نقل از سایت خبری اخبار روز
شنبه ۲۶ مرداد ۱٣٨۷ - ۱۶ اوت ۲۰۰٨
بیانیه اپوزیسیون بین المللی یهود علیه حمله به ایران
بیانیهی زیر پاسخی است به مقالهی بِنی موریس در بارهی حمله به ایران که در نشریهی نیویورک تایمز در تاریخ 18ژوئیه به چاپ رسیده است. اپوزیسیون بینالمللی یهود این بیانیه را را به عنوان اعتراض به منطق، تحلیل و هدف این مقاله امضا کرده است. به طوری که از متن زیر دریافت خواهید کرد، 113 امضاکننده از 14 کشور، از جمله، پروفسور نوام چامسکی این بیانیه را امضا کردهاند. این بیانیه به زبانهای عربی، آلمانی، انگلیسی و فرانسوی منتشر شده است.
بیانیهی زیر پاسخی است به مقالهی بِنی موریس در بارهی حمله به ایران که در نشریهی نیویورک تایمز در تاریخ 18ژوئیه به چاپ رسیده است. اپوزیسیون بینالمللی یهود این بیانیه را را به عنوان اعتراض به منطق، تحلیل و هدف این مقاله امضا کرده است. به طوری که از متن زیر دریافت خواهید کرد، 113 امضاکننده از 14 کشور، از جمله، پروفسور نوام چامسکی این بیانیه را امضا کردهاند. این بیانیه به زبانهای عربی، آلمانی، انگلیسی و فرانسوی منتشر شده است.
..............................................................................................................
اطلاعیهی مطبوعاتی مونت رآل، 11 اوت 2008 برای انتشار فوری بینالمللی
تلاشهایی که برای به صدا درآوردن طبل جنگ به منظور بمباران تأسیسات اتمی ایران می شود، در حال حاضر مضمون رویدادهای سیاسی در ایالات متحد آمریکا و اسرائیل را تشکیل میدهند. نظریهی ابرازشده در مقالهی تاریخدان اسرائیلی، بِنی موریس نیز در جهت پشتیبانی از همین نیروهای سیاسی است. اپوزیسیون بینالمللی یهود با انتشار این بیانیه خشم خود را از پیشنهادات عنوانشده در مقالهی یادشده ابراز میدارد و مخالفت خود را با آن اعلام میکند. تبلیغ حمله به ایران نه تنها در تضاد با خواست جبههی گستردهای از اپوزیسیون اجتماعی-سیاسی قرار دارد، بلکه در خلاف جهت سیاست آرامی است که ایران از طریق روابط متقابل دائمی در قبال آژانس بینالمللی انرژی اتمی سازمان ملل و نیز در گفتگوهای مربوط به روابط اقتصادی و تجاری با ایالات متحد آمریکا در پیش گرفته. اسرائیل خود را متعهد به آتشبسی کرده که از یک ماه پیش تاکنون دوام آورده و خدمت بزرگی به آرامش مردم در اسرائیل و نوار غزه کرده است. طرفداران دیدگاههای میلیتاریستی با توجه به شکلگیری این سیاستِ عقلانیت و مذاکره، تلاش میکنند استدلالهایی را به نفع جنگ عنوان کنند تا پیششرطهای جنگ دیگری فراهم شود. موریس کوشش می کند چنین پیششرطهایی را تولید کند و چنین استدلال میکند: «ایرانیان -خواه به دلیل ترس از حملهی اتمی پیشگیرانهی اسرائیل، خواه به دلایل دیگر- هر بمبی را که بسازند به کار خواهند برد. به همین دلیل، احتمال حملهی اتمی اسرائیل به منظور جلوگیری از برداشتن آخرین گامهای ایرانیها برای دستیابی به بمب اتمی وجود دارد. تنها جایگزین این حمله این است که بگذارند ایران به بمب اتمی دست یابد. در هر یک از این دو حالت یک هولوکاوستِ اتمی در خاورمیانه از پیش تدارک شده است.» http://nytimes.com/2008/07/18/opinion/18morris.html تبلیغ اجتنابناپذیری کشتار جمعی، خاطرهی هولوکاوست نازیها را برای یهودیان و اسرائیلیها تازه میکند. هدف این استدلال عبارت از بسیج هر گونه پشتیبانی برای حملهی نظامی علیه ایران و راه انداختن یک جنگ دیگر از طریق کشیدن پای ایالات متحد به این درگیری است. پوچی این استدلال با یادآوری این نکته به خوبی آشکار میشود که 16 سازمان امنیتی ایالات متحد به این نتیجه رسیدند که ایران برنامهای برای ساخت جنگافزار اتمی ندارد و در پنج سال گذشته نیز نداشته است. ما با برداشتن ندای پشتیبانی از محکومیت سلاحهای غیرقانونی اسرائیل و فراخوان تبدیل خاور میانه به منطقه عاری از سلاحای اتمی، شهامت قهرمانانهی مردخای وانونو، افشاگر برنامهی جنگافزارهای اتمی اسرائیل را میستاییم. دیدگاهی که پایهی آن بر جنگ نابودکنندهی متقابل به عنوان راه حل مسایل امنیتی قرار دارد، به طرز حیرتآوری تضادآمیز است. فقط اختراع نازیگونهی تهدیدی برای موجودیت اسرائیل میتواند توجیهگر چنین فراخوانی به جنگ باشد، و این شبیه به استدلالی است که برای اشغال سرزمینهای عربی عنوان میشود ، مبنی بر اینکه فلسطینیها برای ریختن اسرائیلیها به دریا توطئه کردهاند. به همین ترتیب، عنوان کردن ایدئولوژی ایرانی (اسلام) به عنوان علت درگیری نیز با هیچ منطقی سازگار نیست. حتا اعلام نبرد سیاسی با اسرائیل از سوی محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران نیز با وجود همهی اشتباهات در ترجمه سخنانش، فراخوان نابودی اسرائیل نیست. ما خواهان امنیت برای همهی طرفهای درگیر هستیم، به این ترتیب که حق همه را برای امنیت به رسمیت می شناسیم. گرچه به هیچوجه به چشمانداز اجتنابناپذیر بودن درگیری اعتقادی نداریم، علیه هیستری طرفداران ضربه زدن به ایران که اکنون به دلیل شکستهای متعدد پیشینشان، میخواهند جنگ غیرضروری دیگری را به راه اندازند، اعتراض میکنیم. تا زمانی که ایالات متحد و اسرائیل همهی تلاشهای دیپلماتیک سازمان ملل و کلیهی مصوبات دادگاه بینالمللی در بارهی فلسطین را نادیده میگیرند، تلاش برای وادار کردن ایران به پذیرش قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل از نظر حقوقی و سیاسی بیاعتبار است. ما همهی کسانی را که مخالف ضربهی نظامی به ایران هستند فرامیخوانیم تا به نمایندگان دولتهای خود بنویسند و از آنها دعوت کنند که دولتهای آنها از اسرائیل بخواهند، به جای تهدید به جنگ، به همان ترتیبی که ایران پیش از این عمل کرده است درهای تأسیسات اتمی خود را به روی بازرسان بینالمللی باز کند و قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی را امضا کند. ترجمه به فارسی از متن آلمانی: لطفعلی سمینو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر