۱۳۹۰ آبان ۲۵, چهارشنبه

اتحادِ گسترده و آلترناتیو فراگیر می تواند از فاجعه حمله نظامیِ قدرتهای خارجی به ایران جلوگیری کند






اتحادِ گسترده و آلترناتیو فراگیر می تواند از فاجعه حمله نظامیِ قدرتهای خارجی به ایران جلوگیری کند
.به دست Amrollah Ibrahimi‏ در در تاریخ پنج‌شنبه, اکتبر 27, 2011‏ و ساعت 07:02 بعد از ظهر‏‏.هدف ما از سرنگونی رژیم، تسخیر قدرت نیست بلکه رسیدن به آزادی ، دمکراسی و عدالت اجتماعی است.

متأسفانه بعضی از هموطنان ما فقط « سرنگونی رژیم » را هدف قرار داده اند و نفرت آنها نسبت به جانیان حاکم بر ایران سبب گشته که از عواقب سقوط رژیم با شیوه ای که در کشورهای افغانستان ، عراق و لیبی بکار گرفته شده ، غافل باشند! پر واضح است وقتی سرنگونی رژیم و تسخیر قدرت هدف باشد، گروهی حاضرند برای رسیدن به این هدف با هر اهریمنی هم پیمان شوند اما کسانی که برای آزادی ، دمکراسی و عدالت اجتماعی مبارزه می کنند به این نکته واقفند که اگر بخواهیم رژیم جهل و جنایت حاکم بر ایران با شیوه افغانستان ، عراق و لیبی ساقط شود ، نه تنها به هدف مان نمی رسیم بلکه از چاله به چاهی می افتیم که بیرون آمدن از آن کاری بغایت سخت تر از شرایط کنونی است. به وضوح می بینیم که هنوز در کشورهای افغانستان و عراق که دولتهای شان قریب به ده سال قبل از لیبی ساقط شده اند ، از دمکراسی ، استقلال و آزادی خبری نیست و شاید هم نخواهد بود. تنها چیزی که نصیب مردم محروم و دیکتاتور زده این کشورها شده ، دلهره و نا امنی ، زجر مضاعف ، ویرانی ، هزینه های کلانی که حتی نسلهای بعدی هم باید به قدرت های خارجی بپردازند و چندین برابر کشته هایی است که در دوران دیکتاتوری متحمل شده بودند. تعداد کشته شده های حمله « ناجی » های خارجی به افغانستان و عراق هر کدام از میلیون هم تجاوز می کند و در کشور کم جمعیت لیبی تا کنون ده ها هزار نفر کشته شده اند. طبعاَ اگر چنین اتفاقی در ایران بیفتد حداقل تلفات جانی یازده برابر لیبی است چرا که ایران بیش از یازده برابر لیبی جمعیت دارد و چه بسا نوع زندگی و تفکّر در ایران هم موجب تلفات خیلی بیشتر از سه کشور نامبرده گردد.

* آنچه که موجب تداوم بقای این رژیم جهل و جنایت شده نه قدرت و توانمندي آنها بلكه ضعف و تشتّت گسترده ماست ! راهپیمایی های میلیونی بعد از جریان موسوم به انتخابات نشان داد که فقدان یک آلترناتیو فراگیر سیاسی بعنوان بزرگترین حلقه مفقوده بیش از هر زمان دیگر نیاز و لازمه شرایط کنونی است. البته آلترناتیوی که علاوه بر داشتن تصویر روشن از فردا ، مورد اعتماد مردم باشد. پس تنها « ناجی » ایران و ایرانی و تضمین کننده دمکراسی ، استقلال ، آزادی و عدالت اجتماعی یک ائتلاف گسترده ، ایجاد فضای همکاری و ارتباط سالم میان جریانهای مختلف اپوزیسیونِ رژیم جهل و جنایت حاکم بر ایران است. در این راستا باید همه ایرانیان آزادیخواه اعم از گروهها ، شخصیت های سیاسی و فرهنگی، دانش آموزان و دانشجویان ، کارگران و .... از انفعال چندین ساله ، بی ابتکاری ، چشم دوختن به یک گروه و یا مجموعه واحد ، افراط در وسواس و تفریط در خوشبینی بیرون آمده و به دور از برخوردهای عکس العملی ، انتقادهای غیر سازنده ، کنش های هیستریک ، دور زدن و گاف گیری از گذشته های دور همدیگر، با کسانی مبارزه کنند که در حال حاضر بر کشورمان حاکمند. هر گروه مخالفِ باند حاکم باید گروه دیگر را همراه و مکمل خویش به پندارد و به این بی اندیشد که میان ما « دریای خون » نیست ! میان ما حقیقتی است که کتمان می شود ، واقعیتی که استتار می گردد و همه ما فریادی داریم که توسط دشمن مشترک سرکوب می شود ، حق و حقوقی داریم که ناجوانمردانه زیر پا قرار می گیرد و فقط با هم و در کنار هم می توانیم به هدف مان برسیم.

نمی خواهم بگویم تا کنون مبارزه ای نبوده و الان هم نیست، می خواهم علت بار ندادن سه دهه مبارزه پر هزینه را بگویم. مبارزه ای بوده و هست. مبارزان از جان گذشته هم بی شمار بودند و هستند ولی مشکل در نگرش قبیله ای ماست. باید مرزبندی هایمان را تغییر دهیم . در اردوگاه آزادی هزاران قبیله می توانند کنار هم قرار گیرند همانا در اردوگاه اختناق هم اینگونه است. تا سقف ذهنی مان را بالا نبریم و در مدار کیفی تری سقف نزنیم ، همچنان همان راه سی و دو سال گذشته را می پیمائیم و حاصل کاری جز آب به آسیاب دشمنان ریختن نداریم. باید در شعار و عمل ثابت کنیم که هر کسی سد راه ما برای رسیدن به آزادی نباشد ، با ما و در کنار ماست. آری فقط در این صورت است که می توانیم بر دشمن ایران و ایرانی فائق آئیم.







هیچ نظری موجود نیست: