذاکره با وی و.../ اهمیت داد ، این اظهارات پایه واساسی ندارد وآنها همگی بطور دائم چند پهلو وکجدار ومریز صحبت میکنند.

البته ایران، روسیه وکشورها وسازمانهای جبهه مقاومت نیز روزه شک دار نگرفته ودستشان را از روی ماشه برنداشته اند، استالین، این رهبر بزرگ زحمتکشان واستراتژیست تیز بین میگفت ، بورژوازی هرگاه از صلح دم میزند، در صدد تدارک جنگ دیگری است ، وما امروز صدق گفتار استالین را آشکارا میبینیم، هذیانهای ضدونقیض جان کری ویا هاموند نخست وزیر انگلیس ،دقیقا نشاندهنده مقاصد شوم جنگ طلبانه آنها است ، آنها  در چهاسال گذشته به هر جنایتی دست زده که آخرین آن اخراج عامدانه هزاران آواره  سوریه ای از پناهگاههایشان در ترکیه بود وهدف آن بود که با این هیاهو واشک تمساح ریختن بتوانند، حمله نظامی تازه ای برای سرنگون کردن دولت سوریه به راه اندازند، که آنهم با هشیاری دولت سوریه واقدام سریع دو دولت ایران وروسیه  خنثی گردید.

بدون شک این ضدونقیض گوئیها نه ایران ونه روسیه را فریب نداده بلکه آنا ن به عکس العمل بسیار مناسب واستراتژیکی دست زده واقدام به تشکیل  اطاق عمل امنیتی مشترک کرد ند ، وسوریه وعراق راهم شرکت داده اند تا متحدانه ودر یک هماهنگی کامل بر علیه سیاست امپریالیستی آمریکا وهم پیمانانش مبارزه کنند.

آمریکا فکر میکرد که ایران بعد از امضای قراردادهسته ای ووعده ووعیدهای دیگری که به ایران داده وبقولی ، "در باغ سبز نشان دادن" ، سیاستهای استراتژیک سابق خود را در مورد منطقه وبویژه سوریه، تغییرخواهد کرد ، درحدی که بشود سوریه را درمدت کوتاهی فرسوده وآماده بلعیده شدن بتوسط اسرائیل و ترکیه نمود، وزمینه اجرای سیاستهای انتقال انرژی آمریکا از طریق سوریه به ترکیه واروپا ، فراهم خواهد شد. به همین دلیل بود که در هفته های بعد از امضای قرارداد ، عملیات نظامی خودرا بسیار فشرده کرد ند وتحت عناوین مختلف ، همچون گروههای" معتدل" که گویا بتوسط آمریکائیها آموزش دیده وکمی کمتر از جبهه نصره وداعش آدم خواهند کشت وغیره/ به اهداف شوم خود برسند که این تیرشان نیز به سنگ خورد.

اقدام تشکیل اطاق مشترک امنیتی گامی بسیار جدی در مبارزه با داعش آمریکا

این اقدام عجولانه سه کشور ایران، روسیه ، عراق وسوریه ، برای مبارزه مشترک وسریع بر علیه داعش ، امری بسیار مفید وموثر خواهد بود وبنا به گفته سخنگوی رسمی نخست وزیر عراق آقای سعد حدیثی ، بزودی یک کمیته مشترک از نماینگان چهار کشور در بغداد تشکیل خواهدشد تا عملکرد وشیوه کار تروریستها را دقیقا پیگیری کرده و بهترین راه را برای مبارزه با انها انتخاب کنند. از این پس یک همکاری امنیتی واطلاعاتی از طریق کمیته ها ونمایندگانی از طرف اداره اطلاعات عراق نیز ایجاد خواهد شد که هدف آنها بهره برداری بهتر از اطلاعات امنیتی خواهد بود که از طرف روسیه ، ایران وسوریه ، دراختیار آنها قرار میگیرد ، آنچنانکه تا کنون مشخص شده است، اداره اطلاعات سوریه وحزب الله ، در زمینه های اطلاعاتی وامنیتی تجربیا ت فراوانی دارند که با شروع برنامه تازه ، میتواند تآثیر زیادی در مبارزه با تروریسم ، برای عراق داشته باشد.

اختلاف میان دولت عراق وآمریکا در مبارزه با داعش

امریکا پس ازشکست وخروجش ازعراق ، قراردادی باعراق امضا نمود که دریکی از فصلهایش متعهد میشود که در مبارزه با تروریسم به عراق کمک کند، البته این کمک داوطلبانه وعراق درمقابل آن مصونیت سیاسی به نیروهای آمریکا ئی نمیدهد، از طرفی آمریکا ئیها تنها میتوانند  مستشار وجنگ افزار بفرستند ، ولی نمیتوانند نیروی جنگنده ، همچون سرباز درعراق داشته باشند ، چند بار دمپسی ، اباما وسایر مسئولان آمریکا اظهار علاقه کرده اند که سرباز به عراق بیاورند ولی دولت عراق شدیدا مخالفت کرده ونیروهای بسیجی عراق ، بارها اعلام کرده اند که اگر سرباز آمریکائی را در جبهه ها ویا هرکجای عراق ببینند ، لوله های تفنگ خودرا بسوی آنان برمیگردانند ، از این نظر آوردن سرباز آمریکائی در عراق محال است ، هدف آمریکا از آوردن سرباز با شرایط مصونیت سیاسی ، در حقیقت اشغال مجدد آمریکا تحت عناوین فریبنده میباشد .

امروز درعراق وسایر کشورهای عربی ، درسوریه ، لبنان وغیره همه میدانند که پروژه داعش بتوسط آمریکا وغرب برای تسلط بر خاورمیانه ایجاد شده وائتلاف بین المللی مبارزه با داعش نیز یک فریبکاری است ، اما شیوه تشکیل آن وهماهنگی سیاستهای بین المللی با آ مریکا در برهه ای اینکار را امکان پذیر کرد، آمریکا میخواهد طوری با داعش مبارزه کند که نه سیخ بسوزد ونه کباب ، میخواهد با ایجاد ارتشی در استا نهای مختلف عراق تحت نام "گارد ملی" که زیر نظر مسئولان استانی عمل کند ، وظیفه آزادسازی موصل را بوسیله آنها، انجام دهد ونیروهای امنیتی وبسیجی عراق در ازادسازی موصل درجه دوم را داشته باشند، ، درآنصورت موصل همچنان در دست عوامل آمریکاوترکیه باقی خواهد ماند ، زیرا هدف اصلی و درازمدت آمریکا این است که با در دست داشتن موصل وربط آن به کردستان سوریه وترکیه، زمینه تسلط بر سوریه را بطور کامل را به انجام رساند ، وآنگاه بتواند انرژی گاز ونفت منطقه را از طریق سوریه  ای که به اشغال درآمده است ، به ترکیه انتقال داده وازآنجا به اروپا ببرد و سپس بتواند  بازار نفت وگاز روسیه را از این کشور، بگیرد .

چرا دولت مرکزی عراق، به اقدام جدی بر علیه آمریکا  دست نمیزند ؟

باید گفت که در قانون اساسی عراق ، قدرت استانها بر دولت مرکزی غلبه دارد ، اساسا قانون اساسی عراق بتوسط یک قانون دان اسرائیلی ساکن آمریکا، بنام نوح فیلدمان نوشته شده ودر بیشتر ماده های آن راه گریز ازاین نقطه به آن نقطه آنچنان تنظیم شده که همه حق دارند وهمه حق ندارند وهر استانی به راحتی میتواند تبدیل به اقلیم شده ویا در صورت اتحاد سه استان، آنها میتوانند درخواست استقلال کنند وحربه آنها هم" حق تعیین سرنوشت است". بیخود نیست که بعضی سازمانها واحزاب "کمونیستی" خائن ومزدورآمریکا واسرائیل ایرانی نیز، همین فدرالیسم را تبلیغ میکنند و"حق تعیین سرنوشت" هم پشت بند آنان است که البته هیچ ربطی به لنین ومنافع زحمتکشان ندارد .  امریکا با این" قانون اساسی خود نوشته"ودوستانی "سنی" که در بیشتر استانها ویا کردستان  همچون بارزانی دارد ، انها را وامیدارد تا از فلان ماده برای فلان کار استفاده کنند وهر روز مشکلی برای دولت مرکزی ایجاد کنند ، یک درگیری بسیار پیچیده وچندجانبه که از پشتیبانی قانون اساسی برخردار است ، ومیشود بوسیله آن هر روز سنگی در پیش پای دولت انداخت.

زنده یاد ، دکتر ادوارد سعید، همان زمان یعنی درسال 2003 ، این قانون اساسی را نقد کرد واشکالات آنرا توضیح داد وگفت این قانون اساسی تنها برای تجزیه عراق وجنگ وتفرقه مذهبی میان مردم منطقه نوشته شده است و من همان زمان مقاله را ترجمه ودر مجله شهروند تورنتو به چاپ رسید.

اینها بخش بزرگی از مشکلات سیاسی وقانونی دولت فعلی عراق است که اجازه نمیدهد کا رها بر رو ال عادی حرکت کند، اما دولتمردان عراق ونیروهای ملی ومیهن پرست نیز بیکار ننشسته وسرسختانه در برابر این بازیها استعماری ایستاده اند ودیر یا زود موفق خواهند شد که عوامل آمریکا را افشا واز میدان اخراجشان کنند ونباید در اینمورد شک کرد، ملت عراق ، تهاجم اشغالگرانه آمریکا را درسال 2003، با بیش از چهارصدهزار نیروی نظامی و"بلک واتری" وبزرگترین ماشین غول آسای میلتاریستی قرن بیست ویکم ، با خفت وخواری وشبانه فراری داد، این سگ وسوتکها ی مزدور وضد ملی در عراق را هم از میدان بدر خواهند کرد وبقولی دیر وزود دارد ولی سوخت وسوز ندارد.

مخالفت روحانی با تشکیل" ائتلاف"بر علیه داعش درهمراهی با روسیه

آقای روحانی رئیس جمهور ایران که در روز جمعه گذشته با روزنامه نگاران آمریکائی در نیو یورک ، مصاحبه میکرد، اعلام داشت که ایران برای جنگ با داعش ، با روسیه وارد در یک ائتلاف نخواهد شد ، وی افزود که رئیس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین در موسکو شخصا به وی گفته است که کشورش مایل است ایران نقش بیشتری در مبارزه با نیروهای بنیاد گرا داشته باشد.
این اظهار آقای روحانی باعث تشویش وبگو مگوی بسیاری گردید، بویژه اینکه معاون وزارت خارجه ایران  آقای حسین امیر عبد اللهیان، دردیدارش با بوگدانف ، در موسکو گفته بود که ایران به پیشنهاد  ولادیمیر پوتین ، درباره تآسیس"جبهه" مشترکی بر ضد تروریسم ، خوش آمد میگوید.
از طرفی دیگر همه شواهد نشان از این داشت که پس از دوبار ملاقات قاسم سلیمانی با پوتین در موسکو ، ائتلاف تازه ای با شرکت دوکشور روسیه وایران تشکیل گرددیده است که دوکشور سوریه وعراق نیز به آنها خواهند پیوست.همانطور که در گزارشات مستند آمده بود، یک پل هوائی میان موسکو ودمشق برقرار شد، تا از طریق ایران اسلحه  وجنگ افزار به سوریه منتقل کند وبغداد نیز به هواپیماهای سوریه اجازه داده است تا برای مبارزه با داعش بتوانند از آسمان عراق استفاده کنند. اینها نشاندهنده آن است که  که این ائتلاف در عمل و بطور هماهنگ  میان کشورهای ذینفع وجود دارد وکار مشترکی را هم انجام میدهند ، اما اگر" رسما" تشکیل یک چنین ائتلافی میان ایران وروسیه را اعلام کنند، ازنظر سیاسی وروابط بین المللی ومنطقه ای نتایج خوبی برای ایران در بر نخواهد داشت وشاید هم ایران بنا به منافع ویژه  وتوانائیهای خود ، نمیخواهد این مبارزه مشترک بر علیه تروریسم را در شکل ائتلاف انجام دهد، زیرا ائتلاف رسمی تعهدات https://mail.google.com/mail/u/0/images/cleardot.gif
https://mail.google.com/mail/u/0/images/cleardot.gif












اطاق عملیاتی بغداد با شرکت ایران، سوریه ، روسیه وبغداد (2)

هماهنگ نمودن عملیات جنگی واطلاعاتی در سوریه وعراق

فرمانده اطاق یک ایرانی بنام مصطفی مرادیان ، ومقرکارش در سفارت ایران است
:
مترجم : احمد مزارعی ،سایتهای مختلف عربی ، یکم اکتوبر2015

درچند روز گذشته اطلاعاتی در مورد "مرکز هماهنگیهای اطلاعاتی" منتشر شد مبنی بر اینکه چنین مرکزی در بغداد با شرکت روسیه ، ایران  ، سوریه وغراق، تآسیس گشته است ، این اولین اعلان رسمی حضور قدرتمندانه  روسیه در میدانهای جنگی در دفاع از بشار اسد ، رئیس جمهور منتخب ملت سوریه میباشد ، این حضور در ضمن چهارچوبی است که معروف به "ائتلاف 4 + 1 " میباشد وشامل کشورهای چهارگانه ، به اضافه حزب الله لبنان است ، به این معنی که امور عملیاتی ، تنها منحصر به سوریه نیست ، بلکه شامل عراق نیز میشود ودرحقیقت باید گفت کل منطقه وهرجا که گروههای تروریستی وجود دارند ودر مقدمه آنها "داعش".

هنگام تآسیس این مرکز، عده ای از جمله عبادی نخست وزیر عراق کوشید تا نشان دهد که این مرکز تنها به کارهای اطلاعاتی دست خواهد زد که این اطلاعات سپس در اختیار مسئولان نظامی قرار خواهد گرفت ، تا آنها بهتر بتوانند با گروههای تروریستی مبارزه کنند، اما این ظاهر امر بود ومعلوم شد که داستان بسیار پیچیده تر از آن است که اعلام شده بود.

معلومات بدست آمده نشان میدهد که وظیفه این مرکز " فراهم آوردن کمکهای رزمی مستقیم در هنگام رودر روئی با  گروههای تروریستی وهنگامیکه جنگ عملی با آنها شروع میشود" به این معنی که این مرکز تنها گزارشات یومیه تنظیم نمینماید بلکه به اقدامات گسترده تر دیگری نیز دست میزند ، یکی دیگر از مهمترین وظایف این اطاق این است که بتواند خود را از هر گونه نفوذ آمریکائیها چه مستقیم ویا غیر مستقیم، مصون بدارد (1) ، این ائتلاف بسیار اصرار دارد که از همه گونه وسائل بهره برداری کند که بتواند بر داعش وهمتا هایش در سوریه وعراق غلبه کند وبسیار میکوشد که به هیچ عنوان اجازه ندهد  تا آمریکا به هیچ گونه اطلاعاتی در مورد این ائتلاف دسترسی پیدا کند ، نخست به این دلیل که ائتلاف هیچگونه اعتمادی به آمریکا ندارد ودوم به این دلیل که هر روز که میگذرد ، روشن میگردد که آمریکا در ساختن این گروهها نقش داشته ، از آنها حمایت میکند ومیکوشد تا برای پیشبرد اهداف  سیاسی ومنطقه ای خود از آنها استفاده کند.

شروع کار این گروه با ورود شش نفر از متخصصان نظامی روس آغاز شد، همینطور وهمین تعداد ازایران ، وشش نفر نیز ازسوریه وارد بغداد شدند وجلسات مقدماتی خود را به فوریت آغاز کردند تا به نتیجه گیری نهائی رسیده و با سرعت وارد عملیات شوند.
تا این لحظه بر روی بیشتر موضوعات توافق نظر حاصل شده است که در مقدمه آن توافق بر این است که  آنان جلسات خود را در مرکز وزارت دفاع برگزار کنند ، اما درمورد مکان سکونت اعضاء آن ( شش نفر از هر کشور) در منطقه "سبز" بغداد باشد. اما در مورد طبیعت اعضاء وچگونگی آنها ، اتفاق براین گردیده است که شش نفر از افسران سپاه پاسداران ایران باشند ، شش نفر از افسران نظامی عراق ونیروهای "بسیج مردمی عراق"  ، به اضافه افسران ارتش روسیه وافسران ارتش سوریه. همچنین بر روی این امر نیز توافق گردید که در رآس این گروه ، وابسته نظامی سفارت ایران در بغداد ، سرهنگ سپاه مصطفی مرادیان باشد.

اطلاعات بدست آمده نشان میدهد که تقسیم کاری نیز میان اعضاء این گروه به این شکل بوجود آمده است ، روسها تجهیزات تکنیکی وبرنامه های ویژه را برای گروه فراهم کرده ، تا آنها بتوانند عملیات اطلاعاتی خود را توسعه دهند ، این امکانات شامل اطلاعات زیادی از موقعیت دشمن یعنی( داعش وهمه گروههای تروریستی دیگر) وهمچنین اطلاعاتی از دوستان خواهد بود ، همچنین اطلاعاتی در مورد ارتشهای کشورهای همسایه ، ودر این رابطه نقشه هائی نظامی از مناطق درگیری ، شامل خواهد شد.

در راس امورات مهم این گروه  ، دادن گزارشهای اطلاعاتی روزانه وفراهم آوردن امکاناتی که باعث  کمک مستقیم به میدانهای جنگ بر علیه تروریستها باشد ، اضافه بر این وبطور مسلم، این گروه وظیفه دارد تا نیازمندیهای نیروهائی که در صحنه های نبرد درگیر هستند، همچون ارتش وسایر گروههای رزمنده را فراهم کنند تا آنان بتوانند به خوبی کار خود را پیش ببرند ، این امر به خصوص در مورد سلاحهای تهاجمی ، موشکی ، توپخانه وسلاحهای ضد زرهی ، بسیار اهمیت دارد.

اطلاعات رسییده نشان میدهد که عبادی کوششهائی بکار برد تا زمان مدت این گروه را کوتاه کند واز طرفی این گروه تنها اطلاعاتی باشد ونه عملیاتی ، هنگامیکه نتوانست نظریه خود را بر جمع تحمیل کند ، کوشید با استفاده از موقعیت سیاسی خود به عنوان فرمانده کل قوا، نظر خود را تحمیل کرده و اعضای شش نفره هیئت عراقی درون هیئت هماهنگی را، خود انتخاب کند تا بوسیله آنها از سیر امور درون هیئت هماهنگی اطلاع کامل داشته باشد (2) ، این اقدام عبادی مورد قبول سایر هیئتهای شرکت کننده در ائتلاف واقع نشد وبنظر آنها ، اینگونه عمل کردن بنوعی محرمانه عمل کردن بنفع آمریکائیها است ، این وضعیت باعث شد تا ایرانیها وروسها ، جلسات خاصی میان خود برگزار کنند و این جلسات منجر به آن گردید که اولین ثمره مفید خود را بدهد وآن اینکه جلسه جداگانه ای میان روسها و"بسیج توده ای عراق" برقرار شد، سپس روسها جلسات جدا گانه ای نیز با " واحدهای حمایت مردمی "  کردها(3) برگزار کردند ، تا از کمهای آنان نیز بهره بگیرند، در نتیجه اکنون هیئت هماهنگی آنگونه که مورد نظر روسها، ایرانیها وسوریه بود، بکار خود ادامه میدهد.(3) .پایان

توضیحات از مترجم است: (1) همانطور که از مدتی پیش در مطبوعات آمد، اباما چند بار اظهار داشت که حاضر است با ایران وروسیه درمورد جنگ با داعش همکاری کند، اما هردو کشور نپذیرفتند زیرا معنایش این بود که با دست کاری در مسائل اطلاعاتی داعش را از زیر تیغ رها کنند، اینکه ایران موفق به مبارزه با داعش وشکست نسبی آنها در عراق شده است ، به این دلیل است که راه هر منفذ اطلاعاتی را بر آمریکائیها بسته است، به این معنی که ایران از سیستم مخابراتی مدار بسته ، وا بسته به سپاه پاسداران استفاده میکند و"غیر خودی" نمیتواند وارد آن شود،روسیه نیزبه دلیل اعتمادی که به ایران بویژه به عملکرد سپاه پاسداران دارد، وارد این ائتلاف شده  است .

(2)  عبادی نخست وزیر عراق بر این باور است که برای آزادسازی موصل میتوان از آمریکائیها کمک گرفت ، عبادی باور دارد که شرکت دادن آمریکائیها در آزادسازی موصل، عراق دچار خسارتهای کمتری شده وآنها همچنان کنترل کشور خودشان را در دست دارند وبه آمریکائیها هم مصونیت سیاسی نداده اند واجازه نمیدهند تا آمریکائیها در امور کشورشان دخالت کنند ، اما جناح مالکی در حزب الدعوه شدیدا با این نظر مخالف است وبسیجیهای عراق نیز با وی هم داستانند، زیرا قصد آمریکا را مبنی بر وصل کردن موصل به کردستان سوریه ، ترکیه ومحاصره سوریه وداستان انتقال انرژی را خیلی خوب میدانند ، جناح غالب در حزب الدعوه نیز از مالکی حمایت میکند باورشان بر استقلال عراق از آمریکا، ویا هر نیروی استعمارگر دیگر است که روسیه وایران هم اینچنین نیستند، کنار رفتن مالکی از رهبری حزب الدعوه وسپرد ن آن به عبادی ، نه بشیوه دموکراتیک حزبی ، بلکه بنا به صلاحدید مرحله ای حزب وسفارش سیستانی انجام گرفت زیرا یک تبلیغات بسیار گسترده منطقه ای وجهانی برعلیه مالکی، از طرف آمریکائیها، به راه افتاده بود.


(3)  نه ایران ونه روسیه ونه دولت عراق ، به کردهای عراق اعتماد ندارند، زیرا اینان وابسته به آمریکا واسرائیل هستند، برای مثال در دوره صدام ، دو حزب کردی، سالانه 500000 دلار از اسرائیلیها میگرفتند تا اسناد دولتی عراق را سرقت کرده وبه اسرائیلیها بدهند ویا هم اکنون یک هیئت دائمی اسرائیلی در کردستان بسر میبرد ، زیرا این دوحزب دارای مناسبات قبیله ای بوده وفرهنگ اجتماعی ، سیاسی ودولتی را ندارند، بقولی با یک غوره تب میکنند، اما کردهای ترکیه در دوره طولانی حکومت عثمانی بخشی از نیروهای دیوانسالاری کشوری وکشور داری عثمانی بوده اند،بسیاری از شعرا وادبای بسیارمعروف ترکیه کرد ، بویژه از علویها بوده اند، از این نظر است که عبدالله اجلان با آمریکا، اسرائیل واردوخان کنار نمیآید وخواستار حقوق کامل برای کردها در چهار چوب ترکیه مستقل است، اجلان تآلیفات زیادی در مورد پیدایش نظام سرمایه داری ، رنسانس و../ میباشد، و کردهای سوریه نیز میراث داران حضور سیاسی ،فرهنگی واجتماعی هشتصد ساله  خود در سوریه هستند، به همین دلیل است که "حزب اتحاد دموکراتیک، ونیروهای "واحدهای حمایت مردمی" وابسته به آن، مورد اعتماد وحمایت روسیه ، سوریه ، ایران وعراق است، البته در دنیای سیاست پیچیدگیهای زیادی وجود دارد که باید آنرا هم منظور داشت.


هیچ نظری موجود نیست: