بخش اول از مصاحبه با دکتر ناصر زرافشان پیرامون شورای جهانی صلح
يكشنبه 15 ژوئن 2008, بوسيله ى سعید کیوان, علی اخوان
شوراي جهاني صلح امسال همايش جهاني خود را از هشتم تا چهاردهم آوريل در كاراكاس پايتخت ونزوئلا برگزار كرد. شايد لازم باشد براي كساني كه اين تشكل را نميشناسند، ابتدا توضيح مختصري دربارهي خود شوراي جهاني صلح بدهيم.
لطفا شوراي جهاني صلح را به طور مختصر معرفي بفرماييد.
شوراي جهاني صلح يك جنبش بينالمللي دمكراتيك، مستقل، غيرمتعهد و ضد امپرياليستي است كه در سال 50-1949 تشكيل شده و فكر ميكنم در حال حاضر بزرگترين ساختار بينالمللي صلح باشد، چون جنبشها، سازمانها و تشكلهاي بيش از يكصد كشور جهان عضو اين شورا هستند و به عنوان بخش لاينفك جنبش جهاني صلح در هماهنگي با ساير جنبشهاي ملي و بينالمللي در اين زمينه عمل ميكند. اهداف اين شورا مبارزه براي تامين و تداوم صلح، خلع سلاح و امنيت بينالمللي، دفاع از استقلال ملي كشورها و عدالت اقتصادي و اجتماعي و توسعه، حفاظت از محيط زيست، حقوق بشر و ميراث فرهنگي ملتها و كشورها است و از منشور ملل متحد، اعلاميهي جهاني حقوق بشر، اصول جنبش عدم تعهد الهام ميگيرد و به عنوان سازمان غيردولتي عضو ملل متحد، با يونسكو، كنفرانس توسعه و تجارت ملل متحد، يونيدو، سازمان بينالمللي كار (آي. ال. او.) و ساير كارگزاريهاي تخصصي كميتههاي ويژه و اركان ديگر ملل متحد و بهعلاوه با جنبش عدم تعهد، اتحاديهي آفريقا، اتحاديهي عرب و ساير تشكلهاي بينالمللي همكاري ميكند، و بنابراين تلاش براي از ميان بردن سلاحهاي هستهاي، شيميايي و بيولوژيك و كاهش سلاحهاي متعارفي، برچيدن پايگاههاي نظامي فدرتها در كشورهاي ديگران، تخليه و عقبنشيني نيروهاي نظامي بيگانه از خاك ديگران، توسعهي اجتماعي و اقتصادي، ايجاد يك نظم اقتصادي بينالمللي تازه و عادلانه، پيدا كردن يك راه حل عادلانه براي مسئلهي بدهيهاي خارجي كشورهاي جهان سوم، به رسميت شناخته شدن آزادي انتخاب ملتها، حل و فصل برخوردهاي منطقهاي بر اساس احترام به حق مردم و ملتها در تعيين سرنوشت خودشان عمدهي زمينههاي كار و فعاليت اين شورا را تشكيل ميدهد.
دو اصل عملي بر شيوهي كار و فعاليت و ساختارهاي اين شورا حاكم و تعيينكننده است: يكي اينكه حل مسائل امنيتي جهان از بالا و به وسيلهي قدرتهايي كه خودشان ايجادكنندهي اين مسائلاند، امكانپذير نيست و گسترش جنبشهاي مردمي و ارتقاء سطح آگاهي عمومي و مبارزه از پايين هم ضروري است و بنابراين از لحاظ عملي در لحظهي حاضر يكي از مسائل حاد و مورد بحث براي شورا اين است كه چگونه ميتوان نارضايتي رو به رشد مردم جهان از نظام مسلط بر عرصهي بينالمللي را به مقاومت دستهجمعي و عمل سازمانيافته تبديل كرد. دومين اصل اين است كه اين اهداف بايد با مشاركت برابر زنان و مردان دنبال شود و در انتخاب روشهاي فعاليت و ساختارها و تركيب آنها، اين اصل را بايد مورد توجه قرار داد.
براي به دست آوردن شناخت روشنتري از اين شورا، شايد اشاره بعضي فعاليتهاي مشخص و عملي آن، مثل اعتراضاتي كه براي آزادي نلسون ماندلا از رابينز آيلند و خاتمه دادن به نظام توحشآميز آپارتايد در آفريقاي جنوبي راه انداخت، و فشار بر ايالات متحده و آفريقاي جنوبي در دوران آپارتايد براي اينكه كمك به ضد انقلابيون، كه به دنبال سرنگوني حكومتهاي مشروع آنگولا و موزامبيك بودند، را متوقف كنند، سازماندهي تظاهرات و تجمعهاي اعتراضي بسيار در مخالفت با مداخلههاي ايالات متحده در السالوادور، نيكاراگوئه و كلمبيا و حمله به گرانادا و پاناما، تلاش براي عملي ساختن يك راه حل عادلانه مبتني بر وجود دو كشور در حال ستيز اسرائيل و فلسطين، اتخاذ موضع محكم در مخالفت با بمباران يوگوسلاوي به وسيلهي ناتو و سازماندهي اعتراضات گستردهي مردمي علي اين تجاوزها، مخالفت با هر دو جنگ خليج فارس و جنگ در افغانستان و دعوت به پايان دادن به اشغال عراق و اعلام همدردي و همبستگي با مردمي كه در برابر اشغال بيگانه و حق تعيين آيندهي خود مقاومت ميكنند، محكوم كردن شديد محاصرهي اقتصادي (blockade) عليه كوبا و درخواست به پايان بخشيدن به مداخلههاي ايالات متحده در امور داخلي اين كشور، مخالفت قاطع در جريان كودتاي 2002 در ونزوئلا و اصرار بر اين كه دولت ايالات متحده و ديگر امپرياليستها اقدامات خود براي سرنگوني دولت مشروع و قانوني هوگو چاوز در ونزوئلا را متوقف سازند.
امسال در این شورا چه خبر هایی بود؟
امسال همايش اين شورا در كاراكاس برگزار شد و در فاصلهي روزهاي هفتم تا چهاردهم آوريل كاراكاس ميزبان دهها هيئت نمايندگي از احزاب، سازمانها و جنبشهاي اجتماعي عضو شوراي جهاني صلح كه در سطوح بينالمللي، منطقهاي و ملي فعاليت ميكنند و نيز ميهمانان و شخصيتهاي ويژه از ميان روشنفكران، سياستمداران، نويسندگان و فعالان اجتماعي و سياسي بود كه به عنوان ميهمان به اين همايش دعوت شدند. همراه با مجمع عمومي سازمانها و جنبشهاي عضو شوراي جهاني صلح كه هيئتهاي نمايندگي آنها در مجمع شركت داشتهاند، اين شورا يك كنفرانس جهاني صلح نيز برگزار كرد كه در آن از بسياري از شخصيتها و فعالان سياسي و اجتماعي و روشنفكران و نمايندگان جنبشهاي صلح، سازمانهاي دانشجويي و جوانان، اتحاديههاي صنفي، سازمانهاي زنان و نظاير اينها كه به عنوان ميمهان به اين همايش دعوت شده بودند، شركت داشتند و البته از همهي جنبشهاي مردمي و احزاب و سازمانهاي خود ونزوئلا هم فعالان و مبارزيني در جلسات كنفرانس و بحثهاي آزادي كه در كنار آن تشكيل ميشد شركت داشتند. از ژاپن و فيليپين در منتهااليه شرقي جهان گرفته تا ايالات متحده و كانادا و آمريكاي لاتين در منتهااليه غربي آن، هيئتهاي نمايندگي و ميهماناني در اين نمايش شركت داشتند. از كشورهاي آسيايي مثل ژاپن و چين و هند و ويتنام و نپال، كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا مثل فلسطين، سوريه، اسرائيل و مصر، از روسيه و شرق اروپا و جمهوري چك و صربستان و يونان تا كشورهاي اروپاي غربي مثل آلمان، فرانسه، بلژيك و پرتقال و آفريقاي سياه مانند كنگو، نيجريه و آفريقاي جنوبي در اين شورا حضور داشتند و صد البته كشورهاي آمريكاي مركزي و لاتين، كوبا، ونزوئلا، برزيل، آرژانتين، بوليوي، كلمبيا، نيكاراگوئه، پرو و پاراگوئه و ديگران حضور گسترده و پرشوري داشتند. از ايران من به عنوان ميهمان به اين همايش دعوت شده بودم و آقاي جمشيد احمدي نيز از لندن به عنوان نمايندهي كميتهي دفاع از حقوق مردم ايران (Codir) در اين همايش شركت داشت.
دو روز اول صرف رسيدگي به امور داخلي خود شوراي جهاني صلح شد. گزارش دبير كل شورا و اعضا، گزارشهاي هماهنگكنندههاي منطقهاي، گزارشهاي مالي، جلسات منطقهاي شورا و انتخابات كميتهي اجرايي جديد و تنظيم اعلاميه و قطعنامهي نهايي شورا و نظاير آنها كه البته اين موارد بيشتر به اعضاي شورا و هيئتهاي نمايندگي آنها مربوط ميشد و ما به عنوان ناظر و ميهمان شنيديم و از آنها آموختيم. پس از مجمع عمومي، جلسات كنفرانس جهاني صلح برگزار شد.
چه مباحث و مسائلي در كنفرانس مورد بحث قرار گرفت؟
بحثها و گفتگوهاي كنفرانس در چهار پانل و عمدتا حول چهار محور صورت گرفت:
1. واكنش جنبش صلح در برابر حالت تهاجمي و تجاوزگري هر روز بيشتر امپرياليسم و روشهاي اين جنبش در مقابله با جنگطلبي امپرياليسم بود كه زير اين عنوان، ميليتاريزه كردن روابط بينالمللي، نظامي كردن مناطق مختلف جهان، هزينههاي نظامي تحميلي به ملتها و تاثيري كه اين هزينهها بر كاهش سهم آموزش و پرورش، بهداشت و خدمات درماني، تغذيه و به طور كلي توسعهي اقتصادي و اجتماعي كشورها دارد، پايگاههاي نظامي، پيمانهاي نظامي مثل ناتو و ان. ان. دي.، بحث سلاحهاي هستهاي و دمكراتيزه كردن سازمان ملل متحد مورد بحث قرار گرفت.
2. مبارزهي مردم جهان عليه جنگ و اشغال نظامي سرزمينهايشان بود كه دفاع از حاكميت ملي و مبارزه عليه مداخلهها و تهديدهاي خارجي و اشغال نظامي كشورهاي ديگر در آن مورد بحث بود كه مصداقهاي مشخصاش مسائل بالكان،عراق، افغانستان، فلسطين و مناطق ديگر است.
3. در پانل سوم بحث دفاع از حقوق مردم در زمينهي كار و اشتغال، آموزش، حقوق مدني و آزاديهاي دمكراتيك، حقوق اجتماعي و صنفي، مسائل كارگري، دانشجويي، مسائل زنان و نظاير اينها مورد بحث بود. 4. مبارزه عليه نوع جديد استثمار يعني الگوي نو استعماري آن براي تامين توسعهي عادلانه و برابر، مبارزه در راه عدالت اجتماعي و برابري و عليه هر گونه استعمار نو و سلطهي امپرياليستي. اين استعمار نو به طور اخص در آمريكاي لاتين و براي مردم و جنبشهاي اين قاره مضمون و معناي خاص و مشخصي دارد. آنها سلطهي ايالات متحده را طي صد و پنجاه سال گذشته، پس از دوران استعمار اسپانيا و پرتقال، نمونهي سلطهي استعمار نو ميدانند كه در اين صد ساله آمريكاي لاتين را غارت و تحقير و سركوب كرده و همواره با ترور رهبران و قتل عام اهالي، تحميل حكومتهاي نظامي دستنشانده و كشتار و توطئه و كودتا، مردم آمريكاي لاتين را سركوب كرد و بنابراين به طور مشخصتر بحثاش دكترين مونرو و پانآمريكانيسم شروع ميشود كه به عنوان ابزار و توجيه اين سلطه و سركوب نو استعماري مورد استفاده قرار گرفت و در ادامه خود طبعاً به دورهي پس از جنگ و صندوق بينالمللي پول و مانورها و سياستهاي پولي اين دستگاه و آثار مخرباش بر زندگي اجتماعي و اقتصادي مردم اين قاره و بانك جهاني و عملكردش ميرسد و علاوه بر اينها مسائل محيط زيست، فقر، فرهنگ، بنيادگرايي مذهبي و مسائل از اين قبيل را شامل ميشود. اما به طور طبيعي تكيهي اصلي در بحثها بر صلح پايدار، مفهوم و مضمون واقعي و شرايط اقتصادي و اجتماعي لازم براي تامين اين صلح پايدار و راههاي مقابله با تهديدي است كه سلاحهاي هستهاي و انواع ديگر سلاحهاي كشتار جمعي متوجه بشر كرده، به خصوص در اين لحظهي تاريخي كه به دليل بحراني بودن شرايط امپرياليسم تمايل آن را به جنگافروزي تشديد ميكند. از دههي هفتاد به بعد ما شاهد تشديد گرايش جنگافروزانه و تجاوزات امپرياليستي و گسترش سلطهي امپرياليستها به همهي جهان از طريق نظامي و جنگ بودهايم.
*. این گفتار بخش اول از مصاحبه با دکتر ناصر زرافشان پیرامون شورای جهانی صلح بود، در آینده بخش دوم آن نیز انجام خواهد شد.
يكشنبه 15 ژوئن 2008, بوسيله ى سعید کیوان, علی اخوان
شوراي جهاني صلح امسال همايش جهاني خود را از هشتم تا چهاردهم آوريل در كاراكاس پايتخت ونزوئلا برگزار كرد. شايد لازم باشد براي كساني كه اين تشكل را نميشناسند، ابتدا توضيح مختصري دربارهي خود شوراي جهاني صلح بدهيم.
لطفا شوراي جهاني صلح را به طور مختصر معرفي بفرماييد.
شوراي جهاني صلح يك جنبش بينالمللي دمكراتيك، مستقل، غيرمتعهد و ضد امپرياليستي است كه در سال 50-1949 تشكيل شده و فكر ميكنم در حال حاضر بزرگترين ساختار بينالمللي صلح باشد، چون جنبشها، سازمانها و تشكلهاي بيش از يكصد كشور جهان عضو اين شورا هستند و به عنوان بخش لاينفك جنبش جهاني صلح در هماهنگي با ساير جنبشهاي ملي و بينالمللي در اين زمينه عمل ميكند. اهداف اين شورا مبارزه براي تامين و تداوم صلح، خلع سلاح و امنيت بينالمللي، دفاع از استقلال ملي كشورها و عدالت اقتصادي و اجتماعي و توسعه، حفاظت از محيط زيست، حقوق بشر و ميراث فرهنگي ملتها و كشورها است و از منشور ملل متحد، اعلاميهي جهاني حقوق بشر، اصول جنبش عدم تعهد الهام ميگيرد و به عنوان سازمان غيردولتي عضو ملل متحد، با يونسكو، كنفرانس توسعه و تجارت ملل متحد، يونيدو، سازمان بينالمللي كار (آي. ال. او.) و ساير كارگزاريهاي تخصصي كميتههاي ويژه و اركان ديگر ملل متحد و بهعلاوه با جنبش عدم تعهد، اتحاديهي آفريقا، اتحاديهي عرب و ساير تشكلهاي بينالمللي همكاري ميكند، و بنابراين تلاش براي از ميان بردن سلاحهاي هستهاي، شيميايي و بيولوژيك و كاهش سلاحهاي متعارفي، برچيدن پايگاههاي نظامي فدرتها در كشورهاي ديگران، تخليه و عقبنشيني نيروهاي نظامي بيگانه از خاك ديگران، توسعهي اجتماعي و اقتصادي، ايجاد يك نظم اقتصادي بينالمللي تازه و عادلانه، پيدا كردن يك راه حل عادلانه براي مسئلهي بدهيهاي خارجي كشورهاي جهان سوم، به رسميت شناخته شدن آزادي انتخاب ملتها، حل و فصل برخوردهاي منطقهاي بر اساس احترام به حق مردم و ملتها در تعيين سرنوشت خودشان عمدهي زمينههاي كار و فعاليت اين شورا را تشكيل ميدهد.
دو اصل عملي بر شيوهي كار و فعاليت و ساختارهاي اين شورا حاكم و تعيينكننده است: يكي اينكه حل مسائل امنيتي جهان از بالا و به وسيلهي قدرتهايي كه خودشان ايجادكنندهي اين مسائلاند، امكانپذير نيست و گسترش جنبشهاي مردمي و ارتقاء سطح آگاهي عمومي و مبارزه از پايين هم ضروري است و بنابراين از لحاظ عملي در لحظهي حاضر يكي از مسائل حاد و مورد بحث براي شورا اين است كه چگونه ميتوان نارضايتي رو به رشد مردم جهان از نظام مسلط بر عرصهي بينالمللي را به مقاومت دستهجمعي و عمل سازمانيافته تبديل كرد. دومين اصل اين است كه اين اهداف بايد با مشاركت برابر زنان و مردان دنبال شود و در انتخاب روشهاي فعاليت و ساختارها و تركيب آنها، اين اصل را بايد مورد توجه قرار داد.
براي به دست آوردن شناخت روشنتري از اين شورا، شايد اشاره بعضي فعاليتهاي مشخص و عملي آن، مثل اعتراضاتي كه براي آزادي نلسون ماندلا از رابينز آيلند و خاتمه دادن به نظام توحشآميز آپارتايد در آفريقاي جنوبي راه انداخت، و فشار بر ايالات متحده و آفريقاي جنوبي در دوران آپارتايد براي اينكه كمك به ضد انقلابيون، كه به دنبال سرنگوني حكومتهاي مشروع آنگولا و موزامبيك بودند، را متوقف كنند، سازماندهي تظاهرات و تجمعهاي اعتراضي بسيار در مخالفت با مداخلههاي ايالات متحده در السالوادور، نيكاراگوئه و كلمبيا و حمله به گرانادا و پاناما، تلاش براي عملي ساختن يك راه حل عادلانه مبتني بر وجود دو كشور در حال ستيز اسرائيل و فلسطين، اتخاذ موضع محكم در مخالفت با بمباران يوگوسلاوي به وسيلهي ناتو و سازماندهي اعتراضات گستردهي مردمي علي اين تجاوزها، مخالفت با هر دو جنگ خليج فارس و جنگ در افغانستان و دعوت به پايان دادن به اشغال عراق و اعلام همدردي و همبستگي با مردمي كه در برابر اشغال بيگانه و حق تعيين آيندهي خود مقاومت ميكنند، محكوم كردن شديد محاصرهي اقتصادي (blockade) عليه كوبا و درخواست به پايان بخشيدن به مداخلههاي ايالات متحده در امور داخلي اين كشور، مخالفت قاطع در جريان كودتاي 2002 در ونزوئلا و اصرار بر اين كه دولت ايالات متحده و ديگر امپرياليستها اقدامات خود براي سرنگوني دولت مشروع و قانوني هوگو چاوز در ونزوئلا را متوقف سازند.
امسال در این شورا چه خبر هایی بود؟
امسال همايش اين شورا در كاراكاس برگزار شد و در فاصلهي روزهاي هفتم تا چهاردهم آوريل كاراكاس ميزبان دهها هيئت نمايندگي از احزاب، سازمانها و جنبشهاي اجتماعي عضو شوراي جهاني صلح كه در سطوح بينالمللي، منطقهاي و ملي فعاليت ميكنند و نيز ميهمانان و شخصيتهاي ويژه از ميان روشنفكران، سياستمداران، نويسندگان و فعالان اجتماعي و سياسي بود كه به عنوان ميهمان به اين همايش دعوت شدند. همراه با مجمع عمومي سازمانها و جنبشهاي عضو شوراي جهاني صلح كه هيئتهاي نمايندگي آنها در مجمع شركت داشتهاند، اين شورا يك كنفرانس جهاني صلح نيز برگزار كرد كه در آن از بسياري از شخصيتها و فعالان سياسي و اجتماعي و روشنفكران و نمايندگان جنبشهاي صلح، سازمانهاي دانشجويي و جوانان، اتحاديههاي صنفي، سازمانهاي زنان و نظاير اينها كه به عنوان ميمهان به اين همايش دعوت شده بودند، شركت داشتند و البته از همهي جنبشهاي مردمي و احزاب و سازمانهاي خود ونزوئلا هم فعالان و مبارزيني در جلسات كنفرانس و بحثهاي آزادي كه در كنار آن تشكيل ميشد شركت داشتند. از ژاپن و فيليپين در منتهااليه شرقي جهان گرفته تا ايالات متحده و كانادا و آمريكاي لاتين در منتهااليه غربي آن، هيئتهاي نمايندگي و ميهماناني در اين نمايش شركت داشتند. از كشورهاي آسيايي مثل ژاپن و چين و هند و ويتنام و نپال، كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا مثل فلسطين، سوريه، اسرائيل و مصر، از روسيه و شرق اروپا و جمهوري چك و صربستان و يونان تا كشورهاي اروپاي غربي مثل آلمان، فرانسه، بلژيك و پرتقال و آفريقاي سياه مانند كنگو، نيجريه و آفريقاي جنوبي در اين شورا حضور داشتند و صد البته كشورهاي آمريكاي مركزي و لاتين، كوبا، ونزوئلا، برزيل، آرژانتين، بوليوي، كلمبيا، نيكاراگوئه، پرو و پاراگوئه و ديگران حضور گسترده و پرشوري داشتند. از ايران من به عنوان ميهمان به اين همايش دعوت شده بودم و آقاي جمشيد احمدي نيز از لندن به عنوان نمايندهي كميتهي دفاع از حقوق مردم ايران (Codir) در اين همايش شركت داشت.
دو روز اول صرف رسيدگي به امور داخلي خود شوراي جهاني صلح شد. گزارش دبير كل شورا و اعضا، گزارشهاي هماهنگكنندههاي منطقهاي، گزارشهاي مالي، جلسات منطقهاي شورا و انتخابات كميتهي اجرايي جديد و تنظيم اعلاميه و قطعنامهي نهايي شورا و نظاير آنها كه البته اين موارد بيشتر به اعضاي شورا و هيئتهاي نمايندگي آنها مربوط ميشد و ما به عنوان ناظر و ميهمان شنيديم و از آنها آموختيم. پس از مجمع عمومي، جلسات كنفرانس جهاني صلح برگزار شد.
چه مباحث و مسائلي در كنفرانس مورد بحث قرار گرفت؟
بحثها و گفتگوهاي كنفرانس در چهار پانل و عمدتا حول چهار محور صورت گرفت:
1. واكنش جنبش صلح در برابر حالت تهاجمي و تجاوزگري هر روز بيشتر امپرياليسم و روشهاي اين جنبش در مقابله با جنگطلبي امپرياليسم بود كه زير اين عنوان، ميليتاريزه كردن روابط بينالمللي، نظامي كردن مناطق مختلف جهان، هزينههاي نظامي تحميلي به ملتها و تاثيري كه اين هزينهها بر كاهش سهم آموزش و پرورش، بهداشت و خدمات درماني، تغذيه و به طور كلي توسعهي اقتصادي و اجتماعي كشورها دارد، پايگاههاي نظامي، پيمانهاي نظامي مثل ناتو و ان. ان. دي.، بحث سلاحهاي هستهاي و دمكراتيزه كردن سازمان ملل متحد مورد بحث قرار گرفت.
2. مبارزهي مردم جهان عليه جنگ و اشغال نظامي سرزمينهايشان بود كه دفاع از حاكميت ملي و مبارزه عليه مداخلهها و تهديدهاي خارجي و اشغال نظامي كشورهاي ديگر در آن مورد بحث بود كه مصداقهاي مشخصاش مسائل بالكان،عراق، افغانستان، فلسطين و مناطق ديگر است.
3. در پانل سوم بحث دفاع از حقوق مردم در زمينهي كار و اشتغال، آموزش، حقوق مدني و آزاديهاي دمكراتيك، حقوق اجتماعي و صنفي، مسائل كارگري، دانشجويي، مسائل زنان و نظاير اينها مورد بحث بود. 4. مبارزه عليه نوع جديد استثمار يعني الگوي نو استعماري آن براي تامين توسعهي عادلانه و برابر، مبارزه در راه عدالت اجتماعي و برابري و عليه هر گونه استعمار نو و سلطهي امپرياليستي. اين استعمار نو به طور اخص در آمريكاي لاتين و براي مردم و جنبشهاي اين قاره مضمون و معناي خاص و مشخصي دارد. آنها سلطهي ايالات متحده را طي صد و پنجاه سال گذشته، پس از دوران استعمار اسپانيا و پرتقال، نمونهي سلطهي استعمار نو ميدانند كه در اين صد ساله آمريكاي لاتين را غارت و تحقير و سركوب كرده و همواره با ترور رهبران و قتل عام اهالي، تحميل حكومتهاي نظامي دستنشانده و كشتار و توطئه و كودتا، مردم آمريكاي لاتين را سركوب كرد و بنابراين به طور مشخصتر بحثاش دكترين مونرو و پانآمريكانيسم شروع ميشود كه به عنوان ابزار و توجيه اين سلطه و سركوب نو استعماري مورد استفاده قرار گرفت و در ادامه خود طبعاً به دورهي پس از جنگ و صندوق بينالمللي پول و مانورها و سياستهاي پولي اين دستگاه و آثار مخرباش بر زندگي اجتماعي و اقتصادي مردم اين قاره و بانك جهاني و عملكردش ميرسد و علاوه بر اينها مسائل محيط زيست، فقر، فرهنگ، بنيادگرايي مذهبي و مسائل از اين قبيل را شامل ميشود. اما به طور طبيعي تكيهي اصلي در بحثها بر صلح پايدار، مفهوم و مضمون واقعي و شرايط اقتصادي و اجتماعي لازم براي تامين اين صلح پايدار و راههاي مقابله با تهديدي است كه سلاحهاي هستهاي و انواع ديگر سلاحهاي كشتار جمعي متوجه بشر كرده، به خصوص در اين لحظهي تاريخي كه به دليل بحراني بودن شرايط امپرياليسم تمايل آن را به جنگافروزي تشديد ميكند. از دههي هفتاد به بعد ما شاهد تشديد گرايش جنگافروزانه و تجاوزات امپرياليستي و گسترش سلطهي امپرياليستها به همهي جهان از طريق نظامي و جنگ بودهايم.
*. این گفتار بخش اول از مصاحبه با دکتر ناصر زرافشان پیرامون شورای جهانی صلح بود، در آینده بخش دوم آن نیز انجام خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر