۱۳۹۰ اسفند ۲, سه‌شنبه

جبهه متحد ناتو برای حمله نظامی به ایران


جبهه متحد ناتو
برای حمله نظامی به ایران
میشل شودوفسکی ــ ترجمه رضا نافعی
طبل های جنگ به صدا در می آیند: ایران را تحریک می کنند که ضربه اول را وارد آورد؟
رزمایش آمریکا و اسرائیل برای آزمون دفاع ضد موشکی و رزمایش دریائ ایران همزمان صورت گرفتند. بعدا ایران اعلام کرد که در ماه فوریه دست به یک رزمایش دریائی دیگر در خلیج فارس خواهد زد. از لحاظ دیگر نیز ایران در حالت جنگ بسر می برد. نیروهای نظامی ایران برای دفاع از مرزها و یا وارد آوردن ضربات انتقامی در برابر حمله آمریکا و اسرائیل در حالت آماده باش دائم است.
بنا بر اخبار انتشار یافته، در رزمایش دسامبر گذشته، ایران سیستم های متفاوت موشکی از کوتاه برد، میان برد، و دوربرد را آزموده است… مقامات ایرانی اعلام کرده اند موشک زمین به زمین نور را که رادار بدشواری می تواند آنرا رد یابی کند آزموده اند.

اما پرسش اساسی این است: آیا پنتاگون می خواهد در خلیج فارس تعمدا یک حادثه نظامی بوجود آورد که بتواند به بهانه آن اعلام جنگ رسمی خود را با ایران توجیه کند؟
کارشناسان نظامی آمریکا اذعان می کنند که نیروی دریائی آمریکا در آبراه تنگه هرمز در قیاس با نیروهای ایرانی وضع مناسبی ندارد:
ساختار جغرافیائی تنگه هرمز و خلیج فارس برای نیروی دریائی آمریکا نا مناسب است. باریکی نسبی خلیج فارس آنرا، دست کم از لحاظ استراتژیک به یک کانال شبیه کرده است. ناوهای هواپیمایر و کشتی های جنگی آمریکا در آب های تنگ یا در آب های ساحلی خلیج فارس زندانی می شوند….
در آزمون جنگ های فرضی که خود پنتاگون به اجرا گذاشت نیز روشن شد که جنگ با ایران در خلیج فارس می تواند برای آمریکا به فاجعه نظامی بی انجامد”.
آیا قرار است با صحنه سازی، حادثه آفرینی و تحریکات ایران فریب داده شود که نخستین ضربه را وارد آورد؟
آیا دولت اوباما حاضر است یک یا چند کشتی جنگی از ناوگان پنجم را قربانی کند، یعنی دست به کاری بزند که تلفات سنگینی به سربازان و ملوانان آمریکائی وارد آید تا از این طریق همدلی افکار عمومی را برای دفاع از خود و برای جنگ با ایران بدست آورد؟
اسنادی که ریچارد ساندرز ارائه می کند نشان می دهند که در تاریخ آمریکا به کرات از تاکتیک ایجاد یک حادثه تعمدی برای پیدا کردن بهانه برای جنگ استفاده شده است:
“در طول تاریخ طراحان نقشه های جنگی برای فریب دشمن خدعه های فراوانی بکار برده اند و از آنجا که تایید عمومی برای آغاز یک جنگ نقش تعیین کننده ایفا می کند برای فریفتن افکار عمومی داخلی و جلب حمایت آن برای چنین کار مرگباری نیز حیله های فراوانی بکار برده شده تا دست یازیدن به جنگ موجه و به حق جلوه کند. احتمالا رایج ترین بهانه برای آغاز یک جنگ این است که بگویند دشمن حمله را آغاز کرده است. این حمله را یا خود با صحنه سازی بوجود می آورند، یا مخصوصا آتش را چنان داغ می کنند که دشمن دست به حمله بزند و یا تعمدا دست دشمن را باز می گذارند که چنین حمله ای را آغاز کند. این صحنه سازی وسیله ای می شود برای تحریک احساس همدردی و دلسوزی مردم برای قربانیان و نفرین و بدگوئی به دشمن شیطان صفت و جلب حمایت وسیع مردم برای دست زدن به یک اقدام نظامی تلاقی جویانه .

طراحان نقشه جنگ می دانند درستی یا نادرستی این ادعا که ضربه اول را دشمن وارد آورده است بی اهمیت است. همین کافیست که بتوان چنین وانمود کرد که دشمن ضربه اول را زده است. پس از آن می توان با خشونت ” پاسخ ” داد. طراحان نقشه جنگ متخصص تحریک، تهدید و زخم زبان زدن به قربانی خود هستند. ولی اگر طرف مقابل به زخم زبان ها و تحریک ها و تهدید ها واکنش نشان نداد و ضربه اول را وارد نیاورد، بسیار آسان می توان دروغی بافت و ادعا کرد که دشمن چنین و چنان کرده است. گاهی اوقات کافیست با اتکاء به دلائل عقلانی و قانع کننده باعث یک زد و خورد در حیاط مدرسه و یا آغاز یک جنگ جنایتکارانه شد.
احتمالا هر قدرت نظامی در طول تاریخ از این نوع خدعه ها بکار برده است. امپراتوری رم برای سرپوش گذاشتن بر دلیل واقعی جنگهای خود بهانه (Casus Belli)دیگری را پیش می کشید. در طول تاریخ چند هزار ساله بشری هم سلاح ها و هم استراتژی ها تغییرات اساسی کرده اند اما آنچه قابل توجه است این است که در تاکتیک بهانه تراشی و حادثه سازی برای آغاز جنگ تغییری داده نشده است. ( برای اطلاع بیشتر در این مورد مراجعه کنید به :” How to Start a War: The American Use of War Pretext Incidents” in : Globa Research,9.Januar 2012)
پرل هاربور یک مثال تاریخی و نمونه است برای ایجاد بهانه برا ی جنگ و موجه جلوه دادن ورود آمریکا به جنگ دوم جهانی . گرچه پرزیدنت روزولت می دانست که ژاپن قصد دارد به آمریکا حمله کند ولی برای جلوگیری از آن اقدامی نکرد. در یاداشت های هنری استیمسون وزیر جنگ آمریکا در باره یکی از دیدارهای شورای جنگی روزولت که در 25 نوامبر 1941 تشکیل شد در باره نظر کلی شورا چنین آمده است” چگونه می توان آنها( ژاپنی ها) را برآن داشت که تیر اول را شلیک بکنند، بدون آن که خطری جدی برای ما ببار آورد؟” ” Did FDR Provoke Pearl Harbor?“ in : Global Research,7.Dezember 2011.)
پس از حمله ژاپنی ها آمریکا حاضر شد وارد جنگ دوم جهانی شود، درحالی که این واقعیت که دولت روزولت قبلا خبرداشت که ژاپن قصد حمله دارد و اقدامی برای پیشگیری از آن نکرد، در پرده ماند و افکار عمومی از آن با خبر نشد.
” چند روز پس از آن که حمله شروع شد، برنامه وسیع مخفی کاری آغاز گشت و سرفرماندهی با صدور دستور اکید برای راز داری گفت : آقایان این (راز) را باخود به گور خواهیم برد” ( John Toland, Infamy: Perl Harbor and its Aftermath, Doubeleday, 1982,S.321)
در ارتباط با نمایش قدرت دائمی میان نیروی دریائی آمریکا و ایران در خلیج فارس پرفسور فرانسیس بویل می گوید: “مجموعه این ها مرا بیاد رفتار روزولت در سال 1941 می اندازد که به جز ناوهای هواپیما ــ کل نیروی دریائی آمریکا در اقیانوس آرام را با تمام نیروی انسانی آن، در پرل هاربور قربانی کرد تا بتواند ، برخلاف خواست مردم و کنگره آمریکا، که بشدت خواستار حفظ بیطرفی آمریکا در جنگ جهانی دوم بودند، آمریکا را وارد جنگ کند.
امروز بر خلاف آنروز و شرائط آنزمان، اکثریت گسترده ای از نمایندگان کنگره خواستار جنگ با ایران هستند و اکثریت مردم آمریکا بدلیل اطلاعات گمراه کننده رسانه ها از عواقب هراس انگیز حمله آمریکا و اسرائیل بی خبرند.
توجیه حقانی : دشمن ابلیسی است
در کنار صحنه سازی یک حادثه که وسیله ایست برای تحریک دشمن که ضربه اول را وارد کند . راه دیگر برای ” حقانی ” نشان دادن جنگ آنست که از دشمن چهره ای اهریمنی ساخته شود که جنگیدن با آن را تبدیل به وظیفه کند .
در مورد عراق گفته شد که عراق سلاحهای کشتار انبوه در اختیار دارد و رژیم آن باید تغییر کند.(2003)
درمورد افغانستان گفتند از القاعده، عامل حمله 11سپتامبر پشتیبانی کرد ه است (2001)
در مورد یوگوسلاوی خواستار تغییر رژیم و دموکراتیک کردن یوگوسلاوی ( 1999) شدند. همان کاری که در (2011) با لیبی هم کردند.
دلائل توجیه جنگ با ایران عبارتند از :
1ــ ایران متهم است به این که برنامه برای تسلیحات اتمی دارد.
2 ــ ایران کشوریست شریر و خطرناک برای جهان غرب .
3 ــ ایران می خواهد اسرائیل را از نقشه جغرافی حذف کند.
4ــ ایران از ضربات تروریستی 11سپتامبر حمایت کرده و برای آنها تسهیلات فراهم آورده است.
5ــ ایران یک کشور مستبد و غیر دموکراتیک است ک اصل “ مسئولیت حفاظت” ایجاب می کند مناسبات دموکراتیک در آن کشور بر قرار گردد.
عربستان سعودی و کشورهای منطقه خلیج فارس
برای جنگ با ایران کشورهای عضو ناتو و همچنین اعضای ناتو موسوم به ” گفتگوی مدیترانه” که عبارتند از کشورهای شورای همکاری خلیج، عربستان و اردن، همدست هستند.
عربستان سعودی و کشورهای خلیج دارای سلاحهای مدرن و قابل ملاحظه هستند. هواپیماهای اف 15، سیستم ضد موشکی ” پاتریوت ” بالگردانهای جنگی ” آپاچ ” و همچنین کشتی های ساخت آمریکا دارند که در جنگ آمریکا خواسته علیه ایران بکار گرفته خواهند شد. ( مراجعه کنید به : The Gulf Military Balance in 2010 Ö An Overview/ Center for Strategic and International Studies)

آمریکا بیش از 30 پایگاه و تاسیسات نظامی در اختیار دارد از جمله در پایگاه دریائی بحرین و مرکز فرماندهی آمریکا در قطر ( CENTCOM) . از پایگاههای آمریکا در پاکستان، ترکیه و افغانستان سخن نمی گوئیم.
از دیدگاه واشنگتن عربستان باید بعنوان نماینده نیروی هوائی آمریکا وارد عمل شود. نیروی هوائی عربستان مجهز به مدرن ترین هواپیماهای جنگی از جمله اویرواستارفایتر تیفونز، تورنادو ای. د. اس. و اف 15 است. واشنگتن در اکتبر 2010 اعلام کرد که بزرگترین معامله تسلیحات نظامی درتاریخ آمریکا به مبلغ 65،5 میلیارد دلار با عربستان سعودی صورت گرفته است. گرچه این سلاحها را عربستان سعودی خریداری کرده و پولش را پرداخته است ولی در واقع جزو زرادخانه آمریکا محسوب می گردد که استفاده از آنها مشروط به موافقت آمریکا و با مشورت نزدیک با پنتاگون ممکن است. در سال 2010 به کشورهای خلیج نیز سلاحهای فراوانی فروخته شد.
با این همه نباید ناگفته بماند که سرآمدان عربستان سعودی از شرکت فعال در یک جنگ محلی خرسند نیستند زیرا باید با حملات هوائی انتقامی و اجتناب ناپذیر ایران روبرو گردند. منتظر بخش سوم این تفسیر باشید.
(بخش نخست این تفسیر را با عنوان .تدارک حمله به ایران از 9 سال پیش دیده شده…. در همین صفحه بخوانید)
http://kopp-online.com/hintergruende/geostrategie/prof-michel-chossudovsky/die-kriegstrommeln-werden-geschlagen-soll-der-iran-durch-provokationen-zum-ersten-schlag-verleitet-2.html

هیچ نظری موجود نیست: